اقتصاد به خاک نشسته جمهوری اسلامی ایران از روز دوشنبه ۵ نوامبر ضربه سنگین دیگری را تجربه می کند. دور دوم تحریم های آمریکا، برخلاف ادعای سران جمهوری اسلامی، بی گمان فشار کم سابقه ای را بر داد و ستدهای بین المللی ایران وارد خواهد ساخت. اکنون بسیاری محافل سیاسی استمرارطلب در داخل و خارج از کشور تنها به این امید بسته اند که ایالات متحده آمریکا هشت کشور را از این تحریم ها معاف کند و آن ها بتوانند به معاملات نفتی با ایران ادامه دهند. اما تاکنون روشن نیست که این هشت کشور کدام اند.

خبر معافیت هشت کشور از تحریم های نفتی ایران را سه روز پیش از آغاز تحریم ها نشریه بلومبرگ منتشر کرد، اما به جای هشت کشور تنها از سه کشور ژاپن، هند و کره جنوبی نام برد. هنوز هیچکس نمی داند که پنج کشور دیگر کدام اند. علاوه بر این با توجه به این که آمریکا اعلام کرده قصد دارد فروش نفت ایران را به صفر برساند، این معافیت ها نیز بی تردید موقتی خواهد بود. یعنی خریداران باید به تدریج از خرید نفت ایران بکاهند و جایگزینی برای آن بیابند.

 

در این میان مقام های ترکی اعلام کرده اند که مشمول تحریم ها نخواهند شد. اما این ادعا نیز تاکنون از سوی آمریکا تایید نشده و قابل راست آزمائی نیست.

هند خرید نفت ایران را به یک سوم می رساند

با توجه به گزارش های متعددی که در هفته های اخیر منتشر شده، هند نخستین کشوری است که ظاهرا از این معافیت برخوردار خواهد شد، اما شرط این معافیت این است که واردات نفت از ایران را به سطح یک سوم کاهش دهد. هند یکی از بزرگترین خریداران نفت خام ایران است که ظرف دو سال گذشته در مجموع بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت از ایران  خریده است. حال با کاهش واردات به یک سوم، درآمد ایران از این محل کاهشی غیرقابل جبران خواهد یافت. ضمن آن که دو کشور در زمینه نقل و انتقال مالی دستخوش مشکل اساسی خواهند شد. هم اکنون تهران و دهلی نو تلاش های زیادی را برای یافتن یک راه حل آغاز کرده اند و منابع نزدیک به دو کشور می گویند بحث بر سر پرداخت پول نفت ایران با روپیه است.

علت تلاش برخی کشورها برای معافیت از تحریم های آمریکا دو چیز است: نخست آن که این کشورها نتوانسته اند جایگزینی برای ایران پیدا کنند که نیازهای نفتی آن ها را تامین کند.

دوم آن که ایران در تنگنای تحریم ها مجبور خواهد شد نفت خود را ارزان تر از همه کشورها و حتی به صورت سیاه در اختیار مشتریان قرار دهد. کما این که از هم اکنون کشتی های حامل نفت برای معامله روز آب بارگیری شده اند.

اشباع بازار نفت با کمک عربستان

این مشکلات از دید واشنگتن پنهان نیست و دولت آمریکا از هفته ها پیش می کوشد با تشویق کشورهای نفت خیز دیگر به افزایش صادرات، کمبود را در بازار جبران کند، زیرا اگر تحریم ایران به کاهش نفت و بالا رفتن نرخ مواد سوختی در زمستان امسال منتهی شود، آمریکا در این روند مقصر شناخته خواهد شد. بنابراین بی دلیل نیست که عربستان سعودی ناگهان روزانه ۴ میلیون بشکه بر تولید نفت خود می افزاید. برخی کارشناسان هم پیش بینی می کنند که آمریکا به زودی دست کم بخشی از ذخائر نفتی استراتژیک خود را آزاد خواهد کرد تا قیمت مواد سوختی را مهار کند.

در هر حال، حتی اگر خبر معافیت هشت کشور درست باشد، در صورتی که آن ها میزان خرید خود را به یک سوم کاهش دهند، درآمد نفتی ایران از معامله با آن ها حتی برای پرداخت حقوق کارمندان دولت و نیروهای مسلح ایران کافی نخواهد بود و جمهوری اسلامی را با بحرانی بزرگ روبرو خواهد کرد. اما نکته مهم تر این است که هدف نهائی واشنگتن، نه کاهش فروش، بلکه قطع کامل فروش نفت جمهوری اسلامی است. بنابراین کشورهای معاف شده نیز ناگزیر خواهند شد معاملات نفتی خود با ایران را به تدریج به این سمت هدایت کنند.

محدودیت های بانکی

مشکل بزرگ دیگری که دولت ایران در دور دوم تحریم ها با آن دست به گریبان خواهد بود، محدودیت های شدید نقل و انتقال ارز و عدم همکاری بانک های بین المللی است که سبب می شود حتی کشورهای معاف از تحریم نتوانند نرخ نفت خریداری شده را با دلار بپردازند و ایران ناچار به نوعی معاملات پایاپای با آن ها خواهد شد.

در این صورت، نفت در قاعده باید با کالاهای اساسی مورد نیاز مردم مبادله شود تا دولت بتواند حداقل تعادل را در بازار حفظ کند. اما تجربه سال های پیش ثابت کرده است که کشورهای خریدار نفت اغلب از محاصره اقتصادی ایران سوء استفاده می کنند و در مقابل دریافت نفت کالاهای بنجلی را در اختیار جمهوری اسلامی قرار می دهند که هیچ کشوری در شرایط عادی حاضر به خرید آن ها نخواهد بود. در این زمینه، چین در صدر جدول “بنجل فروشان” نشسته است.

 

احتمال شورش گرسنگان

نتیجه نهائی تشدید تحریم ها را در داخل ایران می توان چنین پیش بینی کرد: با کاهش درآمد نفتی، دولت روحانی نه تنها نمی تواند نیازهای اساسی مردم را تامین کند، بلکه تامین مالی دانشجویان اعزامی به خارج از کشور را که تاکنون بورسیه دریافت می کرده اند باز هم دشوارتر خواهد کرد و در ماه های آینده حتی از پرداخت حقوق کارکنان خود و نیروهای مسلح ناتوان خواهد ماند. چنین وضعیتی می تواند در نهایت به شورش هائی منتهی شود که نیروهای انتظامی نیز با آن همدردی نشان دهند و دست کم از سرکوب مردم عادی خودداری بورزند.

استمرار طلبانی که در سفرهای توریستی خود به ایران با ارز خارجی همه چیز را ارزان می بینند، اغلب می گویند:”پول بی نهایت زیادی در گردش است و مردم هم شاد هستند و می خرند و می خورند و کاری به سیاست ندارند”. آنچه این گروه می بینند، درواقع “سندروم نقدینگی” است. اتفاقا بزرگترین مشکل اقتصاد ایران همین سنگینی نقدینگی است که برآیند رانت خواری است: پول از دست بخشی از جامعه می ریزد، اما بخش های بزرگ تری هستند که رنگ آن را نمی بینند. و همین تضاد است که سرانجام به شورش گرسنگان منتهی خواهد شد.

شاید معامله با روسیه بتواند این شورش را عقب بیاندازد. روسیه اکنون سال های طولانی است که نقش دلال نفت را در حوزه خلیج فارس ایفا می کند. این روزها خبرهای زیادی خوانده ایم که از گفت و گوهای مخفیانه میان تهران و مسکو حکایت دارند. ظاهرا روسیه طبق روال معمول خود اعلام آمادگی کرده است که نفت ایران را با پرداخت روبل یا کالا از ایران بخرد و در اختیار مشتریان اروپائی خود قرار دهد.

چنین معامله ای که بی تردید به زیان ایران خواهد بود اما می تواند به شرطی ادامه یابد که با مخالفت آمریکا روبرو نشود، زیرا روسیه خود هم اکنون از تحریم های غرب رنج می برد و در تلاش پایان دادن به آن ها است. پس توان تحمل مجازات های تازه آمریکا را نخواهد داشد.