تقدیم به زنان مقاوم و مبارز ایرانی که در برابر آزادی کشی و تبعیض و بیعدالتی ایستاده اند!
ابتدا یادی کنیم از خواهران میرابال، چهار خواهر اهل جمهوری دومینیکن با نام های پاتریا، مینروا، ماریا ترزا و دده که از مخالفان دیکتاتوری تروخیلو بودند و گروهی به نام جنبش چهاردهم ژوئن علیه رژیم تروخیو تشکیل دادند. آنها درباره کسانی که توسط تروخیو کشته میشدند، افشاگری می کردند.
دده تحت فشار همسرش، خود را از فعالیت کنار کشید و سه خواهر دیگر خودشان را “لا ماری پوساس” یا پروانهها نامیدند که از نام زیرزمینی مینروا گرفته شده بود و آن سه در ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ با تصادفی ساختگی در راه بازگشت از زندان که برای ملاقات همسران خود رفته بودند، به قتل رسیدند. قتل خواهران میرابال به نمادی از مبارزات مردمی و فمینیستی تبدیل شد و در سال ۱۹۹۹، ۲۵ نوامبر به عنوان «روز بینالمللی مبارزه با خشونت علیه زنان» نام گرفت.
خشونت علیه زنان تنها به رفتار و عملکرد حکومت ها ختم نمی شود، بلکه ناشی از فرهنگ مردسالار و هر گونه سالاری و قدرت نهفته در دل هر جامعهای است که آن قدرت میخواهد با تحقیر دیگری بر نیم دیگر حکومت کند. بخصوص در کشورهایی مانند ایران که سالاری در مذهب و خرافات با قوانین و فرهنگ و رسوم ما نیز در هم تنیده شده است. این تحقیر هم از کوچکترین عنصر جامعه؛ یعنی خانه و خانواده تا مدارس، دانشگاه ها، حوزه های علمیه، مساجد، محل های کار، نهادها، سازمان ها، احزاب و در نهایت در حکم رانی حاکمان یک جامعه و قوانین و رویه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی گسترانیده می شود. این تحقیر هم تنها از طرف مردان به زنان تحمیل نمی شود، بلکه در موارد بسیاری از طریق خود زنان یعنی مادران به دختران و پسران در کودکی آموزش داده و بعد در محیط های آموزشی بزرگتر و جامعه تبلیغ و تحکیم و نهادینه می شود.
در کشور ما ایران که دیکتاتوری افسار گسیخته دینی بر ما حکومت میکند نیز آنقدر خشونت سازمان یافته دولتی و غیر دولتی علیه تمامی مردم و به ویژه علیه زنان وجود دارد که گاهی از بیان آن میمانیم، ولی خرسندیم که مبارزات دلیرانه زنان و مردان زحمتکش ما، دست در دست هم برای رهایی از بیعدالتی و نابرابری و آزادی کشی پیگیرانه ادامه دارد، و برای قدردانی از مبارزات خستگی ناپذیر زنان ما که با وجود ستم مضاعف بر آنها، همواره برای کسب آزادی و عدالت و برابری مبارزه کرده اند، تنها نمونههایی از مبارزات این زنان شجاع را به یاد می آوریم و روز ۲۵ نوامبر را به آنها تقدیم می کنیم:
– تقدیم به تمامی زنان مبارزی که چهل سال است، علیه آزادی کشی و تبعیض و بیعدالتی سیستم مردسالاری و مذهبی و قرون وسطایی حاکم بر ایران ایستادهاند و مبارزه و مقاومت میکنند و برای سادهترین خواستههای خود مدام مورد اذیت و آزار و تحقیر حکومت و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و هم چنین مورد تحقیر و گاه اذیت و آزار جامعه ی «بی فکر» یا به اصطلاح «روشن فکر» و مردسالار و حتی خانوادههای خود قرار میگیرند و میتوان به زنان فعال و پیشرو در جنبش های کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و دادخواهان و به ویژه به فعالان مشخص جنبش زنان که علیه هر گونه تبعیض و آزادی کشی و بیعدالتی مبارزه می کنند، اشاره کرد.
– تقدیم به زنان کارگر در خوزستان که در همراهی با حرکتهای اعتراضی کارگران مرد نیشکر هفت تپه و فولاد اهواز بسیار تأثیرگذار بوده و هستند.
– تقدیم به سپیده قلیان، روزنامه نگاری که در همراهی با کارگران هفت تپه ایستاد تا صدای اعتراض آنها را به جهانیان برساند و توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و هنوز خبری از او نیست.
– تقدیم به مادر مسلم آرمند که در روز چهارشنبه به کارگران هفت تپه قول داد که تا ظهر روز پنج شنبه یکم آذر، اگر تمامی زندانیان آزاد نشوند، همراه با کارگران جاده ها را خواهد بست.
– تقدیم به پرستو فروهر، مقیم آلمان، که برای یادآوری و رساندن صدای دادخواهی، هر سال خطر میکند و به ایران میرود و هماکنون در ایران زیر تیغ محاکمه ناعادلانه است.
– تقدیم به آتنا دائمی، گلرخ ایرایی و مریم اکبری منفرد که برای مبارزه با آزادی کشی و بیعدالتی حاکم بر ایران به احکام سنگین محکوم و زندانی شدهاند و مدام مورد اذیت و آزار نهادهای امنیتی و ماموران در زندان هستند.
– تقدیم به نرگس محمدی و نسرین ستوده و دیگر زنان مبارز و آزادی خواهانی که برای دفاع از حقوق بشر ایستادهاند و هماکنون در زندان بسر می برند.
– تقدیم به فرنگیس مظلوم مادر سهیل عربی که حمایت خود و فرزند زندانی اش را از اعتصابات و مبارزه برحق کارگران هفت تپه اعلام کرد.
– تقدیم به زنان شجاعی که علیه حجاب اجباری و هر گونه تبعیض و نابرابری جنسیتی ایستادهاند و اعتراضات شان را به اشکال مختلف نشان میدهند و مدام به حکومت دینی و جامعه مردسالار هشدار میدهند که ما انسان ایم و دارای حقوق برابر و دیگر اجازه نمیدهیم که ما را نیمه انسان در نظر بگیرید.
– تقدیم به زنان آزادی خواه و برابری طلبی که از همان ابتدای تثبیت حکومت اسلامی برای رفع هر گونه تبعیض و نابرابری و آزادی کشی جانانه مبارزه کردند و ایستادند و همواره مورد تهدید و بازداشت و اذیت و آزار حکومت و گاه تحقیر جامعه و حتی خانوادههای شان قرار گرفته اند.
– تقدیم به زنان دلیر کرد و لر و بلوچ و ترک و ترکمن و عرب که همواره و خستگی ناپذیر همراه مردان مبارز علیه بی عدالتی و آزادی کشی ایستادهاند، ولی گاهی به دلیل فرهنگ مردسالاری حاکم بر ایران، مبارزه بیرونی آنها در این مناطق اغلب مردانه است و زنانی چون زینب جلالیان به دلیل محدودیتهای خانوادگی برای زندگی آزادانه و فعالیت سیاسی، مجبور به ترک خانه می شوند. زینب جلالیان یک نمونه از زنان مبارز و شجاع کرد است که از سال ۱۳۸۶ بازداشت و به حبس ابد محکوم شد و ۱۱ سال است که از حقوق یک زندانی سیاسی نیز محروم است.
– تقدیم به دختران نوجوان و جوان ما که تن به ازدواج یا باروری های ناخواسته نمیدهند و به جای خودسوزی و خودکشی، در برابر فرهنگ مردسالار و قوانین شرعی و عرفی تبعیض آمیز و ناعادلانه می ایستند و با آن مبارزه می کنند.
– تقدیم به تمام زنان آگاهی که اجازه نمیدهند به واسطه زن بودن مورد استفاده و بهره کشی قرار گیرند.
– تقدیم به تمام زنان مبارزی که در برابر تفکیک و تبعیض جنسیتی در مدارس، دانشگاه ها، محل های کار، ورزشگاه ها، پارک ها، نهادها، سازمان ها، احزاب و تمامی حوزه های خصوصی و عمومی ایستادهاند.
– تقدیم به زنان مبارز بهایی، زرتشتی، سنی، دراویش گنابادی و دیگر زنان ایرانی که برای دفاع از مذهب یا عقیده خود و در اعتراض به محرومیتهای حاصله از پذیرش دین یا آیینی دیگر یا بی دینی، مورد محرومیت و بازداشت و تحقیر حکومت اسلامی و گاه جامعه سنتی و شیعی ما قرار گرفته اند.
– تقدیم به زندانیان سیاسی زن که برای ایستادگی بر عقیده و آرمان خود و به خاطر جنسیت شان، مورد شکنجه و تحقیر و گاه تجاوز ماموران قرار گرفته و خانوادههای آنها نیز به شدت مورد آزار قرار گرفته اند.
– تقدیم به زندانیان سیاسی زن که از همان ابتدای حکومت اسلامی تا به امروز، مورد تحقیر و اذیت و آزار حکومت و جامعه مردسالار و گاهی خانوادهها قرار میگیرند که چرا به وظیفه همسرداری و نگهداری از فرزندان خود نمی پردازند.
– تقدیم به زنان و مادران و خواهران زندانیان سیاسی که به خاطر زندانی و شکنجه و اعدام عزیزان شان و پیگیری وضعیت زندانیان و پروراندن و مراقبت کودکان، اغلب دچار سختیها و مرارتها و گاه تلخی ها و تحقیرهای بسیار شدند، ولی همراه و همگام با زندانیان ایستادند.
– تقدیم به همسران زندانیان سیاسی مرد که در جوانی یار و همراه خود را گاه با چند فرزند از دست دادند و هیچ گاه نتوانستند جایگزینی برای زندگی مشترک خود بیابند و کابوس های شبانه همراه همیشگی شان بوده است و برخی نیز کودکان خود را از دست دادند و با شرایط دشوار زندگی را در داخل کشور و بدون حمایت های دولتی یا در تبعید و با مشکلات غربت می گذرانند.
– تقدیم به مادران و همسران و خواهران و تمامی خانوادههای جسوری که از چهل سال پیش تاکنون همواره فریاد رسای دادخواهی عزیزان قتل عام شده خود توسط بیدادگران حکومت اسلامی بوده و هستند و به دلیل این مبارزات خستگی ناپذیر مدام مورد خشونت و اذیت و آزار و شکنجه و بازداشت و محرومیت و تحقیر و تبعید قرار گرفته اند.
– تقدیم به تمامی زنان و مردانی که در برابر تبعیض های جنسیتی، قومی، نژادی، فرهنگی، مذهبی و طبقاتی ایستادهاند و اجازه نمیدهند که آن دیگری مورد شکنجه و آزار حکومت و تحقیر جامعه یا خانوادههای شان یا توأمان قرار بگیرند.
– و تقدیم به تمامی ما زنانی که زیر پوست شهر و روستا، هر روزه و هر روزه تحت ستم سیستم و فرهنگ مردسالاری مذهبی حاکم بر ایران قرار داریم و مدام مورد شکنجه و اذیت و آزار و زندان و تبعید و تحقیر و تفکیک جنسیتی قرار داریم، ولی پیگیرانه با ساختار و قوانین ناعادلانه و تبعیض آمیز حکومت اسلامی مبارزه میکنیم و سربلند و پایدار کنار همدیگر می ایستیم و جلو میرویم تا بتوانیم به این بیدادگری ها پایان دهیم و دنیایی انسانی بسازیم.
«یک پنجره برای من کافیست
یک پنجره به لحظهٔ آگاهی و نگاه و سکوت
اکنون نهال گردو
آنقدر قد کشیده که دیوار را برای برگهای جوانش
معنی کند
از آینه بپرس
نام نجات دهنده ات را
آیا زمین که زیر پای تو میلرزد
تنهاتر از تو نیست؟
پیغمبران، رسالت ویرانی را
با خود به قرن ما آوردند
این انفجارهای پیاپی،
و ابرهای مسموم،
آیا طنین آیههای مقدس هستند؟
ای دوست، ای برادر، ای همخون
وقتی به ماه رسیدی
تاریخ قتل عام گلها را بنویس.»
فروغ فرخزاد
مادران پارک لاله ایران
۴ آذر ۱۳۹۷/ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۸