من به دنبال همدردی شما نیستم، بلکه دوست دارم همدردی سرشار از احساسات تبدیل به همراهی عملی شود.
اعلیحضرت،خانواده سلطنتی، والامقامها، اعضای محترم کمیته صلح نوبل، خانمها و آقایان، گرمترین سلام مرا پذیرا باشید.
سپاسگزارکمیته صلح نوبل هستم که افتخار دریافت جایزه صلح نوبل را به من دادهاند. بسیار مفتخرم که همراه دوستم دکتر “دنیس موکوبگی” که همه عمر به طور خستگیناپذیر برای کمک به قربانیان خشونتهای جنسی مبارزه کرده و صدای زنانی است که در معرض خشونت بودهاند، جایزه باارزش صلح نوبل را دریافت میکنم.
بسیار مشتاق ام که از صمیم قلب قصه ای را با شما در میان بگذارم؛ قصه ی زندگی خودم و زندگی قوم ایزدی که با کشتار دسته جمعی شان، راه زندگی آنها تغییر کرده است. می خواهم برایتان تعریف کنم که داعش چگونه با اسارت زنان، کشتار مردان، تخریب زیارتگاه ها و پرستشگاه ها، قصد پاکسازی قوم ایزدی را داشت.
امروز برایم فراموش ناشدنی و خاص است. امروز نیکی بر زشتی پیروز شده است، انسانیت، تروریسم راشکست داده، و کودکان و زنان قربانی خشونت و پیگرد، بر جانیان و قانون شکنها غلبه کرده اند.
امیدوارم امروز آغاز دوران جدیدی در تاریخ باشد، دورانی که صلح مهمترین مسئله باشد، دورانی که جامعه جهانی دست در دست هم برنامه ای را طرح بریزند که بتوانند از زنان، کودکان و اقلیتهای قومی و دینی در برابر تجاوزکاران حمایت کنند؛ بویژه حمایت از کسانی که در معرض خشونت جنسی هستند.
در روستای کوجو در استان سنجار بزرگ شدم. پیش از این هیچ اطلاعی از جایزه صلح نوبل نداشتم. هیچچیز در مورد درگیری ها و کشتاری که هر روزه در گوشه گوشه جهان روی می دهد، نمیدانستم.من خبر نداشتم که انسان ها میتوانند مرتکب چنین جنایت بی رحمانه ای علیه یکدیگر شوند.
دخترکی بودم با این آرزو که دبیرستان را تمام کنم. میخواستم سالن آرایش و زیبایی در روستایمان داشته باشم و نزدیک خانواده ام زندگی کنم. اما این آرزوهای کوچک به کابوسی بزرگ تبدیل شدند. نامنتظره ها رخ دادند. کشتار مردم بیگناه انجام شد. مادرم، شش برادر و برادرزاده ام را از دست دادم. سرنوشت من مشابه همه خانواده های ایزدی در سنجاربود؛ یکی بی رحمانه تر از دیگری.
زندگی ما طی یک روز چنان تغییر کرد که درک آن ناممکن بود. در بین خانواده های ایزدی فامیلی یافت نمیشود که کسی از آنها کشته، مفقود یا ربوده نشده باشد. مناسبات صلح آمیزاجتماعی، به ناگاه نقش بر آب شد. جامعه کوچکی که صلح و مدارا دستور روزانه شان بود، ناگهان در جنگی بی هدف، تبدیل به آتش خشم جنگجویان شد.
طی تاریخ، به خاطر دین و باورمان، بارها در معرض کشتارجمعی بوده ایم. به خاطر همین نامردمی ها و کشتارها، اکنون تعداد اندکی ایزدی در ترکیه زندگی میکند. در سوریه نزدیک به هشتادهزار نفر بودند که اکنون به پنج هزار نفر رسیده اند. شرایط در عراق بهتر از این دو کشور نیست و سرنوشت شوم مخرج مشترک همه ما بوده و تعدادمان مدام رو به کاهش است. داعش در فکر رسیدن به هدف خود بوده است؛ آنها میخواستند با پاک سازی قومی و تعداد اندک ایزدی، از حمایتهای ضروری برخوردار شوند. موقعیت سایر اقلیت های دینی و قومی در سوریه و عراق همین است که گفتم.
بعد از اینکه دولت عراق و اقلیم کردستان نتوانستند از ما حمایت کنند، حتا جامعه جهانی هم توان نجات ما از کشتار را نداشت. کسی نتوانست ما را از جور، ستم و کشتار داعش نجات دهد. انگار همه در سکوت شاهد فروپاشی جامعه ایزدی ها بودند. خانه، خانواده، فرهنگ، سنت، مردم و آرزوهایمان در سکوت مرگ بار جهانیان بر باد رفت.
اگر جامعه جهانی در حمایت از ایزدیها عزم جزمی دارد، اگر جهان در فکر حمایت از قربانیان کشتارجمعی بوده است، اگر ترک اردوگاه های پناهندگی و برگشت به خانه و کاشانه، خواست مردم جهان است تا اعتماد از دست رفتهی ایزدیها جلب شود، باید حمایت فراگیر و جهانی تحت نظارت سازمان ملل انجام شود. در غیر این صورت، هیچ تضمینی برای آن که بار دیگرایزدیها قربانی کشتار گروه دیگری از تروریستها قرار نگیرند، وجود ندارد. جامعه جهانی باید خود را متعهد بداند، به کسانی که قربانی خشونت و کشتار بوده اند،امکان پناهندگی و مهاجرت بدهد.
امروز برای عراقیها روز بسیار خاصی است. نه به این دلیل که من نخستین زن عراقی ام که جایزه صلح نوبل را دریافت میکنم. بلکه به این خاطر که امروز رهایی و آزادی خاک عراق از وجود ناپاک داعش را جشن میگیریم. عراقی ها تا امروز مبارزه طولانی و همه جانبه ای را به نیابت از جامعه جهانی علیه گروه های تندرو تروریستی داشته اند. عراقی ها دراین مبارزه، نیروهای خود را از شمال تا جنوب در مقابل سازمان های تروریستی تندرو قراردادند.
این همدلی و یگانگی، موجب قدرت ما شد. ما باید برای بررسی، تحقیق و پیگرد متجاوزها و کسانی که به آنها پناه دادند، کمک کردند و به آن ها پیوستند تا بخشی از خاک عراق را تحت کنترل قرار دهند، تلاش همه جانبه مان را نه جدا از هم که به صورت جمعی انجام دهیم. بعد از داعش نباید عراق جایی برای پرورش و رشد باورهای تروریستی و تندروانه ی دیگری باشد؛ باید دست در دست هم کشور را بازسازی کنیم؛ باید در همکاری مشترک؛ امنیت، ثبات و رفاه را برای همه عراقیها رقم بزنیم.
هر روز بایدیادمان باشد که تروریست های داعش و هم فکرانشان چگونه به طور بی رحمانه ووحشیانه به ایزدیها حمله میکردند. هدف حمله وحشیانه سال ۲۰۱۴ از بین بردن قوم ایزدی که یکی از قومهای اصیل در عراق است، بود. آنها به این دلیل مرتکب چنین کشتاری شدند که ما ایزدی بودیم با فرهنگ و دینی دیگر. هم چنین به این دلیل که ما مخالف کشتار، زندانی کردن و به بردگی گرفتن یکدیگر بودیم.
در سالهای اولیه سده ی بیست و یکم، در دوران جهانی شدن، در زمانه ای که مشهور است به رعایت حقوق انسانی، بیش از ۶۵۰۰ کودک و زن ایزدی به اسارت گرفته شدند، خرید و فروش شدند و مورد تجاوز جنسی و آزار فیزیکی واقع شدند. از سال ۲۰۱۴ باوجود سخنرانیهای هرروزه،هنوز هم سرنوشت بیش از ۳۰۰۰ زن و کودک ایزدی در دستان داعشی هایی است که ناشناخته مانده اند. دختران جوان در بهترین دوران زندگیشان، فروخته میشوند، خریده میشوند،در زندان اسیر می مانند و هر روز مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. شگفت انگیزاست که وجدان رهبران ۱۹۵ کشور عضو سازمان ملل ناراحت نیست. وگرنه میبایست چنان نیروهای خود را تجهیز میکردند که بتوانند دختران اسیر را نجات دهند. اگر بحث قرارداد تجاری و سودآور بود، چه میشد؟ اگر آزادی دخترها در گرو پیمان نفتی یا قرارداد ارسال اسلحه بود، اینان چنین بی عمل بودند؟ به احتمال نه. بلکه برای رهایی آنان از هر تلاشی فروگذار نمیکردند.
هر روز داستانهایاندوهبار دختران را می شنوم. هزاران هزار، بلکه میلیون ها کودک و زن در سراسرجهان زندگی شان در سایه تعقیب و پیگرد و خشونت میگذرد و از این همه نامردمی در رنجاند. هر روز فریادهای جگرخراش کودکان از سوریه، عراق و یمن را میشنوم. هر روزشاهد صدها زن و کودک در افریقا و سایر نقاط جهان هستیم که قربانی برنامه هایکشتار و خرمن آتش جنگ هستند. هیچ کس هم نه در فکر نجات این زنان و کودکان است ونه کسانی که موجب زجر و شکنجه و جنگ هستند و مرتکب جنایت میشوند را وامیدارد که پاسخگوی عمل خویش باشند.
چهار سال است که دور جهان میگردم تا داستان اندوه پُر غصه خود و جامعه ام و هر جای دیگری که آسیب پذیراست را، بدون دستیابی به عدالت تعریف کنم. جانیان تجاوزهای جنسی و خشونت های فیزیکی علیه زنان ایزدی و زنان دیگر در گوشه گوشه ی جهان، هنوز در امان هستند وبرای جنایتهایشان تعقیب نشدهاند. اگر به زودی عدالت برقرار نشود، هم ما و هم همه ی گروه های اجتماعی آسیبپذیر دیگر، در معرض کشتار جدیدی قرار خواهیم گرفت. عدالت تنها راه دستیابی به صلح است و هم زیستی مسالمتآمیز بین قوم ها و گروه های مختلف در عراق. اگر نمیخواهیم موارد یاد شده را باز هم تجربه کنیم؛ اگر نمیخواهیم تجاوز جنسی علیه زنان و زندانی شدنشان را تجربه کنیم، باید شانه به شانه و یک صدا همه ی کسانی که تجاوز جنسی به زنان را به عنوان سلاح جنگی به کار میگیرند و همه ی کسانی که آزار جسمی علیه زنان و دختران را در برنامه خود دارند، مسئول بشناسیم وبه دست قانون بسپاریمشان.
برای چنین افتخاری که به من داده شده است بسیار خرسندم و سپاسگزار. اما هنوز هم معتقدم؛ تنها واقعیت موجود برای نجات زنان از خشونت جنسی و جسمی نه جایزه صلح که برقراری عدالت است. زیرا عدالت است که میتواند ارزشهای ازدست رفته را ممکن کند و خطاکاران وجانیان را به محاکمه عادلانه بکشاند. هیچ جایزهای نمیتواند آنچه ایزدیها از دست دادهاند را جبران کند مگر عدالت. عزیزان، ایزدیها در تنهایی کشته شدهاند، چون ایزدی بودهاند. بنابراین تنها جایزه ای که میتواند موجب برقراری زندگی معمول بین مردم ما و دوستانمان باشد، عدالت است و حمایت از جامعه کوچک ما.
این روزهاهفتادمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر را جشن میگیریم که هدفش جلوگیری از کشتارجمعی بوده و محاکمه و مجازات عادلانه متجاوزین به حقوق مردم. چهار سال جامعه کوچک ایزدیها در معرض کشتار قومی بوده اند. جامعه جهانی برای متوقف یا خنثی کردن آن کاری نکرده است. هنوز هیچ کدام از متجاوزین محاکمه و مجازات نشدهاند. سایر گروه های اقلیت آسیبپذیرقومی و دینی هم در معرض پاکسازی قرار داشته و دارند. نژادپرستی و تغییر هویت فردی و جمعی در برابر چشمان جهانیان رخ میدهد و سکوت ادامه دارد.
جامعه جهانی و نهادهای بین المللی که با نیت دفاع از حقوق بشر، پشتیبانی از اقلیتها، دفاع از حقوق کودکان و زنان، بویژه در منطقه های جنگی و درگیری، تشکیل شده اند، وظیفه دارند که از ایزدی ها و همه ی گروه های اجتماعی آسیبپذیر در گوشه و کنار جهان حمایت کنند.
در کنفرانس صلح پاریس حضور داشتم. این کنفرانس صدمین سال پایان جنگ جهانی اول را جشن میگرفت.اما میدانید چند جنگ و کشتار مردم از آن موقع تاکنون هنوز پایان نیافته اند؟ تعداد جنگجویان بی شمار است و شمار قربانیان جنگ های داخلی بسیار. جهان چنین جنگهایی را محکوم کرده است و کشتار مردم هم. اما با کمال شوربختی، جامعه جهانی توان و نیروی لازم برای توقف جنگ و پایان عملیات ضد بشری را نداشته است.
درست است که تعداد درگیری ها و مشکلات در سراسر جهان زیاد است، اما در مقابل تعداد نهادهای بینالمللی که ابتکار حمایت از قربانیان جنگ، برقراری عدالت و محاکمه عاملین کشتار و جنگ رادر دست دارند، بسیار است.
بدون تلاش وابتکار چشمگیر ایالت «بارن وورتمبرگ» و «آقای کرتچمان» و کمک های بیدریغشان،امکان نداشت که من بتوانم امروز از کرامت انسانی و آزادی های مدنی لذت ببرم. بدون کمک آن ها، امروز من نمیتوانستم از پشت میز خطابه ای که رو به جهان دارد، رفتارداعش را محکوم کنم و واقعیت و حقیقت رخ داده که رنج بسیاری برای ایزدی ها داشتهاست را برایتان حکایت کنم. به باورم، همهی قربانیان درحالیکه منتظر برقراری عدالتاند، سزاوار آغوشی امن هستند.
کسب دانش وخردورزی در جامعه های متمدن که به رواداری و صلح باور دارند، نقش بسزایی دارد. به همین خاطر باید سرمایه گذاری وسیعی برای رشد کودکان در نظر گرفته شود، زیرا کودکان به کاغذ سفیدی میمانند که میشود به جای تنفر و فرقه گرایی به آنان صلح، رواداری و هنر همزیستی مسالمتآمیز آموخت. زنان در حل مشکلات باید نقش اساسی داشته باشند، برپایی صلح بین جامعه های مختلف بدون مشارکت زنان، ناممکن است. با مشارکت و رأی زنان اجرای تغییرات بنیادی در جوامع ممکن میشود.
به ایزدی ها میبالم، به توانایی ها و مدارایشان می بالم و افتخار میکنم. قوم ما بارها درطول تاریخ مورد هجوم قرار گرفته و تهدید به نابودی شده است، اما هر بار با استفاده از توانایی و رواداری توانستیم به حیات خود ادامه دهیم و اجازه ندادیم که از صحنه ی روزگار پاک شویم. حضور و هستی کنار دیگران حق ما است. جامعه ی ایزدی هماره خواستارصلح و مدارا بوده است. این جامعه میتواند نمونه ای باشد برای سایر اقلیت های جهان.
از امکان فراهم شده استفاده میکنم و صمیمانه از همه ی کسانی که از من دفاع کرده اند و پیامهای مرا از همان روز نخست به سراسر جهان رسانده اند، سپاسگزاری میکنم. سپاس ویژه من تقدیم به آن هایی که شب و روز در کنارم بوده اند و در این مبارزه تنهایم نگذاشتند. از همینجا، از دولتهایی که نسل کشی علیه ایزدیها را محکوم کرده اند و گام مؤثر برای صلح برداشته اند، از دولت هایی که پشتیبان جامعه های اقلیت و آسیبپذیر هستند، سپاسگزاری میکنم. سپاس فراوان از کانادا و استرالیا که تعداد زیادی از قربانیان ایزدی را پذیرا شدند. از فرانسه و رئیس جمهور مکرون برای تلاش بشردوستانه شان سپاسگزارم. از کردهای عراق که در چهار سال گذشته هیچ کمکی را از ما دریغ نکردند ممنون و متشکرم. سپاسگزار کویت و نروژ هستم که کنفرانس بازسازی عراق راسامان دادند. از دوستم “آمال کلونی” و گروه همراهش تشکر میکنم که داعش را در دادگاه های بینالمللی مسئول جنایتهای رخ داده شناختند. در برابر کمکهای نامحدود یونان برای جا دادن پناهجویان ایزدی سر تعظیم فرو میآورم.
بیایید همه باهمدست در دست، علیه ظلم، جور و بیعدالتی مبارزه کنیم؛ بگذارید همه شانه به شانه، صدایمان را فریاد کنیم و بگوییم: “نه به خشونت، آری به صلح”، “بردگی نه، حقوق مساوی برای همه و برابری جنسیتی آری”، “نه به سوء استفاده از زنان و کودکان، آری به زندگی مستقل و کرامت انسانی”، “نه به مصون بودن قانونشکنان از مجازات، آری به مسئول بودن هر کس در برابر کردارش برای دستیافتن به عدالت”.
سپاس از مهمانداری و توجه صمیمی تان. برایتان زندگی آرام در سایه صلح آرزومندم.
هفته آینده، سخنرانی “دنیس موکوبگی” که او هم همراه با نادیا مراد جایزه صلح نوبل را دریافت کرده است را خواهید خواند.