حال، در روزهای اخیر تماسهای مکرر مشکوک تلفنی با اغلب خانوادههای خدمه این نفتکش که گفته میشود از «منطقهای خاص در آسیای جنوب شرقی» با پیش شمارههای شبیه یا نزدیک به هم انجام شده، این خانوادهها را نسبت به مرگ عزیزانشان مردد کرده است.
این تردید تا به آنجاست که خانواده ۱۳ خدمه سانچی در روزهای اخیر اقدام به تجمعات اعتراضی در مقابل سفارت چین، وزارت امور خارجه ایران و نهاد ریاستجمهوری کردهاند.
آنها در این تجمعات و در مصاحبه هایی که با رسانهها داشتهاند از بیاعتمادی کامل خود به حرف مسئولان سخن گفتهاند.
روزنامه شرق در شمارهای تازه، مصاحبههایی با این خانوادهها داشته و نوشتهاست که «همین تماسهای مکرر و گاه و بیگاه آنها را مصر کرده تا مسئولان را برای پیگیری زندگی عزیزانشان به حرکت وادارند.»
بیاعتمادی کامل به حرف مسئولان
بیاعتمادی خانوادهها به مسئولان در حدی است که عبدالله عبداللهی، از خانوادههای خدمه سانچی به «شرق» گفته است: «همان موقع هم اعلام کردیم که تحقیقات شرکت ملی نفتکش و سازمان بنادر و دریانوردی را قبول نداریم. این حادثه سه ذینفع داشت، کشتی، سوخت و خدمه. دو ضلع آن در تحقیقات حضور داشتند، اما حاضر نشدند نمایندهای از ضلع سوم را در تحقیقات وارد کنند. با اینکه بارها برای حضور در تحقیقات اصرار کردیم، گفتند حق ندارید در جلسات شرکت کنید.»
مرضیه حسینی، مادر سجاد، نیز به شدت از مسئولان گله دارد. او میگوید: «حتی اگر پیکر به من تحویل بدهند هم باور نمیکنم پیکر پسرم است. دیانای هم خود آنها میگیرند، هیچ اعتمادی به آنها ندارم.»
نوشین نجفیفر، خواهر علیرضا نجفیفر، در گفتوگو با «شرق» میگوید: «امروز تمام تماسهای خارجی ای را که داشتیم، به نماینده نهاد ریاستجمهوری دادیم تا پیگیری کنند… آنها زنده اند. صبح، ظهر، حتی نصفه شب هم تماس داشتیم. آخرین باری که تماس داشتم همین سه روز پیش بود. تماسها قطع که میشد، دوباره تماس میگرفتیم، اما آنچه حداقل برای من، در پاسخ میشنیدیم، بیشتر به زبان عربی بود. من حدود ۲۰ تماس مختلف با شمارههای مختلف داشتم که به نهاد ریاستجمهوری دادم که آنها را بررسی کنند. فقط، تمام خواسته مان این است که صدایمان را بشنوند و موضوع را پیگیری کنند.»
مادر یکی از خدمه سانچی که نگران بود برای فرزندش مشکلی ایجاد شود و نخواست نامش فاش شود، نیز به روزنامه شرق میگوید: «۵۰ بار با شماره تلفن عروسم تماس گرفته شدهاست. حدس میزنم به این دلیل که پسرم با خود فکر کرده اگر یک شانس دارد، با او که همیشه آنلاین است، صحبت کند. یک ماه فقط میسکال از کشورهای مختلف داشتیم، تک زنگ میخورد و قطع میشد اما یک بار پس از تماسی که نتوانسته بودیم صحبت کنیم، فوراً شماره را گرفتیم و ارتباط برقرار شد. خانمی جواب داد.»
او ادامه میدهد که «با زبان انگلیسی حرف زدیم. البته بین کلامش کلمات فارسی هم به کار میبرد. مثل یک خارجی که با ایرانیها در ارتباط بوده و چند کلمه فارسی یادگرفته است… گفت یک نفر اینجا هست که میخواهد با خانوادهاش در ایران تماس بگیرد. این جمله را گفت و تماس قطع شد و ما نتوانستیم دوباره تماس بگیریم.»