گزارش دیدار از گورستان هایکیت لندن
***
گاهی سئوال هایی در ذهن مان به وجود می آید که هیچ پاسخ عقلانی برای آن ها نمی یابیم. ذهن و جسم مان برای کشف برخی از این سئوال ها به سراسر دنیا سفر می کند تا رمزهای جهان هستی و مکان های رازآلود دنیا را کشف کند.
این روزها گردشگری همراه با ماجراجویی از محبوب ترین تفریحات در سراسر دنیاست. ماجراجویان از کشورهای گوناگون به سوی مکان های متروکه و پر راز دنیا می روند تا سر از ماجراهای آن ها در بیاورند. امروز من هم به یکی از ترسناک ترین مکان های دنیا رفتم؛ جایی که نامش همیشه در فهرست ترسناک ترین جاذبه های گردشگری دنیا به چشم می خورد. به گورستان های گیت در لندن رفتم؛ قبرستانی که می گویند هر کسی جرأت ورود به آن را ندارد. (همین جا بگویم چنانکه می گویند هم نیست و بیشتر برای بازارگرمی جذب گردشگر است). اینجا پر است از درختان سر به فلک کشیده و مجسمه های سنگی کهن. شاخه های در هم تنیده شده درخت ها و قبرهای بسیار قدیمی، ظاهری هولناک به این گورستان بخشیده اند. هایگیت قدیمی ترین و معروف ترین قبرستان در سراسر انگلستان است که در حال حاضر آن قدر مشهور شده که سالانه گردشگران بسیاری را به سوی خود می کشاند. حرف و حدیث های بسیاری درباره این مکان رازآلود وجود دارد؛ به طور نمونه برخی می گویند که اینجا خانه خون آشام ها و ارواح خبیث است. اما واقعیت چیست؟ آیا با سفر به این مکان می توان با خون آشام ها ملاقات داشت؟ آیا روح های سرگردان به ناگاه یقه زندگان را می گیرند که چه با دیگران می کنند؟
در میان یکی از خیابان های گورستان دنبال گور مارکس می گشتم. گور مارکس و نه تندیس او که بسیارانی به اشتباه فکر می کنند مارکس و خانواده اش در آنجا دفن شده اند. کمتر کسی به این فکر می افتد که در نقشه راهنما افزون بر تندیس مارکس، جای دیگری هم نوشته شده، گور اصلی مارکس. در پی کنجکاوی ام فهمیدم که خانه مارکس در جای دیگری از گورستان است که با خانواده اش در آن ساکن است. برای پیدا کردنش با توجه به این که نقشه خوانی را نیاموخته ام، بسیار گشتم. صدای باد و تکان درختان و سکوت گورستان در کنار تنهایی ام که رو به ناامیدی دریافتن خانه مارکس می کرد، فضا را چنانچه می گویند، ترسناک می کرد. انگار همه همسایه های مارکس سر از خاک برداشته و در برابرم صف کشیده بودند که چرا فقط مارکس؟ انگار مارکس از ترس نیروهایی که بارها به تندیس او حمله کرده اند، سر در گریبان کرده بود و خود را از چشم دیگران پنهان می کرد که مبادا خانه اش را هم خراب کنند که با همسر و فرزندانش در آن ساکن است. صدایی به گوشم رسید و باور کنید اول اندکی ترسیدم که کمی دیرتر دیدم دو خانمی که در کنار تندیس دیده بودم شان هم مانند من به دنبال یافتن خانه مارکس هستند. با کمک آنها خانه او و خانواده اش را یافتم. چه بی آرایش و پیرایش بود خانه کسی که دنیا را با نظریه هایش به تکان واداشت. می خواست رنجیر از پای فرودستان باز کند و آنچه هست را به تساوی تقسیم کند که نشد. او را مردی برای همه فصول نامیده بودند که انگار امروز و فرداهایی که در راه اند، دشواری اجرای این نظریه ها را بیشتر و بیشتر به چالش می کشد.
نه صلیب، نه علامت، نه تندیس و نه هیچ چیز ویژه ای که بتواند نمایانگر خانه او باشد در آنجا وجود ندارد. برای دومین مرتبه در دو سه ماه اخیر اشک می ریزم که چرا انسانی به این بزرگی در چنین سکوتی ساکن است. نه غبطه که چرا برای خانه اش جلا و جبروتی در کار نیست. نه. برای این که چرا سهم سفره های خالی مردم مام وطن صرف ساختن در و دیوارهای طلایی می شود برای کسانی که حتا ذره ای در راه انسانیت و پیشرفت جامعه تلاش نکرده اند. نخستین بار در ژانویه بر خانه جیمز جویس، سادگی و بی پیرایگی را شاهد بودم و اکنون در گورستان های گیت لندن.
گورستان های گیت:
از ترسناک ترین گورستان های دنیا به شمار می آید.
قدیمی ترین قبرستان در سراسر انگلستان است.
از رازآلودترین مکان های دنیا محسوب می شود.
بزرگترین مکان خالی از سکنه در لندن است.
محیط جذابی دارد.
هم مسلمانان و هم مسیحیان در کنار هم در این قبرستان دفن شده اند.
های گیت نام قدیمی ترین و معروف ترین گورستان انگلستان است که در شهر لندن قرار دارد و برخی آن را با نام Victorian Valhalla نیز می شناسند. این جا را در سال ۱۸۳۹ میلادی ساختند تا مکانی شود برای به آرامش رسیدن مردگان و رواج صلح و دوستی میان اقوام گوناگون. گورستان های گیت یکی از بهترین مکان های انگلستان از نظر معماری به حساب می آید، انگلستانی که پر است از بناهای تاریخی و ناب برای دیدن و لذت بردن.
اگر علاقمند به دیدن جایی جذاب و دیدنی هستید، این قبرستان یکی از جذاب ترین جاذبه های گردشگری برای شما خواهد بود. اینجا پر است از درخت هایی با شاخه های انبوه که ریشه های شان سر از خاک بیرون آورده اند. شاخه هایی که جلوی ورود نور خورشید را به قبرستان می گیرند و فضا را تاریک و رعب آور می کنند. های گیت پر است از قبرهای قدیمی که در میان آن ها نام هایی معروف نیز به چشم می خورند، پیکر افرادی که روزی از مشهورترین انسان های شهرشان بوده اند و حالا زیر سایه درخت های بلوط آرمیده اند.
با ورود به قبرستان های گیت با ردیفی از قبرهای کوچک و بزرگ مواجه خواهید شد که هر یک با حکاکی های مخصوص به خود چهره خاصی به این گورستان بخشیده اند. تعداد این قبرها آن قدر زیاد است که گویا هیچ پایانی ندارند و به هر سو که نگاه بیندازید شمار دیگری از آن ها را خواهید دید. ۱۷۰۰۰۰ نفر در این قبرستان آرمیده اند و تعداد قبرها نیز به 53000 عدد می رسد. بله! در این گورستان چندین نفر در یک قبر در کنار هم دفن شده اند. این جا به سرعت از یک مکان بی استفاده و وهم زده به یکی از محبوب ترین جاذبه های انگلستان تبدیل شد. در سال 1954 میلادی زمانی که شمار متوفیان به اوج خود رسیده بود، مسئولان تصمیم گرفتند که یک بخش دیگر به سمت شرقی گورستان اضافه کنند، روند افزایش قبرها تا زمانی که سوزاندن اجساد در انگلستان قانونی شود، ادامه داشت.
در جای جای این گورستان ترسناک، تندیس هایی از فرشته ها را مشاهده خواهید کرد که در گوشه و کنار درخت ها تماشاگر تازه واردها هستند. افراد بسیاری گزارش داده اند که در این قبرستان ارواحی را در حال حرکت دیده اند و یا احساس کرده اند که کسی پشت سرشان تکان می خورد.
با این همه باید بدانید که های گیت، هم از نظر معنوی و هم طبیعی برای مردمان انگلستان اهمیت دارد. بسیاری از خویشاوندان و اجداد بومیان لندن در این مکان دفن شده اند همچنین گیاهان متعدد این گورستان به تصفیه هوای شهر نیز کمک شایانی می کند.
لندن دیدنی های بسیار متعددی دارد؛ اما شاید باورتان نشود که از میان جاذبه های تاریخی و تفریحی منحصر به فرد این شهر، گردشگران مختلفی علاقه مند هستند که از قبرستان های گیت دیدن کنند و به شوق بازدید از این مکان، به لندن می روند. درباره گورستان پر رمز و راز هایگیت در زیر بیشتر برای تان می گویم.
تاریخچه گورستان های گیت
گورستان امروزی بخشی از یک پروژه بزرگ بود که در سال ۱۸۳۹ میلادی تصمیم به ساخت آن گرفتند. طی این پروژه قرار بود که در این ناحیه (جنگل های شمالی لندن) گورستانی فوق العاده زیبا ساخته شود تا به یکی از “هفت گورستان شگفت انگیز” انگلستان بدل شود.
از مهم ترین دلایلی که مسئولان شهر تصمیم به ساخت چنین قبرستان عظیمی گرفتند، کمبود گورستان بود. در سراسر لندن قبرستان های متعددی وجود داشت که اغلب شان نزدیک به یک کلیسا بودند و توسط متصدیان این نیایشگاه ها اداره می شدند؛ اما همین پراکندگی باعث شده بود که در گوشه و کنار لندن یک مکان خاص برای دفن مرده ها ساخته شود و چهره شهر را نازیبا کند.
استفان گری (Stephen Geary)، اولین کسی بود که پیشنهاد ساخت یک گورستان بزرگتر را داد. وی یکی از معروف ترین مهندسان انگلیسی در زمان خود محسوب می شد و باورهای جالبی داشت. او با پراکندگی اجساد مردگان در سراسر شهر مخالف بود و این کار را خوب و مثبت ارزیابی نمی کرد. همچنین معتقد بود این موضوع که هر یک از آن ها با روشی خاص دفن می شوند نیز چند دستگی ایجاد می کند. سرانجام در 20ام ماه می سال ۱۸۳۹ میلادی طرح ساخت گورستانی بزرگ توسط چارلز جیمز بلومفیلد (Charles James Bloomfield)، بالاترین مقام مذهبی انگلستان در آن زمان، تأیید شد.
با تایید چارلز زمینی به مساحت ۱۵ هکتار به مسیحیان و پیروان کلیسای انگلستان و ۲ هکتار به غیرمسیحیان اختصاص داده شد. اولین پیکری که در گورستان های گیت دفن شد الیزابت جکسون Elizabeth Jackson نام داشت که پیکرش در 26ام ماه می سال ۱۸۳۹ میلادی به این قبرستان منتقل شد.
کم کم نام های گیت در سراسر انگلستان پیچید و به یکی از لوکس ترین گورستان های کشور تبدیل شد. به سرعت تقاضا برای دفن اجساد در های گیت افزایش یافت و بازدیدکنندگان نیز از تماشای این گورستان زیبا لذت می بردند. شهرت های گیت، ثروتمندان را به سوی خود کشاند و هر کس سعی می کرد تا مقبره زیباتری را برای خویشاوندش مهیا کند، به همین دلیل است که حالا شاهد قبرهایی بسیار لوکس و مجسمه هایی دیدنی در های گیت هستیم.
به دلیل این که گورستان های گیت در جنگل بود، آرام آرام به تفرجگاهی جذاب برای بومیان تبدیل شد. آن ها برای تماشای حیواناتی چون روباه و لذت بردن از آوای پرندگان گوناگون به های گیت می رفتند و برای شادی روح عزیزان شان نیز دعا می کردند.
جالب است بدانید که های گیت در بین سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ میلادی به عنوان خون آشام های گیت gate Vampire High در رسانه ها معرفی می شد. رسانه ها بیشتر به بُعد ترسناک قبرستان می پرداختند و آن را خانه خون آشام ها معرفی می کردند. افسانه های متعددی نیز در این رابطه روایت می شود؛ برای مثال می گویند که دو جادوگر در این قبرستان قرار دوئل با یکدیگر را می گذراند؛ اما پیش از آغاز نبرد چند تن آن ها را دستگیر می کنند که گفته می شود خون آشام بوده اند. خون آشام ها پیکر جادوگران را به صلیب می کشند و چندی بعد عابران پیکر تکه تکه شده آن دو ساحر را پیدا می کنند، اما هیچ سندی مبنی بر واقعی بودن این داستان ها وجود ندارد.
در سال 1975 میلادی گروهی تشکیل شد با عنوان دوستان یا حامیان های گیت Friends of High gate، آن ها مسئولیت نگهداری از گورستان های گیت را بر عهده داشتند. این گروه در وقع کار خود را از سال ۱۹۸۴ میلادی آغاز کرد. اعضای حامیان های گیت توانستند در سال ۱۹۸۴ میلادی مالکیت گورستان را از آن خود کنند، در حال حاضر حامیان های گیت توانسته اند ۳۷ هکتار زمین را برای این گورستان خریداری کنند. بد نیست بدانید که اولین رهبر این گروه فردی به نام جان گی John Gay بود.
قسمت های مختلف گورستان “های گیت”
گورستان های گیت یک دروازه بلند و بزرگ دارد و علت نامگذاری این مکان را نیز همین موضوع بیان کرده اند زیرا های گیت به معنای دروازه بلند بالاست، البته به طور کلی این قبرستان سه دروازه در شمال، غرب و شرق دارد که دروازه غربی مهم ترین آن هاست، این دروازه را می توانید در تصویر زیر ببینید. برای ورود از این دروازه باید از دو در آهنین عبور کنید.
قبرهایی که در این گورستان به چشم می خورند مربوط به دهه های گوناگونی هستند به همین خاطر شاهدیم که شکل و شمایل شان با یکدیگر متفاوت است، برخی در مقبره های چند طبقه هستند و بعضی دیگر در دالان های تنگ و تاریک قرار گرفته اند و یا حتا بعضی هاشان با مجسمه های برجسته ای که دارند، خودنمایی می کنند. هر گوشه ای از این مکان جذابیت خاص خودش را دارد و در اینجا امکان معرفی همه قبرها و قسمت هایش ممکن نیست.
گورستان شرفی East Cemetery
در سمت شرقی های گیت می توانید قبر افراد بسیار مشهوری را مشاهده کنید. مشهورترین فردی که در این بخش دفن شده کارل هاینریش مارکس Karl Marx است. او فیلسوف (بنیانگذار نظریه مارکسیسم)، جامعهشناس، تاریخ شناس، اقتصاددان و متفکری انقلابی اهل آلمان بود. به وی لقب “تاثیرگذارترین فیلسوف تمام عصرها” را نیز داده اند. قبر کارل در حال حاضر، هم اهمیت تاریخی دارد و هم معنوی.
از دیگر افراد مشهوری که در گورستان شرقی دفن شده اند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
داگلاس نوئل آدمز Douglas Adams: نویسنده انگلیسی
فرزاد بازُفت Farzad Bazoft: خبرنگار ایرانی
خانم دیان کیلنتو Diane Cilento: هنرپیشه استرالیایی
ویلیام کینگ دم کلیفورد William Kingdom Clifford: دانشمند ریاضی و فلسفه
و…
گورستان غربی West Cemetery
گورستان غربی های گیت از نظر طبیعت و درختان، بسیار غنی تر از گورستان شرقی است. گیاهان این ناحیه آن قدر به هم تنیده شده اند که راهنمایانی برای هدایت بازیدکننده ها قرار داده اند تا از گم شدن آن ها جلوگیری شود. درختچه های وحشی و گل های رنگارنگی که در این منطقه می روید سبب شده تا چهره گورستان کمی وحشتناک تر شود. مقبره ها و گورهای کوچک و بزرگ و متنوعی در گورستان غربی به چشم می خورند که لا به لای گیاهان پنهان شده اند.
از میان مشاهیری که در گورستان غربی هایگیت دفن شده اند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
خانم جین آردن Jane Arden: هنرپیشه، ترانه سرا و کارگردان اهل انگلستان
مارگارت بریل بینبریج Margaret Bainbridge: نویسنده انگلیسی
مایکل فارادی Michael Faraday: فیزیکدان و شیمیدان انگلیسی
لوسین میشائل فروید Lucian Michael Freud: نقاش واقع گرای انگلیسی
جان گالزورثی John Galsworthy: رمان نویس و نمایشنامه نویس آلمانی
و…
از سال 1975 میلادی دفن کردن اجساد مردگان در گورستان غربی های گیت ممنوع شد و از آن سال تا به امروز تنها در قبرستان شرقی اجازه دفن وجود دارد. همین موضوع باعث شد تا کمتر به گورستان غربی رسیدگی شود و چهره آن روز به روز کهن تر به نظر برسد.
سایر بخش ها
گذشته از قسمت هایی که به آن ها اشاره شد از دیگر قسمت های جذاب گورستان های گیت می توان به قبرهای سربازانی اشاره کرد که با نام “وار گریوز” War Graves شناخته می شوند. به طور کلی در “های گیت” 316 پیکر سرباز دفن شده اند که 257 عدد از آن ها در جنگ جهانی اول و 59 نفر در جنگ جهانی دوم کشته شده اند. جالب این که در میان پیکرهای این سربازان نام چند زن نیز به چشم می خورد. برای آشنایی با تمامی افرادی که در قسمت سربازان این دیار دفن شده اند از این لینک دیدن کنید.
در گورستان غربی “های گیت” یک دیوار یادبود Screen Wall ساخته اند تا یاد و خاطره سربازان کشته شده در جنگ های گوناگون بریتانیا همیشه زنده بماند.
از دیگر دیدنی های موجود در قبرستان “های گیت” می توان به چلیپای فداکاریCross of Sacrifice اشاره کرد. این صلیب هم در بخش غربی گورستان “های گیت” واقع شده و یکی از معروف ترین نمادهای موجود در “های گیت” به شمار می آید.