زخمهای نوروزی!/رضا بنایی

جای سکه وسط سفره ‌ی عیدم خالی ست
ارزش سکه در این شهر مگر چند شده

                                        (روزبه بمانی)

 سراسر ایران در رنج و اندوه اما سرکردگان رژیم در شادی و پایکوبی

علیرغم اعلام پیش بینی های هواشناسی مبنی بر بارش های سیل آسا و روان شدن سیلاب، یکبار دیگر رژیم جمهوری اسلامی بی لیاقتی، ناکارآمدی و نامردمی بودنش را در عمل به اثبات رساند. دزدان، جانیان، فرومایگان و دلقک هایی که چهار دهه است اداره  کشور را به زور تصاحب  کرده اند چهره واقعی خودشان را در این روزها آشکار کردند. نزدیک به دو هفته  بارندگی گسترده بخش های وسیعی از کشور را در بر گرفت و زندگی روزمره مردم را مختل و جان و مال آنان را تهدید کرده و می کند اما کاری در هیچ زمینه صورت نگرفته است.

جیره خواران و کارگزاران رژیم یا در سفرهای نوروزیند و یا در حال شادی و پایکوبی، و تنی چند از آنان هم در حال نقش بازی کردن در حین سفر به مناطق سیلزده!

هیچ نیرو و یا ارگانی نیست که به فریاد این مردم بی پناه برسد و کمکی هرچند کوچک به آنان که دلخراشانه برای حفظ و نگهداری اندک دارایی باقیمانده شان با طبیعت در جدالی نابرابرند، بنماید. ماتم و اندوه سفره های خالیشان در این نوروز  کم بود که خشم  طبیعت هم به آن افزوده شد.

از سویی دیگر در این روزها تصاویری نمایشی  از برخی از گماشتگان رژیم در “حال بازدید” از مناطق سیلزده منتشر شد که  اعتراضات و تمسخر مردم را در پی داشت و بیشتر نمک به زخمشان پاشاند تا مرهمی.

 اما از همه چندش آورتر تصویر و خبر برگزاری “کنسرت نوروزی ” در جلوی وزارت خارجه با حضور جواد ظریف و محسن حناچی (شهردار تهران) و کادر وزارت خارجه و خانواده های آنان در روز  دهم فروردین بود! (تصاویر)

درست در روزها و ساعاتی که هموطنان ما در بسیاری از شهرها و روستا ها در حال دست و پنجه نرم کردن با بلایای طبیعی و نجات جان و فرزندان و خانه های خشت و گلی خود بودند،  فرومایگانی چون وزیر خارجه و شهردار پایتخت رژیم ولی فقیه در روز روشن کنسرت های شادی و پایکوبی نوروزی برپا کردند.

 امثال جواد ظریف و شهردار تهران با چنین رفتاری در عمل  شخصیت و طینت پلید و نامردمیشان را به نمایش گذاشته  و  با  اینکار  عمق بی تفاوتی و بی خیالی خود را نسبت به جان و مال مردم ایران نشان دادند. خنده های زننده و مشمئز کننده این خود فروختگان  در این تصاویر نشان از اندازه ی بیگانگی و بی تفاوتی آنان  نسبت به سرنوشت ایران و ایرانی است. وای بر آنانی که تا دیروز چشم امید به عنصر فریبکار و فرومایه ای چون ظریف داشتند و به وی لقب هایی چون ” قهرمان ملی”  و یا ” قهرمان دیپلماسی ” اعطا کردند!

چرا که اگر این ادعاها درست بود، وزیر خارجه رژیم بجای استفاده از زبان انگلیسی اش در خدمت به اهداف و امیال جنایتکارانه اتمی ولی فقیه، می بایستی در عوض از آن برای کمک های انسان دوستانه از کشورهای خارجی در این روزهای بحرانی بهره می گرفت!

و یا  حداقل کمی شرم کرده و به جای قهقهه زدن های زشت و آزاردهنده آنهم در  ایامی که بسیاری از ایرانیان در سرما و بدون سرپناه با سیل و باران و قهر طبیعت گلاویزند، به فکر چاره جویی و  یا ابراز همدردی با آنان می بود.

رفتار شهردار بی لیاقت و نابکار تهران هم دست کمی از جواد ظریف ندارد. فردی که شهرداری پایتخت ایران را غصب کرده  شرم نمی کند که بجای یاری رسانی به  این همه انسان دردمند در این روزهای بحرانی و دشوار و یا کمک به شهرداری های شهرهای در آب فرو رفته و مردم محروم و بی خانمان، در کنار جواد ظریف در وسط  شهر تهران به خوشگذرانی و جشن و سرور و لا ابالی گری  مشغول است!  فقط انسان نما هایی چون وی و جواد ظریف می توانند در این شرایط بحرانی و دردآور  به فکر برگزاری  “کنسرت نوروزی” باشند!

گماشتگان ولی فقیه، نمادهای راستین ریا و نیرنگ

یکی از ویژگی های بنیانی آخوندها ریاکاری و دغلبازی و فریبکاری آنان است و در  چهار دهه ی  گذشته جمهوری اسلامی  تا توانسته “دکتر و مهندس و متخصص” در این زمینه تولید کرده و پس انداخته است. این خصوصیت زشت و ناپسند در سخن، رفتار و عملکرد روسای جمهور، وزرا، مدیران کل، و اعضای مجالس آخوندی و پاسداران و سایر کارگزاران این رژیم پیوسته جلوه چشمگیری دارد.

برای نمونه می توان به یاوه سرایی های جواد ظریف درست سه روز پس از حضورش در مجلس عیش و نوش نوروزی در تهران اشاره کرد. جواد ظریف  که پس از خوشگذرانی ها و عید دیدنی و شادی و پایکوبی به ناگهان و پس از دو هفته به یاد مردم نگون بخت و سیلزده کشور افتاده، بجای اقدامی مردمی (هر چند کوچک و مثبت)، تازه فرصت را مهیا دیده که به خوش رقصی برای ولی فقیه بپردازد! اما  بواسطه خستگی ناشی از دید و بازدید های نوروزی و شرکت در کنسرت و پایکوبی، فقط حال آن را داشت تا با  ارسال یک فقره توئیت در فضای مجازی اشک تمساح ریخته و به اطلاع همگان برساند که بواسطه تحریمها، جمهوری اسلامی نمی تواند هلی کوپتر برای امداد رسانی تهیه کند! در ادامه هم وی  با اشاره به  تحریمها، ” جنگ اقتصادی” آمریکا را ” تروریزم اقتصادی ” نام نهاد. (تصویر تویت ظریف)   

اما به نظر می رسد که  “دکتر” جواد ظریف مردم ایران و دنیا را با  آن اندک شمار نادانانی که در برابر وزارت خارجه برای کنسرت نوروزی گرد آورده بود، اشتباه گرفته است! چرا که همه بخوبی آگاهند که آسیب ها و صدمات وارده به مردم ستمدیده در طول این سالها و بویژه در هنگام بروز بلایای طبیعی تنها ناشی از دزدی ها، چپاول، اختلاس، ناکار آمدی و بی لیاقتی کارگزاران جمهوری اسلامی بوده است و بس، و ربطی به تحریمها که عامل آنهم باز خود همین دولت فاسد و جنگ افروز است، نداشته و ندارد!

جواد ظریف همان گونه که از خنده های کریه اش پیداست دلسوخته مردم ایران نیست و در اصل از این مساله ناراحت است که چرا دولت آمریکا به وی هلیکوپتر نمی فروشد تا او  همه این امکانات را به پای قاسم سلیمانی و سپاهیان فاسد و قاچاقچی بریزد تا منطقه را بیشتر به آشوب و نا امنی کشانده و به گسترش تروریزم در سایر نقاط دنیا بپردازند.  

جواد ظریف و پاسداران همکار ش اگر راست می گویند بجای فرافکنی دلایل مشکلات امروز در کار امداد رسانی، فقط اندکی از امکانات گسترده دزدیده شده در طول بیش از ۲۸ سال پس از جنگ را (مانند تجهیزات و ثروت قرار گاه خاتم الانبیا) در اختیار  مردم سیلزده قرار دهند. اکنون که برادران دزد و قاچاقچی سپاه دستشان را در هر پروژه عمرانی و  اقتصادی کشور کرده اند جای دارد که ظریف بجای گله از غربیها از برادرا ن عزیزش سرداران قاسم سلیمانی و عزیز جعفری درخواست کند که کمی از دارایی های به غارت برده شده مردم را در این شرایط بحرانی و سخت به آنان برگردانند.   

نمونه دیگری از فریبکاری و دورویی  این افراد وضعیت مردم بیچاره سر پل ذهاب است که یکسال پیش (وقتی که هیچ تحریمی در کار نبود) دچار زلزله خانمان برانداز شدند و بسیاری از آنان  آواره و سرگردان یکسال گذشته را در چادر و کانکس  در کنار رودخانه و مسیل سپری کرده اند. این روزها هم که شاهد بودیم چگونه سیل ویرانگر همان چادرها و کانکس های مردم بینوا را یا با خود برد و یا بکلی تخریب کرد.

بد نیست به یاد جواد ظریف و همکاران  بیاوریم  که بر پایه  گزارشات منتشره،  رژیم به جای تخصیص بودجه برای ساخت سرپناه برای مردم آواره و زلزله زده سر پل ذهاب، استاندار، بنیاد مسکن و سازمان اوقاف را بسیج کرد تا  با تخصیص ۱۶ میلیارد تومان ناقابل و تأمین سیمان لازمه از سوی بنیاد مستضعفان در مهرماه سال پیش اقدام به بازسازی ” حرم احمد بن اسحاق” در سر پل ذهاب کنند!! حال آن که کمتر کسی است که با نام و گذشته فردی بنام  “احمد بن اسحاق ” کوچکترین آشنایی داشته باشد! 

مقایسه شرایط رقت بار مردمی که در داخل چادر و کانکس زندگی می کنند با  بودجه های سرسام آوری که  برای عملیات ساختمانی غیر ضروری برای قبر فردی مجهول که قرنها پیش فوت کرده (بقعه احمد بن اسحاق ) به خوبی بیانگر سیاستهای رژیمی  است که اولویتش نه تأمین و بهبود زندگی مردم ایران، بلکه ساخت خوا گاه و بارگاه برای اسکان و پروراندن مشتی آخوند مفتخور و جیره خوار برای گسترش اهداف ارتجاعی و ضد مردمی است. عملکرد رژیم و مسئولین استان و شهر سر پل ذهاب در این مورد بخصوص در طول یکسال گذشته سند محکم دیگری است در رد  لفاظی ها و دروغ پردازی های گماشته ای بنام  جواد ظریف.

روش رسیدگی جمهوری اسلامی به  مردم زلزله زده و سیلزده  سر پل ذهاب حاکی از آن است که اگر بر فرض کمک و یا امدادی هم از سوی منابع داخلی و خارجی به منطقه ارسال شود، اولویت نخست با جیره خواران و کاسه لیسان ولی فقیه و سایر دزدان و اختلاس گران و برادران قاچاقچی سپاهی است  که به صف ایستاده اند

و در انتها آنچه که تنها گیر مردم می آید، چادرها و کانکس های حقیری  است که با مختصر باد و بورانی بکلی ویران می شود و اگر هم که ساکنین آن خیلی خوش شانس باشند و جان بدر برند پس از آن یا طعمه حیوانات موذی شده و یا این که ب واسطه کابل کشی های غیر ایمنی برق، بر اثر برق گرفتگی بالاخره زحمت را برای ادامه دزدی ها و مفتخوری  کارگزاران رژیم کم می کنند! (به تصویر ها نگاه کنید)

یادآوری این نکته هم لازم است که خبرگزاری فارس (ارگان سپاه پاسداران) یکی دو روز پس از انتشار این عکسها، فایل اصلی آن را از آرشیو حذف کرد تا مردم از این فاجعه بی خبر بمانند.

بنابرین ضرورت دارد تا همگان با انتشار تصاویر چادرها و کانکس های مردم زلزله زده در کنار قبه و بارگاه طبقاتی که با پول مردم از طریق  بنیاد مسکن و استانداری و اوقاف در حال ساخته شدن است، به دنیا بفهمانند که کارگزاران دروغ گویی همچون جواد ظریف نه تنها کمکی به مردم بلادیده نمی کنند بلکه حتا در هنگام بروز بلایای طبیعی  به آنان اجازه نمی دهند که چادرشان را به جای کنار رودخانه  و مسیل ها موقتن در طبقات خالی این قبه و بارگاه ها بر پا کنند!

هم میهنان! فاجعه بزرگ انسانی پس از سیل ویرانگر اخیر در شرف تکوین است. ابعاد وحشتناک خسارات جانی و مالی حادثه از سوی میئولان بی لیاقت و دزد به عمد پنهان نگاه داشته می شود. با فروکش کردن سیل و  تغییر فصل و گرم شدن هوا و نبود امکانات بهداشتی، بروز انواع و اقسام بیماری ها قابل پیش بینی است. فقر و تهیدستی عمومی، خسارات گسترده و سنگین، نبود امکانات درمانی و بهداشتی، فرسودگی و ناتوانی ناشی از قطع امید به آینده، بخش وسیعی از مردم عزیزمان را به شدت تهدید می کند. پیش از آن که دیر شود بایستی جهت جلوگیری از  فاجعه ای  سهمگین  بپا خاست و به کمک و یاری مردم شتافت.

ننگ ابدی بر آن اندیشه ای که پروردگار و پیروانش درگاه و خانه اش را هم حتا در شرایط بحرانی از مردم دریغ می کند!    فروردین ۱۳۹۸