با فوتبال ایران تا جام جهانی ۲۰۱۴

یادداشت: در مقاله قبل تاریخ فوتبال ایران را تا حضور در جام‌جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین و به عبارتی تا وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ بیان کردیم. با توجه به فرصت کم تا شروع جام‌جهانی ۲۰۱۴ برزیل ضمن دنبال کردن ادامه تاریخ فوتبال ایران بخشی از مقاله را به چگونگی رشد و تحول فوتبال میدانی و بخشی را به داستان جام جهانی اختصاص می‌دهیم تا با شروع مسابقات جام جهانی ۲۰۱۴ بتوانیم برمبنای دانستنی های خود به تجزیه و تحلیل مسابقات خصوصا بازی های تیم ملی بپردازیم.

 

دوره ششم ـ فوتبال پس از انقلاب ۱۳۵۷

وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ ورزش را دستخوش تغییر عمده کرد و بدیهی است که فوتبال در جایگاه محبوبترین و پر افتخارترین ورزش کشور تحت تاثیر دگرگونی های اجتماعی قرار گرفت. برخلاف هنرهای مختلف که در بدو انقلاب بر بسیاری از آنان خط بطلان کشیده شد مقابله با ورزش و به تبع آن فوتبال برای مسئولان چندان ساده نبود. با تشکیل حکومت موقت تصدی امور ورزشی به آقای شاه‌حسینی سپرده شد که بیشتر یک شخصیت سیاسی بود تا یک شخصیت ورزشی. در همان دوران کسانی بودند که فوتبال را ابزاری در دست رژیم سابق برای سرگرم کردن و عاملی برای به بیراهه بردن و تحمیق مردم می‌دانستند و خیلی زود رودرروی فوتبال ایستادند. در اسفندماه ۱۳۵۸ تیم ملی برای حضور در بازی های آسیایی اردویی را در بوشهر تدارک دید که حسن حبیبی از سوی ناصر نوآموز رئیس فدراسیون به عنوان مربی آن تعیین شده بود و بازیکنان نامداری چون علی پروین، ناصر حجازی، حسن روشن و… در آن عضویت داشتند.

تیم ملی ایران سال ۱۳۵۸ ایستاده از راست: نصرالله عبداللهی، ناصر حجازی، عبدالرضا برزگری، حبیب خبیری، شعار غفاری نشسته از راست: حمید علیدوستی، علی پروین (کاپیتان)، محمود حقیقیان، مهدی دینورزاده، احمد سنجری، بهتاش فریبا

تیم ملی ایران سال ۱۳۵۸
ایستاده از راست: نصرالله عبداللهی، ناصر حجازی، عبدالرضا برزگری، حبیب خبیری، شعار غفاری
نشسته از راست: حمید علیدوستی، علی پروین (کاپیتان)، محمود حقیقیان، مهدی دینورزاده، احمد سنجری، بهتاش فریبا

اردوی تیم ملی خیانت است به ملت این عنوان اعلامیه انجمن تبلیغاتی انقلاب اسلامی بوشهر بود که خیلی زود به اردوی تیم ملی خاتمه داد و بازیکنان و مربیان شبانه راه تهران را در پیش گرفتند. در آن جمع و نزد بسیاری از اهالی فوتبال کسانی پی بردند که مسایل به سادگی حل نخواهد شد بخصوص که مصطفی داودی رئیس جدید سازمان تربیت بدنی مدعی شد که رئیس قبلی سازمان یعنی شاه‌حسینی رفتاری مشابه مسئولان رژیم گذشته داشته و به مسابقات و سفر خارجی اهمیت می‌داده است. این امر نشان می‌داد که داودی در زمره متعهدان و نه متخصصان قرار داشت، چرا که اهمیت بدیهی‌ترین اصل ورزش یعنی ارزش برگزاری مسابقات را درک نمی‌کرد و گمان داشت که چاره کار انجام مسابقات دوستانه است.

در دوران پیش از انقلاب ایران قدرتمندترین تیم فوتبال آسیا را داشت و همین قدرت عاملی برای توافق با کنفدراسیون فوتبال آسیا بود، اما اهالی کنفدراسیون با مشاهده شرایط حاکم بر ورزش و فوتبال ایران به سمت دیگر کشورهای آسیایی تمایل پیدا کردند و این همزمان با دورانی بود که با بالا رفتن قیمت نفت در سطح جهان کشورهای عرب خاورمیانه امکانات تازه‌ای برای حضور فعال در صحنه فوتبال آسیا را به دست آوردند.

در جام ملت های آسیا در سال ۱۹۸۰ در کویت شاهد اولین نشانه‌ها از حضور فعال کشورهای عربی بودیم خصوصا که در حین همین مسابقات ارتش صدام تهاجم به کشورمان را آغاز کرد. در گذر زمان هماورد میدان جنگ تنها عراق باقی نماند و اکثر کشورهای عرب منطقه به حمایت ارتش صدام حسین برخاستند.

در بُعد داخلی شروع جنگ دستاویزی برای مسئولان ورزش شد تا از انجام مسابقات جلوگیری کنند. حتی مسابقاتی که برای کسب درآمد به نفع شهرها و انسانهای آسیب دیده از جنگ تدارک دیده شده بود با مخالفت ضمنی مواجه شد. در اسفند ۱۳۵۹ برگزاری یک مسابقه بین تیم های پرسپولیس و ارتش در حضور رئیس جمهور وقت یک روز پیش از انجام لغو شد و به دنبال آن عنوان شد که مسابقات چهارجانبه که به همت باشگاه آرارات و با حضور تیم های استقلال، پرسپولیس و پاس برگزار شود به همان سرنوشت دچار و لغو شد. سرانجام وزیر کشور اعلام کرد که با توجه به شرایط حاکم بر کشور و مسایل مربوط به جنگ برگزاری هر مسابقه می‌تواند مورد استفاده مخالفان قرار گیرد.

از سویی ایجاد تشنج و تبدیل میدان مسابقه به جایگاه اعتراض و درگیری امری عادی شد. مواردی چند از این درگیری ها عبارت بودند از:

۱ـ عدم حضور تیم پاس در زمین پرتماشاگر مقابل راه‌آهن به دلیل محرومیت حسین فرکی به وسیله فدراسیون در آبان ۱۳۵۸.

۲ـ هجوم تماشاگران به میدان مسابقه بین دو تیم استقلال و سرباز در پاییز ۱۳۵۸.

۳ـ در ۲۵ آبان ۱۳۵۸ دو تیم استقلال و پرسپولیس برای بزرگداشت علی دانایی‌فرد مسابقه‌ای را آغاز کردند که در دقیقه ۷۵ که نتیجه ۱-۰ به سود پرسپولیس بود تماشاگران به میدان هجوم بردند و همین موضوع باعث توقف مسابقات شد.

۴ـ در آذرماه ۱۳۶۰ دیدار دو تیم پرسپولیس و اکباتان به بهانه همزمانی با تظاهرات بر علیه طرح فهد ظاهرا به تعویق افتاد اما در واقع لغو شد.

۵ـ دیدار پرسپولیس و هما در ۱۵ اسفند ۱۳۶۱ در جریان جام حذفی به آشوب کشیده شد و درگیری ها به خیابان های اطراف ادامه یافت که همین امر موجب نیمه کاره ماندن مسابقات به دلایل امنیتی شد.

۶ـ در ۱۷ مهر۱۳۶۳جمعیتی دو برابر ظرفیت ورزشگاه به تماشای مسابقه پرسپولیس و پاس رفتند و همه چیز به اغتشاش کشید. تماشاگران به زمین مسابقه ریختند و پس از تخریب دروازه‌ها و به آتش کشیدن تشک های پرش درصدد تخریب رختکن ها بودند که مداخله نیروهای انتظامی موجب زخمی شدن حداقل ۱۹ تماشاگر شد و به دنبال آن روابط عمومی سازمان تربیت بدنی با انتشار اعلامیه دیدارهای دسته اول باشگاه های تهران را تعطیل کرد.

جامعه هیجانزده در دوران انقلاب از یکسو و جنگ از سوی دیگر تکلیف خود را با مقوله فوتبال نمی‌دانست ضمن آنکه دست اندرکاران راهی برای سر و سامان دادن امور جز انکار آن نمی‌شناختند به نحوی که سیاست ورزش در آن دوران کنار کشیدن از المپیک ۱۹۸۰ مسکو و ۱۹۸۴ لس آنجلس بود.

در سطح قاره، فوتبال ما با نوعی هجوم خصوصا از سوی کشورهای عربی روبه‌رو بود. اولین نشانه این وضع در آخرین ماه های سال ۱۳۵۷ بروز کرد. وقتی در مرحله یک چهارم نهایی مسابقات جوانان آسیا، تیم ملی جوانان توانست کویت را با نتیجه ۱-۰ شکست دهد کویتی ها اعتراضی مبنی بر مخدوش بودن سن بازیکنان ما در گذرنامه دستجمعی ارائه کردند که در کمال حیرت این اعتراض پذیرفته شد. بر همین منوال کناره‌گیری ایران از مسابقات انتخابی جام جهانی ۱۹۸۲ که در کویت برگزار می‌شد چندان تعجب انگیز نبود. چهار سال بعد یکبار دیگر اعراب در مقابل فوتبال ایران ایستادند و نهایتا فوتبال ایران از مسابقات انتخابی جام جهانی ۱۹۸۶ کنار گذاشته شد. بحرین به بهانه درگیر بودن ایران در جنگ با عراق از سفر به ایران خودداری کرد و دیدار کشورهای درگیر در جنگ یعنی ایران، عراق و لبنان به زمین سومی احاله شد که سازمان ورزش آن را مورد قبول ندانست و اعتراض های بعدی مورد قبول واقع نشد.

حاکمیت اعراب بر فوتبال آسیا با حضور کویت در جام جهانی ۱۹۹۰ و عربستان در جام جهانی ۱۹۹۴ مبین این امر بود ضمن آنکه در این دوره هدف مستقیم شکست دادن ایران بود. شکست در رویارویی با تیم های عربی که از سال ۱۳۶۱ در مقابل کویت آغاز شده بود در سال ۱۳۶۳ در مقابل کویت و عربستان تکرار شد.

با پشت سر گذاشتن سال های ابتدایی بعد از انقلاب اندک اندک بازیکنان بااستعدادی قدم به عرصه فوتبال ملی گذاشتند و جایگزین بازیکنان اسطوره‌ای قبل از انقلاب شدند. در این دوران بازیکنانی نظیر: بهروز سلطانی، اصغر حاجیلو، شاهین بیانی، شاهرخ بیانی، رضا احدی، جعفر مختاری‌فر، حمید درخشان، سید مهدی ابطحی، عبدالعلی چنگیز، ناصر محمدخانی و حمید علیدوستی فرصتی برای عرضه توانایی های خود یافتند به نحوی که در دیدارهای مقدماتی جام ملت های آسیا در سال ۱۹۸۴ با ۲۲ گل زده بهترین نتایج را به دست آوردند، اما در مرحله نهایی با پذیرش شکست در مقابل عربستان با گل خودی توسط شاهین بیانی ناکامی در مقابل اعراب تداوم یافت.

در آن سال ها اتفاقی نادر در فوتبال ایران رخ داد و آن استعفای ۱۴ بازیکن از تیم ملی بود. پیش از این در مورد راهیابی تیم ملی به مسابقات جام جهانی ۱۹۷۸ نوشتیم که آخرین دیدار تیم ملی به دلیل کسب امتیازهای لازم جنبه تشریفاتی یافت و به همین دلیل در آن مسابقه تیم دوم ملی به کویت عزیمت کرد که توانست با نتیجه ۲-۱ به پیروزی دست پیدا کند. ستاره آن تیم مرحوم حبیب خبیری بود که می‌توان او را یکی از پدیده‌های نادر فوتبال ایران دانست. حبیب خبیری در جمع بازیکنان تیم هما یک بازیکن استثنایی بود و برخی بر این باورند که وی از عوامل اصلی درخشش آن تیم در سالهای ابتدایی بعد از انقلاب بود. در محافل فوتبال عنوان شد که استعفای بازیکنان تیم ملی در اعتراض به اعدام حبیب خبیری بود که به اتهام حمایت از یک گروه سیاسی خاص با آن سرنوشت مواجه شد. پرویز دهداری مربی نامدار فوتبال ایران در مقابل این حرکت بازیکنان با جمعی بازیکن جوان و ناشناس قدم به مسابقات مقدماتی المپیک در اسفند ۱۳۶۵ گذاشت. عجیب اینکه بازیکنان تیمی که احمدیان به عنوان سرگروه در اولین بازی ملی خود پیشاپیش آنها قدم به میدان گذاشت توانست تیم مدعی کویت را با گلهای  باوی و  طاهری با نتیجه ۲-۱ مغلوب کند. هرچند شکست ۱-۰ در مقابل کویت بر ناکامیها افزود اما نوید تولد نسل جدیدی را می‌داد که در سال های بعد فوتبال ایران را به سطح اول قاره بازگرداندند.

علاوه بر ناکامی در مقابل تیم های عربی غرب آسیا، فوتبال ایران در مقابل حریفان دیرین از شرق نیز دوران ناکامی را تجربه می‌کرد. این روند که با شکست در مقابل ژاپن در رقابتهای آسیایی ۱۳۶۱ آغاز شد تا شکست در جام ملت های آسیا در سال ۱۳۷۱ مقابل همان تیم ادامه یافت و شکست در مقابل چین در دیدارهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۰ بیانگر موفقیت تیم های شرق و غرب در مقابل فوتبال ایران بود.

با پایان یافتن جنگ تحمیلی و تغییرات عمده در اداره کشور و جامعه باعث شد ‌که کلانتری وزیر وقت کشاورزی و غفوری‌فرد رئیس سازمان تربیت بدنی توجه خاصی به فوتبال نشان دهند و در این راه مرد کهنه‌کار فوتبال ایران یعنی علی پروین برای مربیگری تیم ملی فراخوانده شود. محبوبیت پروین تنها به نسل قبل از انقلاب محدود نمی‌شد. وقتی در اوایل کار سازمان تربیت‌بدنی در بعد از انقلاب طرح نابخردانه ممانعت حضور بازیکنان بیش از ۲۷ سال در تیم های ملی مطرح شد پروین با جسارت خاص خود به بازی در تیم باشگاهی یعنی پرسپولیس ادامه داد تا در ۳۵ سالگی آقای گل مسابقات قهرمانی باشگاه ها شود. علاوه بر این در روزگاری که فوتبال با سکون و سکوت مواجه بود علی پروین با حضور در ندامتگاه ها به افزایش روحیه زندانیان کمک کرد و در کنار آن در راه برگزاری مسابقات گل کوچک در شب های ماه رمضان فصلی تازه در فوتبال را رقم زد و این همه عواملی بود که پروین  مرد محبوب سه نسل از فوتبال دوستان باشد.

حضور پروین در رأس تیم ملی با این تیم در جام صلح و دوستی با حضور تیم ملی عراق در کویت باعث حمایت عمومی از فوتبال شد. تیم ملی در مسابقات آسیایی ۱۹۹۰ پکن با مربیگری علی پروین به یک پیروزی غیرمنتظره دست یافت و با کسب ۵ پیروزی متوالی به قهرمانی رسید. مغلوب کردن تیم ملی کره جنوبی با تک گل زنده یاد سیروس قایقران اوج موفقیت بود چرا که تیم کره با دو بار حضور پی در پی در جام جهانی قویترین تیم آسیا به شمار می‌رفت. این موفقیت توان بالقوه فوتبال ایران را به حریفان یادآوری کرد و دریچه امید را به روی هواداران فوتبال ملی باز کرد. قهرمانی استقلال در  فصل ۹۱ ـ۱۹۹۰و پاس در فصل ۹۳ ـ۱۹۹۲در رقابت های جام باشگاه های آسیا و کسب رتبه سوم به وسیله استقلال در فصل ۹۲-۱۹۹۱ مبین همین توانمندی و زمینه ساز حضور مجدد فوتبال در جمع بزرگان قاره بود.

 

بازگشت فوتبال ایران به سطح اول آسیا

هرچند موفقیت های آغاز دهه ۱۹۹۰ نویدبخش حضور مجدد فوتبال ایران در جمع بزرگان قاره بود، اما فتور حاصل از حدود ۱۵ سال مدیریت ناآگاه ورزش و به تبع آن مدیریت فوتبال سنگین تر از آن بود که گل های خودروی شوره‌زار فوتبال ایران؛ یعنی استعدادهای نسل تازه؛ به تنهایی بتوانند از پس زیان های آن برآیند. گرچه روحیه دلاوری و اشتیاق به پیروزی نزد بازیکنان نشانه‌ای از خون تازه در رگ های فوتبال ایران عاملی بود که با تکیه بر آن امکان داشت رویای خواستن به فعل توانستن بدل شود.

 

نشیب و فراز فوتبال ایران به چه دلیل بود؟

با نگاهی به تیم ملی در دهه ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴ شاهد فراز و فرودهای غیرمنتظره هستیم. گفتیم که گروهی از بازیکنان تیم ملی از این تیم استعفا دادند و به دنبال آن پرویز دهداری تیمی کاملا جوان را به مسابقات مقدماتی بازی های المپیک برد که هرچند موفق به کسب جواز ورود به آن مسابقات نشد، اما فوتبال ملی ما  صاحب دو تیم شد و تعداد بازیکنان نخبه در سطح اول فوتبال به حدود ۵۰ نفر رسید و تک تک این بازیکنان در پی اثبات قابلیت های خود بودند. برچنین مبنایی پیروزی ها و موفقیت تیم ملی در گرو درخشش فردی بازیکنان است. قهرمانی در پکن را درخشش فوق تصور شاهرخ بیانی و سیروس قایقران رقم زد. موفقیت در مقابل چین را باید مرهون درخشش فردی مهدی مهدوی کیا دانست و گذر از سد سوریه در دور اول مسابقات انتخابی جام جهانی را مدیون درخشش فوق تصور بهزاد غلامپور شدیم. بازگشت حمید درخشان در مسابقات دور دوم انتخابی جام جهانی عامل پیروزی تیم ملی مقابل ژاپن بود که نهایتا به عنوان یکی از تیم های صعود کننده از آسیا راهی جام جهانی شد، اما عامل بروز چنین وضعیتی و دل بستن به درخشش بازیکنان چه بود؟

پیشتر گفتیم که در دوران جنگ مسابقات باشگاهی فاقد نظم و نسق لازم بود. یک روز جام قدس را داشتیم در دو گروه و با حضور نمایندگانی از استان های مختلف، چرا که رویارویی باشگاه ها می‌توانست به اغتشاش منجر شود و اگر هم مسابقات باشگاهی پا می‌گرفت معمولا به گونه خاصی برنامه‌ریزی می‌شد که دو تیم پر طرفدار تهرانی یعنی پرسپولیس و استقلال حداقل مواجهه را داشته باشند. به هر حال در دهه ۱۳۶۰ (۱۹۸۰) دوران ترکتازی علی پروین با تیم پرسپولیس بود. این دهه در تاریخ فوتبال میدانی (که ما به تفصیل به آن خواهیم پرداخت) دوره نوآوری و تکامل سیستم ها پس از معرفی فوتبال مدرن به وسیله هلند در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ بود. دهه ۱۹۸۰ در فوتبال جهان از اهمیت خاصی برخوردار بود، ظهور مربیان بزرگی مانند: تراپاتونی، بیانکی، لیدهولم، آریگو ساچی، فابیو کاپلو، مارچلو لیپی و زاکه رونی و نوآوری های ایشان که موفقیت چشمگیری در ارائه ایده‌های جدید و کسب پیروزی را فراهم کرد، مبین تحول عظیمی در فوتبال جهان بود.

همزمان با این رخدادها در جهان، فوتبال ما  دورمانده از تماس های مستمر و بدون برخورداری از زیربنای مستحکم، در انقیاد پروین است که عامل موفقیت تیم خود را سیستم علی اصغری می‌داند. چنین است که در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ در مصاف با تیم کره جنوبی پروین تیمی دست و پا بسته و از پیش شکست خورده را به میدان می‌فرستد. در ادامه این مسابقات و در مقابل ژاپن یکبار دیگر درخشش فردی بازیکنانی مانند حمید درخشان، مهدی فنونی‌زاده و علی دایی مددکار می‌شود. شکست در مقابل عراق غرور ملی را جریحه‌دار می‌کند و تاوان آن را کره شمالی می‌دهد و سرانجام در مصاف با عربستان شکست ۴-۳ حاصل می‌شود. عملکرد تیم ملی در این مقطع مبین آن است که بازیکنان شایسته تیم ملی در صورت خودباوری از توانایی لازم برای مقابله با تیم های قاره کهن برخوردارند. بازیکنان تیم ملی در مسابقات جام ملت های آسیا سال ۱۹۹۶ در امارات این توانایی را به بهترین شکل عرضه کردند.

 تیم ملی در امارات ۱۹۹۶ نشان داد که فوتبال ما از چه نیروی انسانی برجسته‌ای برخوردار است. هرچند یک بار دیگر مسابقات را با شکست ۲-۱ در مقابل عراق آغاز کرد، اما در ادامه نخست تایلند را با نتیجه ۳-۱ شکست داد و به دنبال آن عربستان را با نتیجه ۳-۰ بدرقه کرد. اوج کار تیم ملی تحمیل شکست باورنکردنی ۶-۲ بر کره جنوبی در شرایطی بود که در پایان  نیمه اول تیم کره با نتیجه ۲-۱ برنده به رختکن رفته بود. علی دایی که شایسته‌ترین بازیکن نسل تازه فوتبال ایران بود با زدن ۴ گل سهم بزرگی در آن پیروزی عجیب داشت. هرچند تیم ملی در مرحله نیمه نهایی نتیجه را در ضربات پنالتی به عربستان واگذارد و به مسابقه نهایی نرسید، اما پیروزی بر کویت برای کسب عنوان سوم کفایت می‌کرد.

فوتبال ایران در امارات پس از سالیان دراز جایگاه خود را در آسیا تثبیت کرد و در کنار آن این فرصت فراهم شد تا علی دایی، کریم باقری و خداداد عزیزی به باشگاه های اروپایی راه پیدا کنند که این امر باعث ارتقای کیفی فوتبال ایران شد. پس از موفقیت در امارات فوتبال ایران سیر صعودی پیدا کرد. حضور بازیکنان متعدد در فوتبال اروپا نشان دهنده قابلیت های بازیکنان با استعداد و توانا شد به نحوی که علی دایی توانست در بزرگترین ورزشگاه اسپانیا یعنی سن سیرو  قدرت فوتبال ایران را به رخ جهانیان بکشد و ثابت کند فوتبال ایران سالها تنها به دلیل ندانم کاری های اداره کنندگان آن از میادین جهانی دور مانده بود و حضور در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه این ادعا را ثابت کرد.

 

چگونه به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه رسیدیم؟

خداداد عزیزی در بازی با استرالیا

خداداد عزیزی در بازی با استرالیا

موفقیت در امارات باعث ایجاد انگیزه زیاد نزد بازیکنان شد. در مرحله اول مسابقات انتخابی جام جهانی تیم ملی با تیم های مالدیو، قرقیزستان و سوریه همگروه شد که در ماه جون ۱۹۹۷ برگزار شد و حاصل آن دو پیروزی در مقابل مالدیو (با نتایج ۱۷-۰ و ۹-۰)، دو پیروزی در مقابل قرقیزستان (با نتایج ۷-۰ و ۳-۱) و یک برد (۱-۰) و تساوی (۲-۲) در مقابل سوریه بود.

در مرحله بعد ایران با چین، عربستان، کویت و قطر همگروه شد تا تیم اول گروه به عنوان یکی از نمایندگان قاره آسیا به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه برسد. این مسابقات در سپتامبر و اکتبر ۹۷ برگزار شد و تیم ملی در مقابل تیم چین به دو پیروزی با ارزش ۴-۲ و ۴-۱ دست یافت. تیم ملی در مقابل عربستان سعودی تن به یک شکست (۰-۱) و یک تساوی (۱-۱) داد. با کویت دو تساوی (۱-۱ و ۰-۰) حاصل شد و سرانجام در مقابل قطر پس از برد ۳-۰ در تهران در شرایطی که با یک تساوی به جام جهانی می‌رسیدیم در دوحه با دو گل مغلوب شدیم و شانس صعود مستقیم به فرانسه از دست رفت.

رویارویی حذفی (پلی آف) یک بازی مقابل ژاپن در جوهرباهور بود که در وقت اضافه نتیجه را ۳-۲ به حریف واگذار کردیم. آخرین فرصت برای حضور در فرانسه برگزاری دو دیدار رفت و برگشت در مقابل نماینده قاره اقیانوسیه یعنی استرالیا بود.

 

جام‌جهانی و استرالیا  

نوامبر ۱۹۹۷، پس از ۲۰ سال دوری از جام جهانی یکبار دیگر برای حضور در بزرگترین جشنواره فوتبال جهان برای سومین بار به دیدار استرالیا می ر‌فتیم. پیش از این در راه جام‌جهانی ۱۹۷۴ آلمان و ۱۹۷۸ آرژانتین به مصاف استرالیا رفته بودیم. در سال ۱۹۷۴ شکست ۳-۰ در سیدنی مانع حضور ما در آلمان شده بود هرچند در بازی برگشت در تهران به پیروزی رسیده بودیم. در راه آرژانتین استرالیا را با نتیجه ۱-۰ شکست دادیم و اینک دست تقدیر و سرنوشت حضور در جام جهانی را منوط به ملاقات با مردان سرزمین کانگوروها کرده بود.

تیم ملی به دلیل شکست از قطر و ناکامی در مقابل ژاپن روحیه ضعیف و شکننده‌ای داشت و تساوی ۱-۱ در تهران در مقابل استرالیا شرایط را به نحوی پیش برده بود که شانس زیادی را نمی‌شد برای این تیم تصور کرد. تغییر رئیس فدراسیون و تعیین مربی جدید برای تیم ملی همه حکایت از ناکامی متصور پیش‌رو داشت.

استرالیا در ملبورن تدارک وسیعی برای موفقیت دیده بود و تیمی مرکب از بازیکنان برجسته آماده کرده بود که تعداد زیادی از آنها در لیگ برتر انگلستان بازی می‌کردند. تیم ملی با شروع توفانی استرالیایی ها مواجه شد به نحوی که در ۱۵ دقیقه ابتدایی تعداد فرصت های گلزنی تیم استرالیا بیش از ۱۰ بار بود. یکبار دیگر در یک میدان حساس درخشش فردی مددکار تیم شد. احمدرضا عابدزاده با درخششی فوق تصور یک تنه در مقابل استرالیا قد علم کرد و از به ثمر رسیدن گل های زیاد ممانعت کرد. علیرغم فداکاری و درخشش عابدزاده تیم استرالیا توانست در نتیجه بازی برتر خود به دو گل دست پیدا کند. ویررا مربی برزیلی که یک شبه مربی تیم ملی شده بود در اواسط نیمه دوم دست به یک تعویض زد و ابراهیم تهامی را به زمین فرستاد. اصرار این بازیکن در تعقیب توپ و همکاری وی با خداداد عزیزی باعث رسیدن توپ به درون محوطه شش قدم استرالیا شد جایی که کریم باقری حضور داشت تا گلی به نام ایران ثبت کند. در حالیکه وقت زیادی به پایان بازی نبود خداداد عزیزی در نیمه زمین استرالیا صاحب توپ شد که وی با رد و بدل کردن آن با علی دایی در پشت سر مدافعان و رو در روی مارک بوسنیج دروازه‌بان صاحب نام شاغل در لیگ برتر انگلستان صاحب توپ شد. فرار تماشایی و ضربه آرام خداداد عزیزی گل دوم ایران را رقم زد و ایران پس از ۲۰ سال بار دیگر به جام جهانی راه پیدا کرد.

 * سیدعلی پورحسینی مترجم کتاب “راهنمای مربیگری و آموزش شگردهای فوتبال” برای فدراسیون فوتبال و مولف مجموعه ۴ جلدی آموزش سیستم ها در فوتبال است. مقالات و تحلیل های او در روزنامه جهان فوتبال، مجله دنیای ورزش و سایت زندگی فوتبال منتشر شده است.