IRAN ACCOUNTABILITY WEEK, House of Commons Ottawa
May 9-16, 2019
پارلمان کانادا در ماه می هر سال یک هفته را به بررسی وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران (هفته رسیدگی) اختصاص داده است. این برنامه از ماه می ۲۰۱۲ آغاز شده و امسال هفتمین سالگرد آن از ۹ تا ۱۶ ماه می در پارلمان کانادا برگزار گردید. شایان توجه است که به همت سیاستمداران پشتیبان حقوق بشر این مسئله در هر دو مجلس سنا و عوام کانادا همزمان پیگیری می شود. این طور به نظر می رسد که طراحی و اجرای چنین برنامه ای از سوی کانادا به عنوان کشوری که هر ساله پیش نویس قعطنامه ی وضعیت حقوق بشر در ایران را به سازمان ملل متحد ارایه می دهد، ضمن تاکید سیاست دولت بر امر نظارت بر رعایت حقوق بشر در ایران، فراهم آوردن اسناد و مدارک مورد نظر برای تکمیل قطعنامه هرساله به سازمان ملل متحد نیز باشد.
جناب آقای پروفسور اروین کاتلر سیاستمدار خوشنام و پشتیبان همیشگی حقوق بشر که سابقه ۱۶ سال نمایندگی مجلس عوام، وزارت دادگستری و همچنین دادستانی کل کشور کانادا را در کارنامه دارد، از بنیان گذاران اصلی “هفته رسیدگی” است که این روزها حتا پس از بازنشستگی همچنان به صورت خستگی ناپذیر با تأسیس و سرپرستی نهاد حقوق بشری رائول والنبرگ فعالیت های حقوق بشری و بویژه نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی را با جدیت پیگیری می نماید. به طوری که هم اکنون هفته ی رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران مشترکن با همکاری مجلس عوام و نهاد رائول والنبرگ برگزار می شود.
از سویی دیگر پیگیری وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران در مجلس سنا به وسیله شخصیت برجسته و آگاه به مسایل ایران، خانم سناتور لیندا فرام رهبری و هدایت می شود.
برنامه های سال ۲۰۱۹
بخش صبح کمیته امور خارجه و توسعه بین المللی
هفتمین برنامه رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در ج.ا.ا. با سخنان آقای مایکل لویت نماینده مجلس و رئیس کمیته امور خارجه و توسعه بین المللی که پیش از این ریاست زیر کمیته حقوق بشر همین کمیته را بر عهده داشتند در روز پنج شنبه ۹ می آغاز شد. آقای مایکل لویت ابتدا عنوان کردند که برنامه رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران همچنان که تمرکزش را بر مسایل ناامید کننده نقض حقوق بشر در ایران ادامه می دهد، صدور خشونت و تروریزم رژیم جمهوری اسلامی به اطراف دنیا را هم در نظر دارد. نقش ایران به عنوان یک نیروی بی ثبات کننده در خاورمیانه و بویژه نقش آن در نگاه داشت رژیم بشار اسد بسیار ناراحت کننده و تروریزم دولتی آن همچنان رو به گسترش است. بویژه آن که فعالیتهای سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی آن مانند حماس و حزب اله مصیبتهای فراوانی را برای میلیونها مردم خاورمیانه به بار آورده اند. ایرانیان در داخل کشور هم پیوسته حقوقشان به وسیله دستگاه قضایی دروغگوی یک رژیم بد طینت نقض می شود. ما نمایندگان مجلس سرسختانه پیگیر خواسته آزادی شهروند کانادایی مریم ممبینی که علیرغم میل شخصی پس از بازداشت غیرقابل قبول و فوت همسر کانادایی اش، کاووس سید امامی، همچنان در ایران مانده، هستیم.
برای آغاز برنامه ما دو شاهد محترم داریم. خانم شیرین عبادی، وکیل، نویسنده، و آموزگار و دارنده جایزه نوبل برای کارهایشان در پیشبرد دمکراسی و حقوق بشر در ایران که بوسیله ویدیو کنفرانس شرکت دارند، و خانم مسیح علینژاد فعال سیاسی، روزنامه نگار، و یکی از رهبران حقوق زنان و برابری در ایران که شخصن حضور دارند.
یک: نکات مهم شهادت (سخنرانی) خانم شیرین عبادی
خانم عبادی عنوان کردند که کشور ایران هم اکنون با دو بحران اقتصادی و سیاسی روبروست. بحران اقتصادی ناشی از فساد گسترده و فراگیر و بیکاری و بحران سیاسی که از زمان پیدایش رژیم ایران در سال ۱۹۷۹ پیوسته معتقد به صدور انقلاب به سایر کشورها است.
ادامه ی این بحران و سیاست صدور انقلاب بویژه در قاره آفریقا و منطقه خاورمیانه منجر به ایزوله شدن روز افزون ایران در منطقه شده است.
در ایران زندانیان سیاسی و عقیدتی اعدام می شوند و کسی از شمار آن اطلاعی ندارد چون آمار آن هیچگاه بوسیله رژیم اعلام نمی شود.
خانم عبادی پس از اشاره به مشکلات و محدودیت های اعمال شده از سوی رژیم ایران برای وی و دفتر ایشان در ایران و محکومیت همکارشان خانم نرگس محمدی نخست به ۶ سال و سپس به ۱۶ سال زندان که ۱۰ سال آن قطعی است، به مسئله سرکوب و تعطیلی مراکز دفاع از حقوق بشر در ایران اشاره کردند.
خانم عبادی ضمن اشاره به عضویت خود به عنوان یکی از بنیان گذاران “هفته رسیدگی” از دولت کانادا بخاطر پشتیبانی مستمر از امر حقوق بشر قدردانی کرده و خواستار آزادی تمام زندانیان ایرانی – کانادایی شده و برقراری هر گونه روابط سیاسی با رژیم ایران را توأم و همزمان با رعایت حقوق بشر از سوی جمهوری اسلامی دانستند.
خانم عبادی برون رفت از بحران کنونی را تغییر قانون اساسی ایران دانسته که تمام قدرت را در یک فرد غیر منتخب متمرکز کرده که شبیه پاپ در واتیکان انتخاب شده است. ایشان در ادامه به نبود آزادی و سانسور گسترده به زندانی شدن شاعران و نویسندگان در ایران اشاره کردند. خانم عبادی گفت که امر تغییر قانون اساسی و دگرگونی ایران به سمت یک جمهوری دمکراتیک و سکولار به عهده مردم ایران است که در این راه مبارزه می کنند. این مسئولیت همگی ماست. ما از دولتهای دیگر انتظاری نداریم و این مسئولیت ماست و در راه آن مبارزه می کنیم. چیزی که ما از جامعه بین المللی و بویژه کانادا خواهانیم، عدم اجازه ورود دزدان و افراد فاسد به داخل کشورشان است. متاسفانه هم اکنون افرادی اختلاسگر و فاسد پولهای ناپاکی را به کانادا آورده و سرمایه گذاری کرده اند. این برای کانادا به عنوان کشوری دمکراتیک با آن درجه از اعتبار اصلن خوب نیست. همه در شگفتی هستند که چرا در کشور شما قوانین مربوط به پولشویی در رابطه با افراد فاسد ایرانی که میلیونها دلار پول را سرمایه گذاری کرده اند اجرا نمی شود؟ چرا شما به این افراد اجازه ورود می دهید؟
خواسته من آن است که بهبود وضعیت حقوق بشر پیش شرط روابط بازرگانی و سیاسی با ایران باشد، بویژه آزادی مدافعان حقوق بشر و مخصوصن وکلا. هم اکنون ما چهار وکیل حقوق بشر داریم که در زندان بسر می برند. خانم نسرین ستوده از همکاران نزدیک من به اتهام جرایم سیاسی به ۳۳ سال زندان محکوم شده اند که ۱۰ سال آن قطعی است.
در پایان از دولت کانادا به خاطر قطعنامه های متعدد حقوق بشر در رابطه با رژیم ایران که در سالیان گذشته به سازمان ملل متحد ارایه کرده بسیار سپاسگزارم.
دو : نکات برجسته شهادت (سخنرانی ) خانم مسیح علینژاد
خانم علینژاد ضمن تشکر از فرصتی که به وی داده شده سخنش را با یادی از روانشاد زهرا کاظمی فوتو ژورنالیستی که در مسافرت به ایران پس از بازداشت به دست بازپرس سعید مرتضوی یکی از مخوفترین بازپرسان جمهوری اسلامی به قتل رسید آغاز کرده و خاطرنشان کرد تنها یک سال پس از این واقعه او نیز به عنوان یک خبرنگار سیاسی به وسیله سعید مرتضوی به دادگاه احضار شد. علینژاد یادآور شد که تا چه اندازه بیمناک سرنوشتی مشابه زهرا کاظمی بوده و چگونه بیشتر خبرنگاران در ایران سعی داشتند تا حد امکان از سعید مرتضوی دوری کنند. سعید مرتضوی کابوسی نه تنها برای خبرنگاران بلکه برای کنشگران سیاسی و مخالفان بود. او به کشته شدن ۴ نفر در زندانهای تحت نظارت سعید مرتضوی در دوران جنش سبز اشاره کرد و از کشته شدن بیش ۱۰۰ نفر از مردم عادی در تظاهرات سال ۱۳۸۸ نامبرد و خاطرنشان ساخت که خود وی با بیش از ۵۷ خانواده از کشته شدگان مصاحبه کرده است.
مسیح علینژاد در ادامه عنوان کرد: من در اینجا اعلام می کنم مادامی که سیستم قضایی مستقلی در ایران وجود ندارد، آزادی بیان هم وجود ندارد، آزادی سیاسی نیز وجود ندارد. حتا آزادی مطبوعات، آزادی دینی و آزادی پوشش هم وجود ندارد. او از زندگی جهنمی در ایران یاد کرد که دختران را مجبور می کند که از ۷ سالگی حجاب اجباری سر کنند و اگر چنین نکنند نمی توانند تحصیل کنند، نمی توانند گواهینامه رانندگی بگیرند، نمی توانند هیچ مدرک رسمی بگیرند، و در حقیقت نمی توانند در کشورشان زندگی کرده و به خاطر نداشتن حجاب از سرزمینشان رانده می شوند. به همین منظور ۵ سال پیش من کارزار “آزادی های یواشکی ” را راه اندازی کردم. این کارزار هم اکنون بیش از ۳ میلیون طرفدار دراینستاگرام و فیس بوک دارد. در این کارزار من پلاتفرمی را فراهم کرده ام تا زنان با برداشتن حجاب در فضای عمومی نافرمانی مدنی خودشان را در ایران اعمال کنند. این کار مجازات دارد اما آنها با این کار دولت را به چالش می کشند. این کار ریسک فراوانی دارد و تنها در یک روز رژیم بیش از ۲۹ زن از جنبش “چهار شنبه های سپید” را بازداشت کرد.
خانم علینژاد در این بخش از سخنرانیش به چهار جدلی که مخالفان وی در توجیه حجاب اجباری می آورند اشاره کرد.
وی گفت نخستین جدل، “فرهنگی” عنوان کردن حجاب اجباریست. لذا از همه می خواهند که برای احترام به فرهنگ ایرانیان از آن تبعیت کنند. وی گفت که برای بی پایه بودن این استدلال با فوتوشاپ کردن جواد ظریف به صورت با حجاب، از وی خواست تا در صورت داشتن چنین عقیده ای، به آن عمل کند.
جدل دوم “قانونی” عنوان کردن حجاب اجباری در ایران است. چون حجاب اجباری در ایران در قانون آمده پس بایستی به آن احترام گذارد. این نادرست است چون برده داری هم روزگاری قانونی بود. یک قانون بد بایستی به چالش در آمده و با قانونی محترمانه جایگزین گردد. زنان زیادی در ایران زندگی خودشان را فدای چنین چالشی کردند. رسمیت دادن به یک قانون بد در حقیقت توانمند کردن حکومت در اعمال فشار بیشتر بر زنان است. درست همان روزی که شاپرک شجری زاده برای بلند کردن یک روسری سفید بازداشت شد، سه زن سیاستمدار هلندی بدون هیچ مخالفتی با سر کردن حجاب اجباری به کشور من مسافرت کردند. حال آن که وظیفه همه سیاستمداران زن است تا به پاس احترام به زنانی که زندگی خودشان را در مبارزه با این قانون بد ریسک می کنند، آن را به چالش بکشند. همان گونه که مسئولین جمهوری اسلامی هنگام دیدار از کشورهای خارجی خواستار برچیدن مشروبات الکلی از میز شام برای حفظ ارزش های مذهبی خود هستند، شما هم بایستی برای ارزش های حقوق بشری خود ایستادگی کنید.
سومین جدل “داخلی” قلمداد کردن مسئله حجاب اجباری ست. حال آن که دامنه اطاعت از حجاب اجباری علاوه بر تمام ایرانیان، غیر ایرانیان، سیاستمداران زنی که به ایران سفر می کنند، حتا وزرا و یا همسران روسای کشورهای دیگر را هم شامل می شود. پس دیگر این یک امر داخلی نیست و زنان سراسر جهان را در بر می گیرد.
چهارمین جدل “سکوت ” در برابر مسئله حجاب اجباری ست. آنان به حجاب اجباری نمی پردازند چون نمی خواهند به “اسلام فوبیا ” (اسلام حراسی) دامن بزنند. این بدان جهت است که شما هرگز در کشوری که “زن فوبیا” (زن حراسی) در آن وجود دارد زندگی نکرده اید. البته این واژه “زن حراسی” ساخته من است. ما در کشوری زندگی می کنیم که از زن می ترسند، از بدن من، از موی من، از هویت من و از موجودیت من می ترسند. بنابراین آیا ما باعث اسلام حراسی هستیم یا حکومتی که شلاق می زند، بازداشت می کند، کتک می زند، با لگد بیرون می کند، و مادر مرا بازجویی می کند؟ اینها تمام ناشی از قوانین شریعت است که ما را به صورت شهروندان درجه دو درآورده است. رژیم ایران مولد “اسلام حراسی” است نه ما.
باور کنید که پشتیبانی شما از حقوق زنان در ایران و عربستان سعودی شما را “اسلام حراس” نمی کند. به ما بپیوندید.
آنان حجاب اجباری را به مسئله ای کوچک تقلیل داده و عنوان می کنند که خاورمیانه با مشکلات بزرگتری در گیرست و بهترست تا بر روی مسایل بزرگتر تمرکز کرد. بگذارید روشن تر بیان کنم، تنها در سال ۲۰۱۴ دولت ایران ۶/۳ میلیون نفر زن را به دلیل پوشش حجاب نامناسب دستگیر کرده است. در طول ۸ ماه ۴۰۰۰۰ اتومبیل را به دلیل حجاب نامناسب راننده توقیف کرده است. آیا هنوز فکر می کنید که این یک مسئله کوچک است؟ ۴۰ سال است که مسئله حجاب به کد ژنیتیکی جمهوری اسلامی و پایه اصلی آن بدل شده است. هنگامی که دولتی اجازه کنترل آنچه را که شما می خواهید بر سر بیاندازید ندهد، باور کنید که هرگز اجازه کنترل آنچه که در سر شما می گذرد را به شما نخواهد داد.
از همین روست که من پیوسته ازهمه سیاستمداران خواسته ام تا برای ارزش های جهانی بپا خیزند. این مسئله ای داخلی نیست. چون حقوق بشر امری جهانی است و ما همگی بایستی پایبند به آن باشیم.
خانم علینژاد در پایان گفتند که زنان ایران می جنگند و زندگی خود را ریسک می کنند. هم اکنون سه کنشگر در زندان هستند. یاسمین آریانی و مادرش که با تقدیم گل به زنان محجبه ازآنان خواستند که به جنبش چهارشنبه های سفید بپیوندند، در زندانند. مژگان کشاورز و ویدا موحد به دلیل اعتراض به حجاب اجباری در زندان هستند.
در هنگامی که زنان ایرانی برای کرامت خود مبارزه می کنند بایستی به پا خاست و جمهوری اسلامی را مسئول دانست. تمامی سرکوب کنندگان را تحریم و آنان را پاسخگو نمایید. از آنان بخواهید تا همه زنانی را که علیه حجاب اجباری اعتراض کرده اند، آزاد کنند. از آنان بخواهید تا تمامی زندانیان سیاسی را آزاد کنند. این خواسته من و خواسته ی بسیاری از زنان داخل ایران است.
بخش پرسش و پاسخ
آقای مایکل لویت رئیس جلسه پیش از طرح پرسش ها افزودند که جلسه با حضور اعضای زیر کمیته ی حقوق بشر به ریاست خانم آنیتا واندن بلد و آقای دیوید اندرسون و سایر اعضای آن برگزار می گردد.
آقای گارنت جینس پیش از پرسش خود ضمن ابراز افتخار از حضور در این نشست و شنیدن شهادت های سخنرانان، شجاعت زنان و مردم ایران را تحسین کرده و آن را نشانی از فرهنگ بزرگ ایران دانست که بایستی به آن بالید و آن را گرامی داشت.
پرسش آقای جینس در باره قطعنامه ماه ژوئن سال پیش مجلس عوام برای شناسایی سپاه پاسداران به عنوان نهادی تروریستی بر پایه قوانین جنایی کانادا بود که به وسیله اپوزیسیون رسمی مجلس ارایه شد و با پشتیبانی همه نمایندگان حاضر دولت به تصویب رسید. ایشان گفت: انتظار همه آن بود که این مصوبه نهایتن عملی شود که تاکنون نشده است. ممکن است درباره نقش سپاه پاسداران در رابطه با مسایلی که مطرح کردید هم در داخل ایران و هم در منطقه توضیح بدهید؟ چرا که یکی از ایرادات مخالفان تحریم آن است که تحریمها نه به رژیم بلکه به مردم صدمه می زند. ممکن است که در این مورد صحبت کنید و اینکه آیا شما موافقید که تحریم هدفمند سپاه پاسداران مشخصن در خدمت مردم ایران است یا خیر؟
خانم مسیح علینژاد در پاسخ این پرسش گفت: من از تحریم های هدفمند پشتیبانی کرده و می خواهم روشن کنم که تحریم های کلی به مردم ایران آسیب می رسانند. مردم عادی از تحریم های کلی صدمه می خورند. اما تحریم های هدفمند مانند تحریم سپاه و تحریم تلویزیون دولتی ایران خواسته مردم ایرانند چون ابزار اصلی تبلیغاتی رژیم هستند. تلویزیون رژیم اسلامی اعترافات دروغین کنشگران را پخش می کند. این کار را در مورد بسیاری از کنشگران سیاسی، کنشگران دانشجویی، و فعالان حقوق زنان و وکلا انجام می دهد.
سپاه پاسداران هم نقش مهمی در سرکوب جنبش سبز داشت. همانگونه که در شهادتم گفتم بیش از یکصد نفر در جنبش سبز کشته شدند که سپاه پاسداران مسئول آن بود. به همین دلیل است که من بشدت معتقدم که تحریمهای هدفمند به یاری مردم می آیند. ادعای جواد ظریف و رئیس جمهور ایران در خارج مبنی بر مخالفت مردم ایران با تحریم سپاه که در حساب توئیتر آنان انعکاس یافته دروغی بیش نیست. توئیتر و شبکه های اجتماعی در ایران فیلتر می شوند و مضحک است که باور کنیم مردم از شبکه های اجتماعی برای ابراز عقایدشان استفاده کنند.
در حقیقت مردم ایران در خیابانها آمده و اعلام کردند: “دشمن ما همیجاست ، دروغ میگن آمریکاست”.
مردم در خیابان ها اعتراض می کنند که چرا پول به غزه می فرستید؟ چرا پول به لبنان می فرستید؟ چرا پول به سوریه می فرستید؟ آنان شکایت از این داشتند که چرا منافعی از توافق اتمی عاید آنان نشده است. به همین دلیل بسیاری از مردم در ایران از تحریم سپاه پاسداران و تحریم تلویزیون دولتی به عنوان ابزار اصلی تبلیغاتی رژیم اسلامی پشتیبانی می کنند.
خانم شیرین عبادی در پاسخ به این پرسش چنین عنوان کرد: تمامی فساد و فساد اقتصادی در ایران که به آن اشاره کردم و بیشتر آن، ناشی از سپاه پاسداران است چرا که این نیرو در تمامی زمینه ها حضور دارد. سپاه پاسداران تنها یک نیروی نظامی نیست، بلکه یک قدرت اقتصادی با یک شبکه امنیتی گسترده است.
من با تحریم سپاه پاسداران کاملن موافقم چون دستان این نیرو بایستی از قدرت کوتاه شود. همان گونه که علینژاد گفت، خانم زهرا کاظمی که در زندان شکنجه شد و به قتل رسید موکل من بود. من کاملن در جریان پرونده وی هستم. زهرا کاظمی بوسیله سپاه پاسداران دستگیر و به قتل رسید. ایرانیان – کانادایی دیگری چون هما هودفر، رامین جهانبگلو، و مازیار بهاری همه به وسیله سپاه پاسداران دستگیر شدند. من موافق تحریم سپاه پاسداران هستم ولی تاکید می کنم که تحریم های اقتصادی به ضرر مردم هستند و به آنان صدمه می زنند. اما تحریم تلویزیون دولتی و ندادن امکانات ماهواره ای به رژیم که برای فریب مردم از آن استفاده می کند، ضروری است و من با آن موافقم.
پرسش خانم آنیتا واندن بلد: در پیش از انقلاب زنان در سمت های بالا حضور داشتند، اگر ممکن است کمی درباره این حقیقت صحبت کنید که شما زنانی داشتید که مشاغل مهمی داشتند و حقوقی داشتند اما هنگامی که آن حقوق از آنان گرفته شد چه تاثیری بر روی جامعه و یک نسل گذاشته شد؟ و دیگر این که چگونه ما در سطح بین المللی می توانیم به ایران و زنان ایران کمک کنیم تا جایگاه خود و آن حقوق از دست رفته را پس گرفته و یا حتا پیش تر روند؟
پاسخ مسیح علینژاد: اجازه دهید تصویر بهتری برای شما ارایه کنم. خانم شیرین عبادی پیش از انقلاب قاضی بودند و پس از انقلاب از قضاوت ممنوع شدند. ما زنان وزیر داشتیم. ما خوانندگان زن داشتیم و زنان می توانستند وارد استادیوم ها شده و هر ورزشی که دوست داشتند را انجام دهند. پس از انقلاب تمام این آزادی های اجتماعی از ما گرفته شد. برای همین است که من همواره گفته ام که انقلاب اسلامی در اصل انقلابی علیه زنان شد. اگر بخواهیم در این مبارزه پیروز شویم هر زنی بایستی علیه سرکوبگرش انقلاب کند. و این در حقیقت کاری است که هم اکنون زنان در ایران انجام می دهند.
در حال حاضر این حرکت مهمترین جنبش نافرمانی مدنی در ایران است که مردم در آن تحول فرهنگی ایجاد می کنند. آنان در این مورد با یک دیگر گفتگو و بحث آزاد دارند. در این رابطه زنی با استفاده از دوربینش و ضبط رفتار پلیس منکرات به دنیا نشان داد که این فرهنگ او نیست. این یکی از تبعیض آمیزترین قوانین است که تحت آن زنان ضرب و شتم می شوند. او آن را ضبط کرد و فیلم آن را برایم فرستاد و بیش از ۹ میلیون نفر وقتی که من در صفحه اینستاگرام خودم آن را پست کردم، دیدند. باور کنید که رهبر ایران هم این تعداد بیننده ندارد. این در واقع نشان دهنده قدرت زنان معمولی در آوردن تغییر به جامعه است.
آنچه که ما از شما می خواهیم نادیده نگرفتن آنان و شناسایی آنان از سوی جامعه بین المللی است. پیش از امضای برجام وقتی که خانم کاترین اشتون نماینده عالی پارلمان اروپا به تهران می رفت شرطش این بود که آمده توافق کند، اما می خوا هد که با فعالان حقوق بشر هم ملاقات کند. آنان موفق شدند و با نرگس محمدی ملاقات کردند. اما پس از امضای برجام چه شد؟ آنان توافق بر مسایل حقوق بشر را زیر توافق برجام دفن کردند و آن را نادیده گرفتند. آنچه که من می خواهم، دفن نشدن حقوق بشر و توجه به مردمی است که در جامعه در حال مبارزه هستند.
پاسخ شیرین عبادی: من خیلی خلاصه می گویم. این انقلاب تمام حقوقی را که زنان داشتند ازشان گرفت. به این انقلاب نام انقلاب مردان علیه زنان نام نهاده اند چون تمام قوانین علیه زنان در دوران این رژیم تصویب شد. تنها چهار ماه پس از انقلاب و پیش از تصویب قانون اساسی و در دورانی که مجلس به وسیله شورای انقلاب اداره می شد نخستین قانون علیه زنان تصویب شد. می دانید آن قانون چه بود؟ قانونی که هر مرد بتواند چهار همسر بگیرد. در همان زمان من مطلبی منتشر کردم با این عنوان که ” آیا شما به راستی انقلاب کردید که چهار همسر داشته باشد؟” پس از آن قوانین دیگر هم به تصویب رسید و زنان در تمام زمینه ها به عقب رانده شدند.
پرسش آقای گای کارون: خانم عبادی شما گفتید که به نظر می رسد کانادا راه آنانی که پولشویی می کنند را هموار می کند. منهم با شما موافقم چون اخیرن پلیس کانادا در فوریه ۲۰۱۹ شبکه ای را که پولشویی می کرد متلاشی و تعدادی را دستگیر کرد. این مورد در رابطه با ۱۷ نفر بود که هر ۱۷ نفر دستگیر و ۳۳ میلیون دلار هم ضبط شد. این به واقع مشکلی است. کمیته امور مالی مجلس به بررسی پولشویی پرداخت. این کمیته دریافت که کانادا موانع بسیار ضعیفی در مقابله موثر با ورود پولهای کثیف از ایران و سایر کشورها دارد. این کمیته همچنین دریافت که سازمان های اصلی چون (FINTRAC ) و وزارت دارایی و پلیس (RCMP) جدا از یکدیگر عمل می کنند. به نظر می رسد که شما در این مورد آگاه هستید. به باور شما مساله انتقال پولهای کثیف از ایران به کانادا برای شستشو تا چه اندازه جدی است؟ مضافا دولت در نظر دارد تا قوانین ضد پولشویی را با تاسیس آژانسی که هر سه نهاد فوق در آن متمرکز باشند، تقویت کند. پیشنهاد شما در مورد ایجاد این آژانس ضد پولشویی در کانادا و کارهایی که بایستی انجام دهد، چیست؟
پاسخ شیرین عبادی: روش این آژانس بایستی به گونه ای باشد تا منابع این پول ها را کاملن شناسایی کند. افراد فاسد در ایران پول دزدی به کانادا را به نام خود نمی آورند. معمولن به نام همسر و یا فرزندانشان است. هنگامی که مشاهده می کنید یک جوان ۳۰ ساله چندین میلیون دلار با خود به کانادا می آورد در حالی که پدرش شهروند ایران و خود وی دو تابعیتی است، می توانید از این جوان پرسش کنید که این همه پول را چگونه در ایران به دست آورده و کارش در ایران چیست؟ کشف حقیقت چندان دشوار نیست.
علاوه بر آن ایرانیان مدافع حقوق بشر ساکن کانادا نام های آنان را تشخیص می دهند. آنان می توانند این نام ها را به دولت کانادا ارایه داده تا درباره خویشاوندان و منابع اموال و دارایی آن ها تحقیق شود. اگر برخی از این افراد فاسد در تنگنا قرار گیرند و پولهای ناسالم آنان ضبط شود دنیای کوچکتری از این دزدان و فاسدان خواهیم داشت. بایستی اموال کسانی که چنین اعمالی را مرتکب می شوند مصادره کرد.
پرسش آقای گای کارون: شما (خانم عبادی) در لندن (انگلستان) زندگی می کنید. نظرتان در رابطه با تحریم هایی که دولت جدید آمریکا اعلام کرده و مکانیزم اروپایی اینستکس برای ادامه کار با ایران چیست؟ آمریکا و انگلستان اگر قرار باشد با هم در این زمینه همکاری کنند، چگونه خواهد بود؟
پاسخ شیرین عبادی: معاملات تهاتری بایستی تنها شامل مواد غذایی و دارو باشد، کالاهایی که مردم از آن بهره می برند. علاوه بر آن هنگام امضای هر قرارداد می توان شرط لازم برای نظارت بر اجرا را در آن گنجاند. به طوری که دولت ایران نتواند از آن برای ارسال سلاح به لبنان و حکومت بشار اسد بهره برداری کند.
پرسش پایانی آقای مایکل لویت: خانم عبادی و خانم علینژاد، ما در طول سالیان گذشته شاهد بدتر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران هستیم. تعداد اعدام ها بالا رفته، تعداد دستگیری ها بالا رفته و این شامل زنان، اقلیت های دینی مانند بهاییان و جمعیت LGBTQ هم می شود. ما شاهد از هم گسیختگی این رژیم و در عین حال افزایش وحشیگری و سرکوب آن هستیم. اگر ممکن است پیامی به نمایندگان مجلس کانادا و سایر کشورها در رابطه با حقایق موجود درباره مردم ایران جدا از رژیم وحشی آن بیان کنید. مردم ایران از ما چه می خواهند؟
پاسخ شیرین عبادی: همان گونه که در پیش گفتم هر رابطه تجاری و اقتصادی با ایران بایستی مشروط به بهبود حقوق بشر در ایران باشد. علاوه بر آن استفاده حکومت ایران از تلویزیون ماهواره ای و رادیو برای تبلیغات رژیم بایستی متوقف و قطع شود تا بفهمند که نقض حقوق بشر مجازات دارد. روش هایی که در سازمان ملل معمول است استفاده شود. تنظیم قطعنامه ها علیه ایران در سازمان ملل متحد ادامه یابد.
پاسخ مسیح علینژاد: منهم پیرو سخنان خانم عبادی درباره مسئولان گذشته که پولهای مردم ایران را دزدیده و به آسانی به کانادا و آمریکا مسافرت می کنند اضافه می کنم که چه مضحک است که این افراد در ایران به کار شستشوی مغزی ایرانیان با گفتن ” مرگ بر آمریکا” بودند اما اکنون آنان و خویشاوندانشان در آمریکا زندگی می کنند و از آزادی لذت می برند! حتا فرزندان گروگان گیران درآمریکا به سر می برند! حتا یکی از وزرای احمدی نژاد که پول دزدیده در آمریکاست. فرد فاسد شناخته شده ای است. این افراد که پیش از این بر سرکار بودند می توانند آزادانه به کانادا سفر کنند اما کنشگران حقوق بشر در ایران دستگیر شده و هنگامی که از ایران می گریزند در ترکیه گیر می افتند. روشن است که شما می توانید کمک کنید و کارهای بسیاری انجام دهید. عمل کنید! سرکوبگران را تحریم و مبارزان حقوق بشر و خانواده های آنان را که زندگیشان را در این راه به خطر می اندازند یاری کنید. این افراد آن آزادیهایی را که این دزدان که به غرب می آیند ندارند! با تشکر.
در پانل بعدی آقای نیک آهنگ کوثر روزنامه نگار، زمین شناس و کارتونیست و آقای ریچارد راتکلیف همسر خانم نازنین زاغری راتکلیف دو تابعیتی انگلیسی که هم اکنون در زندان جمهوری اسلامی هستند، صحبت کردند.
سه: نکات مهم سخنان آقای نیک آهنگ کوثر
آقای نیک آهنگ کوثر به خسارات و ویرانی هایی که رژیم جمهوری اسلامی در طول چها ر دهه گذشته با اجرای سیاستهای نادرست و مخرب به محیط زیست و منابع آبی کشور وارد آورده اشاره کردند. وی تاکید کرد که: بیش از ۳۳۰۰۰ ده در ایران به دلیل نابودی منابع آبی مورد نیاز کشاورزی تمامن و یا قسمتی از آن تخلیه شده است. دولت ایران در سال ۲۰۱۳ رسمن اعلام کرد که ۸۵ درصد منابع آبی زمینی ایران از بین رفته است. در آن سال ۱۲ میلیون ایرانی در حاشیه شهرها و در حلبی آبادها زندگی می کردند که این رقم در سال ۲۰۱۸ به ۱۹ میلیون افزایش یافته است.
ایشان در ادامه به سیاستهای ویران کننده سد سازی دولت های گذشته در ایران و نقش سپاه پاسداران در این امور اشاره کرد و عنوان نمود که چگونه سرزمین ایران به شرایط بحران بی آبی کنونی رسیده است. نیک آهنگ کوثر در این زمینه به دستگیری و کشتن فعالان محیط زیست پرداخت و در پایان به نبود نهاد های رسیدگی کننده در ایران و عدم پاسخگویی مسئولان که ناشی از یک سیستم غیر دمکراتیک است تاکید ورزید. آقای کوثر در پایان عنوان کرد که متوجه شده است که تعداد زیادی از کسانی که در شرکتها و سازمانهایی که که در امر تخریب و نابودی منابع آبی ایران با رژیم ایران و سپاه پاسداران همکاری داشته اند، در حال حاضر به راحتی در کانادا زندگی می کنند و از این کشور پر آب لذت می برند، در حالی که میلیونها ایرانی از نتایج کارهای آنان رنج می برند.
وی اظهار امیدواری کرد که این کمیته و نهادهای مسئول دیگر در پی کسب اطلاعات بیشتر از این افراد که به کانادا مهاجرت کرده اند باشند. او گفت که بسیاری از این افراد با بستن چشمشان بر روی جنایاتی که علیه بشریت صورت گرفته میلیونها دلار به کانادا ارسال کرده اند و وی آرزو کرد که آنها روزی به خود آیند.
چهار: نکات مهم سخنان آقای ریچارد راتکلیف
آقای راتکلیف همسر انگلیسی خانم نازنین زاغری به مشکلات و مسایل دو تابعیتی ها پرداختند. ایشان در ابتدا به جریان دستگیری نازنین که سه سال پیش در جریان سفر برای تعطیلات نوروزی به همراه دختر ۲۱ ماهه شان به ایران اتفاق افتاد، اشاره کرد. او گفت: نازنین بازداشت شد. پاسپورت دخترمان را ضبط کردند. نازنین به سلول انفرادی در مکانی نامعلوم فرستاده شد. وی بعدها در رسانه های ایران به جاسوسی متهم شد و به صورت مخفی و در یک دادگاه مخفی به ۵ سال زندان محکوم گردید. در هنگام محاکمه به نازنین اجازه داده نشد تا صحبتی کند. وقتی هم که زمان ارایه دادخواست بخشودگی وی سر رسید، با به راه انداختن دومین دادگاه علیه وی در عمل دادخواست بخشودگی وی را متوقف کردند. سیستم قضایی ایران این کار را با توسل به تفسیر سخنان بوریس جانسون(وزیر امور خارجه) انگلیس که به اشتباه گفته بود که نازنین به آموزش خبرنگاران اشتغال داشته به اجرا گذاشت.
راتکلیف گفت: در حقیقت نازنین به عنوان اهرم دیپلماتیک در دعوایی بین انگلیس و ایران بر سر بدهی انگلیس به ایران برای یک معامله قدیمی اسلحه در زندان نگاه داشته شده است. اما نازنین تنها دو تابعیتی نیست که در ایران زندانی ست. از سال ۲۰۱۴ بیش از ۳۰ مورد بازداشت دو تابعیتی ها مشاهده شده است. بدیهی است که ممکن است که بیشتر هم باشد و خانواده های آنان ترجیح داده اند سکوت کنند.
قای ریچارد راتکلیف در پایان قسمتی از نامه نازنین به خودش را در سالگرد دستگیرش برای نمایندگان خواند:
بیاد داری زمانی را که با چه افتخاری با ذکر تمام جزئیات از کشورم برای خانواده ات و دوستان صحبت می کردم؟ بیاد داری که با چه اصراری هر سال برای گذران نوروز به ایران می رفتم؟ دیگر هرگز آنرا از تو نخوا هم خواست ! این آن چیزی نیست که میخواستم در مورد کشورم به تو و خانواده ات آموزش دهم. نه ماه نخست سال گذشته برای جنایتی نکرده در سلول های انفرادی سپری شد. روزهای زیادی که فکر کردم دیگر ترا هرگز نخواهم دید. هر روز و هر ثانیه من بیشتر و بیشتر در اقیانوسی از تردید، ترس، تنهایی و بیش از همه بی اعتمادی فرو میروم. هیچکس فریاد مرا برای دختر دو ساله ام که در آغوشم نیست در نمی یابد. اما دستان مرا بگیر و بگذار که این فصل از زندگی را ببندیم. ما بر این درد چیره میشویم. امروز آزادی یک روز نزدیکتر شده!
بخش برنامه کمیته امور خارجه و توسعه بین المللی با پرسش هایی از آقایان کوثر و راتکلیف به کار خود خاتمه داد و بخش بعدی کنفرانس مطبوعاتی در محل مجلس با حضور خانمها مسیح علینژاد، شاپرک شجریزاده، و مریم شفیع پور و چهره های شناخته شده از هر چهار حزب کانادا بود.
نظر به اهمیت موضوع در هفته آینده گزارش مطالبی که در کنفرانس مطبوعاتی و جلسات دیگر مطرح گردید به آگا هی می رسد.
ادامه دارد