چند نکته در مورد پیوند اعضا:                                   

یک عضو بیمار با یک عضو سالم فرد اهدا کننده، جایگزین می شود.

دهنده عضو ممکن است یک فرد زنده باشد مثلا افراد خانواده یا دوست.

عضو اهدائی ممکن است از فردی در آستانه مرگ به دلیل یک حادثه یا بیماری باشد.

اگر شما بیمار باشید یا از حادثه ای صدمه دیده باشید و در بیمارستان پذیرفته شوید، اولویت اول پزشکان و اورژانس و پرستاران نجات جان شما است، صرف نظر از این که شما فرم اهدای اعضا بدن را امضا کرده باشید یا نه.

 زندگی زنی که با پیوند کبد نجات یافت           

“نانی” خوابیده بود  به او  زنگ زدند که می توانند زندگیش را نجات دهند.

پیام از این قرار بود: کبدی برای پیوند اهدا شده.

درست یک هفته پیش بود که یکی از بهترین جراحهای پیوند اعضا صریحا به او گفته بود که بدون وجود یک اهدا کننده او بزودی خواهد مرد. حالا در سن ۵۹ سالگی او می گوید: من همیشه خسته بودم. در محل کارم  وقت نهار از خستگی در ماشین می خوابیدم، همیشه فکر می کردم به خاطر آلرژی است، اما آلرژی نبود و دکتر تشخیص داد او به هپاتیت C  مبتلاست

برای نانی و خانواده اش بیماری کبدی ترسناک بود، زیرا دیگر اعضای خانواد ه اش به خاطر بیماری کبد زندگیشان را از دست داده بودند.

همسرش رابرت می گوید نانی سعی کرد زندگی عادی داشته باشد اما به تدریج وضعیت او بدتر شد و دکترها غده ای در کبد نانی پیدا کردند. یکسال بعد او در لیست بیمارستان جزو دریافت کنندگان کبد قرار گرفت. به تدریج او حتی نمی توانست در خانه از نقطه ای به نقطه دیگر برود. نانی با بغض می گوید: زمانی که منتظر پیوند کبد بودم با خودم فکر می کردم خانواد ه ام چه حالی خواهند داشت وقتی که من دیگر نباشم. مادر ۸۷ ساله و دو پسر و چهار نوه اش از او حمایت و مراقبت می کردند.

خواهرش کیت که پرستار است می گوید: هر زمانی که نانی را می دیدم وضعش وخیم تر می شد به خاطر مشکل کبدش در ریه اش آب جمع می شد. در بیمارستان با سوزن آبها را خارج می کردند. او دچار آسم شد. به تدریج به دلیل کم شدن وزنش استخوان های شانه و دنده اش آشکارا دیده می شد.

نانی می گوید: من نگران بودم زیرا اگر یک اهدا کننده پیدا نمی شد من دیگر نمی توانستم ادامه دهم.

همسرش می گوید: در جریان درمان یک داروی جدید در حال آزمایش توانستند هپاتیت او را کنترل کنند، اما متاسفانه مشکل شدید شش زندگیش را به خطر انداخته بود . دیگر وقتی باقی نمانده بود که صبح زود از بیمارستان زنگ زدند. آنها یک کبد برای پیوند به نانی داشتند. نانی را از خواب بیدار کردم. به همه زنگ زدم. ما نمی توانستیم باور کنیم. عمل پیوند از ۹ شب شروع شد و تا صبح فردا ادامه داشت. عمل موفقیت آمیز بود . نانی پس از سه هفته بستری بودن در بیمارستان به خانه باز گشت. اهدا کننده یک زن ۶۴ ساله بود.

نانی می گوید: من یک نامه بدون امضاء برای خانواده آن زن فرستادم و از آنها به خاطر این بخشندگی عظیم در شرایط دشوار تشکر کردم.

نانی دیگر رنگ چهره اش پریده نیست. پس  از سال ها او می تواند شنا کند، قدم بزند و در باغ کار کند. حالا  او می تواند با شوهرش به راهپیمائی طولانی برود.

نانی می گوید: چیز جالب این است که من روی کبد تازه ام اسمی گذاشته ام  گریس، من به او خوشامد می گویم و هر روز با گریس حرف می زنم. حالا بعد از سال ها می خواهم با همسرم به مسافرت بروم و گریس را هم با خودم می برم. او هر جائی که من می روم با من است.

Register with service Ontario

Be a donor .ca