روگشایی کتاب جرایم و مجازات در اسلام
نگارش: عزت مصلی نژاد
ناشر: نشر زاگرس
ویراستار: شهلا کیوانی
طرح روی جلد: منصور شمس
ویرایش و صفحه آرایی: وداد پایا
با همکاری: محمد الله وردی، سارا شمس و هرمزکبیری
و سپاس بی کران از پرویز قلیچ خانی به خاطر پیشنهاد موضوع
همراه با سخنرانی، برنامه های هنری، آواز، موسیقی، غذا و نوشیدنی
زمان: شنبه ۲۸ جون ۲۰۱۴ ساعت ۲ ونیم بعداز ظهر
مکان: نورت یورک سیویک سنتر، ۵۱۰۰ خیابان یانگ، سالن اجتماعات
ورودیه: رایگان
دراین برنامه به حکم قرعه جوایزی به شرکت کنندگان اهدا می شود.
کیفرهای آن جهانی دراسلام
در فرجام شناسی عهد باستان دو برخورد کاملا متفاوت از مرگ وجود داشت:
۱- برخورد بی طرفانه که بر اساس آن مردگان روزی زنده می شوند، لیکن نه پاداشی به آنان داده می شود و نه مجازاتی در انتظارشان است.
۲- برخورد اخلاقی که در هزاره دوم قبل از میلاد در مصر رایج بود و بر مبنای آن مردگان زنده می شوند و طبق موازین مشخص مورد داوری قرار می گیرند و بر اساس عملکردشان در دنیا، درآخرت پاداش می یابند و یا کیفر. این برخورد به مرگ فرجام شناسی یونانی را مورد تاثیر قرار داد و از آن جا احتمالا به مسیحیت و اسلام رسید.
اختلاف بین معاد شناسی سنی و شیعه بسیار اندک است دلیلش هم این است که هر دو ریشه درقرآن دارند که درآیات بی شمارخود تکلیف زندگی پس از مرگ را مشخص کرده است. اعتقاد به بازگشت، مانند توحید و نبوت، یکی از اصول سه گانه ی دین اسلام است. فرجام شناسی شیعه و سنی در نکات ذیل مشترکند:
۱ـ معاد جبنه ی جسمانی دارد به این معنی که فرد در هیات دنیوی خود زنده می شود و حساب پس می دهد.
۲ـ انسان بلافاصله پس از مرگ در قبر زنده می شوند وتوسط دو فرشته الهی مورد بازجویی قرارمی گیرد.
۳ـ این بازجویی برای کافران، بدکاران، معاندین و منافقین با شکنجه های شدید توام است.
۴ـ پس از آن مردگان در عالم برزخ باقی مانند. برای ثواب کاران برزخ جایی است با صفا و برای کافران به شدت شکنجه بار است.
۵ـ دوران برزخ با شروع قیامت به پایان می رسد، لیکن قیامت خود برزخی از نوع دیگر است که انسان ها هزاران سال برای پس دادن نهایی حساب در شرایطی بسیارسخت و شکنجه بار منتظرمی مانند.
۶ـ با رسیدن نوبت، هرکس به پای میزان عدل الهی می رود که در صورتی که کفه ی گناهانش سنگینی کند با عبور از پلی بنام صراط به قعرجهنم فرومی افتد.
۷ـ شکنجه در فرجام شناسی اسلامی از لحظاتی قبل ازمرگ آغازمی گردد وتا ابد ادامه می یابد. مهمترین شیوه شکنجه در دوزخ سوختن با آتش است.
با این پیشگفتاراجازه دهید به مراحل مختلف شکنجه در دنیای آخرت بپردازیم:
عزرائیل
دراسلام فرشته ی مرگ (به عربی ملک الموت)، که به عزرائیل موسوم است، یکی ازچهار فرشته ی مقرب و از فعال ترین و پرکارترین فرشتگان الهی است. اگرچه در قرآن از عزرائیل ذکری به میان نیامده، لیکن به صراحت از ملک الموت نام برده شده است: «بگو ملک الموت که بر شما گماشته شده، جانتان را می گیرد، سپس شما به سوی پروردگارتان بازگردانیده می شوید.» فرشته ی مرگ بی رحمانه جان مرد و زن و کودک و نوجوان را می گیرد و به اصطلاح آنان را به شیوه ای وحشت آفرین و شکنجه بار قبض روح می کند. بر اساس یکی از منابع شیعه، عزرائیل لحظه ای که برای گرفتن جان فرد گناهکاربه محل اقامت او می رود، به شکل «مردی سیاه» بر او ظاهر می شود با «موهای راست ایستاده در نهایت بد بویی با جامه های سیاه» که «از دهان و سوراخ بینی او آتش و دود بیرون می آید.» (۱) این هم وصف دیگری ازملک الموت در موقع گرفتن جان ازهمان منبع:
«پس ملک الموت را با روی ترش و شب تار و نفس چون زبانه آتش با دو دیده مانند برق تابنده و صدای چون رعد درهم شکننده، سر در آسمان و پا در هوا یکی در مغرب و یکی در مشرق و سیخی به کف شعبه های بسیار در آن باشد با پانصد ملک همه با تازیانه های مشتعل و پلاسی سیاه و اخگری از جهنم برداشته باشد….» (۲)
قبر
اصلاح عذاب شب اول قبرکنایه ای است ازبازجویی وشکنجه ی پس ازمرگ توسط دوفرشته ی الهی. طبق کتاب نویسنده ای سنی مذهب چون مرده را در قبر می نهند و جمعیت از دور و بر قبرپراکنده می شوند دو فرشته ترسناک و خشمگین نزد او میآیند و او را نهیب زده مینشانند و از او سؤال میکنند. پرسش ها درباره ی خدا، دین، پیامبر وکتاب میت است (درفقه شیعه درمورد امام نیزپرسیده می شود). فرد کافر طبعا قادربه دادن پاسخ نیست. دراین صورت:
«خداوند متعال مأموری را که کرو کور و لال است بر او مسلط میکند، در حالی که «گرز آهنی» در دستش است، که اگر به کوهی بلند اصابت کند آن را به خاکستر مبدل میسازد، با همان گرز ضربهای محکم به او میزند و او به خاکستر تبدیل میشود، دوباره خداوند متعال او را به حال اول برمیگرداند و او آن چنان فریاد میکشد که صدای جیغ و فریاد او را تمامی مخلوقات، به غیر از جن و انس، میشنوند. و دریچهای از جهنم برایش باز میشود، و برای او فرشی از آتش گسترده میشود….» (۳)
درمورد فشارقبر نیز همین نویسنده چنین نوشته است: «برش آنچنان تنگ میشود که دندههایش در یکدیگر فرو میروند.» (۴)
دررابطه با شکنجه ی قبرمنابع فقه شیعه همین حرف ها را با شدت وغلظت بیشتری تکرارکرده است:
«دو ملک آیند از خدا پیغمبر و دین پرسند گوید نمی دانم. گویند هرگز ندانی و هدایت نیابی. پس گرزی به او می زنند که هیچ جانوری نیست که صدای او را نشنود و نترسد مگرجن و انس و دری ازجهنم برقبرش گشایند وگویند بخواب به بدترین حالی و قبرش چنان تنگ شود و فشاردهد که مغز سرش از ناخن پایش بیرون آید و بر او مسلط گرداند مارها و عقربها و حشرات زمین را که تا او رابه گزند واز شدت آرزوی قیامت کنند.» (۵)
برزخ
برزخ در زبان عربی فاصله را معنی می دهد. درفقه اسلامی برزخ فاصله ای طولانی و نامشخص بین مرگ و قیامت است. با توجه به این که در قرآن به صراحت به عالم برزخ اشاره شده است، برزخ از مسلمات فقه اسلامی است: «دو بارآنان را عذاب دهیم سپس آنها به عذابی بزرگ بازگردانیده شوند.» (سوره ی توبه آیه ی ۱۰۱) دراینجا منظور از دو عذاب، عذاب دنیوی و عذاب درعالم برزخ است. عذاب بزرگ به شکنجه در دورزخ اشاره دارد. در شرح داستان قوم فرعون نیز به طور ضمنی ازعالم برزخ سخن رفته است: «آل فرعون صبح و شام شکنجه می شوند و چون قیامت فرارسد شکنجه ای بزرگ در انتظارشان خواهد بود.» (قرآن، سوره ی غافر، آیه ی ۴۶)
در این که برزخ کجاست، بین فقها اختلاف وجود دارد. روایتی است از امام جعفرصادق که «برزخ قبراست، از هنگام مرگ تا روز قیامت» (۶) یکی از مراجع فقه شیعه چنین می نویسد: «مراد از برزخ عالم قبر است یعنی عالم منال، جهانی که انسان تا روز قیامت در آن زندگی می کند.» (۷) عالم منال یا منالی جهانی است نیمه مادی که از یک طرف از بسیاری از خصوصیات ماده مبراست و از طرف دیگر از برخی از آثار ماده مانند بعد، وضع، کیفیت وکمیت برخوردار است. بر اساس روایتی دیگر انسان های کافر قبرشان به گودالی از آتش تبدیل می شود و آنان تا قیامت در آن بسر می برند. (۸)
بر اساس دیدگاه دیگری در مورد زندگی در برزخ، زندگی در برزخ جنبه مادی ندارد. این روح است که ، بر اساس اعمال دنیوی فرد، در برزخ زندگی توام با خوشی و مسرت و یا حیات شکنجه باری را ادامه می دهد. روان های پاک (ارواح طیبه) به زمین وادی الاسلام (قبرستانی بزرگ وتاریخی در کشور عراق واقع در شهر نجف) و روان های پلید (اروح خبیثه) به چاه برهوت گسیل داده می شوند.(۹) چاه برهوت چاهی بود در کنار یک کوه آتشفشان خاموش در کشور یمن، در منطقه ی حضر موت مجاور وادی برهوت. از این چاه همواره بوی بد بلند می شد وبسیاری آن را جایگاه ارواح ناپاک می دانستند.
صور
قیامت زمانی آغاز می شود که یکی از فرشتگان مقرب خدا بنام اسرافیل درصور(شیپور) خویش بدمد: «صور شاخی است عظیم که بیست و چهار و به روایتی هفتاد دایره دارد و هر یک به وسعت دنیا.» (۱۰) اسرافیل دوبار در صورخویش می دمد. با دَم (به عربی نفخ) نخستین که به «دَم مرگ» یا نفخ اماته مشهوراست کوه ها از جا کنده می شوند، زمین متلاشی می گردد و به این ترتیب همه ی موجودات زنده نابود می شوند (قرآن سوره ی زمر، آیه ۶۸ و سوره ی حاقه آیات ۱۳ تا ۱۶). قرآن در سوره ی تکویر نیز علامت آمدن قیامت را چنین برشمرده است:
«آنگاه که خورشید درهم پیچیده شود؛ آنگاه که ستاره ها بی فروغ و پراکنده شوند؛ آنگاه که کوه ها ازجای برکنده شوند؛ آنگاه که اشتران قیمتی به حال خود گذاشته شوند؛ آنگاه که جانوران وحشی گردهم آیند؛ آنگاه که از دریاها آتش زبانه کشد؛ آنگاه که پرده ای از روی آسمان برگرفته شود؛ آنگاه که نامه عمل هرکس گشوده شود؛ آنگاه که آتش جهنم زبانه کشد.» (قرآن سوره التکویرـ ۸۱ ـ آیات ۱ تا ۶ و۱۰ تا ۱۲)
همین مضمون در دیگر سوره های قرآن از جمله سوره انفطار نیز تکرار شده است: «در این هنگام آسمان ترک برمی دارد؛ ستارگان فرو می اوفتند؛ آب دریاها جاری می گردد؛ مردم ازگورها سر به درمی آورند.» (آیات ۱ تا ۵)
پس از نفخه ی مرگ، اسرافیل برای بار دوم در صور خود می دمد. با این دم که به «دم زندگی» (به عربی نفخ احیاء یا نفخ حشر) موسوم است همه ی موجودات دنیا دوباره زنده می شوند. مردگان سر از قبر بیرون می آورند و در صفوف گوناگون، برای رسیدگی به پرونده ی اعمالشان، درصحرای محشر جمع می گردند و منتظر نوبت می مانند. قیامت رخ نموده است.
محشر
محشر جایی است که روز بازپسین آدمیان در آن برای بازپس دادن حساب دنیوی خویش، با بدن های لخت وپاهای برهنه بسان روزی که زاده شده اند، وحشتزدهُ حیران و ناباور گردهم می آیند:
ـ «و چون در صور دمیده شد، آنان از قبر به سوی پروردگارشان می شتابند. می گویند ای وای برما که از قبرهامان ما را برانگیخت. این است آنچه وعده داده بود ما را خدای بخشایشگر و چه نیکو گفتند پیامبران وی» (سوره ی یاسین، آیه ۵۱)
ـ «روزی که داعی آنان را به سوی امری ناخوش داشته فراخواند همه با چشمانی فرورفته ازقبرهاشان بیرون می ریزند و مثل ملخ های پراکنده با عجله ای به دنبال داعی می دوند. آن روز کافران می گویند روز بی اندازه دشواری است.» (سوره قمر، آیات ۶ تا۸)
قول قرآن درمورد مدت انتظار در صحرای محشر متفاوت است. در آیه ۵ سوره ی سجده درازنای روز قیامت هزارسال (کان مقدارالف سنه) و در آیه ی ۴ سوره معارج پنجاه هزارسال (کان مقداره خمسین الف سنه) ذکرشده است. روحانیون شیعه طی دهه های متمادی چنان از دهشت روز پنجاه هزارسال سخن گفته اند که این مفهوم در بین اغلب شیعیان جا افتاده است.
می گویند که در روز محشر خورشید تا فاصله ی یک نی بالای سر آدمیان پایین می آید و گرمای کشنده همه را کلافه می کند. شرایط اجازه نمی دهد که کسی حتی برای لحظه ای دل به حال دیگری بسوزاند: «هر کسی مجادله و سعی کنان از طرف خود که نفس خود را خلاص سازد و به دیگری نپردازد از دهشت….» در آن منتظرین محشر آرزو می کنند که «کاشکی به گور» برمی گشتند. عذاب صحرای محشر چنان شدت می یابد که حتی مؤمنان و پاکان را نیز از آن گریزی نیست:
«و اگر کسی عمل هفتاد پیامبر را داشته باشد البته سهل شما رد عمل خود را از شدت هول آن روز جهانسوز و چون جهنم در صحرای محشر پرشوروشر بخروشد نماند ملک مقربی و نه پیمبر مرسلی مگر آن که به زانو بیفتد و استغاثه کند و از ترس گوید رب نفسی یعنی ای پرودگار من خود مرا نجات ده حتی ابراهیم خلیل الله پسرعزیز خود اسحاق را فراموش کند وگوید خدایا من خلیل توام مرا امروز ازرحمت خود فراموش مکن.» (۱۱)
میزان
میزان ازنظر لغوی تراز و یا وسیله سنجش و تعیین وزن معنی می دهد. ازنظر اسلام میزان وسیله ای است که در روز محشر با آن نامه ی عمل (گناه وثواب) افراد با دقت وصف ناپذیری سنجیده می شود:
ـ «میزان عدل را در روز قیامت نصب می نماییم. تا نسبت به هیچ کس کوچکترین ستمی روا داشته نشود. اگرعملی به وزن دانه ی خردلی باشد آن را به حساب می آوریم، آن گاه که ما حسابرس باشیم.» (سوره ی انبیاء آیه ی ۴۷)
ـ «در آن روز سنجش درست باشد. آنکس که میزان عملش سنگین است از رستگاران و آنکس که میزان عملش سبک باشد از زیان کاران است….» (سوره ی اعراف آیات ۸ و۹)
برخی از مفسرین برآنند که افراد در حالی که اعمال نیک و بد خود را مانند کوله باری بر پشت دارند روی میزان می روند. (۱۲)
پس از سنجیدن بر روی میزان، نامه ی اعمال هرکس را به دستش می دهند:
ـ «آنکس که حسابش را آسان کنند نامه اعمالش را به دست راستش دهند. پس او به سوی کسان خویش مسرور و شادمان خواهد رفت. اما انکه نامه اعمالش را ازپشت سر به او دهند، او بر هلاک خویش آه و ناله و حسرت بسیارکند و به آتش دوزخ درافتد.» (سوره ی انشقاق، آیات ۹ تا ۱۲)
ـ «پس آن روز هرکس را در میزان الهی وزنی باشد در بهشت به خوشی خواهد پرداخت و آنکس که سبک وزن است جایگاهش درهاویه (جهنم) است. و چگونه سختی هاویه را تصور توانی کرد؟ هاویه همان آتش گدازنده است.» (سوره ی قارعه، آیات ۶ تا ۱۱)
البته هیچگونه سنجشی درمورد کافران و مرتدان و معاندین و منافقین صورت نمی پذیرد. اعمال نیک و بد این گونه افراد در زندگی به هدر خواهد رفت و قرآن تاکید کرده است که «روزمحشر آنان را وزن نخواهیم نمود.» (سوره ی کهف آیات ۱۰۳ تا ۱۰۵)
صراط
صراط لغتی است عربی که راه را معنی می دهد. قرآن در سوره ی فاتحه از صراط مستقیم (راه راست) سخن می گوید. مفهوم پل صراط در فرجام شناسی اسلامی، از پل چینوت در زرتشتیگری گرفته شده است. صراط پلی است بر روی جهنم که هرکس که از مرحله سنجش نامه اعمالش بر میزان گذشت باید از آن عبورکند. قرآن در آیه ۱۱۲ چنین اندرز می دهد: «بدانسان که به تو فرمان دادیم محکم بایست.» برخی از مفسران منظور قرآن را از ایستادن در این آیه ایستادن بر پل صراط می دانند. بدیهی است کسانی می توانند بر پل صراط محکم و بدون تزلزل بایستند که به حکم آیه ۵ سوره نخست قرآن در زندگی دنیوی خویش صراط مستقیم (راه راست) را پیموده باشند. شیخ صدوق، از پیشتازان فقه شیعه، در این مورد خاطرنشان ساخته است که «اعتقاد ما درمورد صراط برحق است و آن راهی است که کلیه ی موجودات عالم باید از آن بگذرند.» (۱۳)
در متون شیعه و سنی بارها و بارها این نکته مورد تأکید قرار گرفته است که پل صراط از مو باریکتر و از خنجر تیزتر است. کلیه موجودات عالم باید از این پل بگذرند. در آیه ۷۱ سوره مریم چنین تأکید شده است “هیچ کس از شما نیست که از آن نگذرد. این فرمان قاطع خدای شماست.”
ترس از عبور بر این پل طی سالیان دراز لرزه بر دلهای مؤمنین انداخته است. از پیامبر اسلام روایت است که چون آیه ی بالا را شنیدم از وحشت “موهایم سفید شدند.” (۱۴)
پانویس:
۱ـ محمد شفیع بن محمد، مجمع المعارف و مخزن العوارف (ضمیمه ی کتاب حلیه المتقین)، کانون انتشارات علمی، چاپ پنجم، تهران ۱۳۶۹ صفحه ی ۱۳ .
۲ـ همان منبع، صفحه ی ۱۲
۳ـ سمیرالزهیری، فشارقبروراه های نجات ازآن، ترجمه ی گلنازرخشانی مقدم، صفحه۱۲
۴ـ ایضاً.
۵ـ پانویس شماره ۱ بالا (محمد شفیع)، صفحه ی ۱۴.
۶ـ شیخ عبدعلی جمعه العروسی الحویزی، نورالثقلین، جلد ۳ صفحه ی ۵۳۳،
۷ـ محمد حسین طباطبایی، تفسیرالمیزان، ترجمه ی محمد باقرموسوی همدانی، جلد پنجم، اندیشه ی قم، صفحه ی ۶۸
۸ـ مجلسی، بحارالانوار، جلد ۶ دارالمکتب الاسلامیه، تهران ۱۳۶۲، صفحه ی ۲۳۶
۹ـ شیخ کلینی، اصول کافی، جلد سوم صفحه ی ۲۴۳ وصفحه ی ۲۴۶
۱۰ـ پانویس شماره ۱ بالا (محمد شفیع)، صفحه ی ۶۱
۱۱ـ ایضاً، صفحه ی ۶۸
۱۲ـ ابن کثیر، تفسیرالقرآن، جلد سوم، بیروت ۱۹۶۶ صفحات ۱۴۶ و۱۴۷
۱۳. Akhtar Rizvi, A.S. (1998). Day of Judgment. Dar es Salam: Bilal Muslim Mission of Tansania, p. 108.
۱۴. Ali bin Emrallah & Muhammad Hadim (2001). Ethics of Islam. Third Editions. Istanbul: Hakikat Kitabevi.