شهروند ـ زهره (فاطمه) افتخاری همسر سعید ملک پور طی ایمیلی به شهروند اطلاع داد که حکم اعدام همسرش صادر شده است. در این ایمیل که در تاریخ ۵ دسامبر ارسال شده، آمده است:

پس از ۴۰ روز انتظار، روز گذشته حکم اعدام سعید ملک پور تائید و صادر شد. قاضی مقیسه به وکیل سعید گفت “این تصمیم من نبود”. ظاهرا، سپاه پاسداران در تعیین حکم تصمیم گیرنده بوده است. گام بعدی ارسال پرونده به دادگاه عالی برای بررسی حکم توسط چهار قاضی است.

گویا نامه ای که سعید ملک پور در ماه مارچ ۲۰۱۰ به رئیس قوه قضائیه نوشت و در آن جزئیات شکنجه هایی که در دوران بازداشت تحمل کرده و تحت آن شکنجه ها مجبور به اعترافات دروغین شده که همانها تنها مدرک علیه اوست، و سپس نامه ی دیگر او به ریاست قوه قضائیه مبنی بر درخواست یک دادگاه عادلانه، باعث شد تا سپاه پاسداران پرونده ی تازه ای با نام “تبلیغ علیه رژیم اسلامی” و “تبانی با همسر علیه امنیت ملی” علیه سعید ملک پور بگشاید.

به گفته ی خانم افتخاری، دوستان سعید در بند ۳۵۰ به خانواده اطلاع داده اند که سعید سه‌شنبه هفته پیش پس از ابلاغ حکم اعدام به انفرادی ۲- الف برگردانده شده است و یک هفته است که در انفرادی (و احتمالا زیر شکنجه) به سر می برد.

همسر سعید ملک پور طی مصاحبه ی مفصلی با شهروند همه ی حکایت مربوط به همسرش را که باعث شده بیش از دو سال در زندان تحت بدترین شکنجه ها قرار بگیرد، گفته است. (این گفت وگو را اینجا بخوانید )

خانم افتخاری دو سایت انگلیسی و فارسی برای آزادی همسرش به راه انداخته و تازه ترین خبرها و مطالب مربوط به وضعیت او را در این سایت به اطلاع می رساند. در آخرین یادداشتی که در این سایت به تاریخ هفتم دسامبر آمده، یادداشت یکی از دوستان سعید از زندان است. در این یادداشت می خوانیم:

من از دوستان زندان سعید هستم. حکمی که برای سعید صادر شده واقعاً مسخره است؛ و این دادگاه کلاً صوری برگزار شده بوده. با نگاهی به قاضی این پرونده (قاضی محمد مقیسه) می توان به این موضوع پی برد. این قاضی اینقدر از مسائل کامپیوتری ناآگاه بود که جمله ای که به یکی از زندانیان بند ۳۵۰ به نام امیرحسین توکلی گفته بود نقل محافل دوستان در بند شده بود. قاضی مقیسه در پاسخ به دفاعیات امیرحسین در پایان برای اینکه یه مچ گیری اساسی کنه گفته بود: “گیرم تمام این حرف هایی رو که زدی درست باشه؛ اینکه تو خونه ات وبلاگ پیدا شده رو چطور می خوای توجیه کنی!.” تسلط این قاضی نسبت به مسائل کامپیوتری در این حده! برای همین هم سعید می خواست دادگاهش حداقل در حضور و داوری یک متخصص کامپیوتر برگزار بشه (که در این صورت و با فرض عدم دخالت سپاه پاسداران صددرصد تبرئه میشد)؛ چون بافرض اینکه سعید گرداننده سایت پورنوگرافی بوده هیچ موقع چنین حماقتی نمی کنه که اسمش رو به عنوان امضا زیر صفحات سایتش بزنه و بعد بیاد ایران!

موضوع اصلی اینه که چون سپاه بودجه ای بالغ بر ۵۰ میلیارد تومان بابت دستگیری عوامل سایت های مستهجن (پروژه مضلین) دریافت کرده پس باید هر جور شده کسی رو به عنوان مدیر یکی از معروف ترین سایت های مستهجن فارسی معرفی کنه تا از ابهت اش کم نشه. این که این سایت واقعاً توسط چه کسی اداره میشده هنوز مبهمه؛ چه کسی میدونه شاید کار خودشون بوده. حالا این که چطور این اعترافات گرفته شده قصه دردناکی است که خود سعید بهتر برامون توضیحشو داده.

اینکه بشنوم برای سعید چنین حکمی صادر شده خیلی دردناکه چون سعید علیرغم تمام اون خیالات و اوهامی که رسانه های ج.ا سعی می کنن ازش بسازن(متاسفانه تا قبل از اینکه برم زندان و با سعید آشنا بشم من هم چنین دیدگاهی در موردش داشتم.) اما همین جا گواهی میدم که سعید ملک پور از بهترین؛ سرزنده ترین و شادترین؛ انسان دوست ترین و پاک ترین انسان هایی است که من به عمرم دیدم. چهره سعید همیشه با لبخندی بر لب و آماده برای خدمت به اطرافیانش در ذهنم نقش بسته. نمی تونم تصور کنم که چنین انسانی با چنین ضمیر پاک و بی ریایی خدایی نکرده…. این چند خط رو نوشتم چون بار سنگین مسئولیتی رو دوشم حس می کردم. اگر سعید رو نمی شناختم و از نزدیک با او آشنا نشده بودم شاید من هم مثل همه این کسانی بودم که می آیند چند خط صفحه را تحت تاثیر القائات سپاه و جو، سیاه می کنند و در آن دستور مرگ یک انسان(گویی می خواهند خدایی کنند) را صادر می کنند بودم. دوستان اما امید رو از دست ندید؛ می گن سر بی گناه پای دار میره ولی بالای دار نمیره. به امید آزادی اش.