نکته ها/ ۲۷

چاره بسیاری از مشکلات را می توان درخود آن مشکل پیدا کرد. مثلا چاره دل درد های ناشی از پرخوری، کم خوری ست. به همین سادگی!

و بر اساس همین فرمول ساده، آقای روحانی رئیس جمهور عزیزمان نیز در یکی از سخنرانی های اخیرشان فرمودند هر مشکلی که دارید، چاره اش رأی دادن است!

در حقیقت شما که بروید پای صندوق رای، دو سه تا مشکل خود به خود حل می شود. درد بیکاری و بی حوصله گی خودتان برای چند ساعت و درد دولت برای کشاندن شما پای صندوق به مدت چهارسال!

چقدر می خواهید توی خانه بنشینید و از بیکاری و گرانی بنالید؟ چند ساعتی می روید توی صف و از درد دل کردن با دیگران می فهمید که بدتر و بدبخت تر از خودتان هم هست. خوشحال می شوید و خدا را هم شکر می کنید. یه تیکه کاغذ هم می اندازید توی صندوق، شاید هم ساندیسی یا ساندویچی و اگرشانس بیاورید هر دو تاش را گذاشتند کف دست تان و دست خالی نرفتید منزل. کلی هم سوژه تازه پیدا می کنید برای گپ زدن با زن و بچه.

و اگر زن باشید می توانید از شل کردن و عقب بردن روسری تان  بدون آن که گیر گشت ارشاد بیفتید، لذت ببرید.

کار خارق العاده ای هم قرار نیست بکنید، همینقدرکه عکس تان را بگیرند و فیلم تان را بردارند و برای نشان دادن میزان طرفداران دولت به دنیا نشان بدهند کافیست. رأی هم دادید، دادید، ندادید، ندادید!

تازه کارکنان صدا و سیما هم شما را دعا می کنند. چقدر و چند بار فیلم های قدیمی را سرهم کنند و به عنوان فیلم تازه به خورد دنیا بدهند؟!  بهترین فیلم سینمائی را هم که دو سه بار ببینی خسته می شوی. روز انتخابات همدیگر را می بینیم. من نفر اول صف هستم!

————-

و ناگهان عروسک دیگری وارد می شود …

یکی از سرگرمی های هر ساله من وقتی جشن سالیانه شهرمان شروع می شود، تماشای خیمه شب بازی ست. می ایستم کنار بچه هائی که غش غش می خندند و به فکر فرومی روم.

خیمه شب بازی را به همین دلیل برای بزرگترها اجرا نمی کنند که آنها ازشنیدن حرف “ف”، یاد فرح زاد می افتند و نه تنها خنده شان نمی گیرد که گاه غمگین هم می شوند!

خیمه شب باز، یا عروسک گردان، و کسی که سر نخ همه ی عروسک ها در دست های آزموده اوست، هرگز پیدایش نمی شود و کسی او را نمی بیند. بچه ها نمی دانند و نمی پرسند این عروسک ها چگونه پیدایشان می شود و دوباره غیب می شوند؟ بزرگترها هم نمی پرسند، اما می دانند که در پس پرده خبرهائی هست و عروسک ها به میل خودشان نمی آیند و به اراده خودشان نمی روند.

بچه ها فقط می خندند، محو حرکات، رفتار و حرف های عروسک از راه رسیده می شوند و معمولا چهارسال! همینجور می نشینند و نگاه می کنند تا ببینند عروسکه کاری برایشان می کند یا نه؟ که یک مرتبه می بینند، عروسکه از صحنه بیرو رفت و عروسک دیگری وارد صحنه شد…!

عروسک جدید، اول که وارد می شود، در ظاهر دست و پائی تکان می دهد، دهانش را باز و بسته می کند، وعده هائی می دهد که بچه ها را خوشحال می کند و به خنده می اندازد، اما بزرگ ترها که می دانند حرف ها از دهان خیمه شب باز بیرون می آید و دست و پای عروسک به اراده آن که پشت پرده است تکان می خورد، فقط سرشان را تکان می دهند وآه می کشند …  

خیمه شب بازی را به همین دلایل است که برای بچه ها اجرا می کنند نه بزرگترها. سالها طول می کشد تا بچه ها ازشنیدن حرف ” ف ” به یاد فرحزاد بیفتند!

————

شناخت آدم ها با یک نگاه!

چقدر این سریال های ایرانی در شناخت آدم ها به آدم کمک می کنند.

قدیم ها، برای این که کسی را بشناسی، چند تا راه را بیشتر به آدم معرفی نمی کردند: می گفتند هر کسی را می خواهی بشناسی باهاش برو سفر. به هر کی هم می گفتی میائی بریم شیراز یا اصفهان؟ می گفت میهمانم کنی چرا نیام؟ هتل پنچ ستاره رزرو کنی ها!…

یا می گفتن ازش پول قرض بخواه:

معیار دوستان دغل وقت حاجت است /قرضی به رسم تجربه از دوستان طلب

که اونهم هرچی قسم در عمرش یاد گرفته بود می خورد و تا به تو ثابت نمی کرد که به نان شب محتاجه و یک چیزی ازت دستی نمی گرفت  ولت نمی کرد! یا می گفتند باهاش وصلت کن، که باید می رفتی خواستگاری دخترش، اونم می گفت خجالت نمی کشی زن داری و آمده ای خواستگاری دختر من؟! و بعدش یا دعوا و مرافعه بود و کتک کاری، یا حداقلش قهر و تهر. هرچی هم می گفتی بابا شوخی کردم میخوام ترو بشناسم چون گفته اند اگر می خواهی کسی را بشناسی باهاش وصلت کن، گوش نمی کرد و یک ریز دری وری می گفت و فحش می داد به هرکی چنین حرفی زده!

خلاصه کنم: خیلی سخت بود شناختن آدم ها… الان، و در سریال های جدیدی که می سازند، آدم بدها کسانی هستند که ریش شان را با تیغ می زنند، کراوات یا دستمال گردن می بندند و ظاهرتروتمیزی دارند. خانم های بد هم که از یک فرسخی پیدان. بد حجابند!
با این حساب، یک نگاه به هر مرد و زنی که بکنی  و ظاهر آنچنانی را که عرض کردم نداشته باشند، مشخص است که آدم های خوبی هستند!

————–

ما راضی هستیم!

یک عضو مجلس خبرگان رهبری ایران از سیاست های جاری در این کشور به تندی انتقاد کرده و خواستار تغییر رویکرد حکومت در نحوه اداره ایران شده است.

هاشم هاشم زاده هریسی گفته است مردم ناراضی اند و از ما بدشان می آید.

که البته این وصله ها به ما نمی چسبه و خیلی هم ازشان خوشمان می آید. ایشان یک چیزی گفته اند، تایید کنیم پس فردا مکافاتش مال ماست!

——————

ظهرعاشورا
برای یکی دو هفته آدم را از این فکرکه شام چی بخورم، ناهار چی بخورم، راحت می کنه!