چه چیزی می تواند ما را وادار به واکنش و اقدام مناسب در برابر یک هشدار محیطی بکند؟ آگاهی، ترس یا قانون؟ کدامیک موثرتر است؟

قطعا هر کدام کمابیش موثرند. برای مثال شما اگر آگاه باشید بستن کمربند ایمنی تا ده برابر باعث حفظ جان شما در تصادف رانندگی می شود، ترغیب می شوید که کمربند را ببندید. اگر هم از مرگ و نقص عضو در تصادف رانندگی بترسید موثر خواهد بود در بستن کمربند. اما بیایید فرض کنیم همین فردا قانون جریمه رانندگانی که کمربند ایمنی نبسته اند لغو شود. یعنی پلیس این قاعده ی بستن کمربند را بسپارد به آگاهی مردم از اهمیت این مقوله ی ایمنی یا ترس آنها از مصدومیت و مرگ.

 شمار کسانی که سهل انگار خواهند بود در بستن کمربند چقدر افزایش خواهد یافت؟ قطعا عدد قابل توجهی خواهد بود. همین مثال را می توان به موضوع قرنطینه خانگی برای مصونیت در برابر کرونا تعمیم داد. 

قطعا آگاهی از همه گیری گسترده این ویروس شماری از مردم را مجاب به رعایت قرنطینه می کند. اما نه همه را. مضاف بر آنکه آمار کرونا عمدتا از جنس میانگین  های گمراه کننده است. من شهری پنجاه هزار نفری می شناسم در ایران با بیش از هشتاد کشته کرونا و شهری دویست هزار نفری که ظاهرا هنوز هیچ مورد فوتی کرونا نداشته است.

آمار سراسری اعلام شده، چه رسمی و چه غیر رسمی، میانگینی است از وضعیت این دو شهر. عملا نه توصیفی از شهر پر مرگ و میر است و نه شهر بی مرگ و میر و نه به کار یک شهروند معمولی می آید برای برنامه ریزی. 

ترس هم تا جایی موثر است اما از جایی به بعد اثرش را از دست می دهد. پنجاه سال است رسانه ها هر روز می نویسند حتی یک زلزله شش ریشتری ممکن است در تهران فاجعه ملی ایجاد کند اما هنوز هفتاد درصد ساخت و سازها در تهران در برابر زلزله ناایمن است و بیش از یک پنجم جمعیت تهران (یعنی جمعیتی نزدیک به دو میلیون نفر) در زیر سقف هایی می خوابند که با یک زلزله متوسط هم شاید فروبریزد. مردم دیگر از زلزله نمی ترسند چون به اندازه کافی مکرر و بی اثر ترسانده شده اند. 

چکار باید کرد؟

همان کاری که دیروز دولت ایتالیا به ناچار انجامش داد: حکومت نظامی برای برقراری قرنطینه. اجبار و واداشتن مردم به ماندن در خانه به زور پلیس. این است و جز این نیست. قطعا مرگ و میر به دلیل نبستن کمربند ایمنی می تواند از شمار مرگ به واسطه هر ویروس همه گیری افزونتر باشد اما می دانیم اگر پلیس جریمه نکند باز هم بسیاری کمربند نمی بندند. با یک تفاوت: کسی که کمربند نمی بندد عمدتا به خودش لطمه می زند اما کسی که قرنطینه را رعایت نمی کند می تواند برای دیگران هم خطرناک باشد. قرنطینه سراسری باید توسط پلیس و با اجبار و سختگیری شدید انجام شود. یک جور طرح ترافیک، حتی برای پیادگان، از در خانه ها. و البته همرا ه با انجام تمهیدات لازم که ارائه خدمات ضروری به شهروندان حتی الامکان انجام شود.