۱
کرونا، همچون بیماری ایدز، یکی از علت های” اپیدمی اضطراب” در جهان شده است. کرونا یک بیماری ویروسیِ مسری ست (۱) که درشهر “ووهان” چین شیوع پیدا کرد و از آن منطقه به سراسر چین و جهان انتشار یافته است. کرونا جان ها ربوده، و خسارت های اقتصادی و اجتماعی به بار آورده که در عرصه اقتصاد صدها میلیارد دلار تخمین زده اند.
یکی از کشورهائی که این ویروس و بیماری به آن راه یافته میهنمان ایران است، که با توجه به پنهان کاری ها و دروغ پردازی های رهبران حکومت اسلامی، مسؤلان وزارت بهداشت و درمان و سایر ارگان های حکومتی، آمار دقیقی از میزان مبتلایان و قربانیان این بیماری در دست نیست.(۲)
۲
سرایت، شیوع و گسترش یک بیماری مسری از یک منطقه جهان به مناطق دیگر با انجام اقدام های بهداشتی و مراقبتی قابل جلوگیری ست. محدود سازی بیماری های مسری و اپیدمیک با توجه به بحران ها و تغییرهای اقلیمی و زیست محیطی، پیدائی انواع جدید ویروس ها، افزایش میزان مسافرت ها، وجود مرزهای متعدد و نیز گسترش مبادله کالاها و مواد مختلف، به آمادگی، توانائی و مدیریتی کارآمد نیاز دارد.
ورود و گسترش کرونا در ایران بار دیگر عدم آمادگی و ناتوانیِ مسؤلان حکومتی در ممانعت از ورود موردهای آلوده و مبتلا، و نیز ناکار آمدی در امور بهداشتی و مراقبتی، ناتوانی درکنترل و جدا سازی قرنطینه موردهای مبتلا و آلوده، عدم آمادگی جهت پیشگیری از گسترش مبتلایان به بیماری را نشان داده است.
درکنار ضعف ها و ناتوانی های اشاره شده حکومت اسلامی به جای اقدام های سریع و عاجل برای جلوگیری از ورود ویروس به ایران، رفت و آمد مسافران و پرواز هواپیماها به چین را متوقف نکرده است. (برای نمونه هواپیمایی ماهان به پروازهای خود به کشورچین ادامه داده است.)
اتخاذ سیاست های نابخردانه، پنهان کاری ها و دروغ پردازی های امنیتی – سیاسی حکومت اسلامی در رابطه با این بیماری مسری اما قابل پیشگیری، و نظام بهداشتی و درمانی نا کارآمد، فاسد و فلج از دلائل مهم گسترش این ویروس و بیماری بوده است.
حکومت اسلامی با امنیتی کردن شیوع این بیماری مسری و اپیدمیک به بهره برداری های سیاسی و ایدئولوژیک – مذهبی از این بیماری روی آورد، عملی که حکومت اسلامی با هدف پنهان کردن ناتوانی ها و بی لیاقتی هایش در حفظ سلامت جامعه ، برای سالم جلوه دادن جامعه “اسلامی”، و نیز به دلیل کم ارزش دانستن جان مردم، بارها مرتکب شده است.
برای نمونه، حدود ۸ سال پس از شناخته شدن بیماری ایدز در جهان، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی جمهوری اسلامی ابتدا درسال ۱۳۶۶ و سرانجام به طور رسمی در آذرماه۱۳۶۷ اعلام کرد:” ایدز در ایران هم وجود دارد اما به تعداد انگشتان دست” و زمزمه ی ضرورت ایجاد “کمیته کشوری مبارزه با ایدز” برای بیمارانی که به ادعای مسؤلین رژیم تعدادشان از تعداد انگشتان دست هم تجاوز نمی کرد، مطرح شد. هنوز صحبت از “تعداد انگشت شمار بیماران مبتلا به ایدز” بود که علی یونسی، دادستان عمومی تهران، در سال ۱۳۶۹ در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد :” تعداد افراد آلوده به ایدز در ایران ۴۰۰ نفر هستند، و یکی ازعلل شیوع این بیماری روسپیانی هستند که از کشورهای همسایه به ایران می آیند” و…(۳)
حکومت اسلامی تلاش کرد وانمود کند که جامعه پاک و پاکیزۀ اسلامی به یُمن اسلام و حکومت اسلامی از بیماری هائی شبیه ایدز مصون است. تابوی سکس، تن فروشی، اعتیاد و همجنس گرائی این بیماری را برای همۀ مرتجعان جهان از جمله حکومت اسلامی به یک پدیده ی “اخلاقی” بدل کرده بود، اما چنین عوامفریبی هائی عمرچندانی نکرد و حکام اسلامی نتوانستند مانع گسترش ایدز در جامعه اسلامی شوند.
اکنون کرونا، به گونه ای دیگرجای ” ایدز” را گرفته است. جدا از ناتوانی ها و بی لیاقتی ها در عرصه سیاست گزاری های بهداشتی، درمانی، آموزشی و رسانه ای ، ورود و گسترش کرونا به ایران با تبلیغ های رژیم دربارۀ معرکه ” انتخابات” همزمان شد. حکومت اسلامی ازاین ویروس و بیماری هم به سود شارلاتانیسم سیاسی اش بهره گرفت.
در مورد کرونا وجود موارد آلوده به بیماری به اطلاع مردم رسانده نشد، این سکوت عمدی و عدم اطلاع رسانی همراه با فقدان تمهیدات و اقدام های ضروری گسترش بیماری را سبب شد. رژیم اسلامی نمی خواست با طرح وجود این بیماری مسری در جامعه سبب شود طرفدارانش از ترس ابتلا به بیماری پای صندوق های رای نروند. از طرفی دیگر کرونا را بهانه ای می پنداشت برای روزی که نتایج آرا به سودش نباشد، که چنین نیز شد. برخی از مسؤلان رژیم کاهش میزان شرکت کنندگان را ترس مردم از حاضر شدن در جمع و ابتلای به کرونا اعلام کردند، و دهان هائی دیگر، مثل خامنه ای، از این بیماری بهره گرفتند و گفتند حتی کرونا مانع حضور مردم به پای صندوق های رای نشد. ” انتخابات” و کرونا واقعیت هائی شدند تا باز نشان دهند حکومت اسلامی از هر وسیله ای برای ادامه حیات اش استفاده خواهد کرد. و البته جای شگفتی نیست، حکومت جنایتکار و عوامفریبی که ده ها هزار از مخالفان خود و دگراندیشان سیاسی و عقیدتی، و قربانیان ستمگری های اقتصادی و اجتماعی را به قتل رسانده است بی تردید نگران شیوع کرونا به قیمت جان باختنِ مردم و پیامدهای آن نیست.
۳
ما در خارج کشورچه باید بکنیم؟
۱- استفاده از هر امکانی برای آموزش دادن به مردم در رابطه با بیماری کرونا و چگونگی جلوگیری از ابتلا و گسترش آن ( رسانه های خارج از کشور نقش مهمی در این راستا می توانند ایفا کنند.)
۲- ارسال وسائل ضرور برای پیشگیری از بیماری به ایران (ماسک، مواد ضدعفونی کننده و…). این وظیفه دولت است که این وسائل را رایگان و وسیع در اختیار مردم قرار دهد، که چنین نکرده است. در میهن ما توانایی ضرور پزشکی و بهداشتی و آموزشی برای حل این مشکل وجود داشته است، اما نگاه سیاسی، مذهبی و امنیتی، و فساد حکومتی و مدیریتی و رواج “خرافه” و “طب اسلامی” سبب گسترش این بحران شده است.
درخارج از کشوراز دو طریق می توان به هموطنان کمک رساند:
الف: سازمان دادن یک ستاد کمک رسانی و به یاری طلبیدن از مجامع و محافل بین المللی برای رساندن این کمک ها به مردم نیازمند.
ب: کمک رسانی از طریق مسافران به ایران. (با توجه به اینکه وسائل مورد نیاز، به ویژه ماسک که حجم زیادی ندارد، این کارعملی ست.)
۳- بحران اپیدمی یک بیماری مسری در محدوده یک کشور باقی نمی ماند و به سرعت گسترش می یابد و بر همۀ عرصه های زندگی مردم در سراسردنیا تاثیر می گذارد. فقط با نظارت و همیاری بین المللی می توان چنین بحران هائی را مهار کرد. ما می باید خواستار هرچه گسترده تر این نظارت و همیاری شویم.
۴- یاری خواستن از مجامع و محافل بین المللی برای توجه و رسیدگی به وضع زندانیان، پادگان های نظامی و محل هائی که افراد به ناچار جمعی زندگی و کار می کنند. در این میانه جان زندانیان و اسرای حکومت اسلامی بیش از سایر اقشار مردم در خطر است، زندانیان در ایران از فقدان امکانات بهداشتی و درمانی رنج می برند، شیوع بیماری های مسری در زندان به سرعت رخ خواهد داد.
۵- سامان دهی ِ یک کمیته حقوقی جهت درخواست از مجامع و محافل بین المللی برای رسیدگی و مجازات عوامل حکومتی ای که باعث ورود و گسترش بیماری درایران شده اند.
۶- فضای بحران زده و شرایط روانی خاص در جامعه به جّو ضد خارجی، به ویژه در مورد اتباع کشور چین در ایران، دامن زده است. گفته و تکرار شود که چنین جّوی ناروا و غیرانسانی ست. خارجی ها در ایران به ویژه چینی ها نیز قربانیان این رخداد بهداشتی، اما سیاسی شده هستند.(۴)
۷- واقعیت ها را باید به مردم گفت اما به گونه ای که سبب اضطراب و ترس مردم نشوند. اضطراب و استرس بدن را برای پذیرش ویروس و بیماری آماده تر خواهد کرد. اپوزیسیون حکومت اسلامی ضمن روشنگری در بارۀ نقش پنهانکاری ها و عوامفریبی های سیاست بازانه حکومت اسلامی در گسترش این بیماری، به یاری رساندن به مردم میهنمان باید فکر و عمل کند و در جهت اجرای عدالت در رابطه با عاملان بروز این فاجعه در میهنمان اقدام کند.
*****
۱- دربارۀ بیماری کرونا و راه های پیشگیری و…
۲- آمارازمرگ ۱۹ نفر و ابتلاء ۱۳۹ نفرهست تا مرگ صدها و ابتلای هزاران نفر. (یک نماینده مجلس از قم تعداد قربانیان در قم را حدود پنجاه نفر اعلام کرده است) و …
۳- ایدز و سیاست، مسعود نقره کار
۴- نوعی از مبارزۀ ضد امپریالیستی این بوده است که هراتفاق ناگواری که در جهان رخ می دهد ” توطئه” امریکاست و جایز است به گردن امپریالیسم جهانی انداخته شود، از کرمک داشتن بچه های نظام آباد وجوادیه تهران تا شیوع ایدز و کرونا و….
پیش تر در مورد ویروس ” ایدز” گفته شده بود که این ویروس دست سازِ آزمایشگاه های سازمان سیا و پنتاگون است و…
در معرکه “انتخابات” اخیر حکومت گران تبلیغ کردند که “کرونا” طرح سیاسی- نظامیِ امریکا برای خدشه دارکردن این” انتخابات” است، در خارج از ایران، به ویژه در امریکا هم برخی ایرانی ها از بلندگوهای رسانه ای اعلام کردند که شیوع کرونا توسط امریکا و برای لطمه زدن به اقتصاد چین بوده است. نتیجه این نوع مبارزه ضد امپریالیستی فرار از پذیرش مسئولیت خطا و تقویت “امپریالیسم جهانی” و ریشخند شدن و مورد تمسخر قرار گرفتن است. امریکا و ” امپریالیسم جهانی” گیر و گرفت و مسائل بسیاری برای مطرح کردن دارند، نمی توان و نمی باید با نگاه و رفتار “حسینقلی خانی” با امریکا و “امپریالیسم ” مبارزه کرد، نتیجه عکس خواهد داد.
البته جماعتی هم بروز و گسترش کرونا را سهل انگاری آزمایشگاه های چین، به ویژه در شهر ووهان دانسته اند.