هادی وقفی
پول امام زمان و آموزش “مدیریت اقتصادی” به بچه ها!
بالاخره پس از ماهها امروز و فردا کردن در اعلام زمان اجرای طرح موسوم به هدفمند کردن یارانه ها، احمدی نژاد که قبلا گفته بود دولت برای جلوگیری از تبعات و سوء استفاده های احتمالی، زمان اجرای این طرح را اعلام نمی کند، در تلویزیون دولتی ایران ظاهر شد و به سیاق همیشگی اش با سرهم کردن یکسری حرف های خنده دار و اراجیفی که حتی دور و بری های خودش را هم قانع نکرد، آغاز اجرای این طرح را اعلام نمود. احمدی نژاد از مردمی که بیشتر از سی سال است دارند صرفه جویی می کنند و از این طرفشان می زنند تا آن طرف بدبختی هایشان را پر کنند، خواست باز هم صرفه جویی کنند! او با هدف تحمیق و دلخوش کردن مردم از هشتاد هزار تومان ناچیزی گفت که قرار است در شرایط تحمیل چند برابر فقر و ناداری به مردم به حساب خانوارها واریز شود و از مردم خواست که ناگهان به بانک ها هجوم نیاورند و این پول را در وضعیت بی در و پیکر معیشتی شان، پس انداز کنند! او گفت این پول مال امام زمان است. پولی است که برکت دارد و مردم باید قدر آنرا بدانند! او البته طوری وانمود کرد که گویا مردم ایران باید تا “ده ها سال” قدر این حکومت دزد و آدمکش را بدانند و دم برنیاورند و حاکمین مذهبی هم به میلیارد میلیارد دلار بالا کشیدن پول مردم ادامه دهند. او گفت این طرح ده ها سال ادامه خواهد داشت و مردم عجله نکنند! مردم را به همکاری اسلامی فرا خواند و اینکه ــ سی و دو سال تحمل کرده اند ــ باز هم تحمل کنند و دم برنیاورند. گفت زندگی تاکنونی مردم باز و مرفه بوده و مردم باید خودشان را کنترل کنند. و اضافه کرد مردم باید ــ با حقوق ها و دستمزدهایی که شش ماه به شش ماه هم پرداخت نمی شوند ــ به اصطلاح “مدیریت اقتصادی” کنند و بگذارند بچه ها هم مدیریت اقتصادی را یاد بگیرند! احمدی نژاد همچنین از زیبایی های زندگی گفت و اینکه مردم نباید به فکر خودشان باشند و باید دولت اسلامی را که هر روز از جانب امام زمان مدیریت می شود، در راه غارت و چپاولی که در پیش گرفته است، یاری کنند! احمدی نژاد مثل بسیاری دیگر از مقامات حکومت که نمی توانند ترس و وحشت خودشان را از فوران خشم مردم در پس اجرای این طرح مخفی کنند، دستپاچه و مداوم، همچون جنایتکاری که از چیزی وحشت زده است و تلاش می کند خود را خونسرد نشان دهد، از مردم می خواست عجله نکنند! آرام باشند و بگذارند کارها جلو برود! او با این سخنان اجرایی شدن طرحی را اعلام نمود که هم از نظر حکومت و هم از منظر مردم به سرنوشت نظام اسلامی گره خورده است. به این دلیل که حکومت با این طرح آخرین محفظه های تنفس مردم را می بندد و آخرین ضربه های اقتصادی و معیشتی را به پیکر نحیف خانواده ها وارد می سازد. مسئله ای که به طور واقعی می تواند در شرایطی که حاکمیت روی آتشفشانی از خشم و انزجار اجتماعی خوابیده است و کوهی از مطالبات اجتماعی بر در خانه حکومتی انباشته اند که به هیچ عنوان توان پاسخگویی به آن مطالبات را ندارد، در عین حال، آخرین ضربه بر پیکره درهم ریخته جمهوری اسلامی باشد. به این دلیل که کل نظام و بخصوص دار و دسته احمدی نژاد، تداوم حاکمیت سرمایه داری مذهبی ایران را در گرو موفقیت این طرح ارزیابی می کنند تا شاید بتوانند خود را در اقتصاد بازار آزاد و مهارناپذیر سرمایه داری جهانی ادغام کنند. از امکاناتی که بنیادهای مالی جهان برای برون رفت از بحران ها در اختیار دولت ها قرار می دهند، بهره مند شوند و در نتیجه حاکمیت به پایان کار رسیده شان را چند صباحی بیشتر تداوم ببخشند.
رئیس جمهور اسلامی البته در میان تمام چرندیاتی که سرهم کرد، این واقعیات را درز گرفت که چگونه برای اجرای این طرح از مدتها قبل نقش و جایگاه ویژه ای به نیروهای امنیتی و اطلاعاتی اختصاص داده شده و به اعتراف خود مقامات رژیم صدها ساعت جلسه با استانداری ها و فرمانداری ها و دادگستری استان ها برگزار شده و از تمام ادارات و وزارتخانه ها در این طرح درگیر شده اند تا ۳۷ هزار مُبَلغ سازمان تبلیغات اسلامی که برای آماده سازی مردم به نقاط مختلف کشور اعزام گشته اند! او اشاره نکرد که چگونه از مدتها قبل مانورهای امنیتی برای رویارویی با اعتراضات مردم ترتیب داده می شود و چگونه این جانیان می خواهند هم مردم را سرکوب کنند و هم ادعا نمایند که قصد دارند زندگی مردم را بهتر کنند. احمدی نژاد همچنین به اظهارات تهدیدآمیز این روزهای مقامات و دست پرورده های اطلاعاتی و امنیتی رژیم هم اشاره نکرد و مثلا توضیح نداد که چرا “عزت الله یوسفیان” یکی از نمایندگان پر و پا قرصش در مجلس، طرح هدفمند کردن یارانه ها را به “موجودیت نظام” گره خورده می داند و خواستار اعدام کسانی می شود که قصد “سوءاستفاده” از نارضایتی ناشی از اجرای این طرح را دارند!
اساس تمام این تصمیمات و اظهارنظرهای عجیب و غریب ترس از بالا آمدن دوباره آتشفشانی از نفرت و انزجار اجتماعی از حکومت اسلامی است که در جامعه ریشه دوانده است. فقط حکومتی می تواند این چنین به سیم آخر بزند که تکلیف خود را در پیشگاه مردم روشن شده ببیند و آگاهانه دست به کار ترور، آدمکشی، بمب گذاری و تحمیل فقر و فلاکت به مردم شود. واقعیت آن است که این طرح به “موجودیت نظام اسلامی” گره خورده و در عین حال، پیشاپیش شکست خورده است. اولا به این دلیل که نمی تواند راه برون رفتی برای خلاصی از بحران های اقتصادی به حاکمان ایران نشان دهد. بحران های اقتصادی رژیم اسلامی از بدو روی کار آمدنش تا کنون، لاعلاج اند. با ویژگی های مذهبی نظام اسلامی گره خورده اند و در یک کلام رژیم اسلامی همیشه از داشتن رابطه ای سالم و متعارف با تصمیم گیرندگان سرمایه داری جهانی محروم بوده است و ثانیاً، هدف و معنای “طرح اقتصادی” در جمهوری اسلامی کاملاً سیاسی است. وسیله ای است برای دزدی بیشتر و به تمکین کشاندن بیشتر و مرعوب کردن جامعه. مسئله ای که مردم ایران مدتهاست آن را پس زده اند. مردم ایران مرعوب نشده اند. دورانی که احمدی نژاد و سایر دست اندرکاران این حکومت می توانستند با دروغ و سیاه کاری و سرهم کردن عقب مانده ترین قوانین مذهبی، “مدیریت اقتصادی” به مردم بیاموزند و آنها را به زندگی بخور و نمیر و بی بهره از حداقل های لازم برای یک زندگی انسانی و در خور شأن عادت دهند، سپری شده است. مردم و جوانان ایران بهترین های زندگی مدرن را می خواهند و این امکانپذیر است. کافی است میلیاردها میلیارد دلاری که احمدی نژاد و سایر مقامات این حکومت در طول این سی سال بالا کشیده اند و دزدیده اند و خرج بند و بساط تروریسم و حوزه های علمیه و آقازاده ها و نیروهای سرکوبشان کرده اند، آزاد گردد. و راهش این است که جمهوری اسلامی سرنگون شود. هیچ راه و روش و طرح سیاسی یا اقتصادی دیگری مردم ایران را از بدبختی و فلاکتی بنام جمهوری اسلامی نجات نخواهد داد.