نمایش ۵۰ سال زنان زندانی سیاسی ایران به روایت پانته آ بهرامی در تورنتو

۱۳ زن، به مدت ۱۰۵ دقیقه، در کنارمان نشستند، در چشم هایمان نگاه کردند، گریستند، خندیدند و از آنچه بر آنها رفته بود گفتند و گفتند و گفتند… تا فراموش نشود، تا فراموش نکنیم بر فرزندان این سرزمین چه ها گذشت.

بی هیچ قصدی از پیش، نمایش فیلم پانته آ بهرامی در تورنتو، شبی زنانه شد؛ مجری، سخنران، کارگردان و شخصیت های فیلم همه زن بودند.

اول می خواستیم برای ۲۵ نوامبر که روز جهانی رفع خشونت از زنان است، این فیلم را نشان دهیم، ولی فرصت کوتاه بود، پس دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر را انتخاب کردیم، مکان مناسب نمایش فیلم پیدا نکردیم و بالاخره روز هجدهم دسامبر، در روزهای پایانی سال ۲۰۱۰، با کمک دوستانمان در انجمن سکولارهای سبز تورنتو، در سالن نمایش فیلم پلی هاوس، مستند “و من عاشقانه زیسته ام” را به نمایش درآوردیم.

می دانیم، می دانیم، می دانیم در آستانه ی سال نوی میلادی و جشن های این مردم، غمگینتان کردیم. پوزش می خواهیم از دوستانی که در میانه ی فیلم از سالن بیرون می آمدند، تا گونه های خیسشان را پاک کنند، تا بتوانند نفس بگیرند و ادامه ی فیلم را تماشا کنند. چه باید کرد؟ مجبوریم درد دیدن و شنیدن را بکشیم، تا از زیر بار رنج های تلنبار شده بر دل هایمان رها شویم و سبکبار و آگاه برای فردای روشن کشورمان بکوشیم.

حدود ۱۲۰ نفر به دیدن این فیلم آمده بودند، که با توجه به جمعیت حدود صدهزار نفری ایرانیان تورنتو، مسلما قابل توجه نیست، ولی می دانیم که ما ایرانی های معترض و مخالف به وضعیت حاکم در کشورمان به گونه های مختلف می اندیشیم و رفتار می کنیم، از کسانی که حوصله ی شنیدن مسائل و مصائب آن را ندارند گرفته تا آنها که امیدوارند دستی از غیب اوضاع را درست کند، تا آنها که کنار می ایستند تا ببینند چه می شود و فکر می کنند همیشه کسی هست و نیازی به آنها نیست، در بین ما وجود دارند.  البته سردی هوا و برنامه های متعدد جامعه ی ایرانی در همان روز، از مواهب زیستن در تورنتو و در جامعه ی بزرگ ایرانی آن است.

پانته آ بهرامی کارگردان فیلم

برنامه ساعت چهار و نیم عصر آغاز شد. لیلا مجتهدی همکار شهروند، از طرف شهروند و سکولارهای سبز تورنتو که برگزارکنندگان برنامه بودند، به حاضران خوشامد گفت. او همچنین از حامیان مالی برنامه سازمان زنان ایرانی انتاریو، خانم افخم مردوخی، دکتر عباس آزادیان و شرکت بیمه اینسافین (آقای محمد رحیمیان) سپاسگزاری کرد و سپس میکروفن را به نسرین الماسی مدیر تحریریه شهروند سپرد تا دقایقی با حاضران سخن بگوید.

نسرین الماسی نیز به نوبه ی خود از انجمن سکولارهای سبز تورنتو و حامیان مالی برنامه سپاسگزاری کرد و در ادامه از حقوق بشر چنین گفت:

حقوق بشر پایه ای ترین و اساسی ترین حقوق فردی  یک انسان را  نیز شامل می شود، اما همین اولیه ترین حقوق در کشورهای استبدادی و  ذهنیت های استبدادی به رسمیت شناخته نمی شود و با بهانه ها و انگیزه های متفاوتی مورد تجاوز قرار می گیرد.  از جمله  در کشور مادری ما ایران که با توسل به ایدئولوژی مذهبی تمام این  حقوق،  روزمره و سیستماتیک نادیده انگاشته می شوند. حق انتخاب پوشش، خورش(خوردن و آشامیدن)،  ازدواج، دین و مذهب، حق تحصیل به زبان مادری و بسیاری دیگر از حقوق  اولیه افراد در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمی شوند و طبیعی ست در چنین  کشوری حقوق اجتماعی – همچون داشتن تشکل ها و کانون ها و اتحادیه های صنفی ـ  و نیز حقوق سیاسی آنان که در فعالیت های سیاسی و احزاب متبلور می شوند، همچون حقوق فردی شان پایمال شود.

الماسی افزود: همانطور که گفتم نه تنها  کشورهای  استبدادی که ذهنیت های استبدادی نیز حقوق بشر را برنمی تابند و خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا نا آگاهانه هر آن چه را که غیر خود باشد مردود و  محکوم می دانند. ذهنیت های استبدادی اطرافیان خود را دائم به خادم و خائن تقسیم می کنند و با در دست داشتن متر و معیاری  شخصی  یا سازمانی گروهی حزبی هر آن چه را غیر خود است ناحق و نادرست می دانند.

خوشبختانه فرهنگ حقوق بشری دارد می رود که تبدیل به یکی از گفتمان های مهم و مطرح در میان ما ایرانیان شود. ما کم کم آماده می شویم استبداد درونی شده مان  را که حاصل حکومت ها و خانواده های مستبد بوده است بازشناسیم.

از راست: لیلا مجتهدی ـ نسرین الماسی

مدیر تحریریه ی شهروند در پایان سخنانش به نقش شهروند پرداخت و گفت: ما در شهروند در طول این بیست سال راهی پر فراز و نشیب را طی کرده ایم. این راه اصلا ساده نبود. در این مسیر ما یارانی را که تاب نمی آوردند این تمرین آزادی و دمکراسی را از دست دادیم، اما یاران بی شمار دیگری به ما پیوستند.

شهروند به عنوان یک نشریه کامیونیتی در طول این بیست سال ضمن آن که خود بسیار آموخته با به رسمیت شناختن تفاوت ها و تضادهای جامعه نوپای ایرانی در جا انداختن فرهنگ حقوق بشرانه پر کار بوده و در ترویج و تشویق جامعه ای رنگارنگ، متنوع و چند صدایی کوشیده است.  ما شهروندیان برای پیمودن این راه ناهموار بهای سنگینی را (معنوی و مادی) پرداخته ایم، اما در سخت ترین شرایط و با کمترین امکانات ایستاده ایم تا از این دستاورد بیست ساله پاسداری کنیم. ما در پیمودن این راه همچون گذشته و بیش از آن به کمک معنوی و مادی شما نیازمندیم، ما را تنها نگذارید. با کمک هایتان ما را در شناسایی جامعه مان در تمام ابعادش یاری دهید. درست است که دمکراسی و آزادی گران تر از دیکتاتوری ست، اما به راستی انسانی تر و شیرین تراست و به بهایش می ارزد.

نوبت به دیدن فیلم رسید. پیش از آن لیلا مجتهدی ضمن اشاره به حضور زیبا شیرازی، هنرمند آهنگساز، نوازنده و خواننده در میان جمع و اعلام برنامه ی قصه خوانی او در روز بعد، به کوتاهی کارگردان فیلم را معرفی کرد.

پانته آ بهرامی سال دوم رشته روزنامه نگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی بود که انقلاب شد. بعد از انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها، پانته آ دستگیر شد و چهار سال را در زندان گذراند. پس از آزادی به درسش ادامه داد. سال ۱۹۸۸ غیرقانونی از کشور خارج شد و به آلمان رفت. در آنجا در فیلمسازی و روزنامه نگاری دکترا گرفت.

پانته آ یکی از پایه گذاران اولین تلویزیون های فارسی زبان به نام «رسانه» در سال ۱۹۹۰ در آلمان بود. او در مجموع ۲۰ فیلم مستند ساخته که اکثر آنها به زبان آلمانی است. از آثار فارسی فیلم های پانته آ در مورد سال های سیاه دهه ۶۰ یک تیرولوژی یا سه گانه است که دو تای آن به نام «از این فریاد به آن فریاد» و «و من عاشقانه زیسته ام» تولید شده و تازه ترین فیلم مستند او در پیوند با این دوران به اعدام های دسته جمعی سال ۶۷ تعلق دارد که در دست ساخت است.

در سال ۲۰۰۷ پس از سالها اقامت در اروپا به آمریکا مهاجرت کرد و امروز با دو دخترش در نیویورک زندگی می کند.

مجتهدی افزود: اطلاعات بیشتر در مورد پانته آ و در مورد فیلم را در مصاحبه ای که با او درشهروند این هفته(۱۶ دسامبر ۲۰۱۰) چاپ شده می توانید پیدا کنید.

پس از نمایش فیلم و در پایان، مجری برنامه از حاضران خواست که دی وی دی های این فیلم و فیلم دیگر پانته آ«از این فریاد به آن فریاد» را در بیرون سالن خریداری کنند. او تأکید کرد که درآمدهای حاصل از نمایش و فروش این فیلم ها صرف به پایان رساندن فیلم فاجعه ۶۷ (سومین بخش از این سه گانه) خواهد شد.

خوشبختانه، تماشاگران از این تقاضا استقبال کردند و ضمن خرید دی وی دی ها، با کمک های مادی و معنوی خود مایه ی دلگرمی ما شهروندیان شدند.

امیدواریم فیلم بعدی پانته آ را نیز به زودی در تورنتو به نمایش درآوریم.

 

چنانچه تمایل به خرید فیلم پانته آ بهرامی داشتید با مراجعه به سایت او  فرم خرید فیلم را پر کنید و کارگردان را در ثبت حافظه ی تاریخی یاری کنید.

سایت پانته آ بهرامی:

www.panteabahrami.com