حضور دبیر کل محترم جناب آقای آنتونیو گوترش
سازمان ملل متحد
مقر نیویورک، S-3800
نیویورک، NY 10017
موضوع: تفاهمنامه مشارکت استراتژیک مورد مذاکره بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین
جناب آقای دبیرکل گرامی،
در حالی که جامعه بینالمللی در حال آماده شدن برای برگزاری هفتاد و پنجمین جلسه مجمع عمومی است، ما (امضاکنندگان زیر) تقاضا داریم مراتب نگرانی عمیقمان از شنیدن خبر مذاکرات مربوط به تفاهمنامه جامع مشارکت استراتژیک بین دول جمهوری اسلامی ایران و چین به ثبت برسد. مذاکرات مربوط به این قرارداد در اوایل سال ۲۰۱۶، پس از دیدار پرزیدنت شی جینپینگ، آغاز شد و طی آن دو کشور متعهد شدند «فصل تازه»ای را در روابط دوجانبه شروع کنند.
ایرانیان بطور تاریخی ثابت کردهاند که با سمتگیری و تمایل بیش از حد به یکی از قدرتهای بزرگ مخالفند. به همین سبب جای تعجبی نیست که افشای اخیر درباره برخی از جزئیات بد قرارداد پیشنهادی بین ایران و چین موجب عکسالعملهای شدید نسبت به آن در داخل ایران شده است. شایعترین ابراز نگرانی در حسابهای کاربران شبکههای مجازی در ایران این است که جمهوری اسلامی در حال فروش کشور به چین است. منتقدان همچنین بطور مکرر این قرارداد پیشنهادی را با قرارداد ننگین ترکمانچای که طی آن ایران در سال ۱۸۲۸ سرزمینهای وسیعی را به روسیه واگذار کرد مقایسه میکنند.
درواقع، آخرین باری که یک دولت حاکم در ایران قراردادی را در نظر داشت که در آن قدرت حاکمیت ملی در معرض خدشه قرار داشت، قرارداد ۱۹۱۹ بین ایران و انگلستان بود. در حالی که قرارداد مذکور بلافاصله پس از جنگ جهانی اول و در شرایط خرابیهای وسیع ناشی از آن مطمح نظر قرار گرفته بود و دامنه آن به هیچ وجه با ابعاد وسیع قرارداد مشارکت استراتژیک حاضر قابل مقایسه نیست، اما شدت اعتراضات مردمی علیه آن قرارداد، دولت وقت را بطور کامل به رها کردن موضوع آن قرارداد مجبور کرد.
بیش از یک قرن مفاهیمی مانند موازین اخلاقی در زمینه دیپلماسی به شیوهای همواره صادقانه و در دید عموم، یا لزوم انعقاد معاهدات بینالمللی از طریق میثاقهای علنی که طی روندی علنی منعقد شدهاند، به عنوان موازین مورد پذیرش اعضای جامعه بینالمللی در زمینه روابط بینالملل شناخته شدهاند. اما علیرغم اینکه تفاهمنامه مورد نظر بین ایران و چین تبعات زیادی برای ایرانیان خواهد داشت، جمهوری اسلامی قاطعانه به دور از شفافیت عمل کرده است و با ادامه کار بر روی این تفاهم نامه به شیوهای مشمئزکننده، خواستههای مشروع ایرانیان را نادیده میانگارد و موجب تضییع حقوق غیرقابل انکار شهروندانش میشود.
ما این را وظیفه جمعی خود میدانیم که صدا و خواستههای ملت ایران را که نسبت به تفاهمنامه مشارکت استراتژیک مورد مذاکره بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین بسیار ناخرسند هستند، بلند به گوش جهانیان برسانیم. آرزوی جدی ملت ایران ساده است: آرزوی زندگی آزادانه در سرزمین مادری خود، زیر آفتاب سرزمین خود، و تلاش برای پیشرفت کشورشان به دور از یوغ زشت فساد داخلی یا استثمار خارجی.
ما بجای لعن تاریکی پیرامون جزئیات غیرشفاف این توافقنامه دهشتناک، عمیقاً از مسئولیت خویش آگاهیم و شمعی را روشن میکنیم تا خطرات زیادی را که در صورت پیشبرد توافق مذکور با چین متوجه ایران خواهد شد در مقابل دیدگان همه قرار دهیم. ما از صمیم قلب امیدواریم که اعضای جامعه بینالمللی به آرمانهای مشروع ملت ایران پشت نکنند بلکه درعوض تصمیم خود را در اعلام همبستگی با عزم جزم ایرانیان اعلام کنند.
حرکت اخیر حکومت ایران برای آسایش و شکوفایی آینده ایران شدیداً خسارتبار خواهد بود. نیت جمهوری اسلامی از دنبال کردن چنین توافقی، محکم کردن سلطهاش بر اقتصاد و در دست داشتن زمام سیاسی در ایران است. حتی اطلاعات کم موجود درباره این تفاهمنامه مشارکت استراتژیک آشکار میسازد که جمهوری اسلامی قصد دارد تهران را از نظر سیاسی به پکن وابسته کند و چین را در ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران عمیقاً جای دهد. پیشبرد چنین تفاهمی به این معنا خواهد بود که با بستن دست کشور، حاکمیت سیاسی و اقتصادی آن را به شدت محدود خواهد کرد.
معضل اساسی این است که جمهوری اسلامی همواره ایران را نه به عنوان یک کشور بلکه به عنوان یک وسیلهی رسیدن به اهداف، اشتباه گرفته است. رژیم از بدو تأسیس آن در بیش از چهار دهه پیش، بطور مستمر در حمایت از آسایش شهروندان خود ناکام مانده است و بطور سیستماتیک منابع کشور را در پی دستیابی به اهداف ژئواستراتژی غیرمسئولانه به هدر داده است. بنا به این جهت ما اطمینان داریم که حرکت فعلی تهران برای ایجاد روابط ویژه با پکن با همان انگیزههای غیرمسئولانه صورت پذیرفته و منابع ملت ایران را تابع مطامع خود رژیم میسازد. حتی اگر سابقه رژیم ایران و رویههای گذشته این حکومت را نادیده بگیریم، سادهانگارانه خواهد بود اگر بپنداریم که تهران یارای ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای پکن را داشته باشد.
عدم تعادل بین اقتصاد ایران و چین، به همراه فشار اقتصادی و سیاسی بیسابقهای که در حال حاضر روی ایران است، مانع از آن خواهد بود تا جمهوری اسلامی بتواند در مذاکره بر سر توافقی منصفانه، متوازن یا عادلانه، از اهرم لازم برخوردار باشد. حداقل قضیه این است که ایران مجبور به فروش کالاهای خود به ثمن بخس خواهد بود، و(همانگونه که در تفاهمنامه آمده) با اعطای حق اولویت به چین برای (پذیرش یا) رد مناقصات در مورد تمامی پروژههای زیربنایی آتی، کمرش خم میشود.
متعهد شدن به یک توافق الزامآور طویلالمدت یا در سینی گذاشتن موقعیتهای بیشمار یک کشور در زمینه طیف وسیعی از پروژههای زیربنایی در تمامیزمینههای اقتصادی، بر خلاف منافع شایسته هر کشور در حال توسعهای است که بخواهد رشد و شکوفایی پایدار را پایهگذاری کند. تفاهمنامه کلی افشا شده، فهرست بسیار بلندبالایی از تعهدات مالی، حقوقی، فنی و امنیتی را نشان میدهد و از بیش از یکصد پروژه اقتصادی آتی که حیاتیترین زیربناهای ایران را در بر میگیرد نام میبرد. با توجه به باتلاق سوء مدیریت و سوء رفتار مسئولان در صورت نهایی شدن توافق، تعهدات ناشی از آن به احتمال بسیار همچون سرطان حاکمیت اقتصادی و تمامیت ارضی ایران را به مخاطره خواهد انداخت. به عبارت دیگر، تعهدات مندرج در توافق، ایران را در صورت تاخیر در بازپرداخت دیون مربوط به پروژههای مذکور، در معرض خطر از دست دادن زیربناهای حیاتی یا (بخشی از) سرزمین خود قرار خواهد داد.
بنابراین به دور از وجدان است که منافع و آزمندیهای توخالی رژیم ایران را با آرمانهای بلندمدت یا رفاه شهروندانش اشتباه بگیریم یا درهم آمیزیم. چنین توافقی منجر به معاملهای اهریمنی خواهد شد که به طرزی غیرقابل جبران آرزوهای دیرینه مردم را خفه میکند، دارایی آنان را خواهد ربود و سعادت ایرانیها را تا نسلهای آینده به بند خواهد کشید.
با توجه به شکاف عمیقی که بین اهداف جمهوری اسلامی و آرمانهای اصیل ایرانیان وجود دارد و با توجه به این واقعیت که یک مجلس ضعیف در ایران به نحو شایسته توافق نهایی را مورد مداقه و تصویب قرار نخواهد داد، از چین باید خواسته شود تا از تمسک به اصل اوفوا بالعقود برای التزام ایران به توافق ۲۵ ساله آتی خودداری کند. در غیر اینصورت، هرگونه امتیاز نامعقول اعطاء شده از سوی رژیم ایران به چین برای نهاییسازی تفاهمنامه مشارکت استراتژیک، باید به عنوان ثمره فاسد یک درخت مسموم تلقی شود.
در مقابل، رژیم جمهوری اسلامی با امتناع کامل از صیانت استقلال غیرقابل انکار ایران یا حقوق سلبناپذیر ملت ایران، و با عمل بر خلاف حدود تعیین شده در قانون اساسی خود، به گونهای مشمئزکننده که تقابل آن با اصول اساسی حاکمیت دموکراتیک را نشان میدهد عمل کرده است. تنها راهی که جمهوری اسلامی میتواند به جبران نقیصه عدم توجه به رضایت آگاهانه ملت ایران اقدام کند، منوط کردن توافق مورد نظر به تائید عموم مردم از طریق یک رفراندوم ملی است. در صورت عدم موافقت با چنین رویههایی برای تصویب عمومی، جمهوری اسلامی فاقد اختیار حاکمیتی لازم خواهد بود و عملاً نمیتواند ملت ایران، فرزندان آنان و فرزندان فرزندان آنان را به توافقی اختناقآور موسوم به مشارکت استراتژیک متعهد کند.
جهت سهولت دسترسی حضرتعالی، اطلاعات بیشتر پیشزمینه را به پیوست تقدیم کردهایم.
با تقدیم احترامات فائقه
اول مهرماه ۱۳۹۹ برابر با بیست و دوم سپتامبر ۲۰۲۰
پیوست: اطلاعات پیشزمینه (در پایان امضاها آمده است)
رونوشت:
کلی کرافت، نماینده دائم ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل
نیکلاس دو ریویر، نماینده دائم فرانسه در سازمان ملل
ژانگ جون، نماینده دائم جمهوری خلق چین در سازمان ملل
واسیلی نبنزیا، نماینده دائم فدراسیون روسیه در سازمان ملل
باربارا وودوارد، نماینده دائم انگلیس در سازمان ملل
اسامی امضاکنندگان اولیه به ترتیب حروف الفبا:
پروفسور تورج اتابکی (استاد بازنشسته دانشگاه لایدن)
پروفسور ماشاالله آجودانی (مورخ)
آقای ایرج احرابی فرد
آقای علی احساسی (نماینده مجلس کانادا)
خانم خاطره آذرفر (شرکت اریکسون)
دکتر کمال آذری (فعال اقتصادی)
آقای مهرداد آریننژاد (فعال مدنی)
خانم ویکتوریا آزاد (نماینده اسبق شورای شهر گوتنبرگ)
آقای منصور اسانلو (رئیس سندیکای کارگری)
خانم هاله اسفندیاری (پژوهشگر)
دکتر حامد اسماعیلیون (نویسنده)
آقای فرامرز اصلانی (هنرمند، خواننده)
خانم شهره آغداشلو (هنرمند، بازیگر)
آقای غلامرضا افخمی (مدیر بنیاد مطالعات ایران)
خانم مهناز افخمی (بنیانگذار و مدیر سازمان بینالمللی زنان برای آموزش و مشارکت)
خانم نازنین افشارجم (فعال حقوق بشر)
آقای داریوش اقبالی (هنرمند، بنیانگذار بنیاد آئینه)
خانم نسرین الماسی (مدیر تحریریه مجله شهروند)
پروفسور کامران امین (استاد دانشگاه میشیگان)
آقای بابک امینی (موزیسین)
آقای عبدالرضا انصاری (فرماندار و وزیر کار پیش از انقلاب)
خانم نازنین انصاری (مدیرمسئول کیهان لندن)
دکتر نینا انصاری (نویسنده)
آقای مرتضی انوری (مدیر برنامهریزی و استراتژی ارتش آمریکا)
آقای شهریار آهی (سخنگوی شورای مدیریت گذار)
خانم لیلی بازرگان (روزنامهنگار)
آقای احمد باطبی (روزنامهنگار)
پروفسور شائول بخاش (استاد بازنشسته دانشگاه جورج میسون)
خانم رودی بختیار (مجری تلویزیون)
آقای مهران براتی (تحلیلگر روابط بینالملل)
آقای مرتضی برجسته (موزیسین، خواننده)
پروفسور مهرزاد بروجردی (دانشگاه ویرجینیا تک)
خانم لادن برومند (بنیاد برومند)
پروفسور علی بنوعزیزی (استاد بوستون کالج)
خانم نازنین بنیادی (هنرمند، بازیگر)
آقای رامین پرهام (نویسنده)
آقای ایرج پزشکزاد (نویسنده و دیپلمات بلندپایه پیش از انقلاب)
آقای بابک پیامی (کارگردان)
پروفسور نیره توحیدی (استاد دانشگاه دولتی کالیفرنیا)
خانم هایده توکلی (حزب مشروطه ایران)
پروفسور محمد توکلی طرقی (استاد دانشگاه تورنتو)
آقای ایرج جاوید
آقای ماز جبرانی (هنرمند)
پروفسور رامین جهانبگلو (استاد دانشگاه او پی جیندال گلوبال)
آقای ابراهیم حامدی (ابی، هنرمند، خواننده)
خانم مهشید حامدی برومند
پروفسور هوشنگ حسنیاری (استاد بازنشسته کالج نظامی سلطنتی کانادا)
آقای جواد خادم (وزیر مسکن و شهرسازی پیش از انقلاب)
آقای هادی خرسندی (هنرمند، نویسنده و شاعر)
دکتر شهرام خلدی (استاد دانشگاه واترلو)
آقای کامران خوانسارینیا (اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران)
خانم سپیده خوشنویس
آقای نادر درمنی (فعال مدنی و اقتصادی)
آقای جیمی دلشاد (شهردار پیشین بورلی هیلز)
دکتر کوین راد (پزشک)
آقای احمد رأفت (روزنامهنگار)
پروفسور جلیل روشندل (استاد دانشگاه کارولینای شرقی)
آقای حسن زرهی (سردبیر و نویسنده)
پروفسور فرخ زندی (استاد دانشگاه یورک)
آقای محسن سازگارا (مدیر موسسه مطالعات ایران معاصر)
آقای آرش سبحانی (هنرمند، موزیسین)
آقای اسفندیار ستاری (معاون سابق وزیز آموزش و پرورش)
خانم ستاره سعیدی (مدیر موسسه هارمونی استرینگ)
خانم شاپرک شجریزاده (فعال حقوق زنان)
آقای حسن شریعتمداری (رئیس شورای مدیریت گذار)
آقای شهاب شباهنگ (سخنگوی کانون حقوقدانان ایران)
خانم دریا صفائی (نماینده پارلمان بلژیک)
آقای پرویز صیاد (هنرمند، بازیگر و نویسنده)
آقای محمدعلی طاهری
پروفسور شهلا عبقری (فعال حقوق بانوان)
آقای مصطفی عزیزی (فیلمساز)
آقای عباس علاقبندیان (فعال اقتصادی)
پروفسور کاظم علمداری (استاد بازنشسته دانشگاه دولتی کالیفرنیا)
دریادار محمد فارسی
آقای مایک فراهانی
خانم جونی فرمانفرمایان
خانم مرجان فکی
دکتر هادی قائمی (مدیر کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران)
خانم مهرانگیز کار (حقوقدان و فعال حقوق بشر)
پروفسور کاظم کردوانی (استاد بازنشسته)
آقای نیکآهنگ کوثر (خبرنگار محیط زیست)
پروفسور ارسلان کهنموئی پور (استاد دانشگاه تورنتو)
آقای غلامرضا گلسرخی
دکتر امیرحسین گنجبخش (موسسه بهداشت ملی)
دکتر منوچهر گنجی (وزیر آموزش و پرورش پیش از انقلاب)
خانم شاران لباری
دکتر علیداد مافی نظام (مدیر شورای غرب آسیا)
دکتر مجید محمدی (جامعهشناس)
پروفسور فریبرز مختاری (استاد بازنشسته)
آقای بیژن مرتضوی (هنرمند، موزیسین)
دکتر رضا مریدی (نماینده سابق پارلمان انتاریو)
خانم شهره مشکین قلم (هنرمند)
پروفسور هایده مغیثی (استاد بازنشسته دانشگاه یورک)
پروفسور حسن منصور (استاد دانشکده تحصلات تکمیلی پاریس)
پروفسور علی اکبر مهدی (استاد بازنشسته دانشگاه اوهایو وسلین)
آقای بیژن مهر (خبرگزاری جبهه ملی ایران)
خانم شکوه میرزادگی (نویسنده)
آقای علی میرفطروس (نویسنده و پژوهشگر)
آقای علیرضا نادر (بنیاد دفاع از دمکراسی)
آقای شاهین نجفی (هنرمند، موزیسین)
آقای فرهاد نصیرخانی (خلبان و سرگرد نیروی هوایی)
دکتر آذر نفیسی (نویسنده)
آقای امید نوریپور (نماینده پارلمان آلمان)
آقای علیرضا نوریزاده (روزنامهنگار)
دکتر اسماعیل نوری علا (سخنگوی جنبش سکولار دموکراسی ایران)
خانم پرتو نوری علا (نویسنده)
پروفسور علی نیری (فیزیکدان، موسسه مطالعات فیزیک کوانتوم)
آقای مجتبی واحدی (روزنامهنگار)
آقای ژرژ هارونیان (شورای فدراسیون یهودیان لس آنجلس)
پروفسور نادر هاشمی (استاد دانشگاه دنور)
پروفسور عطا هودشتیان (استاد دانشگاه یو ام ای اف سوئیس)
آقای دیوید یزدان (جراح مغز و اعصاب)
آقای منوچهر یزدیان