منظر منیر

ترجمه: حمید بهشتی

 شماری از مواد قانون اساسی پاکستان به قوانین ارتداد مربوط بوده و از تمامی کشورهای مسلمان جهان که قوانینی در مبارزه با ارتداد دارند، قوانین ارتداد پاکستان شدیدتر است. از جمله ماده ۲۹۵ تخریب یا توهین به امکنه و یا اشیاء مقدس را ممنوع کرده است و ماده ۲۹۵-A جریحه دار ساختن احساسات مذهبی را و ماده ۲۹۵-B توهین به قرآن را ممنوع کرده است. این کار در ابتدا منجر به حبس ابد می شد ولی به ۳ سال حبس اصلاح شده است.

هیچیک از این مواد قوانین ارتداد بیش از ماده ۲۹۵-C چالش انگیزتر و مشکلتر به لحاظ اثبات نیستند. این همان ماده ایست که آسیه به نقض آن متهم شده است. به خاطر حفظ حرمت پیامبر خدا ـ محمد ـ در این قانون مقرر گشته است که هرگاه کسی به زبان یا به قلم یا با ترسیم نقش یا تهمت یا کنایه یا القاء، به طور مستقیم یا غیر مستقیم به نام مقدس پیامبر توهین نماید به اعدام یا حبس ابد و پرداخت جریمه نقدی محکوم خواهد شد.

مورد آسیه و اتهام وی یک سال و نیم پیش با دعوائی بر سر یک لیوان آب در یکی از روستاهای پر گرد و خاک واقع در قلب پاکستان آغاز شد. گروهی از زنان در مزرعه ای زیر خورشید سوزان مشغول به کار بودند که یکی از آن ها، آسیه بی بی، لیوانش را در ظرف آب همگانی فرو برد تا آبی برداشته بنوشد و بلافاصله سایرین او را عقب کشیدند، زیرا آنها مدعی بودند که حال دیگر ظرف آب نجس شده است، چونکه یک غیر مسلمان به آن دست زده است. به گفته شهود، آسیه به جای این که به آرامی سرش را پائین انداخته و این توهین را تحمل نماید، به سختی از ایمانش دفاع کرده و بر درستی نظر خویش مبنی بر این که هیچ کار غلطی انجام نداده، پافشاری کرد.

بنا بر اظهارات سازمان دیده بان حقوق بشر که مورد فوق را دنبال می کند در پاکستان برای تصفیه حساب های شخصی و تحت فشار قرار دادن اقلیت های مذهبی به فراوانی قوانین ارتداد به کار گرفته می شوند.

فرزندان آسیه بی بی خواستار عفو مادرشان هستند

این خبر به سرعت در روستای آسیه، اتبانی ولی، در بخش شیخوپورا واقع در ایالت پنجاب منتشر شد که زنی به پیامبر توهین کرده است. 

ملای روستا از بلندگوی مسجد از طریق مردم می خواهد که علیه آسیه بی بی دست به کار شوند. به گفته خانواده او و کسانی که از ماجرا آگاه اند بر اساس روند غم انگیز معمول دفاع وی از ایمانش تبدیل به اتهام ارتداد شد. به محض این که مردم جلوی خانه او جمع می شوند تا او را به مجازات برسانند، پلیس دست به کار می شود و او را دستگیر می کند، اما به جای محافظت از  او، با استفاده از قوانین ارتداد  او را متهم به توهین به  پیامبر اسلام می کنند.

آسیه پس از ۱۸ ماه زندان، هشتم نوامبر از جانب دادگاه بخش به اعدام محکوم شد. در طول سال های گذشته بسیاری را پیش از او متهم کرده بودند، اما غالبا مجازات آنها به پرداخت جریمه ای ناچیز محدود می شد و به اعدام نمی رسید. علیه آسیه هیچ دلیل مشخصی ارائه نشده است، بلکه دادگاه بخش به اظهارات سه زن شاهد اتکاء کرده که هر سه نیز دشمن او بودند.

متاسفانه اینگونه تهمت ها برای حدود دو میلیون مسیحیان پاکستان که نزدیک به دو درصد جمعیت آنجا را تشکیل می دهد، امری عادی است. در پاکستان مسیحیان غالبا مورد تبعیض و تحت تعقیب قرار گرفته و اکثراً به آنها نازلترین مشاغل مانند رفتگری، خدمتکاری یا جمع آوری زباله محول می گردد. در این کشور عملا واژه ی “چورا” معادلی است برای مسیحیان به معنی ناپاک بودن شخص  که با دالیت ها و غیرقابل تماس ها در هند شباهت دارد، اما غیرقابل تماس ها یا دالیت ها در هند بر خلاف پاکستان مشمول قوانین مشکوک ارتداد نمی باشند و در معرض خطر اعدام نمی باشند.

سلمان تاثیر فرماندار پنجاب با آسیه بی بی ملاقات کرد و چهارشنبه گذشته به دست محافظ خود ترور شد

همانگونه که در مقالات پیشین خویش گفته ام، اسلامگرائی پاکستان در زمان ژنرال ضیاء الحق آغاز شدکه در سال ۱۹۷۷ از طریق کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت و نخست وزیر منتخب مردم ذوالفقار علی بوتو را که در روندی دموکراتیک به قدرت رسیده بود به دار زد. پیش از این در سال ۱۹۷۳ در قانون اساسی پاکستان اعلان شده بود که دین رسمی کشور اسلام است و این موجب شد که به طور سیستماتیک اقلیت های مذهبی از سیاست و دولت کنار گذاشته شوند.

پیش از ژنرال ضیاء تنها دو مورد ارتداد وجود داشت ولی از زمانی که در سال ۱۹۸۶ در قوانین ارتداد مجازات اعدام وارد شد، تعداد ۹۶۲ تن قربانی این قوانین شدند، از جمله ۳۴۰ تن احمدیه ای، ۱۱۹ مسیحی و ۱۴ هندو.

در یک بررسی دقیق آشکار شد که قوانین ارتداد برای تصفیه حساب های شخصی و یا برای تحت فشار قرار دادن اقلیت های مذهبی توسط افراطیون اسلامی به فراوانی مورد استفاده قرار می گیرند و متاسفانه اینکار به کمک دولت و به کمک قانون انجام می شود.

آغاز سیاست اسلامگرائی ژنرال ضیاء با حمایت از مجاهدین افغان در جنگ آنها علیه روسها و با بنای هزاران مکتب و مدرسه اسلامی در سراسر پاکستان و افغانستان همراه بود. حاصل آن نیز جوانانی بودند که مدتی بعد نیروهای طالبان را تشکیل دادند. بسیاری از قوانین ارتداد تحت حاکمیت وی مصداق کامل یافتند، اگرچه برخی از صد سال پیش، از زمانی که هنوز انگلیس ها قانون مجازات را در هند اعمال نکرده بودند، وجود دارند، البته مقصود اصلی انگلیسی ها از این کار ایجاد صلح و آرامش میان طرفداران مذاهب مختلف در شبه جزیره هند بوده است که طراحی آن نیز به بدی صورت گرفته بود. از جمله این قوانین ماده ۲۹۵-A  می باشد که جریحه دار نمودن احساسات مذهبی را ممنوع کرده است. مثلا در مورد مسلمانی که به هندوها توهین کرده باشد یا علیه هندوئی که سیک ها و مسیحیان را مسخره کرده باشد مورد استفاده قرار می گرفت، اما در زمان ضیاء قوانین ارتداد دامنه بیشتری یافت و علیه اقلیت های مسلمان مانند احمدیه، اسماعیلیه و شیعه یا علیه مسیحیان و هندوها به کار گرفته شد.

به تازگی یکی از رهبران مذهبی اعلان کرد که ۶ هزار دلار به شخصی خواهد داد که آسیه بی بی را که هنوز در انتظار حکم دادگاه خود بود، به قتل رساند. برآشفتگی و محکوم کردن جهانی نتیجه این کار بود، زیرا مردم زیادی از وضعیت رقت بار حقوق اقلیت های مذهبی ناراحت هستند. پاپ از آصف علی سرداری برای آسیه بی بی تقاضای بخشش نمود، اما دادگاه عالی لاهه در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰ حکمی را برای جلوگیری سرداری از به کار گرفتن حق خود در جهت عفو آسیه بی بی صادر نمود. به کشوری که پر از خشونت و هرج و مرج است و در سراسر گیتی تبدیل به مصداق ترور گشته مورد آسیه بی بی لکه ناپاکی دیگری افزوده است. طالبان و گروه های افراطی که در پاکستان حضور دارند را می توان به مثابه اقلیت هایی ارزیابی نمود. آنها نه می توانند و نه باید به عنوان ملت پاکستان تلقی گردند، زیرا اکثریت مردم این کشور با آنها و تلقی آنها از اسلام مخالف اند، اما قوانین ارتداد که از مدت ها پیش حاکمیت داشته و در قانون اساسی پاکستان وجود دارند به هیچ نحوی قابل توجیه نیست.  قوانین مزبور می باید لغو شود و قانون اساسی هر چه زودتر اصلاح گردد تا آسیه بی بی و اقلیت های مذهبی مشمول این قوانین که حاصل توهمات انسانهاست، نگردند.

همچنین از جانب سازمان ملل متحد، ایالات متحده آمریکا، اروپا و غیره می باید بر پاکستان فشار بین المللی وارد شود تا قانون اساسی خود را اصلاح و این مادر پنج فرزند را مورد عفو قرار دهد. طنزآمیز است که مردم این کشور از یک سو با القاعده و اسامه بن لادن احساس همبستگی دارند و از سوی دیگر از این که به هنگام صدمه و خسارت دیدن از بزرگترین سیل تاریخ این کشور از غرب کمک کافی به آنها نمی رسد شاکی هستند. آیا آدمی می تواند مردم آمریکا، اروپا یا سایر کشورهای مسیحی را مورد مذمت قرار دهد که در کمک رساندن به کشوری مردد باشند که نه تنها نقش تردیدآمیزی در مورد پناهگاه تروریست ها ایفا می کند، بلکه با مسیحیان و سایر اقلیت های مذهبی چنانکه مورد آسیه بی بی نشان می دهد، اینچنین رفتار می کند؟

معنای لغوی نام پاکستان “سرزمین پاکان” است. به من به هنگام کودکی گفته شده که معنای پرچم پاکستان از این قرار است:”رنگ سبز، رنگ سنتی اسلام است. هلال ماه و ستاره نیز سمبل هائی اسلامی هستند. نوارهای سفید نماینده اقلیت های غیرمسلمان و مذهبی در پاکستان بوده و موقعیت آنها را در پاکستان می رسانند”، اما تا زمانی که این ملت اینگونه قوانین به غایت غیرعادلانه و یکطرفانه مربوط به ارتداد را مقدس دانسته و به آنها ارج می نهد، به نظر من اقلیت های مذهبی در این کشور پاکان، محلی از اِعراب ندارند.