آدم نمی داند از دست بذل و بخشش های آقای احمدی نژاد چه خاکی به سرش بریزد؟
هنوز پول نفتی را که هنگام انتخابات اول سرسفره مان آورده اند نشمرده ایم، که می خواهند به مناسبت انتخابات مجلس، نفری هزار متر زمین سر سفره مان بیاورند.
نظرشان بلند است و دست شان به چیز کم نمی رود و وعده هائی که می دهند، در اندیشه آدم های معمولی مثل من نمی گنجد.
من از زندگی بقیه مردم خبر ندارم ولی یقین دارم و حاضرم قسم بخورم، که این هزار متر زمین در اتاق سه در چهار ما جا نمی شود!
متاسفانه ایشان در شرایطی به فکر بخشش هزار متر زمین به هر خانوار و ایجاد فضای سبز افتاده اند که عده ای سودجو، جنگل ها را ریشه کن می کنند تا برج بسازند، و در حالی می خواهند دست به چنین اقدام انقلابی بزنند که بر اثر کمبود بارندگی، رودخانه های زاینده رود در اصفهان و کارون در اهواز خشک شده است، تالاب هامون از بین رفته، دریاچه ارومیه رو به خشک شدن است، و بی آبی در ایران بیداد می کند.
ایشان هفته گذشته اعلام کردند طرح واگذاری هزار متر زمین مجانی به هر خانوار در دست بررسی است و مردم می توانند علاوه بر ساختن یک خانه یا ویلا در زمین واگذارشده، مقدار قابل توجهی نیز فضای سبز ایجاد کنند.
ایشان در پاسخ خبرنگار ما که پرسیدند قربان مگر بدون آب هم می شود فضای سبز ایجاد کرد؟ فرمودند چرا نمی شود؟
مردم ویلا را که ساختند، می توانند فضای باقی مانده را رنگ سبز بزنند یا روی زمین باقی مانده تابلو بزنند فضای سبز و قال قضیه را بکنند. کی به کیه؟!
اگر وعده های ایشان را که بدشان نمی آید مجلس آینده را در اختیار داشته باشند نشنیده اید، سخنرانی شان را در لینک زیر بخوانید.
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2011/07/124346.php
کار برای همه حتی بچه ها!
ملت بدبینی شده ایم و خجالت هم نمی کشیم! از روزی که عکس این دختربچه که همراه پدرش به ناچار کار می کند در اینترنت منتشر شده، انواع و اقسام انتقادها از دولت شده است بدون اینکه یکنفر بیاید و بگوید آفرین به این مملکت که در آن برای همه کار هست، حتی بچه ها!
بی انصاف ها کجای دنیا اینهمه امکانات برای مردم هست؟ به خدا در همین سوئیس که اینهمه تعریفش را می کنند، روزها هزاران بیکار درکافه های کنار خیابان نشسته اند، کیک و قهوه می خورند و از ناچاری می گویند و می خندند. قبول ندارید بروید ببینید.
آنوقت دولت ما که همه را سرکارگذاشته حتی بچه ها را، یک چیزی هم بدهکار است!
http://de.mg40.mail.yahoo.com/neo/launch?.rand=4u43b1cc3tsan
تفکیک جنسیتی، موجب تفاهم زن و مرد می شود!
در حالی که آقای احمدی نژاد که مثلا رئیس جمهور مملکت است، با طرح سطحی “تفکیک جنسیتی” در دانشگاه ها مخالفت کرده است، آقای کامران دانشجو وزیر علوم فرموده اند ما از طرح اسلامی تر شدن دانشگاه ها عقب نخواهیم نشست، زیرا با آقای بالاسرمان معامله کرده ایم که بهترین تاجر است.
دور زدن افراد و معامله کردن با مقامات بالاتر، کاری است که در جهان سابقه فراوان دارد، اما حرف آقای دانشجو این شبهه را ایجاد می کند که رهبر ایران تاجر است و اهل معامله، چون در این شکی نیست که آقای بالاسر مردم ایران، آقای خامنه ایست.
اگر هم بخواهیم اینطور تصور کنیم که منظور آقای دانشجو از آقای بالاسر، خداست، بازهم مشکل برطرف نمی شود. چون همین تازگی ها بود که آقای جنتی فرمودند هرکس حرف آقای خامنه ای را رد کند، حرف خدا را رد کرده است.
با این استدلال، نقش آقای خامنه ای و خدا، چون شیر و شکر به هم آمیخته است و حرف آقای دانشجو باز هم یک جورهائی به آقای خامنه ای برخواهد خورد.
اگر این بحث را کنار بگذاریم، طرح تفکیک جنسیتی و زنانه مردان کردن بانک ها، دانشگاه ها و بیمارستان ها و اداره جات و به طورکلی کشور، طرحی است بسیار نو و هیجان آور .
وقتی پسرها و دخترهائی که در یک جامعه تک جنسیتی زندگی کرده باشند با اصرار خانواده و برای دریافت آن یک میلیون تومانی که به هر نوزاد می دهند، راضی به ازدواج شوند، قدم به یک زندگی پر از تفاهم خواهند گذشت.
عروس و داماد، شب زفاف با دیدن یک جنس مخالف و ناشناخته، و روبرو شدن با تفاوت های جسمی او، آنقدر ذوق زده می شوند که تصور می کنند با موجودی ازکره ای دیگر روبرو شده اند.
بدیهی است این ذوق زدگی موجب می شود با این موجود ناشناخته، خواه ناخواه یک عمر با تفاهم کامل زندگی کند.
دلیل پیدا شدن این تفاهم ناگهانی و همیشگی هم خیلی واضح است. طرف می ترسد اگر حرفی بزند که مورد پسند همسرش قرار نگیرد، او را درسته و پوست نکنده بخورد!
نکته
ـ سوریه آمریکا را متهم به دخالت در اوضاع کشورش کرد.
ـ بشار اسد در حالی که بغض گلویش را گرفته بود به خبرنگاران گفت: می بینید چه دنیائی شده؟ آدم حتی نمی تواند مردم کشور خودش را قتل عام کند!
* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.