تصویر کلیشه‌ای را که بسیاری مردم دنیا راجع به کانادا دارند، ما کانادایی‌های مقیم مرکز راجع به استان آلبرتا داریم: استان ثروتمندی که با پول کلان …


شهروند ۱۲۵۳  پنجشنبه ۲۹ اکتبر ۲۰۰۹


 

کارگر مستأصل، کارمندان دولت را گروگان گرفت


 

تصویر کلیشه‌ای را که بسیاری مردم دنیا راجع به کانادا دارند، ما کانادایی‌های مقیم مرکز راجع به استان آلبرتا داریم: استان ثروتمندی که با پول کلان نفت بهشتی برای ساکنانش ساخته، جایی که همه‌ به حزب محافظه‌کار رای می‌دهند و همه چیز در صلح و صفا و امن و امان است. واقعه‌ی هفته‌ی پیش ثابت می‌کند که نباید به این تصاویر کلیشه‌ای اعتماد کرد.


 

هفته‌ی گذشته، ادمونتون، پایتخت استان آلبرتا، شاهد گروگانگیری بزرگی بود که پس از ده ساعت تخاصم پلیس با گروگانگیر بدون آسیب رسیدن به کسی به پایان رسید. به گفته‌ی پلیس واقعه در روز چهارشنبه حدود ۸:۳۰ صبح در ساختمان دبلیو.سی.بی (اداره‌ی تامین خسارات کارگران) صورت گرفت. گروگانگیر، پاتریک کلایتونِ ۳۸ ساله، نجاری بود که سر کار خود مصدوم شده بود و همین هفته‌ی گذشته حقوق مصدومیت و عدم اشتغالی که از اداره‌ی خسارات دریافت می‌کرد قطع شده بود. 

پاتریک کلایتون با دفتر سی بی سی در ادمونتون تماس گرفت و از برخورد اداره‌ی تامین خسارات با خودش گلایه کرد و از این گفت که سر کار مصدوم شده و حقوقش را نامنصفانه قطع کرده‌اند. به گزارش سی بی سی، کلایتون در این تماس تلفنی گفته است: "من فرم‌های مالیاتی دارم که نشان می‌دهد با سالی ۵۰۰۰ دلار زندگی کرده‌ام. دو سال حقوقم را قطع کرده‌اند. رفتم اداره‌ی خدمات اجتماعی. می‌خواستم با آن‌ها به فکر پیشرفت شغلی باشم چون اداره‌ی تامین خسارات پولم را نمی‌داد".

در چنین شرایطی بود که کلایتون با تفنگ خود وارد اداره‌ی تامین خسارات در مرکز شهر ادمونتون شد و هشت نفر از کارکنان را ۱۰ ساعت گروگان گرفت. پلیس موفق شد از طریق مذاکره‌ی مکرر، او را راضی به رها کردن تدریجی تمام گروگان‌ها کند تا در نهایت حول و حوش ساعت ۶:۳۰ بعدازظهر کلایتون دستگیر شود و گروگان‌ها همه بدون آسیب رسیدن به کسی رها شوند.


 

ریشه‌ی استیصال


 

حرکت مستأصلانه‌ی کلایتون، که در دادگاه نتوانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد، به جای ایجاد حس نفرت (که طبق تصاویر مرسوم در رسانه‌ها آدم از اهالی استانی مثل آلبرتا انتظار دارد) به حس همبستگی عمیقی توسط کارگران دیگر انجامیده است. آن‌ها استیصالِ کلایتون که او را به گروگان‌گیری کشیده خوب می‌فهمند و می‌دانند که دبلیو.سی.بی چه بی‌توجهی‌هایی به حقوق کارگران می‌کند. گزارش‌های تمام آژانس‌های خبری و روزنامه‌ها مملو از مصاحبه با کارگرانی است که می‌گویند دقیقاً درد کلایتون را می‌فهمند و تعجبی از کاری که او کرده ندارند.


 

گیل کامینگ، مدافع کارگران مصدوم که خود قبلا ۲۷ سال است برای دبلیو.سی.بی کار کرده است، در مصاحبه با سی بی سی گفته است که به هیچ وجه از این واقعه متعجب نیست. او گفته است: "خیلی‌ها نگران اتفاقاتی که افتاده هستند و می‌توانند با اتفاقی که دارد می‌افتد همدردی کنند".

کارگر دیگری که متولد ایران است و خود مشکلاتی با اداره‌ی مذکور داشته است در مصاحبه با شهروند می‌گوید: "اعصاب خیلی از مردم خرد شده است و اصلا نمی‌توانند با موش و گربه بازی‌های دولت برای پول ندادن بهشان کنار بیایند. فکر کنید کسی سر کار مصدوم می‌شود و فقط پول ۱۲ هفته را می‌دهند و می‌گویند باید بعدش کار کنی. ولی همه‌ی مصدومیت‌ها که به این زودی خوب نمی‌شود و کار به این راحتی برای افراد مصدوم پیدا نمی‌شود… آدم وقتی نتواند سرش را جلوی زن و بچه‌اش بالا بگیرد، خیلی سخت است".


 

هشداری برای آینده


 

گروگانگیری پاتریک کلایتون به اصطلاح "به خوبی و خوشی تمام شد". اما این هشداری در مورد جامعه‌ای است که باید در صورت بی‌توجهی به کارگران و عدم پرداخت حقوق آن‌ها انتظار داشته باشیم. با وقوع بحران اقتصادی و پرداخت میلیاردها دلار پول به شرکت‌های بزرگی که خود باعث این بحران شده بودند، به اضافه‌ی معافیت‌های مالیاتی چند سال اخیر دولت هارپر که چند میلیارد دیگر پول به جیب این شرکت‌ها ریخته، دولت فدرال و دولت‌های استانی وارد کسری بودجه شده‌اند. هم هارپر و هم اپوزیسیون (ایگناتیف) مدام قول می‌دهند که این کسری بودجه را از بین می‌برند و مالیات کسی را هم اضافه نمی‌کنند. اما پس چه کسی قرار است ۵۶ میلیارد دلار کسری بودجه را پرداخت کند؟ فرمول، ساده است: برای رفع کسری بودجه یا باید درآمد را اضافه کرد (با بالا بردن مالیات‌ها) یا باید خرج را پایین آورد (با حمله به خدمات اجتماعی و کاهش مخارج دولت).  همانطور که در مقاله‌ی دیگری در همین شماره می‌بینید، دولت انتاریو هفته‌ی قبل تصمیمش را اعلام کرد. دالتون مک‌گینتی، نخست‌وزیر لیبرال انتاریو، و دانکن، وزیر مالی‌، می‌خواهند بحران را روی دوش کارگران و با حمله به حقوق آن‌ها حل کنند.