ای روزه برو ورنه تورا خواهم خورد!

پس از یک سال انتظار، ماه مبارک رمضان دوباره ازراه رسید، اما نه به آن سادگی که شما تصورمی کنید، با تشریفات خاص خودش.

۱۵۰ گروه ده پانزده نفری تائید کردند که هلال ماه را به چشم خود دیده اند. بسیاری ازآدم های ساده دل خیال می کنند می شود تقویم را نگاه کرد، بعد نصف شب بلند شد، به یاد گرسنگان سومالی که دسته دسته دارند ازگرسنگی می میرند، آهی کشید، بعد یک سحری مفصل و مقوی خورد و فردایش روزه گرفت!

نه جان من. این کار حساب وکتابی دارد. برای این که شما پس فردا یک لنگه پا سرپل صراط نایستید و جواب بدهید که چرا یک روز زودتر روزه گرفته اید یا روزه تان را خورده اید، ۱۵۰ گروه! فقط در ایران این طرف و آن طرف می دوند و میلیون ها تومان خرج می کنند تا هلال ماه رمضان را ببینند و به شما که لنگ هایتان را درازکرده اید و روی مبل لم داده اید خبر بدهند که روزه بگیرید یا نگیرید.

علیرضا بوژانی مهرانی، عضو ستاد استهلال دفتر رهبری، قبل ازآغاز ماه رمضان از فعالیت ۱۵۰ گروه برای رصد هلال ماه رمضان خبر داد وگفت امسال شرایط پیچیده ای وجود دارد و ماه دریک موقعیتی قرار دارد که در مرز دیده شدن و دیده نشدن قرار دارد.

این که چرا ۱۵۰ گروه سیزده چهارده نفره مثل گروهی که در عکس می بینید باید دیدن ماه را تائید کنند، دلیل دارد. یکی از افراد ممکن است مثل بنده، چشمش آب مروارید داشته باشد، بنابراین همه اشیاء، حتی هرتکه ابر درازی را هم مثل مروارید گرد ببیند و بگوید دیدم دیدم!

یکی ممکن است خیال باف و شاعرمسلک باشد و هرتکه ابر سفیدی را شبیه صورت معشوقه اش تصورکند و بگوید: به به، عجب ماهی و روزه مردم را باطل کند.

اکبر ممکن است برای از زیرکار در رفتن و زودتر به زن وب چه رسیدن الکی بگوید ماه را دیدم، بریم دیگه…  و اصغر ممکن است برای آن که افتخار این کار را نصیب خودش بکند و پاداش بیشتری بگیرد دیدن ماه را اعلام کند.ووو…

بدیهی است وقتی همه ی اعضای گروه اول و دوم و  سوم تا صدوپنجاهم که حداقل یکی دوهزارنفر می شوند، تائید کردند که هلال ماه را رویت کرده اند، جنابعالی اجازه دارید روزه بگیرید. مشروط براین که مشمول این شعر نشوید که می گوید:

درخانه ما زخوردنی چیزی نیست

ای روزه برو ورنه تورا خواهم خورد!

 

آقا دست شما درد نکنه که من رو انتخاب کردین!

شورای هماهنگی راه سبزامید، پس ازجلسات مکرر با شخصیت ها و فعالان سیاسی، طی بیانیه ای شرایط خود را برای شرکت در انتخابات مجلس اعلام کرد.  این شورا که یک تشکل سیاسی نزدیک به میرحسین موسوی و مهدی کروبی است، شرایط خود را بi طورخلاصه چنین اعلام کرده است:

آزادی و اعاده حیثیت از شهروندان بازداشت شده بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸.

منع نهادهای نظامی و امنیتی از دخالت در انتخابات.

پایان حبس خانگی رهبران جنبش سبز.

رفع موانع فعالیت قانونی احزاب و تشکل ها.

توقف سانسور و محترم شمردن آزادی بیان.

لغو نظارت استصوابی.

فعالیت همه شهروندان با همه گرایش ها در انتخابات بدون احساس زور و تحمیل.

تامین امنیت جانی، مالی و حیثیتی همه احزاب و نامزدها.

 

می گویند شیری در جنگل راه می رفت و با اطمینان از پاسخی که خواهد شنید، از یک  یک حیوانات می پرسید: ببینم فلانی، سلطان جنگل کیه؟ و طرف از ترس، جواب می داد: جنابعالی قربان.

وقتی نوبت به فیل رسید، به جای جواب دادن به پرسش شیر، خرطومش را پیچید دورکمرآقا شیره،  بلندش کرد و محکم  کوبیدش به زمین.

شیر نالان از جا بلند شد، خودش را کمی جمع وجورکرد وگفت . چرا عصبانی میشی بابا؟ خب بگو نمی دونم!

حالا هم به مسئولین شورای راه سبز امید باید گفت داداش، جواب آقای خامنه ای را که می دانید؟ یک کلام بگین انتخابات در زبان فارسی بی معنی است. ما در انتخاباتی که می دانیم جلوجلو نتیجه اش معلوم است شرکت نمی کنیم. دیگرجلسه گذاشتن با فعالان سیاسی و شخصیت های داخلی و خارجی  و پول خرج کردن و بیانیه صادرکردن به چه درد می خوره؟! 

 

ژاپنی ها ازرو نمی روند!

سالها بود مردم دنیا حیرت می کردند که چرا این همه بلا سر مردم ژاپن می آید؟ آتشفشان، زلزله ، سونامی ووو…تا بالاخره جناب صدیقی، امام جمعه تهران راز این بلایا را فاش کردند و گفتند بی حجابی باعث زلزله می شود که خب، درست هم گفتند. چرا درتهران آتشفشان نمی شود؟!

حالا فورا ایراد نگیرید که چرا در فلان کشور که بی حجابی بیداد می کند زلزله نمی آید؟ صبرکنید، آنجا هم می آید. شاید اسم کشور مورد نظر شما درلیست انتظارباشد!

آنچه موجب حیرت می شود این است که چرا ژاپنی ها با وجود این همه بلائی که سرشان آمده ، از رو نمی روند؟  کارهائی می کنند که به عقل ما که به قول آقای احمدی نژاد، یکی از ابرقدرت های جهان هستیم هم نمی رسد!

مثلا ده سالی می شود که یک زمین فوتبال متحرک و گردان ساخته اند که دورخودش می چرخد. این زمین فوتبال، جزئی از یک استادیوم سرپوشیده است که شامل دو زمین بزرگ و وسیع است. یک زمین بیس بال، و یک زمین فوتبال.

وقتی بازیکنان مشغول بازی بیس بال درسالن سرپوشیده هستند، زمین فوتبال درفضای آزاد آفتاب می خورد تاچمن هایش رشد کنند و شاداب بمانند. هروقت هم قرارشد فوتبالیست ها به میدان بروند، زمین فوتبال، روی یک ریل دایره مانند، می چرخد، به داخل سالن سرپوشیده می رود ، و سالن بیس بال ازفضای سرپوشیده به فضای باز منتقل می شود تا آفتاب بخورد  و خستگی در کند!

بدیهی است که چنین اختراعی، به درد مملکت ما نمی خورد وگرنه صد باره ساخته بودیم بهتر از آنش را هم ساخته بودیم. می دانید چرا به دردمان نمی خورد؟ چون قبله درآن ثابت نیست.

تصور کنید که بازی کنان مشغول خواندن نماز درکنار زمین باشند که مسئولان تصمیم به تغییر زمین بگیرند. قبله جا بجا می شود و نماز بازی کنان باطل.

اگر هنگام چرخیدن استادیوم یک مرتبه برق هم برود که دیگر واویلاست، نصف زمین فوتبال داخل سالن می ماند و نصفش بیرون، و به این ترتیب نه زمین بیس بالش قابل استفاده خواهد بود ونه زمین فوتبالش!

 

عیب او جمله بگفتی، هنرش نیز بگوی

کلافه شدم بسکه توی این سایت های خبری خواندم که در ایران ۱۴ میلیون آدم زیرخط فقرمطلق زندگی می کنند، فحشا اینجوری است و اعتیاد اونجوری.  فلانقدرکودک خیابانی داریم  وکارگران بیکارند و معلمان آه ندارند با ناله سودا کنند وووو…

بی انصاف ها چرا نمی نویسید که ایرانی ها هنگام عروسی دو ساعت هلی کوپترکرایه می کنند به مبلغ ۵ میلیون تومان وکشتی کرایه می کنند به عبارت ۱۵ میلیون تومان؟

والا به خدا پادشاه موناکو هم که به تازگی ازدواج کرد، وسعش نمی رسید از این کارها بکند. یک کمی خوش بین باشید، یک کمی مثبت فکرکنید و جان هرکس را که دوست دارید، حرف های آقای احمدی نژاد را باورکنید که می گوید ما در ایران گرسنه نداریم.

اصلا یک چیز دیگه، دو تا لینک ویدئو و عکس برایتان می گذارم هریکی ازیکی بهتر. هر دو را نگاه کنید، قضاوت کنید وکیف کنید!

 

http://www.youtube.com/watch?v=8yjm4eGUOj8&feature=player_embedded#at=40

 

 http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=36127