تکان در آب های راکد
به نظر می رسد خیزش مردم سوریه پس از پنج ماه خونریزی مستمر رژیم خودکامه اسد و پایداری دلاورانه توده های مردم در شهر و روستا توانسته است آب های راکد پیرامون را به تکان درآورد. افزون بر شهرها، روستاها را هم اضافه می کنم، زیرا بسیاری از روستاها و شهرک های سوریه به جنبش آزادی خواهی پیوسته اند. و در جهان، این نخستین بار است که روستاییان و دهقانان به شکلی مسالمت آمیز در یک انقلاب توده ای شرکت می کنند زیرا تا به حال جنبش های دهقانی همواره مسلحانه بوده است.
در سوریه، از ۱۵ مارس گذشته تاکنون، حدود سه هزار تن کشته، سه هزار نفر مفقود و بیست هزار تن زخمی شده اند. این آمار را برهان غلیون، استاد جامعه شناسی سیاسی و مدیر کانون پژوهش های شرق معاصر در دانشگاه سوربن فرانسه ارایه داده است. وی معتقد است که مفقودان را هم باید جزو کشتگان به شمار آورد.
برخی از ناظران، سخنان کوتاه روز یکشنبه گذشته ملک عبدالله پادشاه مملکت عربی سعودی درباره حوادث سوریه را مهم ارزیابی کرده اند. اگر پیش از این، ترکیه و کشورهای غربی و ایالات متحد آمریکا در برابر کشتارهای ارتش و نیروهای امنیتی سوریه واکنش نشان می دادند، اکنون سعودی و کویت و بحرین با فراخواندن سفیران خود از سوریه به این کشتارها اعتراض کرده اند. روشنفکران لبنان، اتحادیه عرب و پارلمان عراق نیز به انتقاد از رفتار رژیم سوریه پرداخته اند. گویی سخنان ملک عبدالله راه را برای بیان اعتراض هایشان باز کرده است.
در واقع ورود تانک ها و زره پوش ها به شهرهای حماه و دیرالزور در روزهای پایانی ماه ژوئیه و بمباران مناطق مسکونی و قتل صدها تن در این شهرها، کاسه صبر رهبران کشورهای شورای همکاری خلیج را لبریز کرد. رییس جمهور روسیه، یعنی متحد سنتی سوریه نیز به بشار اسد در این زمینه هشدار داده وگفته است که اگر او دست به اصلاحات اساسی نزند، سرنوشت اندوهباری خواهد داشت. این به معنای افزایش فشارهای بین المللی به رژیمی است که اساسا نمی تواند در برابر فشارهای عربی، منطقه ای و بین المللی بی تفاوت باشد، هر چند که همزاد مستبدش یعنی رژیم ایران سیل کمک های اقتصادی، پولی، تسلیحاتی و امنیتی را به سویش سرازیر کند.
ملک عبدالله ـ که نگرانی اش را درباره بهار عربی پنهان نمی کند ـ در نامه خود به بشار اسد هشدار داده است که دو راه فقط پیش رو دارد:” کاربرد حکمت یا هرج و مرج” و راه سومی در میان نیست. انگیزه های پادشاه سعودی از این موضعگیری را می توان چنین نام برد:
۱- اظهار سرکردگی سعودی بر جهان عرب، در زمانی که کشورهای مدعی این رهبری نظیر مصر و لیبی و سوریه خود گرفتار آشوب و انقلاب اند.
۲- حساسیت در برابر کشتار همکیشان سنی مذهب در سوریه که اکثریت اعتراض کنندگان را تشکیل می دهند.
۳- همگامی با دولت سنی مذهب ترکیه ۳ـ مخالفت با حکومت احمدی نژاد و رژیم بنیادگرای شیعی تهران.
۴- تحرک برای ارایه راه حل های عربی جهت جلوگیری از بین المللی شدن بحران در سوریه.
در واقع پادشاه سعودی برقراری یک رژیم دموکراتیک در سوریه را بر رژیم مستبد اقلیت علوی متحد با ایران و حزب الله لبنان، ترجیح می دهد و با وجود تناقض این رژیم دموکراتیک با رژیم اتوکراتیک سعودی، حاضر است عواقب امر را بپذیرد.
و البته باید گفت که رژیم اسد، راه حل نظامی را تنها راه نجات رژیم خود می داند و به آینده این راه حل امیدوار است. لذا انتقاد از این رژیم هنگامی به نتیجه می رسد که از مرحله حرف خارج شود و به مرحله عمل برسد.
ژنرال دیمتری روقوزین رییس هیات نمایندگی روسیه در پیمان ناتو روز جمعه ۱۱/۸/۵ در مصاحبه با خبرگزاری روسی “ریا نووستی” از نقشه ای پرده برداشت که به موجب آن “ناتو” در تدارک یورش نظامی علیه سوریه به قصد سرنگونی رژیم اسد و برقراری سرپلی برای حمله به ایران در آینده است.
برخی براین باورند که بین المللی شدن، معنای دوم دخالت نظامی غرب در سوریه است. گویی نوعی هماهنگی پشت پرده میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج و کشورهای عضو ناتو جهت تدارک این دخالت انجام گرفته است. و البته کلید این دخالت هنگامی زده می شود که رژیم اسد همچنان از اجرای اصلاحات اساسی خودداری ورزد و روند کشتارها را ادامه دهد.
جدل روشنفکران: خیزش یا انقلاب؟
برخی از روشنفکران سوریه نظیر شاعر و اندیشمند جهانی علی احمد سعید (آدونیس) به رغم درخواست استعفای بشار اسد، نسبت به آینده جنبش مردم سوریه خوشبین نیستند. هراس آنان از سربرآوردن نیروهای سلفی اسلامی در مناطق سنی نشین سوریه است. آدونیس از اطلاق نام انقلاب به جنبش کنونی مردم سوریه خودداری می ورزد و به خیزش یا قیام بسنده می کند.
وی می گوید که انقلاب باید به جدایی دین از دولت و برابری حقوق اقلیت ها با اکثریت بیانجامد، به گونه ای که در آینده انتخاب یک کرد یا یک آشوری به عنوان رییس جمهور در سوریه ممنوع نباشد. وی با راه حل های میانه و اصلاح دینی موافقت ندارد و فقط از نیروهای سکولار حمایت می کند. ظاهرا این مواضع آدونیس بازتاب تجربه وی با انقلاب اسلامی ایران است. وقتی که در سال ۱۹۷۹ شعر بلندی در ستایش از آیت الله خمینی سرود اما چند سالی نگذشت که عملکرد غیر دموکراتیک جمهوری اسلامی نظرش را تغییر داد و با اظهار پشیمانی، شعر خود را پس گرفت.
اما دیگر روشنفکران سوری نگاه دیگری دارند. شخصیت هایی چون دکتر برهان غلیون جامعه شناس برجسته، عارف دلیله اقتصاددان معروف و میشل کیلو و فایز سارا از این گونه اند. به ویژه آن که این سه تن، تلخی سال ها زندان در دوران پدر و پسر را تجربه کرده اند و اکنون خود وارد گود مبارزه شده و در کنفرانس ها و فعالیت های مختلف اپوزیسیون در داخل و خارج از کشور شرکت می کنند. اینان با خوشبینی بیشتری به جنبش مردم سوریه می نگرند و برقراری دموکراسی و پلورالیسم در سوریه را ممکن می دانند. گرچه برخی از اینان معتقدند که دموکراسی حتا پس از سرنگونی نظام اسد یکشبه پدید نمی آید و نیاز به یک دوره انتقالی دارد.
از دیدگاه اینان نیروهایی همچون اخوان المسلمین سوریه، یک حزب لیبرال اسلامی و شبیه حزب عدالت و توسعه ترکیه است و نمی توان نقش آن را در آینده سوریه نادیده گرفت. این روشنفکران سکولار معتقدند که بر خلاف نکوهش آدونیس درباره کاربرد مساجد در سازماندهی تظاهرات و اعتراضات، طی چهل سال گذشته حاکمیت اختناق آمیز خاندان اسد و سرکوب خونین احزاب و سازمان های سیاسی و مدنی، جایی جز مسجد برای تجمع مردم نگذاشته است. اینان منکر وجود یک موج سلفی اسلامی رادیکال در سوریه نیستند، اما نیروی آن را نیرومند نمی دانند. نیروهای چپ نظیر حزب دموکراتیک خلق ـ حزب کمونیست مارکسیست سابق ـ انعطاف بیشتری در برابر نیروهای اسلامی نشان می دهند و در معرض سرکوب بیشتری قرار دارند. ریاض ترک رهبر هشتاد ساله این حزب، که ۱۷ سال در دوره حافظ اسد در زندان انفرادی بوده چند ماهی است مخفی شده و مبارزه زیرزمینی را پیش می برد.
برخلاف دیگر انقلاب های عربی نظیر لیبی و یمن، نظام حاکم سوریه هنوز یک پارچه مانده است و هیچ شکافی در آن دیده نمی شود. یعنی هیچ وزیر و سفیر و وکیلی استعفا نداده یا به خارج پناه نبرده است. نیز ارتش سوریه همچنان گوش به فرمان بشار اسد است و جز حالت های پراکنده، شاهد هیچ نوع شکاف اساسی یا بی طرفی در این ارتش نیستیم و این برخلاف ارتش های مصر و تونس است که در اولی ارتش در کنار مردم ایستاد و در دومی به روی مردم آتش نگشود، اما به نظر می رسد با افزایش انزوای سیاسی رژیم اسد این فرآیند در سوریه نیز آغاز شود، لذا بر خلاف القائات رژیم ایران به این رژیم، احتمال بازگشت به قبل از ۱۵ مارس (آغاز تظاهرات مردمی) به هیچ وجه وجود ندارد و امکان تحول و دیگرگونی در وضع سیاسی سوریه بسیار محتمل است.
آقای بنی طرف
خلیجی را که در گزارشتان ذکر کرده اید، به نام خلیج فارس ثبت جهانی شده. نام های جهانی نمیتوانند به سلیقه و یا خوشایند افراد تغییر کنید. ضمناً نام اماکن بین المللی، حتماً نباید متکی به نام تمام کشورهای نزدیک و یا ساحلی آن اماکن باشد. توضیح لیشتری نمیدهم، چون میدانم که شما به این حقیقت واقفید