نمایش «اینجا بدون من» ساخته بهرام توکلی در بخش مسابقه جشنواره
در بخش مسابقه امسال جشنواره جهانی فیلم مونترال که از ۱۸ تا ۲۸ آگوست برگزار می شود، بیست فیلم بلند و یازده فیلم کوتاه به نمایش گذاشته می شود. فیلم «اینجا بدون من» به کارگردانی «بهرام توکلی» تنها فیلم ایرانی است که در این بخش جشنواره با نوزده فیلم دیگر رقابت دارد.
بهرام توکلی پیش از این سه فیلم دیگر کارگردانی کرده، فیلم های «عقل سرخ» (۱۳۷۹)، «پابرهنه در بهشت» (۱۳۸۴) و «پرسه در مه» (۱۳۸۸) از ساخته های قبلی این فیلمساز است.
بهرام توکلی در سال ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمده و در رشته فیلمنامه نویسی تا درجه کارشناسی ارشد در دانشگاه تربیت مدرس درس خوانده است.
در «اینجا بدون من» فاطمه معتمدآریا همراه با صابر ابر، پارسا پیروزفر و نگار جواهریان بازی دارند. این فیلم بر اساس نمایش مشهور «باغ وحش شیشه ای» اثر درخشان «تنسی ویلیامز» نمایشنامه نویس آمریکایی ساخته شده است. این فیلم با عنوان انگلیسی Here without me در جشنواره نمایش داده می شود.
The Glass Menagerie از آثار کلاسیک تئاتر آمریکا و جهان است. این نمایش نخستین بار در سال ۱۹۴۴ در شیکاگو اجرا شد و مورد استقبال بسیار تماشاگران و منتقدان تئاتر قرار گرفت. از آنزمان تاکنون این نمایش به دفعات در امریکا و در سراسر جهان بر صحنه رفته است. تا کنون دو فیلم بر اساس باغ وحش شیشه ای ساخته شده است. در سال ۱۹۵۰ در اولین روایت سینمایی این اثر به کارگردانی «ایروینگ راپر»، کرک داگلاس نقش جیم اوکانر را بازی کرد. نمونه ی دوم سینمایی «باغ وحش شیشه ای» را در سال ۱۹۸۷ پل نیومن کارگردانی کرد و جوون وودوارد، جان مالکوویچ، کارن آلن و جیمز نوتون چهار شخصیت این تراژدی زندگی مدرن آمریکایی را بازی کردند.
در ایران در سال ۱۳۵۱ این نمایش به کارگردانی «هما روستا» و با بازی محمود جوهری (تام)، ماهرو بدیعی (آماندا)، مهوش افشارپناه (لورا) و ناصر آقایی (جیم) در دانشکده هنرهای دراماتیک اجرا شد.
براساس نقدهایی که در ایران درباره آداپتاسیون سینمایی باغ وحش شیشه ای منتشر شده به نظر می رسد بهرام توکلی در به دست دادن روایتی ایرانی از این اثر زیبای ویلیامز موفق بوده است. از جمله «مهرانه رضایی فر» در مقاله ای تحت عنوان «رویا هایت را زمزمه کن» در سایت «سینمای ما» نوشته است: «بهرام توکلی در اینجا بدون من که اقتباسی از نمایشنامه باغ وحش شیشهای اثر تنسی ویلیامز است، به خوبی از پس بومی کردن شخصیتها و فضا و اصلا انطباق خط اصلی قصه با المانهای جامعه ایرانی برآمده و باعث میشود ذهن مخاطب در طول تماشای فیلم کمتر به سمت اقتباسی بودن اثر برود. به عبارت دیگر، شناخت و تسلط کارگردان به ساختار فیلمنامه که اتفاقا دانش آموخته فیلمنامه نویسی هم هست، متنی را تحویل میدهد که بازیگران به جا انتخاب شده ی فیلم هم با تکیه به همین نقطه قوت، بازیهایی گاه قابل قبول وگاه فوق العاده ارائه میدهند. برای مثال، به سختی میتوان نقش آفرینی صابر ابر را از یاد برد. او که از حضور کوتاهش در مینای شهر خاموش تا نقشهای بلندترش به همه قبولاند که کم پیش میآید جز تحسین، شایسته توصیف دیگری باشد، این بار هم تلاش بیحد و حصری دارد که در جمع کاربلدانی مثل معتمدآریا و پیروزفر خوش بدرخشد.» و در بخش دیگری از مطلبش نوشته است: «با پیگیری ساختههای توکلی تا به کنون به راحتی میتوان فاکتورهای تکرار شونده در فیلمهایش را فهرست کرد و این یعنی، هوشمندی فیلمسازی که در عین حفظ لحن خاص و کمتر تجربه شده ی آثارش، به هیچ عنوان قصد خودنمایی و بازی با ذهن ساده نگر تماشاچی ایرانی را ندارد و از ابتدا تا به آخر، فقط کمی فاصله گیری او از قضاوت اولیهاش را طلب میکند و همین میشود که چون بیننده ایرانی در عین اینکه عمیقا گرایش و نیاز به پایان خوش را در خود احساس میکند، اما برای فرار از متهم شدن به عباراتی بیتعریف مثل «سطحی نگری» هم که شده با پایان یافتن فیلمی مثل اینجا بدون من، واکنشهایی ارائه میدهد که پیش از هر چیز، غیرواقعی بودنشان اثبات میشود. به بیان دیگر، چه میشود که تماشاچی بعد از پشت سر گذاشتن فضا و لحن سرد فیلم، در آخر تحمل شادی کاراکترها را ندارد و خندهای از سر تحقیر ارائه میدهد؟ و جالب اینجاست که کارگردان هم گویی با تماشاگرش هم داستان میشود، و لبخند کوتاه و زیبای احسان (تام) را به سرعت از لبانش محو میکند و انگار با نواختن سیلی واقعیت به صورتش، اجازه ی رویاپردازی بیشتر را به او نمیدهد. مگر نه اینکه سینما رویا میسازد، رویاهایی که در عالم واقع شاید هیچگاه فرصت تحقق نیابند. پس چه عیبی دارد که یلدای (لورا) اینجا بدون من، به رضایش (جیم) برسد و لذت راه رفتن را هم بچشد، بدون هیچ ترسی از صدای عصا. و بیراه نیست که تصویر آخر را هم به حساب رویاهای احسان (تام) بگذاریم.»
بهرام توکلی در روایت سینمایی خود ساختار نمایش ویلیامز را حفظ کرده، داستان را در فضای ایران و با توجه با حال و هوا و مسائل و ساختار جامعه ایرانیزه کرده و پایان تراژیک اثر را هم به نوعی تغییر داده است.
این فیلم از ۲۲ تیرماه در ایران اکران شد. بنرها و پوسترهای تبلیغاتی فیلم پاره شدند. و اینکار در حاشیه نمایش عمومی فیلم «اینجا بدون من» جنجال فراوان بپا کرد. ظاهرا اینکار به نشانه حضور «فاطمه معتمدآریا» که مدتی است مورد غضب متولیان فرهنگی حکومت اسلامی قرار گرفته، انجام شده است. «معتمد آریا» در گفت و گویی ضمن پاسخ به پرسش هایی درباره کارش در این فیلم خاطرنشان کرد (نقل به مضمون): من سیاسی نیستم و وقت سیاسی بودن را هم ندارم ولی به عنوان هنرمند دیدگاه ها و عقاید خودم را دارم. هنرمندی که بی دیدگاه باشد، هنرمند نیست» « فاطمه معتمد آریا» که از بازیگران متشخص و پر کار سینمای ایران است به سبب استقلال رای خود و پاره ای مسائل سیاسی از مدتی پیش ممنوع الخروج هم شده است.
دیگر آثار سینمای ایران در جشنواره امسال
«یک حبه قند» رضا میر کریمی و «این فیلم نیست» جعفر پناهی خارج از مسابقه
در بخش خارج از مسابقه فیلم کوتاه «این فیلم نیست» کار جعفر پناهی و فیلم بلند «یک حبه قند» آخرین کار رضا میرکریمی نمایش داده خواهند شد. «یک حبه قند» ششمین کار بلند سینمایی رضا میرکریمی است. در این فیلم رضا کیانیان، پریوش نظریه، سعید پورصمیمی، اصغر همت، نگار جواهریان، شمس فضل اللهی، هدایت هاشمی و ریما رامین فر بازی می کنند. حمید خضوعی ابیانه فیلمبرداری فیلم را انجام داده و محمدرضا علیقلی موسیقی آنرا ساخته است. از رضا میرکریمی پیش از این «خیلی دور، خیلی نزدیک» را دیده ایم.
«آیینه های روبرو»ی نگار آذربایجانی در بخش سینمای جهان
در بخش سینمای جهان ۷۳ فیلم بلند و ۷۰ فیلم کوتاه از پنج قاره جهان نمایش داده می شوند. در این بخش «آیینه های روبرو» به کارگردانی «نگار آذربایجانی» از ایران شرکت دارد.
این فیلم برنده سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار، جایزه ویژه هیئت داوران بین المللی جشنواره، برنده جایزه بهترین فیلمنامه (نگار آذربایجانی و فرشته طائرپور)، در بخش نگاه نو (فیلم های اول کارگردان) و برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی زن (غزل شاکری) از آخرین دوره جشنواره فیلم فجر (تهران) در بخش نگاه نو شده است.
داستان این فیلم آنگونه که در صفحه ویژه آن در فیس بوک آمده اینست که «رعنا» و «آدینه» دو زن جوان از دو موقعیت کاملا متفاوت خانوادگی و اجتماعی، بر اثر حادثه ای با هم مواجه و همسفر می شوند. رعنا زنی کم تجربه و مذهبی است که به خاطر نیاز مالی، پنهانی مسافرکشی می کند و آدینه دختری سرکش و مرفه است که از خانه خود فرار کرده است. در میانه راه رعنا متوجه می شود که همسفرش دارای جنسیتی دوگانه است و قصد تغییر جنسیت دارد… واقعیتی که درک و پذیرش آن برای رعنا، غیرممکن و به منزله عبور از همه مرزهای اعتقادی و سنتی است.
و در قسمت فیلم های مستند جهان که مجموعا ۴۰ فیلم بلند، ۱۳ اثر نیم بلند و ۱۱ کار کوتاه نمایش داده خواهد شد، فیلم کوتاهی از محمد رضا فرزاد به نام Into thin Air شرکت دارد.
*علی شریفیان، روزنامه نگار آزاد از همکاران شهروند در مونترال کانادا است. یکی از حوزه های اصلی کار او تحلیل امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کاناداست.