بخش ششم
در این شماره قصد داشتم راجع به اینکه چگونه هر فرد می تواند در اتخاذ سیاست های انرژی دولت فدرال و یا استان انتاریو تأثیر بگذارد، بنویسم. در حکومت های دمکراسی رهبران سیاسی مقام خود را با آرای مردم به دست می آورند، بنابر این باید به عقاید عمومی اهمیت بدهند. روابط عمومی احزاب مختلف مقالات روزنامه ها را به دقت مطالعه می کنند و به نامه های رسیده، تلفن ها و مطالب منتشر شده در سایت های اینترنتی توجه دارند.
با فعال شدن و ابراز عقیده توسط وسایل فوق الذکر افراد می توانند سیاستمداران را از نظر رای دهندگان آگاه کنند و بنابراین در تصمیم گیری ها موثر واقع شوند.
اما در گفت وگو با دوستان و آشنایان متوجه شدم که هنوز سوءتفاهم هایی در مورد افزایش دما در میان مردم باقی است بنابراین لازم دیدم در این شماره به این سوءتفاهم بپردازم و پیچیدگی های موجود در جهت کنترل دما را بیشتر بشکافم.
یکی از این باورها این است که برخی از مردم تصور می کنند که دانشمندان در مورد علت افزایش دما توافق نظر ندارند و گروهی از ایشان علت را دوره های طبیعی زمین می دانند.
این باور واقعیت ندارد. اکثریت قریب به اتفاق متخصصان و سازمان های مربوطه عامل گرم شدن آب و هوا را مصرف بی رویه انرژی می دانند.
خواستگاه یکی دو نفری هم که در این مورد شبهه ایجاد می کنند مورد شک و تردید است.
یکی از این متخصصان Willie Soon از مرکز فضاشناسی Harvard-Smithsonian است. دکتر سون ادعا کرده بود که افزایش دما در اثر گازهای گلخانه ای نیست، بلکه به دلیل فعالیت های خورشیدی است.
او در سال ۲۰۰۳ برنامه مفصلی در خدشه دار کردن گزارشIntergovernmental Panel on Climate Change(IPCC) که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، پیاده کرده بود.
دکتر سون در مقابل سنای آمریکا شهادت داد که به هیچ شرکت تولیدکننده سوخت فسیلی ارتباط ندارد و هزینه ی مطالعات او توسط هیچ شرکت و یا موسسه ی مخالف عهدنامه ی کیوتو تأمین نشده است.
اما اخیراً موسسه ی صلح سبز (Green Peace) با ارائه ی مدارک نشان داد که دکتر سون مبلغ یک میلیون دلار از شرکت های تولیدکننده ی نفت و ذغال سنگ مانند Exxon Mobil و Southern Company دریافت کرده است. با افشای مدارک، دکتر سون ناچارا مطالب فوق را تایید کرد.
شرکت های بزرگ سهم عمده ای در ایجاد این سوءتفاهم و حذف اهمیت افزایش دما در اذهان مردم داشته و دارند.
نقش کورپوریشن ها
موسسه “صلح سبز” سالهاست که اقدامات کورپوریشن ها را در بی اهمیت جلوه دادن تغییرات آب و هوا افشا می کند. این اقدامات فقط در تأمین بودجه تحقیقات علمی برای رد اصل گرم شدن زمین و برقراری کنفرانس هایی به همین منظور خلاصه نمی شود. موسسات مختلف تبلیغاتی تاسیس و یا استخدام شده اند تا با پخش نظریات جعلی در سایت های اینترنتی، نامه نوشتن به مدیران روزنامه های علمی و غیرعلمی، درج نظریات شخصی افراد غیرمتخصص و اقدامات نظیراین ها در اذهان عمومی شبهه و شک ایجاد کنند.
موسسه “صلح سبز” با مدارک بی شماری این فعالیت ها را آشکار کرده است.
حکومت کورپوریشن ها برای کورپوریشن ها
قدرت و نفوذ کورپوریشن ها در دستگاه های دولتی و تأثیر آنها در تصمیم گیری های مقامات رسمی بسیار قابل توجه است.
سرنوشت “تیم کریستوفر” نمونه ای از نفوذ این شرکت ها را در دستگاه های دولتی نشان می دهد. تیم در حراجی که جورج بوش رئیس جمهور سابق آمریکا برای واگذاری زمین های اطراف پارک های ملی به تولیدکنندگان نفت و گاز ترتیب داده بود، شرکت کرد. او برای حفظ و حراست ۱۴ قطعه از این زمین ها در ایالت یوتا مبلغ یک میلیون و هشتصدهزار دلار پیشنهاد داد. هرچند او نتوانست در حراج برنده شود ولی دادگاه او را به دو سال زندان محکوم کرد. علت محکومیت او خسارت وارد کردن به کمپانی های نفتی بود، چون تیم با شرکت در حراج کمپانی ها را وادار کرده بود که به جای ۱۲ دلار برای هر هکتار، ۱۲۵ دلار بپردازند.
در دادگاه به تیم اجازه ندادند که علت اقدامش را توضیح دهد و او را با دستبند به زندان منتقل کردند. تیم علت اقدامش را مخالفت با حراج غیرقانونی اموال مردم و به خطر انداختن آینده محیط زیست اعلام کرد. او نتیجه ی دادگاهش را با نتیجه ی دادگاه های کمپانی تولید ذغال سنگ Massey Energy مقایسه کرد. این کمپانی در ایالت ویرجینیا تا به حال ۶۲/۹۲۳ مورد قانون شکنی کرده است و در سال ۲۰۱۰ سبب کشته شدن ۲۹ نفر بوده است.
کمپانی Massey به ندرت برای قانون شکنی هایش محکوم شده است. مادر تیم در طی سالها هر راه قانونی را از قبیل جمع کردن امضاء، مراجعه به دادگاه و طرح شکایت از شرکت و سایر اقدامات برای مجبور کردن شرکت Massey به رعایت قوانین امتحان کرده است، اما نتیجه ای نگرفته است.
تیم می گوید من احترام زیادی برای قانون قائل هستم، چون می بینم که وقتی قانون وجود نداشته باشد چنان که در مورد فعالیت های شرکت های نفتی قانونی نیست، چه فجایعی حادث می شود. تنها خسارتی که می خواستم وارد کنم خسارت به پنهانکاری دولت برای واگذاری اموال عمومی به شرکت های خصوصی بود.
امیدوارم زیاد از مطلب دور نشده باشم، اما آشنایی با نفوذ و غالب بودن فرهنگ کور شرکت های بزرگ در سرنوشت مردم برای شناختن نقش تخریبی این شرکت ها ضروری است.
متأسفانه سابقه نشان می دهد که دولت ها بیشتر حافظ منابع کورپوریشن ها هستند تا حامی حقوق و سلامت شهروندان. موسساتی که قانون را می شکنند و جان شهروندان و نسل های آینده را با آلوده کردن و تخریب محیط زیست به خطر می اندازند، مانند تولیدکنندگان نفت شنی آلبرتا که از دولت سالانه یک و نیم میلیارد دلار امتیاز می گیرند، تشویق می شوند و با مردمی که مخالفت خود را نشان می دهند، مانند تظاهرات تورنتو در زمان گردهمایی سال گذشته ی رهبران بیست کشور صنعتی به شدت برخورد می شود.
طبعا تولید نفت نمی تواند امروز متوقف شود، ولی منافع و آینده ی انسان باید مقدم بر منافع شرکت های تولیدکننده که کورکورانه به دنبال سودآوری آخر سالشان هستند، باشد. طرح های متعددی برای مصرف سالم تر انرژی وجود دارد. یکی از آنها توسط بنیاد دیوید سوزوکی پایه ریزی شده است. لازم نیست روش فعلی را ادامه دهیم .
سیاستمدارانی که یافته های علمی را تکذیب می کنند، شایسته رهبری نیستند
دولتمردان غیر مسئولی که هنوز گرم شدن آب و هوا را تکذیب می کنند و یا آن را باور دارند ولی می گویند ما نمی توانیم و یا نباید اقدامی در جهت کنترل آن بکنیم، عامل تخریب بیشتر زمین و حیات روی آن هستند.
البته اقدامات بسیاری در جهت کنترل سوخت های آلوده کننده و تولید انرژی سالم تر شده و یا در دست اقدام است. در انتاریو در سال های اخیر از تولید انرژی توسط ذغال سنگ که آلوده ترین سوخت هاست، کاسته شده است. حزب ان . دی . پی انتاریو اعلام کرده است که در صورت به قدرت رسیدن، تولید انرژی از ذغال سنگ را به طور کلی متوقف می کند.
در ماه جون امسال کنفرانس Equinox در موسسه Perimeter Institute شهر واترلو به مدت یک هفته تشکیل شد. در این کنفرانس متخصصان از سراسر دنیا جمع شده بودند تا راهی برای معضل افزایش دما پیدا کنند. نتایج و پیشنهادات این گردهمایی در ماه سپتامبر امسال به مردم دنیا و دولت ها ارائه خواهد شد.
در بسیاری از موارد سیاستمداران توصیه های مراکز علمی را در برنامه ریزی ها در نظر نمی گیرند، اما فعالیت این مراکز در تأثیرگذاری در سیاست دولت ها متوقف نمی شود.
کنفرانس Canadian Science Policy که توسط دوست عزیزمان آقای دکتر مهرداد حریری پایه گذاری شده است، نمونه ای از این فعالیت هاست.
با این که شواهد هر روزه دال بر خطیر بودن افزایش گرمای زمین است، هنوز گروهی از سیاستمداران با یافته های علمی به مخالفت می پردازند و معتقدند که سیاست ها به همین شکل فعلی باید ادامه یابد.
دادستان کل ایالت ویرجینیا، سازمان حفظ محیط زیست ایالات متحده را به علت اینکه گازهای گلخانه ای را برای سلامت انسان مضر اعلام کرد به دادگاه کشانده است. بسیاری از محافظه کاران که برخی از آنها هنوز معتقدند که طبق نوشته ی انجیل زمین فقط ۶۰۰۰ سال عمر دارد، او را حمایت می کنند.
James Inhofe سناتور ایالت اوکلاهما صلاحیت اخلاقی دانشمندان دست اندرکار را به زیر سئوال می برد. جنجال Climategate را کورپوریشن ها آفریدند تا گزارش متخصصان مربوطه را تخطئه کنند.
بی دلیل نیست که فقط ۵۵ درصد مردم آمریکا افزایش دمای زمین را باور دارند. خوشبختانه این رقم در کانادا ۸۰درصد است.
در کانادا چه می گذرد
ابراز عقیده ی مردم در تغییر تصمیم گیری ها موثر است. در جولای امسال وزرای انرژی استان های کانادا در Kananaskisگردهم آمدند تا نسبت به مصرف انرژی آینده تصمیم بگیرند.
در این کنفرانس طرحی توسط دولت فدرال ارائه شد که به کلی با ایده ی کنترل دمای زمین بیگانه بود. این طرح نه تنها مصرف انرژی فسیلی را کاهش نمی داد، بلکه بمنظور توسعه سریع نفت شنی آلبرتا طرح ریزی شده بود.
بنیاد دیوید سوزوکی قبلا اقدام به جمع آوری امضا، برای رد این طرح کرده بود و بیش از ۵۰۰۰نفر از این اقدام حمایت کرده بودند. نتیجه ی کار این شد که وزرای نیروی ایالات انتاریو و کبک طرح دولت فدرال را رد کردند و طرح سالم تری را ارائه دادند.
تغییر نام نفت شنی به نفت اخلاقی
دولت محافظه کار کانادا، بودجه ی تحقیقات آب و هوا را کاهش داده است، تحقیقات متخصصان را در مورد خطرات نفت شنی رد می کند و یا نادیده می انگارد و متهم است که متخصصان را تحت فشار قرار داده و وادار به سکوت می کند.
جالب است که استفن هارپر و وزیر جدید محیط زیست اش پیتر کنت تصمیم گرفته اند که بر طبق توصیه Ezra Isaac Levant محافظه کار، نفت آلبرتا را نفت اخلاقی Ethical نامگذاری کنند. این در حالی است که نفت شنی از نظر تولید آلودگی در کانادا رتبه اول را دارد.
این صنعت تاکنون ۱۶۰۰ کیلومتر مربع از جنگل ها را از بین برده است، مقدار زیادی آب را به هدر می دهد، و آلودگی بسیاری در آب و هوای محیط باقی می گذارد.
آب رودخانه Athabascaآلوده شده است و جان مردم و آبزیانی که در این رودخانه زندگی می کنند را به خطر انداخته است. تحقیقات نشان می دهد که مردم منطقه دچار سرطان های کم سابقه ناشی از مسموم موجود در آب شده اند.
امروز روش های تولید انرژی سالم تری وجود دارد. پنل های خورشیدی، نیروگاه های بادی، استفاده از نیروی Geothermal و مانند آن می تواند تا حدود زیادی نیاز بشر را برآورده کند. روش های متفاوتی تحت بررسی است، اما احداث و بهره برداری از این روش ها نیاز به برنامه ریزی و هزینه زیاد دارد.
اگر منافع حاصل از تولید نفت فسیلی به جای آنکه به جیب کورپوریشن ها سرازیر شود، صرف احداث و توسعه نیروگاه های غیرفسیلی شود وابستگی انسان به این انرژی آلوده کننده کاهش می یابد.
در این بخش سعی کردم پیچیدگی ها و موانعی را که در راه حل معضل افزایش دما وجود دارد به طور حلاصه شرح دهم. در شماره آینده روش هایی را که افراد می توانند با به کارگیری آن در سیاست های انرژی دولت استانی و فدرال تاثیر بگذارند را با هم مرور خواهیم کرد.
پی نوشت:
مطالب این مقاله عمدتا از سایت اینترنتی دیوید سوزوکی فاندیشن اقتباس و تلخیص شده است.