روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان

مهر بفــزای ای نگار نازچهـر مهـــربان

مهربانی کن به جشن مهرگان و روزِ مهر

مهربانی به، به روز مهر و جشن مهرگان

جام را چون لاله گردان از نبید باده رنگ

وندر آن منگر که لاله نیست اندر بوستان

                              مسعود سعد سلمان

 

“بزرگ است اهورامزدا،

 که این جهان را آفرید؛

که مردمان را آفرید؛

و برای مردمان شادی آفرید.”

این سخن کورش بزرگ است، انسان خردمند همه ی دوران ها.

قوم های شاد، از زندگی بهره ی بیشتری می برند. شادی و سرور، انگیزه ی پویایی و زاینده ی نیرو و خلاقیت است. قومی که روزهای سال را به هر بهانه ی سنتی و جز آن، با جشن و سرور به پایان می برند دارای خوی نیک، پیشتاز و نوآور، و با همدگر مهربان خواهند بود. در میان چنین مردمی کمتر جایی برای کینه ورزی، رشک آوری، و بدخواهی باقی می ماند.  دادوستد آنها دادوستد شادمانی ست، و حتّا پوشاکشان به رنگ های شاد ست؛ و . . .  در ایران عزیز ما روزگاری وضع چنین بوده است و در گذر هر سال ده ها جشن خُرد و کلانِ یک روزه یا چندروزه در هر شهر و روستا برپا می شده است، چنانکه یادمانده هایی از آنها هنوز هم در گوشه و کنار سرزمینمان در جریان است.

 

پیشینه

روزهای ماه در ایران باستان دارای نام خاص بودند که شانزدهم هر ماه «مهر روز» بود و روز مهر در ماه مهر مهمترین روز آیین های مهرگان بوده است. جشن ها و آیین های شش روزه ی مهرگان در ایران باستان در روز مهر از ماه مهر (شانزدهم مهرماه) پایان می یافت.  برخی روایت ها گویای آن ست که مهرگان از “مهر روز” آغاز و در “رام روز” که ۲۱ مهر است پایان می گرفت.  ابوریحان بیرونی و جا حظ بصری از جشن مهرگان سی روزه ای یاد کرده اند که به شش “پنجه” یا دوره ی پنج روزه بخش می شده و نشان از اهمیت همه ی  گروه های اجتماعی دارد:

* پنجه ی نخست ویژه ی پادشاهان

* پنجه ی دوم ویژه ی بزرگان و اشراف

* پنجه ی سوم ویژه ی خادمان پادشاه

* پنجه ی چهارم ویژه ی ندیمان

* پنجه ی پنجم ویژه ی همه ی مردم

* پنجه ی ششم ویژه ی شبانان

 

ایرانیان از هزاره ی دوم پیش از میلاد مهرگان را همردیف نوروز گرامی داشته و شروع کارهای مهم، از جمله زناشویی، را  در چنین روزها خوش شگون می دانستند.  در دوران سلطه ی اسکندر و جانشینانش جشن های ایرانی، و حتّا تقویم ایرانی، تعطیل شد ولی اشکانیان پس از برانداختن سلوکی ها به زنده کردن جشن ها و رسم های ایرانی همت گماشتند.

بر پایه ی تاریخ باستان، در دوره‌‌هایی از آن روزگاران، و از جمله در دوران هخامنشی، آغاز پاییز آغاز سال نو بوده و از همین روی، نخستین ماه سال به نام مهر (دوستی) نامگذاری شده است. آغاز کردن سال نو در آستانه ی پاییز با نظام زندگی ایرانیان که بر کشاورزیِ استوار بود، بسیار درست به نظر می آید. در میان قوم های ایرانی جشن‌های گوناگونی با فرارسیدن مهر و پایان فصل کاشت و برداشت برگزار می‌ گردید که در آن‌ها ترانه‌هایی در ستایش از مهر و مهرگان خوانده می شد.  بر پایه ی نوشته های نامداران ایرانی سده های میانی، از جمله خیام، برپاداشتن آیین های مهرگان، برای سپاسگزاری از آفریدگار، طبیعت، و هستی، که آن همه نعمت ارزانی داشته؛ و نیز، مهربانی کردن، عدالت ورزی، و استوارسازی دوستی و محبت میان ایرانیان بوده است.

در جشن های مهرگان همه ی طبقه ها و گروه های اجتماعی و شاهان شرکت داشتند؛ و گفته اند که در این جشن، شاهان اجازه داشته اند که با مردم شراب بنوشند و در شادمانی آنها حضور داشته باشند. مهمانی های بزرگ برپا می شده و پذیرایی با انواع میوه و آجیل (خشکبار) رسم بوده، و در گذر سال ها و شاید سده ها، پذیرایی با آش رشته هم به رسم ها افزوده شده است.

در روزگار باستان، دولت، روزی را که اکنون تقریبن برابر با دوم اکتبر سال میلادی ست جشن می گرفت، زیرا داریوش بزرگ به سال ۵۲۲ پیش از میلاد، این نخستین روز از جشن های شش روزه ی ماه مهر را برای تاجگذاری خود برگزید و با آیینی ویژه بر تخت سلطنت نشست.

کتسیاس، پزشک اردشیر دوم هخامنشی، نوشته است که در این جشن، ایرانیان با پوشیدن ردای ارغوانی رنگ و همراه با دسته‌های نوازندگان و خنیاگران به رقص‌های گروهی می‌پرداخته‌اند.

همچنین، بر پایه ی نوشته هایی که از تاریخنگاران باستانی غربی (یونان و روم) در دست است، فرهاد دوم، شاه ایران از دودمان اشکانی (پارتیان خراسان) ، از سال ۱۳۱ پیش از میلاد رواج دهنده ی این آیین ها شد. یکی از آیین های مهرگان در زمان او این بود که سران دولت ایران وظیفه مند بودند در یکی از روزهای جشن مهرگان حاضر شده و اشتباهکاری های دولت در سال گذشته را در مراسم ویژه ای به آگاهی همه ی مردم می رساندند، به خاطر آنها پوزش می خواستند و برای جبران آن ها تعهد می سپردند. فرهاد نخستین فرمانروایی بود که در چهارمین روز از جشن های مهرگان سال ۱۳۱ پیش از میلاد، به چنین اعترافی دست زد.

اردشیر پاپکان ساسانی نیز، که خود را شاه همه ی ایران زمین اعلام کرده بود، در دومین روز جشن های مهرگان سال ۲۲۶ میلادی، در شهر تیسفون با مهربانو، یا مهرانگیز، دختر اردوان پنجم ازدواج کرد تا بین خاندان اشکانی و ساسانی پیوند مهر و دوستی برقرار گردد، چرا که به سبب غلبه بر اردوان و کشته شدن اردوان در نبرد، بیم بروز دشمنی بین دو خاندان بزرگ ایرانی می رفت.

از دیگر جلوه های جشن مهرگان که شایسته ی یادکرد می باشد، تنظیم مجموعه ی قانون هایی برای اداره ی امور ایران برپایه ی آموزش های زرتشت، به ویژه زیرنظرداشتن رفتار حاکمان، و نیز آیین دادرسی و کیفر بود که در سومین روز از جشن های مهرگان سال ۶۰۰ میلادی به تصویب موبد موبدان (روحانی ارشد وقت) و بزرگان کشور رسید.  کار تنظیم این مجموعه، از نوروز همان سال آغاز شده بود، زیرا دلسوزان میهن نگران خودخواهی های خسروپرویز، شاه وقت، و نادیده گرفتن حقوق مردم بودند. تا آن زمان، ایرانیان (دولت و ملت) اخلاقن متعهد به رعایت اصول و حقوق و ارزش هایی نانوشته بودند.  

در دوران نو، مجلس شورای ملی ایران پس از پیروزی مشروطه خواهان، نخستین نشست از نخستین دوره ی خود را در جریان جشن های مهرگان، ۱۴ مهرماه ۱۲۸۵، در کاخ گلستان با حضور مظفرالدین شاه برگزار کرد.

جشن های هزاره ی فردوسی با شرکت ادیبان، دانشمندان، سیاستمداران و دولتمردان ایران و بیش از چهل خاورشناس خارجی در روز ۱۲ مهر سال ۱۳۱۳، از روزهای جشن های مهرگان، آغاز به کار کرد و ایرانشناسان ضمن بزرگداشت فردوسی، درباره جشن های مهرگان و اهمیت و پیشینه ی آنها سندهایی عرضه کردند که برجای  مانده است.

*  *  *

نام مهر و مهرگان

درباره ی دامنه ی فراگیر آیین های مربوط به مهر و جشن مهرگان، نشانه‌های فراوانی در دست است که پرداختن به همه ی آنها در این نوشتار نمی گنجد. اما شاید یاد کردن از دو مورد سودمند افتد. یکی اینکه امروزه نیز زرتشتیان، آتشکده‌های خود را با نام «درِ مهر» می‌شناسند، و دیگر اینکه در بسیاری از کشورهای عرب ‌زبان، جشن‌ها و جشنواره ‌هایی برگزار می کنند با نام «مهرجان» و «مهرجانات».

 

 آیین‌های جشن مهرگان

 جشن مهرگان، جشن نیایش به پیشگاه «مهر ایزد»، ایزد روشنایی و پیمان و دوستی و محبت، ایزد بزرگ و کهن ایرانیان و همه مردمانِ سرزمین‌هایی از هند تا اروپاست که به هنگام اعتدال پاییزی، در نخستین روز مهرماه، و در حدود دو هزار سال اخیر در “مهر روز” از مهرماه، برابر با شانزدهم مهرماه، برگزار می‌شود.

مردمان در این روز با جامه‌های ارغوانی یا جامه هایی با آرایه‌های ارغوانی، گرد هم می‌آمده‌اند و یک  «نبشته شادباش» (کارت تبریک) برای هدیه به همراه می بردند. این شادباش‌ها را معمولاً معطر ‌ساخته و در پوششی زیبا می‌پیچیدند. همچنین، رنگ پوشاک کورش و بزرگان هخامنشی نیز ارغوانی بوده است. پیش از گستردن سفره ی مهرگان، مردم با پاکیزه سازی خانه و خود، به پیشباز مهرگان می رفتند.

 

سفره ی مهر گان

سفره مهرگان پارچه ای ارغوانی رنگ (یا سپید و با آذین های ارغوانی) بوده، که گفته اند نماد میترا ست. بر روی این سفره؛ آیینه، گل و گیاهان سبز، شمع، نانی که از هفت دانه ی گوناگون (گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن) پخته شده، شیرینی، میوه های پاییزی تازه و خشک، چون انگور، انار، بالنگ، به، سیب، سنجد، انجیر، زالزالک، خرما، خرمالو، بادام، پسته، فندق، گردو، تخمه، نخود چی، خوراکی های فصل، نوشیدنی های گیاهی همچون شیره ی گیاه «هَـئومَـه/ هوم» که به نشانه ی هم پیمانی از آن می نوشیدند، شیر و شراب،  و خوشبو کننده هایی مانند گلاب ، اسپند، زعفران، عنبر، چیده می شد. «جام آتش/اتشدان» یا شمع هم در سفره ی مهرگان نهاده می شد. در میان سفره مهرگان «گل همیشه شکفته» و نشان دوازده پَـرِ خورشید (مهر) را قرار می دادند و گرداگردِ آن، گل های دیگرمی‌نهادند. پیرامون گل‌ها با  چند شاخه ی درخت گز، هوم، یا “مورد” آرایش می یافت. شش شمع برافروخته به نشان “شش یارِ هستی” ، یعنی امشاسپندان**، از دیگر اذین های سفره بود.

پس از خوردن و نوشیدن، نوبت موسیقی و پایکوبی‌ گروهی می رسید.   سرودهایی در نیایش  ایزد مهر خوانده می‌ شد که همراه با رقصی شبیه “سماع”* بود. بر شعله‌های آتشدان خوشبوکننده هایی مانند اسپند و زعفران و عنبر می‌ پاشیدند و گیاهانی شعله انگیز چون هوم بر آتش می نهادند.

در پایان مراسم، دست ها را به نشانه ی تجدید پایبندی خود بر پیمان‌های گذشته به هم می دادند و می فشردند.

 

نیایش مهرگانی

نیایش مهرگانی، بخش هایی از سرودهای مهریشت می باشد که درباره ی “مهرایزد” سروده شده است.  بخش بزرگی از اوستا به نام «مهر یَـشت» در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است. مهر یشت، دهمین یشت اوستا و، همراه با فروردین یشت، کهن‌ترین بخش آن به شمار می‌رود. مهر یشت به دلیل  اشاره‌های اخترشناختی، از مهم‌ترین و ناب‌ترین بخش‌های اوستا و کهن‌ترین سند درباره آگاهی ایرانیان از کروی بودن زمین است. تکه هایی از این نیایش چنین است:

آن ایزد نیرومند توانا، آن نیرومندترین آفریدگان، آن مهر را، آن مهرِ فراخ چراگاه را، می‌ستاییم؛

نخستین ایزد مینوی که پیش از دمیدن خورشید جاودانه‌ی تیزاسب، بر فراز کوه البرز برآید؛

نخستین کسی که آراسته به زیورهای زرین، از فراز آن کوه زیبا سر برآورد،

از آن جاست که آن مهر بسیار توانا بر همه‌ی خانمان های ایرانی بنگرد.

آن ایزد مینوی بخشنده ی فر، به سوی همه‌ی کشورها روان شود؛

بشود که او ما را به یاری آید.

بشود که او ما را گشایش بخشد.

بشود که او ما را دستگیری کند.

بشود که او ما را دلسوز باشد.

بشود که او چاره ی کار ما را به ما بنماید.

بشود که او ما را پیروزی بخشد.

بشود که او ما را بهروزی دهد.

بشود که او ما را دادرس باشد.

 

موسیقی مهرگانی

در «برهان قاطع» نام مهرگان برای یکی از مقام‌ها و لحن‌های موسیقی سنتی ایران آمده است. همچنین در کتاب «موسیقی کبیرِ» ابونصر فارابی نیز مقام یازدهم از دوازده مقام، با نام مهرگان ثبت شده است. نظامی گنجوی نیز در منظومه ی «خسرو و شیرین» نام بیست و یکمین لحن از سی لحن نام برده شده را «مهرگانی» نوشته است. گمان می‌رود که در روزگار گذشته، جشن مهرگان موسیقی ویژه‌ای داشته که از چون و چندِ آن آگاهی در دست نیست.

به امید روزی که مردم خوب ایرانزمین بار دیگر همه ی جشن های نیک و شادی بخش فرهنگی و اجتماعی آریایی و ملی خود را با تمام زیبایی های معنوی چندین هزارساله اش، به شیوه ی نیاکان خردمند خود، ارج گذارد و با شکوهی شایسته ی آن، برگزار نماید.

 

پانویس ها:

* – به باور برخی از تاریخ پژوهان، از آنجا که نشانه‌هایی همچون تندیس‌ها، کتیبه‌ها و سنگ‌نگاره‌ها (از جمله نگاره‌های میترا در نمرود داغ و کوماژن) در آسیای کوچک (آناتولی) از گسترش کیش مهر در گذشته حکایت می‌کند، دور نیست که «سماع»‌ عارفانه ی صوفیان در شهر قونیه امروزی، ادامه دگرگون شده ی همان سماع یا ارغشت‌های میترایی باشد.

** –  در ادبیات عرفانی باستانی، از امشاسپندان به عنوان فروزه های نیک خدای یگانه یاد شده است.