رایزن پیشین جمهوری اسلامی در ژاپن با انتشار نامه ای به جنبش سبز مردم ایران پیوست. در نامه ابوالفضل اسلامی، که در سایت امروز منتشر شده
شهروند ۱۲۶۶ – پنجشنبه ۲۸ ژانویه ۲۰۱۰
رایزن پیشین جمهوری اسلامی در ژاپن با انتشار نامه ای به جنبش سبز مردم ایران پیوست.
در نامه ابوالفضل اسلامی، که در سایت امروز منتشر شده آمده است:
با عرض ادب و احترام، امروز دیگر همه شما اطلاعیه شورای عالی امنیت ملی کشور در خصوص پرونده کهریزک و اعتراف حکام جائر به شکنجه و کشتار جوانان بی گناه را خوانده اید.
مفاد این اطلاعیه گوشه ای از جنایاتی است که آیت الله منتظری عمری گفت و ما وزارت خارجه ایها نشنیدیم!
تا اینکه خداوند این جنایتکاران را چنان رسوا کرد که خودشان اطلاعیه رسوایی خودشان را صادر کردند.
آیت الله منتظری عمری حبس و اهانت متحمل شد تا مفاد همین اطلاعیه را به ما کورباطنان بفهماند، ولی ما هزلیات ساخته جنایتکاران درباره ایشان را شنیدیم و خندیدیم و نقل کردیم.
همکاران محترم! با انتشار اطلاعیه شورایعالی امنیت ملی، ما باید بپذیریم که عمرمان را در دفاع از نظامی صرف کردیم که انسانهای بیگناهی را در زندانهایش، زیر شکنجه کشته است.
البته ما از قبل هم مطلع ترین مردم نسبت به این مسائل بودیم.
یادمان نرفته که در دوره ریاست جمهوری خاتمی آقای علی اکبر یساقی رئیس سازمان زندانهای کشور صراحتاً گفت: یکصد بازداشتگاه خارج از نظارت سازمان زندانها وجود دارد! و آقای شاهرودی هم دستوری صادر کرد که "این زندانهای غیر قانونی تحت نظارت سازمان زندانها در آیند."
آیا دستور آقای شاهرودی اجرا شد؟
همه ما گزارش محرمانه حجه الاسلام عباسعلی علیزاده رئیس کل دادگستری دوره خاتمی درباره زندانهای غیر قانونی، کشته شدن دختران و پسران بی گناه در این زندانها، قتلهای محفلی کرمان و کرج و قتلهای زنجیره ای تهران را خواندیم. و همه شاهد بودیم که فردای آنروز رهبر دستور عزل او را صادر کرد!
ولی خوب وظیفه ما دیپلماتها «سربازان مدافع نظام در خارج از کشور» معلوم بود. ما مامور بودیم و معذور …
همکاران محترم! مظلومانی همچون آیه الله منتظری عمری استخوان در گلو خون دل خوردند و از اصلی ترین حق خود؛ «آزادی» گذشتند. ما هم این جنایات را شاهد بودیم و توجیه کردیم و در رزیدانسها و اقامتگاههایی که با دلارهای همین کشته شدگان اداره میشود، فرزندان خود را سر سفره های رنگین در آغوش گرفته و ناز کردیم.
پیش خارجیان پز دادیم که شعر بالای در سازمان ملل «چو عضوی بدرد آورد روزگار» مال سعدی ماست.
پز دادیم که حضرت علی ع از اهانت به یک زن یهودی گریسته است.
پز دادیم که فروع دین ما علاوه بر نماز و روزه و حج و خمس و زکاه، تبری از ظالم و تولی مظلوم هم دارد و تظاهرات تبری از ظالمین در مکه راه انداختیم.
پس چرا حالا که شورای عالی امنیت ملی، کشته شدن جوانان زیر شکنجه را تایید نموده، تولی و تبری «اظهار برائت از ظالم و اظهار تولی به مظلوم» را فراموش کردیم؟!
چقدر آیات و احادیث در خصوص عدالت و ظلم ستیزی و برائت از ظالم و از این قبیل را حفظ بودیم:
«گر کسی نوک قلم ظالم را تیز کند در ظلم او شریک است»
«اگر کسی یک تکه نخ ابریشم بدهد که ظالم در شیشه دواتش بیندازد در ظلم او شریک است(من لاق لهم دواتا)»
نماز و روزه و حج را انجام دادیم تا از حکومت مزدش را بگیریم. اگر نماز نمی خواندیم که استخدام نمی شدیم. دبیر و سفیر نمی شدیم!
تولی و تبری فقط برای تظاهرات در مکه از فروع دین است؟ چرا مردم خودمان را کشتند و تبری از ظالمین فراموشمان شد؟!
همکاران محترم!
ساده لوح ما بودیم که فکر کردیم خداوند فرق بین ما و آیه الله منتظری را نمی فهمد.
ایشان ولایتعهدی و ولایت امری مسلمین را رها کردند و عمرشان را در حبس و محرومیت و این همه اهانت گذراندند تا ما را آگاه کنند و از عملگی ظالم و ولی امر کهریزک نجات دهند. ما هم که دست بر چشم و پنبه در گوش، عمر و جانمان را به طمع معاونت و مدیر کلی و ریاست و ماموریت و سفارت و رزیدانس؛ به ولی امر کهریزکها فروختیم و منتظری را ساده لوح نامیدیم.
والعصر
ان الانسان لفی خسر
به درستی که همه ما در تمام عمر در خسران و زیان زیستیم.
هزار بار کل یوم عاشورا و کل ارض کرببلا را مثل طوطی تقلید کردیم و برای حسین ع سینه زدیم و اشک ریختیم ولی پیرو واقعی حسین را سی سال در خانه حبس کردیم؟!
به طمع یک لقمه نان که یزیدیان جلوی ما بیندازند، این همه ظلم بر حسین زمان را نادیده گرفتیم.
منتظری عمری منتظر ماند، زجر کشید و اهانت شنید تا یاران سست عناصر پنبه از گوش و دست از چشم بردارند و حقیقت را ببینند.
آنقدر منتظر ماند تا اطلاعیه شورای عالی امنیت کشور طشت رسوایی دستگاه یزید را از بام انداخت.
آنقدر منتظر ماند تا حقیقت بر همه آشکار شد. دیگر هیچ حجتی بر ما خوابزدگان برای ماندن در دستگاه یزید باقی نمانده است.
ما سفرا، رایزنان، دبیران، وابستگان و کارمندان وزارت خارجه یکی از ستونهای خیمه حکومتی بودیم که منتظری ها را محبوس و حامیانش را زیر شکنجه کشت.
اگر امروز پشیمانیم دیگر دستمان از او برای طلب عفو کوتاه است. او در آسمانها پیش معبود خویش است، اما ما همچنان جیره خوار دستگاه خونریز حاکم.
عاجزانه تقاضا دارم کمی به خود آیید. هنوز راه نجاتی هست. خداوند بهترین یاری رسان است.
جیره خوار سابق دستگاه یزید
ابوالفضل اسلامی