تورنتویی های قدیمی می گفتند به عمرشان چنین چیزی ندیده اند. ایرانی های مقیم تورنتو یاد تهران در جام جهانی ۹۸ افتاده بودند. هر چه بود، یکشنبه ی
شهروند ۱۲۷۱ – پنجشنبه ۴ مارچ ۲۰۱۰
رکورد تاریخی: ۱۴طلا
سیدنی کرازبی: خواب این لحظه را می دیدم
تورنتویی های قدیمی می گفتند به عمرشان چنین چیزی ندیده اند. ایرانی های مقیم تورنتو یاد تهران در جام جهانی ۹۸ افتاده بودند. هر چه بود، یکشنبه ی هفته ای که گذشت از آن روزهایی بود که در کانادا، آن هم در آخر ماه فوریه و چله ی زمستان، خیلی عادت دیدنش را نداریم. خیابان های تورنتو پر از ده ها هزار نفری شد که پس از پیروزی تیم ملی هاکی کانادا بر آمریکا و کسب آخرین مدال طلای المپیک زمستانی، برای شادی و سرور به خیابان ها ریختند. مردم، خیابان یانگ را بستند و پرسرورترین جشن کشور را در میدان یانگ و دانداس به پا کردند. سراسر کانادا از شرقی ترین نقاط در نوا اسکوشیا تا غربی ترین نقاط در بریتیش کلمبیا (که میزبان المپیک بود) شاهد لحظاتی مشابه بود.
«دارم از خوشحالی غش می کنم… تمام بازی ها منتظر این لحظه بودم». این را جوآنی، دختر ۲۳ ساله کانادایی به خبرنگار شهروند می گوید. جوآنی اینقدر خوشحال بود که در خیابان های تورنتو راه می رفت و تمام مردم را بغل می کرد.
جیم ۲۷ ساله هم با همه دست می دهد و خوشحال است. او که لباس هاکی تیم ملی را پوشیده و صورتش را هم پر از رنگ های پرچم و برگ افرا کرده است، به شهروند میگوید: «امشب تمام کانادایی ها خوشحالند».
این پیروزی نه تنها به کانادایی ها در محبوب ترین ورزش شان طلا داده است، که تعداد طلاهای آنها را به ۱۴ رساند یعنی بیش از هر کشور دیگری نه فقط در المپیک ونکوور ۲۰۱۰ که در طول تاریخ بازی های زمستانی. بیهوده نبود که خیابان های کشور سراسر قرمز و سفید شد و نقش برگ های درخت افرا همه جا بالا رفتند.
پیروزی سخت بر آمریکا: طلایی که آسان به دست نیامد
فینال هاکی مردان در المپیک امسال بین دو تیم بزرگ و قدرتمند جهان، کانادا و آمریکا، برگزار می شد. قدرت کانادا در هاکی به حدی است که قهرمانی آن معمولا غافلگیرکننده نیست، اما کسب این مدال طلای تاریخی به هیچ وجه تضمین شده نبود.
کانادا در مرحله گروهی از سد نروز و سوئیس و آلمان گذشت، اما مقابل آمریکا ۵-۳ شکست خورد و با این حال به مرحله یک چهارم نهایی راه یافت. سپس برای رسیدن به فینال از سد روسیه ی قدرقدرت و اسلواکی که امسال تیم بسیار خوبی به ونکوور آورده بود، گذشت و نهایتا به فینال رسید تا مقابل ایالات متحده قرار بگیرد.
در فینال بازیها هم، آمریکا در هر سه قسمت بازی پا به پای کانادا پیش آمد و بازی بسیار دیدنی از خودش نشان داد.
این ابتدا کانادایی ها بودند که ۲-۰ جلو افتادند و بازی را تا حدود زیادی در دو قسمت اول در اختیار داشتند. اما آمریکایی ها سپس با ارائه بازی بسیار حساب شده و تهاجمی، اما خونسرد بر خود مسلط شدند. آن ها ابتدا یک گل به ثمر رساندند تا فاصله را به حداقل برسانند و سپس در کمتر از ۲۵ ثانیه به پایان بازی گل تساوی را به دروازه ی روبرتو لوئونگو، دروازه بان کانادا، فرستادند تا کار به وقت اضافه بکشد.
در وقت اضافه اما این سیدنی کرازبی بود که گل طلایی را برای کانادایی ها به ثمر رساند تا سرخ و سفیدپوشان با نتیجه ۳-۲ فاتح بازی شوند و کرازبیِ نوا اسکوشیایی به قهرمان ملی کانادایی ها بدل شود. یکی از نقاط تمرکز جشن و سرور در کول هاربور، محله ای در هالیفکس بود، که کرازبی متولد آنجاست.
البته این فقط بچه محل های سابق کرازبی نبودند که او را بزرگ می داشتند و نام او یکشنبه شب در سراسر کشور بزرگ داشته شد. جالب اینجا بود که کرازبی در طول بازی نتوانسته بود خیلی خوش بدرخشد، اما این بازیکن ۲۲ ساله و کاپیتان تیم پنگوئنزِ پیتزبورگ با رقم زدن گل طلایی نام خودش را به تاریخ ورزش سپرد.
اوباما یک آبجو بدهکار است
باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، در طول بازی ها افتخار نداد که به کانادا تشریف بیاورد و بازی آمریکایی ها که در طول بازیها با کسب ۳۷ مدال بیشترین تعداد مدالها را به دست آوردند (آلمان با ۳۰ و کانادا با ۲۶ مدال در رتبه های بعدی قرار گرفتند) را تماشا کند اما گزارشها نشان می داد که او قبلا با استفن هارپر، نخست وزیر کانادا، بر سر یک لیوان آبجو شرط بسته که تیمش فینال را می برد و حالا شرط را باخته و باید برای هارپر یک لیوان آبجوی یونگلینگِ پنسیلوانیا، قدیمی ترین آبجوی ساخت آمریکا، بخرد (قرار بود هارپر در صورت شکست یک لیوان مولسون، قدیمی ترین آبجوی کانادا، بخرد).
رکورد تاریخی: ۱۴ طلا
… و میراث ونکوور
پیروزی درخشان هاکی هفته ی گذشته نباید باعث شود فراموش کنیم که ورزشکاران پیروز کانادایی در این بازیها محدود به هاکی بازان محبوب نبودند و در واقع ورزشکاران از رشته های مختلف، از کرلینگ زنان تا انواع اسکی و پاتیناژ، دل کانادایی ها را بردند و باعث شدند مردم به ورزش های بسیاری که قبلا شاید اسمش را هم نمی دانستند علاقه بیشتری نشان دهند. کانادایی ها با کسب ۱۴ طلا رکوردی غافلگیرکننده برای این کشور به جا گذاشتند که باعث می شود خاطره خوشی از بازی ها در ذهن بسیاری بماند.
بازی های المپیک ۲۰۱۰ ونکوور البته ویژگی های جالب دیگری هم داشتند و یکی از آنها که بسیاری از خبرگزاری ها به آن اشاره کردند حضور موفق اولین ورزشکار زن ایرانی در تاریخ المپیک زمستانی بود. مرجان کلهر گرچه به مدال نرسید، اما موفق شد از خط پایان بگذرد (چیزی که در مورد بسیاری از کشورها صدق نمیکرد) و اینگونه نامش را به عنوان اولین المپیکی زمستانی تاریخ ایران ثبت کرد.
میراث بازیهای ونکوور البته چیزی بیش از پیروزیهای ورزشی کانادا (و ایران) خواهد بود.
حالا حالاها وقت لازم است تا تاثیر دقیق و کامل المپیک بر ونکوور و کانادا معلوم شود.
مهمترین تاثیری که توجه بسیاری از مردم متوجه آن است، تاثیرات اقتصادی بازیها است. تخمین دقیق خرج بازیها هرگز ممکن نخواهد بود. روزنامهی سانِ ونکوور خرج بازیها را تا ۶ میلیارد دلار تخمین زده و مینویسد: «مطالعات تخمین اقتصادی بازیها نشان میدهد که در تولید ناخالص داخلی چیزی بین ۲ تا ۱۰.۷ میلیارد دلار بازگردانده شده». یعنی تخمینی اینقدر بزرگ که چیز زیادی را روشن نمیکند!
در بعضی زمینهها دیدن تاثیرات مثبت المپیک کار راحتی است: مثلا گردشگری. اداره گردشگری شهر ونکوور به همراه اداره گردشگری شهر ویستلر و اداره کل استانِ بریتیش کلمبیا با بیش از ۲۵۰۰ نفر از مهمانان بازیها مصاحبه کردهاند و تحقیقاتی منتشر کردند که رویهمرفته میگوید این بازیها تاثیر طولانیمدت بسیار مثبتی بر گردشگری بریتیش کلمبیا خواهد داشت. اما به غیر از زمینهی واضح گردشگری، کمتر کارشناسی حاضر است فعلا که تنور داغ است (و هنوز حتی بازیهای پارا المپیک هم تمام نشده) روی هیچ یک از تاثیراتی که صحبتشان میرود شرط ببندد.
فرای تاثیرات اقتصادی، تاثیرات روانی و اجتماعی بیشتر قابل مقایسه است. رویهمرفته حضور موفق کانادا و اختتامیهی شیرین آن باعث شده بسیاری از ونکووریها و سایر کاناداییها فعلا مست این پیروزی باشند و کمتر به تاثیرات مادی المپیک فکر کنند. فعلا شادی از المپیک در حدی است که تورنتوی خودمان به این فکر است که پس از میزبانی بازیهای پان آمریکای ۲۰۱۵ میزبان المپیک تابستانی شود و کبک سیتی از همین الان اعلام کرده شاید خود را برای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ نامزد کند.
البته بسیاری از فعالان اجتماعی هم از این فرصت استفاده کردند تا توجهها را به فقر و نابرابری شدید ونکوور، که در طول المپیک تشدید شد، جلب کنند و برای مثال مسئله بیخانمانی در ونکوور، که معمولا در صدر شهرهای جهان از نظر استاندارد زندگی قرار میگیرد، مورد توجه بسیاری قرار گرفت. این هم بخشی از میراث بازیها است که به طور غیر مستقیم به آرمان فعالانی که مخالف المپیک بودند کمک میکند.
***
بالاخره بازیهای ونکوور هم تمام شد و مردم این شهر (و سایر شهرهای همجوار و بخصوص ویستلر که محل برگزاری بسیاری از بازیها بود) باید قبول کنند که چند هفته زرق و برق و شلوغی تمام شد و باید سر خانه و زندگیشان برگردند. همینطور کاناداییهایی که در طول بازیها بارها، و بخصوص همین یکشنبهی گذشته، اعلام «بیماری» کردند و سر کار نرفتند، پس از یک شب حسابی جشن و سرور و مستی، از ابتدای این هفته باید دوباره به زندگی برگردند. البته ما هم در شهروند قول میدهیم دیگر قبول کنیم المپیک تمام شده و عکس و تیتر روی جلدی به جز قهرمانان کانادایی پیدا کنیم.
وای به حال مقامات ورزش روسیه
هر کس اندکی آشنایی با تاریخ اتحاد شوروی سابق داشته باشد می داند که شوروی ها ورزش را از هر کس دیگری در دنیا بیشتر جدی می گرفتند. این کشور، به همراه سایر کشورهای بلوک شرق، منابع بسیاری خرج عملکرد موفق ورزشکارانش در المپیک های تابستانی و زمستانی می کرد و در نتیجه از همه هم سرتر و موفق تر بود. این بخصوص در مورد المپیک زمستانی صدق میکند که روس های سردسیر در آن خبره هستند.
پیش از فروپاشی شوروی، این کشور در تمام بازیها در صدر جدول مدال ها قرار داشت مگر دو مورد که آن هم دوم شد. پس از فروپاشی نیز، روسیه، گرچه به درخشش شوروی ها نبود، اما همچنان وضع خوبی داشت و همیشه جزو پنج تیم اول قرار می گرفت. اما روس ها در ونکوور ۲۰۱۰ گندی زدند که باعث شده دیمیتری مدودوف، رئیس جمهور روسیه، حسابی کفری شود. مدودف از مقامات ورزش روسیه، از جمله وزیر ورزش، خواسته خودشان استعفا دهند.
روسیه در این بازی ها تنها ۱۵ مدال به دست آورد که فقط رنگ سه تا از آنها طلایی بود. در نتیجه در جایگاه ششم در کل مدال ها و ۱۱ام در مدال های طلا قرار گرفت. این در حالی است که مقامات قول ۳۰ مدال و قرار گرفتن در جایگاه سه تیم برتر را داده بودند.
شرمساری روس ها از آنجا بیشتر می شود که بازی های المپیک زمستانی بعدی در سال ۲۰۱۴ قرار است در شهر سوچی در این کشور برگزار شود. باید ببینیم روس ها در طول این چهار سال چه تمهیداتی می چینند تا مثل کانادای ۲۰۱۰، میزبان موفق و پیروزی باشند.