روزگار غدّار و فلک کج رفتاری است. روزگاری که در ریختن شرنگ درکام انسان ها بس گشاده دست و سخاوتمند ولی در رواداری کمترین دلخوشی و شادمانی، لئیم و خسیس است. روزگاری که هواداران “جنبش اشغال وال استریت” از آن با عنوان ۱ درصدی ها و ۹۹ درصدی ها یاد می کنند. ۱ درصدی هایی که در کسوت سرمایه دار، بانکدار، سیاستمدار، حاکم و دیکتاتور هربلایی که دل سیاهشان می خواهد برسر ۹۹ درصدی های بی پناه – که گناهشان تفرقه، سازمان نیافتگی، بی تفاوتی و بی مسئولیتی است – می آورند و زمانی هم که با خروش و شورش مردم به جان آمده روزگارشان به سر می آید، باز انگ خود را برپایان خویش می زنند و ۹۹ درصدی ها و نظام ارزشی شان را به ریشخند می گیرند.
“سلام برپایان” معمرقذافی، دیکتاتور دیوانه و جنایتکار لیبی که ۴۲ سال به یاری سازمان های اطلاعاتی- امنیتی غربی برسرزمین نفت خیز لیبی حکم رانده بود، نمونه ای از به ریشخند گرفته شدن ارزش های جهان شمول ۹۹ درصدی ها توسط ۱ درصدی هاست که کام همه کنشگران حقوق بشر را تلخ کرد و باورهایشان در زمینه رعایت حقوق انسانی – حتی برای جنایتکارترین افراد – را به تمسخر گرفت. نمونه ای که نشان داد باورندگان به حقوق بشر حتی در زمان پیروزی خود بر ۱ درصدی ها – به دلیل پراکندگی، سازمان نیافتگی یا بی تفاوتی شان – همچنان زیرسلطه و مقهور دیکتاتور و منش استبدادی او هستند و حتی در صحنه پایانی نیز با چاقو فروکردن در ماتحت و زدن گلوله برشکم و سرش، منویات او را اجرا می کنند.
با پایان گرفتن کار معمرقذافی – آنهم به این صورت زشت و ناهنجار که موجب تلخکامی و شرمساری همه باورندگان به حقوق بشر است – آسیابان روزگار جنایتکاری دیگر که نوبتش فرارسیده را برای آسیاب کردن آردش به پیش می خواند. این جنایتکار نوبت فرارسیده، بشار اسد رییس جمهوری رژیم خودکامه سوریه است که بیش از ۷ ماه است به انواع جنایت درحق مردم شریف، شجاع و مقاوم سوریه دست زده و بنابرگزارش “العربیه” به نقل از سایت “شهیدان انقلاب سوریه” تا پایان ماه اکتبر ۴۱۳۵ نفر را به قتل رسانده که ۳۹۴۸ نفر مرد و ۱۸۷ نفر زن بوده اند.
پایان کار قذافی و فراغت نیروهای نظامی “ناتو” از انجام عملیات در لیبی، این امید را در دل مبارزان سوریه پدید آورد که بتوانند با یاری گرفتن از نیروهای بین المللی سدّی در برابر ماشین کشتار بشار اسد که هرروز دهها قربانی می گیرد، به وجود آورند و درپناه آن مبارزات خود برای سرنگونی بشار اسد جنایتکار را به سرانجام برسانند. برای واقعیت بخشیدن به این امید، هفته گذشته مبارزان سوریه در شعارمحوری خود خواستار برقراری “منطقه پرواز ممنوع” شدند. درشرایط بی پناهی مطلق و درحالی که “جامعه جهانی” عملا درچندماه گذشته از انجام هرگونه اقدام موثر و جدّی برای جلوگیری از کشتار در سوریه عاجز بوده و اقدام آبکی اش برای کشاندن موضوع به شورای امنیت سازمان ملل و صدور قطعنامه محکومیت حکومت بشار اسد هم با وتوی چین و روسیه خنثی شده، داشتن چنین امیدی را نمی توان برمردم شجاع سوریه که پایداری و ایستادگی شان اعجاب جهانیان را برانگیخته خرده گرفت. امّا، در روزگار ما بین داشتن امید و برآورده شدن آن فاصله بسیار است. کمی پس از شعار خواستاری “منطقه پرواز ممنوع” درتظاهرات هفته گذشته مردم سوریه، “آندرس فوگ راسموسن” دبیرکل ناتو در جریان سفر خود به طرابلس در پاسخ یک خبرنگار در مورد احتمال مداخله نظامی ناتو در سوریه گفت: «شرایط سوریه و لیبی متفاوت است. ما بر اساس مجوّز شورای امنیت و با حمایت کامل کشورهای عربی در لیبی مداخله کردیم. چنین شرایطی هنوز در سوریه فراهم نشده است و به همین دلیل درحال حاضر برنامه ای برای مداخله در این کشور نداریم».
همزمان با بیان این مطلب، به گزارش ۳۰ اکتبر خبرگزاری فرانسه: «اتحادیه عرب به رژیم بشار اسد هشدار داده است که اگر میانجیگری این اتحادیه برای خاتمه دادن به خشونت های سوریه با شکست روبرو شود، مداخله نظامی بین المللی در این کشور اجتناب ناپذیرخواهد بود». در این زمینه، پیشتر اتحادیه عرب یک اخطار دو هفته ای به حکومت سوریه داده و قرار بود نمایندگان این اتحادیه و حکومت سوریه در قطر گفتگو کنند. چندساعت پیش از انجام این گفتگوها، بشار اسد در مصاحبه با نشریه انگلیسی “ساندی تلگراف” به تهدید و رجزخوانی پرداخت. مطالبی که بشار اسد دراین مصاحبه مطرح کرد، کم و بیش تکرارمطالبی بود که او در دیدار دو ماه پیش خود با احمد داود اوغلو، وزیر امورخارجه ترکیه، در دمشق عنوان کرده بود. محور این مطالب تهدید و رجزخوانی های توخالی است و مشابه آنها را بارها از زبان دیکتاتورهای درحال سقوط، ازجمله صدام حسین و معمر قذافی، شنیده ایم و گاه و بیگاه سرداران سپاه پاسداران نیز مشق آن را می نویسند. بشار اسد در مصاحبه با نشریه انگلیسی “ساندی تلگراف” به کشورهای غربی هشدار داد که در صورت مداخله نظامی در سوریه زمین لرزه ای درکل منطقه ایجاد خواهد کرد که نه یک بلکه ده افغانستان بوجود خواهد آورد. بشار اسد در واکنش به اقدام نظامی احتمالی کشورهای غربی خطاب به آنان گفت: «سوریه اکنون به کانون زمین لرزه در کل منطفه تبدیل شده و اگر بخواهید با آن بازی کنید آتش بزرگی را درکل منطقه خاورمیانه شعله ور خواهید ساخت».
برای مقابله با چنین تهدیدی که آشکارا به معنای به خطر انداختن صلح و امنیت دریک بخش حساس و پرآشوب از دنیاست، منشور سازمان ملل پیش بینی هایی – از جمله در مواد ۴۱ و ۴۲ فصل هفتم – کرده است. ماده ۴۱ منشور سازمان ملل زیرعنوان “اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز” می گوید: «شورای امنیت می تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری نیروهای مسلح نباشد لازم است و می تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند. این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه آهن- دریایی- هوایی- پستی- تلگرافی- رادیویی و سایر وسایل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد».
درمورد سوریه، صدور قطعنامه برای اجرای همین بند ۴۱ است که در ماه آوریل امسال شورای امنیت سازمان ملل نشستی درباره رویدادهای خونبار سوریه برگزار کرد و کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان و پرتغال پیش نویس بیانیه ای را برای محکومیت رژیم بشار اسد درکشتار مردم معترض تهیه کردند که این بیانیه با مخالفت کشورهای چین و روسیه روبرو شد و به نتیجه نرسید. درهمان ماه آوریل، سرگئی لاوروف، وزیرامورخارجه روسیه، ضمن دادن هشدار درباره دخالت کشورهای خارجی در امور سوریه گفت که روسیه درکنار دمشق ایستاده و از رژیم بشار اسد حمایت می کند. آنچه که سازمان “ناتو” در لیبی انجام داد و هفته گذشته تظاهرکنندگان سوریه با شعار “منطقه پرواز ممنوع” خواستار آن شدند، به ماده ۴۲ منشور سازمان ملل متحد مربوط می شود. این ماده می گوید: «درصورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش بینی شده درماده ۴۱ منشور کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می تواند به وسیله نیروهای هوایی- دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است شامل مانور و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی- دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد».
ورای این که نیروهای نظامی بین المللی به سوریه حمله کنند یا نکنند، در یک نکته کمتر می توان تردید کرد و آن سقوط حتمی و قطعی رژیم بشار اسد است. تهدید و رجزخوانی های او در مصاحبه با “ساندی تلگراف” هم بیش از آن که خاصیت ترساندن دیگران را داشته باشد، نشانگر ترسیدن خود اوست. به ویژه این که به نظر می آید مهم ترین حامی و پشتیبان بشار اسد یعنی حکومت اسلامی – که درواقع پوست خربزه تشدید سرکوب و کشتار را زیرپای او انداخت- چندی است که دارد گام به گام از او فاصله می گیرد و به روزهای پس از سقوط او می اندیشد. روزنامه فرانسوی “لوفیگارو” در مقاله ای نوشته است که درپایان ماه آگوست یا اوایل سپتامبر نمایندگانی از سپاه پاسداران با نمایندگانی از امریکا در یکی از شهرهای اروپایی دیدار و مسائل سوریه پس از سقوط رژیم بشار اسد را بررسی کردند. همین چند روز پیش محمود احمدی نژاد در گفتگو با فرید زکریا، گزارشگر و فرستاده سی ان ان به ایران گفت که بیش از ۲۰ بار به بشار اسد گفته که به خواست معترضان گردن نهد. روز دوشنبه ۳۱ اکتبر نیزعلی اکبرصالحی در گفتگو با “ایرنا” می گوید: «انتظاراست کشورهای منطقه و کشورهای عربی کاری کنند که تحولات سوریه پایان خوشی داشته باشد. هم خواسته های مشروع مردم تأمین شود و هم نظام سوریه پایدار بماند و بشار اسد سکاندار اداره امور این کشور باشد».
“تأمین خواسته های مشروع مردم سوریه و سکاندار بودن بشار اسد در این کشور” جمع اضدادی هستند که اگر هم عملی شوند موقتی و در کوتاه مدّت خواهد بود. این امکان منتفی نیست که بنابرمصلحت توافق هایی به عمل آید امّا درمیان و درازمدّت تداوم چنین توافق هایی، اگر برمبنای ماندن بشار اسد بر مسند قدرت باشند، تقریبا غیر ممکن است. دلیل تهدید و رجزخوانی های بشار اسد، هنگامی که نمایندگانش درقطر در برابر اتحادیه عرب نرمش به خرج می دهند، آگاهی از بسیار بعید بودن امکان ماندگاری اش و تلاش برای از این ستون به آن ستون کردن است. ابراز امیدواری آبکی وزیرخارجه حکومت اسلامی را نیز درهمین زمینه می توان تفسیرکرد.
بنابرگزارش روز سه شنبه ۱ نوامبر تارنمای صدای آلمان، در حالی که خبر شکست مذاکرات در قطر منتشرشده بود، تلویزیون العربیه به نقل از وزیرخارجه الجزایر خبر داد که اتحادیه عرب با حکومت سوریه در مورد پایان دادن به خشونت ها به توافق هایی رسیده است. قرار است خبر جزییات این توافق ها روز چهارشنبه ۲ نوامبر در جریان نشست وزیران خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب در قاهره انتشار یابد.
مخالفان حکومت سوریه که دروغ گویی ها و پیمان شکنی های مکرّر بشار اسد را با دادن قربانی های پرشمار تجربه کرده اند، با هوشمندی در مورد افتادن در دام رژیم بشار اسد هشدار داده اند. آنان می گویند که دمشق تلاش می کند که مذاکرات را کش دهد تا بتواند اعتراض ها را با خشونت خاموش کند. هم اتحادیه عرب و هم مخالفان حکومت سوریه به خوبی می دانند بشار اسد که پیش ازاین بارها نقض عهد و پیمان شکنی کرده و دروغ گفته، طرف مذاکره قابل اعتمادی نیست و دلبستگی به نتیجه این مذاکرات نیز از حد انتظار از یک مسکّن برای تسکین یا کاهش درد کشتارهای روزمره فراتر نمی رود.
بنابراین، نتیجه توافق ها هرچه که باشد، دورنمای سرنوشت و آینده بشار اسد چیزی جز سقوط و سرنگونی نیست و باورندگان به حقوق بشر این امید را دارند که مردم شجاع و مقاوم سوریه، به رغم داغ های پرشماری که بردل دارند، از پایان زشت و ناهنجاری که معمر قذافی برمردم لیبی تحمیل کرد درس بگیرند و در روز سقوط و سرنگونی بشار اسد از افتادن در دام کینه توزی و انتقامجویی شخصی بپرهیزند و اجازه دهند که او با برخورداری از همه حقوق قانونی در یک دادگاه صالح محاکمه شود!
* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی و ساکن مونتریال کانادا و از همکاران شهروند است.
Shahbaznakhai8 (at)gmail(dot)com