شهروند ۱۱۵۶
مطالعات گسترده در زمینه اعتماد به نفس بیانگر آن است که پی ریزی این عامل از اوان کودکی و حتی قبل از آن در خانواده آغاز و نحوه ارتباط و تعامل بین اعضای خانواده در این زمینه نقش اساسی ایفا می کند. خانواده جایی است که احساس ارزشمندی را در آن می آموزیم. کودکی که پا به دنیا گذاشته هیچ تجربه ای در مورد خود ندارد و معیاری برای پی بردن میزان ارزشمندی خود نمی شناسد، او باید به تجاربی تکیه کند که از افراد پیرامون خود کسب کرده است.
وقتی توازن پرستاری دلسوزانه و محبت آمیز باشد اعتماد در برابر بی اعتمادی به صورت مثبت حل می شود، کودک خوشبین و آرام انتظار دارد دنیا خوب و ارضاء کننده باشد، بنابر این با اعتماد و جرات و احساس ارزش به کاوش می پردازد، ولی در کنار آن زمانی که محبت و دلسوزی به طور مناسب ارائه نمی شود، کودک خود را فرد ارزشمندی به حساب نمی آورد و با واکنشهایی مثل کناره گیری و ناآرامی با افراد و شرایط پیرامون از خود محافظت می کند. به وجود آمدن اعتماد به نفس الزاما نیاز به محیطی عالی ندارد، بلکه به محیطی به قدر کفایت خوب محتاج است و آن محیطی است که زمینه لازم را برای شکوفایی ویژگیهای ارثی فراهم می سازد و با نیازهای کودکان سازگاری دارد.
در مطالعات و تحقیقات در زمینه اعتماد به نفس کودکان سالم رابطه معناداری بین عواملی مانند ثروت خانوادگی، تحصیلات، طبقه اجتماعی، شغل پدر و یا حضور دائمی مادر در منزل با اعتماد به نفس کودکان مشاهده نشده است و به جای آن به این نتیجه رسیده اند که کیفیت رابطه میان کودک و افراد بزرگسال مهم زندگی او، در اعتماد به نفس و عزت نفس او تاثیر زیادی می گذارد. از عواملی که در شکل گیری اعتماد به نفس صحیح کودکان موثر است می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ـ کودک باید احساس کند که اندیشه، عواطف و ارزش های او به عنوان یک انسان مورد پذیرش واقع شده است.
۲ـ به کودک آزادی نامحدود داده نشود، ولی محدودیتها برای او شفاف و منصفانه و قابل مذاکره طرح شود.
۳ـ به کودک به عنوان یک انسان احترام گذاشته شود.
۴ـ والدین انتظارات خود را محترمانه و از روی خیرخواهی و غیرظالمانه به فرزندانشان انتقال دهند.
۵ـ لازم است پدر و مادر به عنوان الگوی اولیه کودک در جهت افزایش اعتماد به نفس خود گام مناسب بردارند.
* شهرزاد حضرتی ـ روانشناس