حبیب احمدزاده در مقام محقق این فیلم ماحصل تحقیق چند ساله‌ی خود را قبل از انتشار در قالب کتاب به خسرو سینایی سپرد تا بر اساس آن، زندگی و کارنامه‌ی ادبی هدایت به شکل تصویری ارائه شود. در کل فیلم صحبت از نقش “سایه” در آثار هدایت است. هم چنین اثرات وجود سایه‌ی زنی به اسم “ترز” که  هدایت عاشق او می‌شود و چون به او نمی‌رسد خودکشی می‌کند. البته این ها همه ایده‌پردازی‌های سه کاراکتر فیلم است که اینگونه علت و معلول‌های زندگی هدایت را کنار هم می‌چینند…


گفت و گو با سایه

کارگردان: خسرو سینایی

فیلمنامه: خسرو سینایی، حبیب احمدزاده

مدیر فیلمبرداری: علی لقمانی

تدوین: نریمان چایچی

انتخاب موسیقی: خسرو سینایی

بازیگران: مهدی احمدی، فرشید ابراهیمیان، داریوش فائزی، بهروز شعیبی، یاسمین سینایی، جواد زیتونی…

شهروند۱۱۸۴-حبیب احمدزاده در مقام محقق این فیلم ماحصل تحقیق چند ساله‌ی خود را قبل از انتشار در قالب کتاب به خسرو سینایی سپرد تا بر اساس آن، زندگی و کارنامه‌ی ادبی هدایت به شکل تصویری ارائه شود. در کل فیلم صحبت از نقش “سایه” در آثار هدایت است. هم چنین اثرات وجود سایه‌ی زنی به اسم “ترز” که  هدایت عاشق او می‌شود و چون به او نمی‌رسد خودکشی می‌کند. البته این ها همه ایده‌پردازی‌های سه کاراکتر فیلم است که اینگونه علت و معلول‌های زندگی هدایت را کنار هم می‌چینند…

خسرو سینایی را می توان جزو کارگردانان غیر متعارف در سینمای ایران دانست. اگرچه گرایش او بیشتر به مستندسازی است و این نوع جنس کار را در سینما بهتر می شناسد، اما با فیلم سینمایی عروس آتش که به عقیده من از جذابترین کارهای داستانی او محسوب می شد توانست توانایی های خودش را در این زمینه تثبیت کند. این بار سینایی به سراغ فیلمی داستانی ـ مستند از زندگی صادق هدایت یکی از پر رمز و رازترین و مشهورترین نویسندگان تاریخ معاصر رفته است. با توجه به اینکه فیلم در ایام جشنواره تیرگان به نمایش در خواهد آمد و من هنوز موفق به تماشای آن نشده ام، نمی توانم در مورد کم و کیف اثر قضاوت کنم. در اینجا مقصود معرفی فیلم است و به همین خاطر با کمی جست و جو در منابع اینترنتی و غیره مطالب مفید مربوط به این اثر را برای آگاهی بیشتر درباره فیلم نقل کرده و نقد نهایی را به زمان بعد از نمایش فیلم موکول می کنم.  یکی از مسائل مهمی که در فیلم هم به آن اشاره شده انگیزه ی خودکشی صادق هدایت بوده است. خسرو سینایی در روز نمایش فیلم در انجمن قلم و در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چقدر انگیزه خودکشی در هدایت را قوی می دیده گفته است:

بحث‌های زیادی در این زمینه با احمدزاده داشتیم. خودکشی عمل قابل دفاعی نیست، همانطور که تصمیم نمی‌گیریم به دنیا بیاییم، نمی‌توانیم تصمیم بگیریم که از دنیا برویم. ما به دنیا می‌آییم که بسازیم و زندگی کنیم. برای جوان این شناخت لازم است که بداند که راه حل مسائل، خودکشی نیست. از سوی دیگر هدایت در فاصله میان دو جنگ جهانی در اروپا زندگی می‌کرد؛ یعنی درست همزمان با دوره‌ای که متفکران اروپایی به تفکر اگزیستانسیالیستی رسیده‌اند. نباید فراموش کنیم که یک جوان ۲۴ ساله در غربت زندگی می‌کند و آن هم در عصری که تعامل رسانه‌ای وجود نداشته، مسلم است که تحت تأثیر قرار می‌گیرد. آن وقت دوره‌ای بود که کتاب “از کالیگاری تا هیتلر”‌منتشر شده بود و جهان در آستانه‌ی جنگ جهانی دوم قرار داشت و برهمین اساس فیلم‌های اکسپرسیونیستی شکل گرفتند…

در ادامه حبیب احمدزاده، محقق فیلم‌نامه هم خودکشی هدایت را اینگونه توجیه کرد: “در نظر بگیرید که جوانی احساساتی مثل هدایت، که سخت رمانتیک و آرمانگراست به غربت می‌رود و متوجه می‌شود که هم‌اتاقی او که اهل چین است خودکشی می‌کند و این تأثیر تا آخر عمر بر درون او باقی می‌ماند. طرف دیگر  ـ حسن  ـ شهید نورایی از دوستان هدایت در بستر سرطان قرار می‌گیرد؛ کسی که قرار بود پس از بازگشت هدایت به پاریس برای او شغلی در وزارتخانه فراهم کند. از سوی دیگر رزم‌آرا نخست‌وزیر وقت که شوهر خواهر هدایت بود نیز ترور می‌شود و بی‌پولی نیز او را در مضیقه می‌گذارد. از سوی دیگر سه روز قبل از خودکشی او هوا به شدت بارانی بوده است که همه اینها باعث تشدید انگیزه خودکشی در او شده است. سپنتا نیز قرار بود کارهایی در زمینه فیلم‌سازی برای هدایت در هند دست ‌و پا کند؛ اما ۲۰ روز قبل از سفر هدایت به هند او از هند به ایران برمی‌گردد و هدایت در این کشور نیز غربت را می‌چشد. شاید اگر این شوخی تاریخی رخ نمی‌داد با هدایت دیگری رو به ‌رو می‌شدیم و چه بسا او فیلم‌نامه‌نویس می‌شد و یا رمان بوف‌کور منتشر نمی‌شد و مسیر زندگی او تغییر می‌کرد.

ناصر صفاریان منتقد فیلم در بخشی از نوشته اش بر روی فیلم می گوید: … گفت و گو با سایه شرح تحقیق  سه نفره ای است درباره هدایت، یک استاد ادبیات دانشگاه، یک محقق و یک منتقد سینما.

به جای یک راوی و یک محقق، حرف ها میان سه نفر تقسیم شده تا نگاه اجتماعی تری شکل بگیرد. ضمن اینکه این گونه امکان مباحثه هم پیش می آید و می توان یکی را در موضع مخالف قرار داد تا حرف مخالفان را بگوید و فضای تعریف و تمجید را بشکند…گفت و گو با سایه روایت محتاطانه ای از یک موضوع حساسیت برانگیز است. به سراغ برخی موضوعات نرفتن، بهتر از حذف شاخ و برگهای ماجرا و فراهم آوردن روایتی است که کسی معترضش نشود…

خسرو سینایی متولد ۱۳۱۹ شهر ساری و فارغ التحصیل رشته کارگردانی و تئوری موسیقی از آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی وین است. او فعالیت سینمایی را از سال ۱۳۴۶ در امور سینمایی وزارت فرهنگ و هنر و از ۱۳۵۲ در تلویزیون ملی ایران آغاز کرد.

مرثیه گمشده (۱۳۵۷) اولین فیلم بلند سینایی است. زنده باد، هیولای درون، یار در خانه و… در کوچه های عشق، کوچه پاییز، عروس آتش، مثل یک قصه و کویر خون دیگر ساخته های این فیلمساز هستند. از خسرو سینایی یک مستند ۱۵ دقیقه ای به نام آوازهای سکوت که شرح ساخت مجسمه هایی به دست دخترش یاسمن سینایی است نیز در جشنواره تیرگان به نمایش درخواهد آمد.

ایمیل نویسنده:

aref35@yahoo.ca