سارا زمانی که می شنود همسرش عماد دچار بیماری قلبی شده، سخت آشفته می شود و آشفتگی اش با پیدا کردن یک تار موی بور روی تخت عماد در بیمارستان افزایش می یابد. با بهبودی عماد و بازگشتنش به خانه و کار، آشفتگی سارا کم نمی شود


شماره ۱۱۸۹ ـ ۷ آگوست ۲۰۰۸


اقلیما

کارگردان: محمد مهدی عسگری پور

فیلمنامه: محمد رضا گوهری، محمد مهدی عسگری پور

فیلمبرداری: مرتضی صمدی پور

تدوین: بهرام دهقانی

موسیقی: محمد رضا علیقلی

بازیگران: حسین یاری، پانته آ بهرام، احمد مهران فر، شاهرخ فروتنیان، احسان امانی، فرناز رهنما، آفرین عبیسی…


خلاصه داستان:

سارا زمانی که می شنود همسرش عماد دچار بیماری قلبی شده، سخت آشفته می شود و آشفتگی اش با پیدا کردن یک تار موی بور روی تخت عماد در بیمارستان افزایش می یابد. با بهبودی عماد و بازگشتنش به خانه و کار، آشفتگی سارا کم نمی شود چون مدام با پدیده های عجیب و غریبی مثل گم شدن و پیدا شدن بی دلیل اشیا، جا به جایی وسایل، صدای راه رفتن کسی در خانه، باز و بسته شدن خود به خود در و …مواجه می شود. او موقع به دنیا آمدنش، مادرش را از دست داده و به همین دلیل سابقه روان پریشی دارد. عماد نیز که مکالمه های پنهانی تلفنی دارد، حرف های سارا را در مورد اتفاقهای داخل خانه، توهم می نامد. یک شب سارا از عماد می خواهد پاکتی که برگه ی آزمایش تایید بارداری اش در آن است، از داشبورد اتومبیل به خانه بیاورد. در غیاب عماد، زن موبوری در خانه ظاهر می شود و سارا را از بلندی تراس به داخل استخر هل میدهد. از اینجا به بعد و با باز شدن پای پلیس به ماجرا اتفاقات دیگری رخ میدهد…

***

اقلیما را می توان در ژانر سینمای ترس یا وحشت قرار داد البته نه با تمام ویژگیهای تعریف شده این سینما چرا که فیلم نتوانسته عناصر اصلی و تاثیرگذار این نوع ژانر را در طول داستان رعایت کند. سینمای وحشت سبکی در سینماست که متاثر از اکسپرسیونیسم است. ویژگیهای بارز اکسپرسیونیسم استفاده از نورهایی با کنتراست بالا، ایجاد فضاهای مرموز و وهم آلود و نورپردازی غیر معمول و بیشتر تاریک است. هدف اصلی جنبش اکسپرسیونیسم که در فاصله ی سالهای ۱۹۰۳ تا ۱۹۳۳ در آلمان شکوفا شد، نمایش دنیای درونی بشر، مخصوصا عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود. حال اقلیما با نگاه به این ویژگی قصد دارد داستانی را به تصویر بکشد که توانسته باشد عناصر مهم برای جذب مخاطب را در سینمای ترس به کار بگیرد.

اقلیما در وهله اول مثل هزاران فیلم ایرانی دیگر از مشکل فیلمنامه ای منسجم با شخصیت پردازی حساب شده رنج میبرد. اولین سئوالی که در ذهن شکل می گیرد اینست که چرا عماد که دارای زندگی مرفه و ایده آلی است و همسرش نیز به او علاقمند است و وضع مالی خوبی دارد و از او دریغ نمی کند، برای اینکه به ثروت او دست یابد با همدستی معشوقه اش سعی در ترساندن او دارد. چرا که عماد در سکانس پایانی و با مرگ سارا به معشوقه اش می گوید قرار ما این نبود که او کشته شود. پس ترساندن دائمی سارا چه چیزی را به نفع او تمام می کرد. به طور کلی فیلم از لحاظ کارگردانی و تا حدود زیادی فیلمبرداری کار موفقی بوده و به اعتقاد من فیلمی است که تماشاگر را تا به انتها با رگه هایی از حس تعلیق و کنجکاوی با خود همراه می کند. عسگری پور با این فیلم نشان می دهد که گامهایی به جلو برداشته و نسبت به فیلم قبلی اش قدمگاه از تکنیک کارگردانی، به طور موثرتری استفاده کرده است.

سینمای ترس نیز از آن نوع ژانرهاست که در سینمای ایران کمتر به آن توجه جدی شده و شاید اولین بار ساموئل خاچیکیان بود که با استفاده از تکنیک نورپردازی و مونتاژ خلاقه توانست با خلق فیلمهایی مثل دلهره، اضطراب و مرگ در باران لقب آلفرد هیچکاک ایران را به خود اختصاص دهد. پس از انقلاب تعدادی فیلم در این ژانر ساخته شد که شب بیست و نهم ساخته حمید رخشانی یکی از بهترین کارها در این سبک بود و پس از آن نیز محمد حسین لطیفی در سکانسهایی از فیلم خوابگاه دختران توانست صحنه های تاثیر گذاری را در سینمای ترس خلق کند. از نمونه های موفق در سینمای جهان نیز می توان به فیلمهایی مثل: کابوس در خیابان الم، جن گیر، طالع نحس، دیگران، درخشش، روانی و … اشاره کرد. یکی از ویژگی های تعریف شده در سینمای ترس غرقه‌سازی توسط خود فرد است. ترس از خصوصیات فطری هر انسان است که به علت عدم شناخت ذات خود نسبت به بازسازی عوامل خارجی برای تسکین خود شکل می گیرد. لذا با پرداختن و تماشای فیلم‌هایی از ژانر وحشت نسبت به تخلیه خود اقدام می‌کند. از طرفی بزرگنمائی آنچه که وجود ندارد یا قابل دسترسی نیست، نیز به هر طریق عامل ایجاد ترس است.

طبق اخباری که درباره فیلم به چاپ رسیده نمایش فیلم در جشنواره بیست و پنجم امیدوار کننده نبوده و همه این اعتقاد را داشتند که فیلم عسگری پور در جایگاهی پایین تر از فیلم قبلی اش قرار می گیرد. موسیقی محمدرضا علیقلی بیشتر به درد ملودرام می خورد تا فیلمی تریلر و دلهره آور. گویا آخر فیلم در نسخه به نمایش درآمده در فستیوال فجر متفاوت بوده و در نمایش عمومی تغییر کرده است.

aref35@yahoo.ca