اصولگرایان شرمگین!

بررسی صلاحیت نامزدهای به اصطلاح انتخابات مجلس نهم، همان رقابت میان هم پیمانان و قسم خوردگان ولایت مطلقه فقیه، رقابت میان تعداد بسیار محدودی از سازندگان جمهوری اسلامی و طمع کاران و دزدان به آخر خط رسیده، به پایان رسید و هیئت های اجرایی زیر سیطره دولت احمدی نژاد تعداد بسیاری از خود اصولگرایان را رد صلاحیت کردند. خبرگزاری “مهر” گزارش داده است که ۳۰ تا ۴۰ نفر از نمایندگان کنونی مجلس هم در زمره رد صلاحیت شده ها هستند. کسانی مثل “علی مطهری” نماینده تهران و طراح سئوال از رئیس جمهور در مجلس (طرحی که هیئت رئیسه مجلس به دستور خامنه ای تلاش کرده است آن را بایگانی کند)، “نادر قاضی پور” نماینده ای که گفته می شود در طرح تحقیق و تفحص از “سایپا” نقش اساسی داشته است (همان مجموعه عظیم مالی که احمدی نژاد و مشایی در سالهای اخیر بالا کشیده اند)، “علی عباسپور تهرانی” و “حمیدرضا کاتوزیان” از جمله نمایندگانی هستند که ابتدا رد صلاحیت شدند و سپس با اعتراضات و پادرمیانی ریش سفیدان برخی از آنها مورد تأیید قرار گرفتند. “علیرضا محجوب”، داریوش قنبری”، “پیمان فروزش” و تعدادی دیگر نیز از جمله نمایندگان شاخصی هستند که رد صلاحیت شده اند. تقریبا تمام نمایندگانی که رد صلاحیت شده اند، دولت و حامیان “انحرافی” احمدی نژاد را عاملی دانسته اند که درصدد است تعداد نمایندگانی که دولت احمدی نژاد را به چالش گرفته اند، به حداقل برساند و به قول “نور الله حیدری”، نماینده اردل و فارسان، “دولت به دنبال آن است که افرادی که از مواضع قاطعی در خصوص دولت برخوردارند، در مجلس آینده حضور نداشته باشند”. همچنین “علی مطهری” نماینده تهران، به دلیل دو بند “التزام عملی به اسلام و نظام جمهوری اسلامی” و “ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل ولایت مطلقه فقیه” رد صلاحیت شده بود. خبرگزاریهای رسمی و غیررسمی گزارش داده اند که تعداد رد صلاحیت شده ها در میان خود اصولگرایان به اندازه ای گسترده بوده که آیت الله “مهدوی کنی”، همان نماینده ریش سفید خامنه ای برای ایجاد اتحاد در جبهه اصولگرایی و رئیس مجلس خبرگان و “علی لاریجانی” رئیس مجلس و نیز برخی دیگر از شخصیت های مهم خواستار حل مشکل رد صلاحیت ها شده اند و حتی “محمد رضا باهنر”، نایب رئیس مجلس که به فرمان خامنه ای تلاش ها کرد تا نمایندگان را از ایجاد تنش و سئوال در خصوص دولت احمدی نژاد بازدارد، رد صلاحیت ها را “تنگ نظرانه” خوانده است. پاسخ “مرتضی تمدن” ــ استاندار تهران که از نزدیکان به سرداران سپاه است ــ  به تمام این انتقادها این بوده که “تعیین صلاحیت ها در جهت منافع نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است”!

شاید بتوان پذیرفت که تلاش ها برای تشکیل مجلسی گوش به فرمان و مطیع و مبلغ چاپلوس خامنه ای و نظام فاسدی که حکومتش اسلامی است، دارد به ثمر می نشیند. پروسه ای توأم با شیادی که سی سال است به اشکال مختلف از سوی حافظان جمهوری اسلامی صورت گرفته است و این بار پس از سی و دو سال پرالتهاب و پرخطر و غیرقابل پیش بینی! بیشتر از سی سال حکومترانی در شرایطی که هم مردم و هم حکومت می دانند که این رژیم رفتنی است و امروز، اصولگرایانی که با ظاهر و قیافه ای “قهر” کرده و ماتم زده اظهار می کنند که چنین نتیجه ای برایشان دور از انتظار نبوده و در عین حال، معترض، شرمگین و دل شکسته ادامه می دهند که “اعتراض نخواهند کرد و درخواست تجدید نظر نخواهند داد”! اصولگرایان و قسم خوردگان جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه، اصولگرایان دیگری را که آنها هم به تلاش برای “پایداری” و “ایستادگی” رژیم اسلامی قسم یاد کرده اند، از دایره سهم خواهی های قدرت و ثروت جمهوری اسلامی بیرون رانده اند. نظام اسلامی از خودی ترین خودی هایش عبور کرده است!

باید گفت کل این شرایط انتخاباتی ــ امنیتی، نمایشی از ترس و جنگ و جدال عده ای انسان دزد و طمع کار مذهبی است که برخی شان آگاهانه تمام هم و غم خود را به کار بسته اند تا جمهوری اسلامی را از خطر انقلاب نجات دهند و بعضی هم خود را به خواب غفلت زده اند. گمان می کنند هیچ کاره اند و فقط می خواهند برای عافیتشان پول بالا بکشند. کل این نمایش، جنگ و دعوای آخر کار است! این جانیان، دوستان و شرکای سی ساله خودشان را به دلیل عدم التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه رد صلاحیت کرده اند و هم این و هم کل این دلایل و توجیهات و شیادی ها نشان می دهد که این نظام تا چه اندازه کلاهبردار، مافیایی و آدمکش است. این نظام با انواع و اقسام رفتارهای سیاسی تاکنونی اش، به مردم دربند ایران و تمام مردم جهان ثابت کرده که هزاران فرسنگ از زمان و مقتضیاتش عقب است. با جهان مدرن و خواسته های انسان متمدن بیگانه است. برای چنین رژیمی امکان شیادی و براه انداختن جار و جنجال سیاسی به منظور تداوم حاکمیتش هم از دست رفته است و تا آنجا که به مردم مربوط است، مردم، زنان، جوانان و کارگران ایران از این کلاهبرداریها و مسخره بازی ها عبور کرده اند! می دانند که به دلایل مختلف و متعددی باید چنین نظامی را از سر راه پیشرفت، سعادت و خوشبختی بشریت برداشت و این اتفاق ــ با توجه به بسیاری از شواهد و قرائن و انقلابات و تحولات در جهان و در خود ایران ــ به نظر بسیار نزدیک می رسد! واقعیت این است که جمهوری اسلامی با این نمایش ها و مسخره بازیها نمی تواند حتی سر اقلیت طرفدار و جیره خوار خود را هم کلاه بگذارد. پاسخ مردم معترض ایران به تمام این سیاهی و نکبت مذهبی و دروغ و سناریو سازی اسلامی، این است که “ساکتین” دزدی ها و جنایات بیشتر از سی ساله جمهوری اسلامی باید کنار بروند! حکم انقلاب مردم ایران این است که دزدی ها و آدمکشی ها و شکنجه ها و تجاوزهای این حکومت در دوره نشو و نمای سیاسی تمام این مقامات صورت گرفته و تمام اینها در ادامه این بساط انسان کشی سهیم و شریکند. تمام این مقامات، از اصولگرایان در جبهه های مختلف و “انحرافی” ها تا دوم خردادی ها و “جنبش سبز”ی ها (تا آنجا که به رهبری موسوی و کروبی مربوط می شود)، “ساکتین” دزدی ها، اعدام ها و سنگسار ها و بیحقوقی های بیشتر از سه دهه اند و رأی مردم ایران این است که تمام این “ساکتین” باید بساط ننگینشان را از زندگی مردم ایران جمع کنند!