شهروند ۱۲۵۳- ۲۹ اکتبر ۲۰۰۹
“هنر در جایی طرف میگیرد و بعضی مواقع از طریق هنر میشود پیغام خیلی قویتری به مردم داد”. این گفتهی فیروزه آغداشلو، مدیر آرتا گالری، در مصاحبه با شهروند است. آرتا هفتهی قبل میزبان دو نمایشگاه همزمان با موضوعات سیاسی بود. کارهایی از بابک سالاری و آن باین که در کنار هم تحت عنوان “زمین و مبارزه” به نمایش گذاشته شده بودند.
بابک سالاری عکاس چیرهدستی است که قبلا عکسهایش در مورد کوبا، افغانستان و عراق را دیدهایم. این دفعه او به دل دیواری زده که اسرائیل و فلسطین را از هم جدا میکند و عکسهای سیاه و سفیدِ بی نظیری گرفته است که زندگی مردم در هر دو سوی دیوار را تصویر میکنند.
عکاسی در منطقه ای که بابک خودش “منطقهی جنگی” مینامد کار راحتی نیست و البته با این وجود روزنامه نگاران و عکاسان متعددی تا به حال توانستهاند به این منطقه راه پیدا کنند. عکسهای بابک مسلماً از بهترین نمونهها است. او البته اشاره میکند که همراهی یکی از دوستان اسرائیلیاش، که از فعالان صلح است، باعث شده دسترسی راحتتری به منطقه داشته باشد، اما با این حال موفق به عکاسی از شهرکهای یهودینشین و بسیاری از صحنههایی که رفتار وحشیانهی ارتش اسرائیل را نشان میدهد نشده است.
او البته “عکاسِ خبری” و “بیطرف” نیست که تنها برای خبررسانی به دل این دیوارِ جدایی زده باشد. خود میگوید این عکسها را برای آرمانِ “درد و رنج مردم فلسطین” گرفته ست. بابک در مصاحبه با شهروند میافزاید: “اولین تاثیر دیوار روی مردم فلسطین به عنوان اولین قربانیان این دیوار این است که به شکل غیرانسانی، به طوری که با کلمات قابل بیان نیست، محدود میشوند. این دیوار خانوادههای فلسطینیها را از هم میپاشاند”. و البته تاکید بابک، که در جای جای عکسهای او هم به چشم میخورد، این است که تاثیرات مخرب دیوار محدود به مردم فلسطین نیست و مردم اسرائیل نیز با این دیوار به زندگی در گتو محکوم شدهاند. گتویی در دو سوی دیوارِ جدایی.
بابک میگوید: “فلسطینیها اگر بخواهند از شهر و محل زندگی خود بیرون بروند محدودند. برای بیرون رفتن از فلسطین محدودند. برای مسافرت داخل فلسطین، مثلا رفتن از کرانه غربی به اورشلیم شرقی محدودند. دیوار آنها را به روز سیاه کشانده است”.
بابک، که در جامعهی هنری کانادا شناخته شده است، خودش را “عکاس ایرانی در تبعید” میداند و میگوید دوست داشته کارش را در گالریِ آرتا به نمایش بگذارد و از جامعهی ایرانی کانادا میخواهد که به پیچیدگی مسئلهی فلسطین توجه کنند و با تمام وجود از این قضیه حمایت کنند. از لحن حرفهای او میشود فهمید از عدم حمایت بعضی ایرانیان از جنبش رهایی مردم فلسطین، به خاطر گرایشات ناسیونالیستی و نژادپرستانه، دلگیر است. و چه دلگیری بحقی!
×××
آن باین عکاس دیگر مجموعهی نمایشگاه بود که “پروژهی آزادی” نام داشت. خانم باین نسب برمهای و اسکاتلندی دارد و در این نمایشگاه روی یکی از فعالان دموکراسیخواهِ شهیر در برمه (میانمار) تمرکز کرده بود: آنگ سان سوچی.
خانم سوچی، که تنها برندهی جایزهی صلح نوبل است که هنوز در زندان به سر میبرد، قبلا هم موضوع فیلم مستندی از آن باین بوده است. عکسهای باین سه بخش داشت: در یکی از بخشها چهرههای مشهوری از سراسر دنیا را میبینیم که نیمی از صورت خود را با صورتک آنگ سان سوچی پوشاندهاند از جمله کیم پونگ (دختر معروف ویتنامی که عکس دوران کودکی او که برهنه از دست بمبهای ناپالم میگریزد، او را نماد جنگ ویتنام کرد). خانم پونگ روز شنبه در نمایشگاه حاضر بود. در بخش دیگر، دختری را میبینیم که به صورتش صورتکِ آنگ را زده و به جای جای تورنتو سفر کرده است تا تمام کارهایی را بکند که خانم سوچی به علت محبوس بودن نمیتواند انجام دهد (یادی از گفتهی سوچی که “از آزادی خود استفاده کنید تا برای آزادی ما تلاش کنید”) و بخش دیگری که عکاس، با صورتک سوچی خودش، به ترکیه سفر کرده و موضوعِ دموکراسی نوپا در ترکیه و دیکتاتوری نظامی در برمه را دستمایه ی کارش قرار داده است.
بازدید از محلهی زیبای دیستیلری و گالری آرتا البته همیشه لذتبخش است، اما دو نمایشگاه و عکسهای زیبای بابک سالاری و آن باین دیدار ما را لذتبخشتر از همیشه کرده بود.
“زمین و مبارزه” با همکاری صداهای پیشروی (voices forward)، توجه به سیاره (Planet in focus) و البته جشنوارهی بینالمللی فیلم دیاسپورا (که اطلاعات کاملش را در همین شماره پیدا میکنید) برگزار میشود و تا ۸ نوامبر ۲۰۰۹ برقرار است.
عکس های این نمایشگاه را در گالری عکس شهروند ببینید.