شهروند ۱۲۶۶ – پنجشنبه ۲۸ ژانویه ۲۰۱۰
گفت وگوی شهروند با کیهان کلهر

کیهان کلهر، هنرمند موسیقیدان و نوازنده ی کمانچه و از استادان مسلم این ساز، به همراه حسین علیزاده و تعدادی دیگر از هنرمندان نسل جوانتر به زودی در تورنتو و در سالن مجلل روی تامسون هال کنسرت خواهند داشت. به همین مناسبت با او به گفت وگو نشستم تا اطلاعاتی در زمینه ی کنسرت در پیش رو به آگاهی خوانندگان عزیز برسانیم.

کیهان کلهر که از آتلانتا به تورنتو آمده بود، علیرغم خستگی راه و سفر به محض ورود، با من به گفت وگو نشست و از این بابت از او سپاسگزارم.


آقای کلهر از کنسرت تورنتو بگویید و اینکه چگونه فکر برگزاری آن به وجود آمد؟


ـ کنسرت تورنتو شروع تور ما در کانادا و آمریکا است. ما ۱۲ کنسرت خواهیم داشت که از تورنتو شروع می شود و بعد ونکوور و بعد به آمریکا می رویم و ده کنسرت در شهرهای مختلف آمریکا اجرا خواهیم کرد.


در کنسرت پیشین در کنار آقای علیزاده و شجریان ها اجرا داشتید، چه شد که تعدادی از هنرمندان گروه تغییر کردند؟


ـ این بار سعی کردیم که نسل دیگری از نوازنده های جوان ایرانی را معرفی کنیم که بیشتر با خودمان کار کرده اند یعنی نسلی که بین ۲۵ تا ۳۵ سال سن دارند. این کار به خاطر این است که نسل جدید موزیسین های ایرانی کمتر شناخته شده اند و دوست داریم که اینها را با خود همراه کنیم. ضمنا خواننده مان هم یکی از ستاره های جدید آواز موسیقی ایرانی است که یکی از بهترین شاگردان آقای شجریان بوده و حدود ۴۳ سال سن دارد و کارهای محدودی هم با زنده یادان پایور و مشکاتیان دارند و ما دیدیم که خیلی شایسته است که اگر بخواهیم با خواننده ی دیگری کار کنیم با آقای نوربخش همراه شویم.


به جوانانی که به موسیقی ایرانی علاقه دارند برای پیروی از سبک مشخصی آیا توصیه ای دارید؟


ـ تدریس در فرهنگ ما خیلی وضعیت نامشخصی دارد، اکثراً معلمان تجربه ی زیادی در تدریس ندارند و همین باعث یک سردرگمی شده. در سطح دانشگاه هم که زیاد نمی شود امیدوار بود به خاطر اینکه اکثرا کیفیت تدریس خیلی پایین است، ولی نباید اینها را به عنوان پسرفت یا عقب گرد حساب کرد چون همیشه در موسیقی و در شعر ما اشخاص معدودی بودند که تعیین می کردند جهت کجاست و همین ها بودند که موفق بودند. موسیقی ما هنوز در سطح کلی یا گسترده ارائه نمی شود و مال همه ی مردم نیست چون جامعه ی ما با موسیقی متأسفانه کمی بیگانه است. اصلا بچه های ما در مدرسه آموزش موسیقی نمی بینند. در رادیو و تلویزیون هم که موسیقی خوبی ارائه نمی شود، نتیجتاً رابطه ی آنها با موسیقی خیلی کم شده و این را نمی شود فقط در کلاس های موسیقی یاد داد. فرهنگ موسیقی باید در سطح اجتماع گسترده باشد و در واقع یک حمایت کلی دولتی می خواهد که در کشور ما وجود ندارد. اما اصولا هنر هیچ وقت این حمایت را نداشته و همیشه خود اشخاص بودند که تصمیم گرفتند و کار را پیش بردند یعنی بالیدن موسیقی ما بر روی دوش افراد قرار داشته است.


به نظر شما پاپ سنتی هم رشدی داشته؟


ـ بله. یعنی گروه هایی آمدند با تعداد نفرات زیاد که اکثراً هم به اندازه ی کافی آشنایی ندارند با موسیقی ایرانی و همه هم می خواهند نوع آوری کنند، بدون اینکه با موسیقی قدیم ایران آشنایی داشته باشند. از سازهای کوبه ای زیاد استفاده می کنند. هر گروهی چند دف و چند تمبک کنار هم می گذارد و موسیقی که به گوش می رسد بیشتر هیجان دارد تا اینکه عمیق باشد. در صورتی که موسیقی ما موسیقی عمیقی است و موسیقی است که باید روی کیفیت آن تأکید کرد تا اینکه چقدر هیجان به وجود می آورد. این موسیقی در حال حاضر کیفیتی پیدا کرده که با انرژی کم و صدای زیاد در واقع روی سطح قرار دارد.


شما کاری هم با Brooklyn Rider انجام دادید، گرایش شما به موسیقی غرب از کجا نشأت گرفته است؟


ـ نمی شود گفت که من به موسیقی غرب گرایش دارم. در واقع من به این معتقد نیستم که شرق و غرب موسیقی اش خیلی فرق دارد. ما می توانیم به عنوان موزیسین های شرقی هم فعال باشیم و کار خودمان را انجام دهیم و همان کار سنتی خودمان را بکنیم ولی همیشه می شود نوع دیگری هم به موسیقی نگاه کرد. می شود حد و مرز موسیقی را در نظر نگرفت. هر موزیسینی از هر فرهنگی، مخصوصا در دوره ی ما، با پیشرفت تکنولوژی، با از بین رفتن مرزها، می توانند با هم کار کنند. این امر در هنر اتفاق می افتد و این تماس ها اجتناب ناپذیر است. یعنی می شود که با موزیسین ها چه شرقی و چه غربی کار کرد. من خودم با موزیسین های شرقی از جمله شجاعت حسین خان از هند غزل را کار کردم و با اردل ارزانجان از ترکیه یک آلبوم دیگر کار کردم و هنوز هم با او کنسرت می دهم. دوست دارم که با فرهنگ های دیگر آشنا شوم و با موزیسین هایشان و نه فقط فرهنگ غرب. اما فرهنگ و موسیقی غرب هم برای من جذاب بوده و ناخودآگاه Brooklyn Rider هم بخشی از آن بود. در واقع این بچه ها همان بچه های جوانی بودند که از طریق “جاده ی ابریشم” با هم آشنا شده بودیم و دوست داشتیم که با هم کار کنیم.


چرا عنوان کنسرت شما در تورنتو “از سه نسل” است؟


ـ استاد علیزاده در واقع مسن ترین فرد این مجموعه است. ایشان همیشه فعال و شناخته شده بودند و منم حتی وقتی که نوجوان بودم ایشان را می شناختم به عنوان نوازنده و آهنگساز بسیار بسیار خوب و در واقع دفعه ی قبل که ما جمع شدیم کنار هم باز هم سه نسل بودیم. آقای شجریان هم که تشریف داشتند که نسل قبل آقای علیزاده هستند، حالا یک نسل آمده ایم جلوتر با جوان های دیگر، یعنی من هم که نسل دوم به حساب می آیم در کنار آقای علیزاده هستم و در کنار ما نسل جوان سوم، بچه هایی که اکثرا بعد از انقلاب متولد شدند. اینها نماینده ی موسیقی جدید ایران هستند. بچه های بسیار بسیار بااستعدادی که شنیدن کارهایشان واقعاً برای همه جالب خواهد بود. آقای سیامک جهانگیری فقط امسال است که با خود من کار کرده و نی می نوازد. آقای روزبه رحیمی(سنتور)، آقای پژمان اخواص(تنبک) و آقای فریبرز عزیزی (رباب و بم تار)که در ایران از شاگردان آقای علیزاده بودند. در هر صورت همه ی اینها با ما ارتباط داشتند و دوست داشتیم که در این برنامه همه کنار هم باشیم. و همانطور هم که گفتم در کنار ما نسل جدید خواننده های ایران آقای حمیدرضا نوربخش قرار دارد.


جمعه ۵ فوریه ساعت ۸ شب

روی تامسون هال

شماره ۶۰ خیابان سیمکو