سالشمار تاریخ جمهوری اسلامی ایران
هفدهمین شماره ی پیاپی شهروند به رویدادهای سال ۱۳۷۴ می پردازد.
از شماره ۱۳۵۸ مرور سال ۵۸ را آغاز کردیم و بنا داریم رویدادهای مهم این ۳۳ سال حکومت جمهوری اسلامی را در ۳۳ شماره ی شهروند بیاوریم. برای سه سال اول با استفاده از آرشیو روزنامه های اطلاعات و کیهان توانستیم تقریبا به همه آنچه که در آن زمان ها در روزنامه ها منعکس می شد، اشاره کنیم. از سال ۶۱ ما ماندیم و اینترنت، ضمن اینکه بارها از خوانندگانمان تقاضا کردیم در این مسیر ما را یاری کنند و اگر رویداد یا نکته ای باید گفته شود را یادآوری نمایند، یا خاطرات خودشان را از آن سالها برایمان بفرستند.
متاسفانه جز چند خاطره، در اوایل دهه شصت، کسی همت نکرد تا از دیده ها و شنیده هایش برای دیگران نیز بگوید تا با معضل فراموشی جمعی مبارزه کنیم.
حاصل این است و می دانیم که کامل نیست.
در این سال قتل های زنجیره ای و مشکوک است که همچنان در کشور حکمرانی می کند. چندین قتل در گوشه و کنار ایران می خواهد بی سروصدا ایران را از منتقدان و معترضان و مخالفان پاک کند. جمهوری اسلامی می اندیشد که با حذف فیزیکی، اندیشه هم حذف خواهد شد.
در سال ۷۴، ماموستا فاروق فرساد، روحانی اهل سنت سقز و از شاگردان احمد مفتی زاده را در تبعیدگاهش با تزریق و ایست قلبی به قتل می رسانند و جسدش در خیابان پیدا شد.
مولوی عبدالملک ملازاده و مولوی جمشید زهی از روحانیون اهل تسنن بلوچستان را همزمان با انتخابات مجلس پنجم، در کراچی پاکستان ترور می کنند. مولوی عبدالملک قبل از رفتن به پاکستان در ایران زندانی بود.
دکتر احمد صیاد (میرین) از متفکران اهل سنت (سلفی)، متولد روستای گنجک کاروان از توابع چابهار نیز در این سال به قتل رسید. او در دانشگاه اسلامی مدینه تحصیلات دینی اش را تکمیل کرد و پس از ۲۰ سال تحصیل در خارج در سال ۱۳۶۴ به کشور بازگشت و در سال ۱۳۶۷ در تهران دستگیر و روانه اوین شد. پس از ۵ سال حبس در سال ۱۳۷۱ آزاد شد و زمانی که از سفر دوبی بازمی گشت در فرودگاه بندرعباس دستگیر و چند روز بعد جسد وی در فلکه میناب بندر عباس کشف شد.
در این سال، احمد میرعلایی مترجم مشهور نیز به قتل می رسد، حسین سرشار هنرمند موسیقی دان و بازیگر هم به شیوه ای مرموز کشته می شود. فاطمه سادات برقعی نیز قربانی دانستن اطلاعات امنیتی شده و به قتل می رسد.
زندگی اما در جهت های مختلف در جریان است. سینماگران فیلم می سازند. از جمله فیلم های ساخته شده در سال ۱۳۷۴ می توان به گبه و “نون و گلدون” از محسن مخملباف و “لیلی با من است” کمال تبریزی اشاره کرد که این آخری در ژانر کمدی ـ جنگی از اقبال بسیار تماشاگران برخوردار شد.
در ورزش در سال ۱۳۷۴ تیم فوتسال ایران به عنوان نخست آسیا دست پیدا می کند.
سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران در این سال تاسیس می شود.
و …
۲۰فروردین ۷۴ ـ حسین سرشار هنرمند موسیقیدان و خواننده در سن ۶۴ سالگی درگذشت. او در هنرستان عالی موسیقی و در ایتالیا به تحصیل موسیقی پرداخت. سرشار از سال ۱۳۴۶ شروع تالار رودکی تا سال ۱۳۵۷ پیوسته در این تالار باقی ماند و در اجرای اپراهای جهانی، چون “توسکا”، “عروسی فیگارو”، ” آرایشگر شهر سویل”، “کاوالریا روستیکانا”، “ریگولتو”، “دون ژوان”، “لابوهم” و “ایل ترواتوره” در نقشهای نخست ظاهر شد.
به نوشته محمود خوشنام در بی بی سی، آنچه بر حسین سرشار رفته است، نه از سرنوشت او- که از عوارض انقلاب، برخاسته است. سرشار پیش از آن که به بیماری جانفرسای “فراموشی” گرفتار آید، به بیابان فراموشی پرتاب شده بود. زندگی پر بار او، شوربختانه پایانی اندوهبار داشت. پایانی در دو روایت: روایت نخست میگوید که به بیماری فراموشی (آلزایمر) گرفتار شده، دو سه باری در بازگشت به خانه گم شده است. حتی یک بار رد پایش را در آبادان پیدا کردهاند و… سرانجام در جریان گمگشتگیها، پیکر در هم شکستهاش را از زیر اتومبیلی بیرون کشیدهاند.
روایت دوم، ولی مرگ اندوهبارش را به جریان قتلهای زنجیرهای مرتبط میداند.
او در سال های پس از انقلاب چند بار مقابل دوربین سینما قرار گرفت. اجاره نشین ها، ای ایران، هامون، جعفر خان از فرنگ برگشته و رنوی تهران ۲۹ فیلم هایی بودند که او در این سالها بازی کرد.
۱۷ اردیبهشت ۷۴ ـ گیتی پاشایی خواننده و آهنگساز از طریق مادرش با موسیقی آشنا شد. ردیفهای موسیقی سنتی را نزد فرامرز پایور، مهدی فروغ و محمود کریمی آموخت. پس از دیپلم به آمریکا رفت و در سیتی کالج نیویورک در رشته معماری مشغول به تحصیل شد و در سیاتل آمریکا لیسانس هارمونی و ارکستراسیون گرفت.
در اواخر دهه چهل، فعالیت رسمی خود را با خوانندگی در رادیو و تلویزیون آغاز کرد و به خواندن تصنیفهای مردمی مشغول شد. ترانههای «شب من شب تو»، «دل بوالهوس»، «گل مریم»، «یه دل دارم» از جمله ترانههایی است که او در آن زمان خوانده بود. در سال ۵۴ به عرفان و تصوف روی آورد و سپس بر روی شعرهای شاعران معاصر چون مهدی اخوان ثالث، احمدرضا احمدی و محمدعلی سپانلو آهنگسازی کرد. در سال ۱۳۵۶ ه.ش. در فیلم «سفر سنگ» به کارگردانی همسرش مسعود کیمیایی، به عنوان بازیگر حضور یافت اما پس از آن دیگر به بازیگری نپرداخت.
گیتی پاشایی پس از انقلاب به کار آهنگ سازی به طور جدی پرداخت و با سه فیلم «تیغ و ابریشم» (۱۳۶۵)، «سرب» (۱۳۶۷) و «گروهبان» (۱۳۶۹) هر سه به کارگردانی مسعود کیمیایی به عنوان آهنگساز فیلم شناخته شد.
گیتی در اواخر عمرش دچار افسردگی شده بود. وی عاقبت در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ هجری شمسی در سن ۵۵ سالگی بر اثر بیماری سرطان در تهران درگذشت.
۲۰ خرداد ۷۴ ـ علیاصغر بهاری از استادان موسیقی ایرانی و نوازنده برجسته ساز کمانچه که در دههٔ ۶۰، با فرامرز پایور، جلیل شهناز، محمد اسماعیلی و محمد موسوی، در «گروه اساتید»، همکاری داشت، در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
۱۲ مهر ۷۴ ـ هژیر داریوش کارگردان و فیلم شناس از نخستین کارگردانان اندیشمند و با فرهنگ ایرانست که در بندر انزلی زاده شد و در سن ۵۷ سالگی در پاریس درگذشت.
فیلم “بیتا” با بازیگری “گوگوش” در سال ۵۱ با استقبال بسیار تماشاگران روبرو شد.
۲ آبان ۷۴ـ احمد میرعلائی متولد ۲۱ فروردین ۱۳۲۱ اصفهان از مترجمان پرکار ایران بود. او از سال ۱۳۴۸ به بعد در دانشگاههای اصفهان، هنرهای دراماتیک، دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه هنر، دانشگاه آزاد و کراچی به تدریس پرداخت و بهمدت ۴ سال در مؤسسه انتشارات فرانکلین تا سال ۱۳۵۱ به ویراستاری آثار ادبی مشغول بود.
او همچنین در فاصله سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۵ سردبیری مجلههای کتاب امروز، فرهنگ و زندگی، آیندگان ادبی و جنگ اصفهان را برعهده داشت.
و بین سالهای ۱۳۵۵تا۱۳۵۷ سرپرستی خانه فرهنگ ایران در دهلی و بین سالهای ۱۳۵۷ تا۱۳۵۹ مسئول خانه فرهنگ ایران در کراچی بوده است. میرعلایی از جمله نویسندگان و روشنفکرانی بود که در سری قتل های موسوم به قتلهای زنجیرهای توسط عوامل وزارت اطلاعات در صبح روز دوم آبان ماه ۱۳۷۴ هنگامی که از منزلش به سمت کتابفروشی محل کارش در حرکت بود ناپدید و جسم بی جان او در حدود ساعت ۱۰ شب در کوچه های خیابان میر اصفهان پیدا شد. در کنار جنازه او دو بطری مشروب قرار داده بودند. بعدها معلوم شد که احمد میرعلایی بر اثر تزریق الکل از ناحیه دست راست دچار ایست قلبی شده بود.اواز امضا کنندگان متن نامه ما نویسنده ایم و همچنین متن اعتراض به دستگیری سعیدی سیرجانی بود. علاوه بر فعالیت های فرهنگی فوق بسیاری ملاقات او با وی.اس. نایپل در سفرش به ایران را از دلایل خشم نیروهای امنیتی می دانند. فرج سرکوهی در کتاب خود اشاره می کند در سفر وی.اس.نایپل، دولتی ها اجازه نمی دادند تا نویسندگان مستقل با او دیدار کنند ولی او از فرصتی استفاده می کند و برای دیدار با مترجم کتابش، هند تمدن مجروح، به اصفهان می آید و میرعلایی در این نشست و برخاست چند روزه تصویری واقعی و متفاوت با گفتار دولتیان به نایپل ارائه می دهد که در ذهنیت نایپل و گزارشش از سفر ایران تاثیر تعیین کننده ای می گذارد. احمد میرعلایی از جمله مترجمانی است که فارسی زبانان را برای اولین بار با نویسندگان بزرگی همچون بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز،گراهام گرین و ویلیام گولدینگ آشنا کرده است. او طبع و ذوق فراوانی در ترجمه شعر داشت و ترجمه کتاب های سنگ آفتاب سروده ی اوکتاویو پاز و ایکور سروده ی گاوین بنتاک را می توان از بهترین آثار او در زمینه ترجمه شعر منظور کرد.
۲۰ آذر ۷۴ ـ ابوالحسنخان صدیقی نقاش و مجسمهساز برجسته و از شاگردان کمالالملک بود. مجسمه فردوسی در میدان فردوسی، مجسمه خیام در پارک لاله تهران، مجسمه نادرشاه افشار در مشهد و طرح چهره ابوعلی سینا از کارهای برجسته ی او هستند. او ۱۰۱ سال عمر کرد.
آذر ۷۴ ـ فاضل خداداد کسی بود که به اتهام تبانی با کارمندان بانک صادرات ایران و ۱۲۳ میلیارد تومان اختلاس از این بانک (معروف به اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی) به اعدام محکوم شد. وی نخستین مجرم اقتصادی اعدامی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود. او تا شهریور ۱۳۹۰ رکورددار اختلاس در ایران بود و پس از او مهآفرید امیرخسروی بود که با اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی خود، متهم بزرگترین اختلاس مالی در ایران شد.
فاضل خداداد با شروع جنگ ایران و عراق در مهرماه ۱۳۵۹ از ایران خارج شد و پس از پایان جنگ در شهریورماه سال ۶۷ به ایران بازگشت و با معرفی مرتضی رفیقدوست که آن زمان رییس کمیته انقلاب اسلامی سعدآباد بود به یکی از شعب بانک صادرات معروف به شعبه ۲۰۷ در باغ فردوس (تجریش) مراجعه میکند و یک حساب جاری به باز میکنند.
در بهمن ۱۳۷۱ رییس اداره کل بانک صادرات ایران متوجه اختلاس میشود، اما خداداد نهایتا از کشور فرار می کند. او با وعده بخشش در شهریورماه ۷۳ به ایران بازمیگردد تا باقیمانده بدهی خود را به بانک پرداخت کند. وی در روز ۹ بهمن ۱۳۷۳ بازداشت و پس از چندین جلسه دادگاه در آذرماه سال ۱۳۷۴ اعدام شد.
مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست دیگر متهم پرونده به حبس ابد محکوم شد، اما وی در سال ۱۳۸۲ از زندان آزاد شد.
ماجرای اختلاس خداداد و مرتضی رفیقدوست که از نفوذ محسن رفیقدوست برای تصاحب این پول استفاده کرده بودند، نخستین بار در نشریه پیام دانشجو افشا شد.
۲ دی ۷۴ ـ منوچهر حامدی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۳۷ و با بازی در تئاتر آغاز کرد و با سینما در سال ۴۲ ادامه داد. کمالالملک، و آوای فاخته از جمله آثاری است که منوچهر حامدی در آنها به ایفای نقش پرداخت.او در تصادف اتومبیل در ۵۶ سالگی جان سپرد.
۱۹ بهمن ۷۴ ـ سیاوش کَسرائی شاعر، از اعضای کانون نویسندگان ایران و از فعالان سیاسی چپگرای تاریخ معاصر ایران بود.
سیاوش کسرائی سراینده «آرش کمانگیر» نخستین منظومه حماسی نیمایی است. وی یکی از شاگردان نیما یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
او دانشآموخته دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود. سیاوش کسرائی از بنیانگذاران انجمن ادبی شمع سوخته بود. او سالیان دراز در حزب تودهٔ ایران فعالیت داشت.
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هیات دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر پرهام، احمد شاملو، محسن یلفانی، غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به اخراج سیاوش کسرائی، بهآذین، هوشنگ ابتهاج ، فریدون تنکابنی و برومند گرفتند. این تصمیم نهایتا به تایید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
سیاوش کسرائی پس از یورش نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به کادرهای حزب توده ایران در زمستان سال ۱۳۶۲ به همراه خانوادهاش از ایران خارج شد. ابتدا در کابل و سپس در مسکو و پس از فروپاشی بلوک شرق به وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرائی پس از خروج از ایران و در طول اقامتاش در افغانستان، در رادیو زحمتکشان که از شهر کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد. سیاوش کسرائی از «نسل چهارم» و از آخرین نسل مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود. او از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده «دلم هوای آفتاب میکند» را وصف کرده است.
کسرایی در سن ۶۹ سالگی پس از عمل جراحی قلب و ابتلاء به ذاتالریه در وین، پایتخت اتریش درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان مرکزی شهر وین به خاک سپرده شد.
سیاوش کسرائی، بر طبق وصیتاش «ه.الف سایه» را متولی آثارش کرده است.
۱۶ اسفند ۷۴ ـ فخرالسادات برقعی، ۳۱ ساله، دبیر دبیرستان در قم و مادر سه فرزند، در قم در خانه مسکونی اش با طناب و با سیم به قتل می رسد. قاتل یا قاتلین پس از قتل، شیرهای گاز شهری خانه را باز کرده بودند تا آتش سوزی ایجاد شود و با امحاء جرم و به آتش کشیدن جسد و خانه، رد جنایت را پاک کنند.
اکبر گنجی در یادداشتی به طور خاص به ماجرای قتل خانم برقعی پرداخته و در آن مشخصاً از حجت الاسلام پورمحمدی، معاون فلاحیان در دوران وزارتش (وزارت اطلاعات) و عضو هیئت منصفه دادگاه ویژه روحانیت در محاکمه عبدالله نوری، نامبرده می شود و توجه را به خود جلب می کند.
گنجی در این یادداشت از قتل فجیع و دلخراش خانم برقعی، همسر پسرعموی حجت الاسلام پورمحمدی، به عنوان عملی که «به دست نااهلان ذیل پروژه قتل عام درمانی به قتل رسید» یاد می کند.
از این اشارات چنین برمی آید که خانم برقعی به خاطر روابط خانوادگی شوهرش با مقامات بالای رژیم در معرض اطلاعاتی قرار می گیرد که می بایست به گونه ای سر به نیست گردد.
۱۸ اسفند ۷۴ ـ انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی
انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی با حضور چهار گروه عمده “ائتلاف خط امام”، “جامعه روحانیت مبارز”، “کارگزاران” و “جمعیت دفاع از ارزشهای انقلاب” در روز هجدهم اسفندماه سال ۱۳۷۴ برگزار شد. تعداد واجدین شرایط شرکت در انتخابات در این دوره ٣۴ میلیون و ٧١۶ هزار نفر بود که از این تعداد ٢۴ میلیون و ۶٨٢ هزار و ٣٨۶ نفر به پای صندوق های رای رفتند.
۲۶ اسفند ۷۴ ـ ایران دفتری بازیگر سینما و تئاتر بود که فعالیت در تئاتر را از ۱۳۰۸ با “آرشین مالالان”و در سینما را از ۱۳۱۳ با “شیرین و فرهاد” (در هند و به کارگردانی عبدالحسین سپنتا) آغاز کرد. او پس از عمری فعالیت در این دو عرصه در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
قمرالملوک امیرسلیمانی معروف به ملکه توران سومین همسر رضا شاه پهلوی و مادر غلامرضا پهلوی در این سال در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
او در سن ۱۹ سالگی همسر دوم رضا خان سردارسپه (رضا شاه بعدی) شد، ولی اندکی پس از تولد شاهپور غلامرضا پهلوی، بر اثر ناسازگاری در سال ۱۳۰۲ ه.ش از رضا شاه جدا شد.
او پس از انقلاب (۱۳۵۷) ایران را ترک کرد و در خانه سالمندانی در پاریس درگذشت.
شمس (خدیجه) پهلوی دومین و بزرگترین فرزند رضا شاه از ملکه تاجالملوک آیرملو و خواهر ارشد محمدرضا شاه پهلوی در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
همسران او فریدون جم و عزتالله مینباشیان بود. مین باشیان نام خود را به مهرداد پهلبد تغییر داد و در سال ۱۳۴۳ به وزارت فرهنگ و هنر منصوب گردید و تا زمان انقلاب ایران (۱۳۵۷)در این سمت باقی ماند.
فرزندان شمس شهباز، شهیار و شهرآزاد پهلبد هستند.