داستان از این قرار است که آقای کوربین جوزف که اهل و ساکن بریتیش کلمبیا است اقدام به  خرید بیمه اتومبیل می نماید و قبل از خاتمه اعتبار این بیمه نامه به علت تخلفات  رانندگی اعتبار گواهینامه اش توسط مقامات ذیصلاح به حالت تعلیق در آمده

فرهاد فرسادی

و ایشان تا اطلاع ثانوی اجازه رانندگی نداشتند ولی نامبرده بدون توجه با اینکه گواهینامه رانندگی معتبر ندارد ماشین مورد بیمه را برای مقاصد شخصی مورد استفاده قرار می دهد و در یکی از این سفرهای بیرون  شهری با حفاظ کنار جاده برخورد کرده و شدت تصادف به حدی بوده است که وسیله نقلیه به هوا پرتاب شده و چند بار روی سقف میچرخد در نتیجه اینکه ماشین بیمه شده از حیظ  انتفاع خارج شده و از نظر کارشناسان ایمنی قابلیت رانندگی نداشته و تلف کلی فرض می شود. در این سناریو آقای کوربین جوزف دو وظیفه مهم داشته است اول اینکه به محض ابلاغ حکم تعلیق اعتبار گواهینامه رانندگی می بایستی این مطلب را به بروکر بیمه یا شرکت بیمه اطلاع  می داده است در ثانی از رانندگی با هر وسیله رانندگی اجتناب می نموده تا گواهینامه اش مجدد دارای اعتبار شود. داستان به اینجا ختم نمی شود بلکه شیطنت آقای جوزف همواره ادامه داشته و با وعده از یکی از دوستانش می خواهد که اگر او قبول کند که به شرکت بیمه اعلام نماید که  رانندگی وسیله نقلیه را در زمان حادثه به عهده داشته نه تنها از منافع حاصله از بیمه منتفع  می شود بلکه این یک مبارزه پنهان با سیستم بیمه ای ناکارآمد است که درسی است برای آنها و تجربه و خاطره شیرینی است برای ما.

بعد از تمامی این وعد ه ها دوست آقای جوزف قبول کرده و این سناریوی تقلب در شرکت بیمه شکل می گیرد. از آنجا که ماشین اصطلاحا توتال لاس(۱) شده بود لذا زمان بررسی پرونده زیاد طول نکشید  بلکه طی یک هفته خسارت تمام و کمال در وجه آقای کوربین جوزف پرداخت شد.

بعد از خاتمه این جریان آقای جوزف در فیس بوک خود شروع به گذاشتن پیام های جوک و کمی توهین آمیز به سیستم بیمه ای نمود و همه را به قول معروف تمسخر می کرد غافل از این که در زیر زره بین گروه کارشناسان و کارآگاهان بیمه است. این داستان یک ماهی طول کشید تا زمانی که جهالت آقای جوزف به کمال رسید و با اعلام داستان  زرنگی خود را به رخ دوستانش کشید و این بود که کل ماجرا برای همه روشن شد. این اعتراف آقای جوزف بسیار برایش گران تمام شد.

پرونده این خسارت به دادگاه ایالتی کشیده شد و با ارایه شواهد و قرائن مربوطه آقای جوزف  مجرم شناخته شد در نتیجه هم خسارت دریافتی را به میزان ۱۸۰۰۰ دلار پس داد هم از طرف دادگاه محکوم شد و ۲۰۰۰ دلار به صندوق جرایم تخلفات و تقلبات بیمه ای واریز  کرد. البته  موارد به اینجا ختم نشد بلکه اسم ایشان در سیستم بیمه ای به عنوان خاطی و  متقلب ثبت شد و همیشه این لقب ناشایست را به دوش خواهد کشید. دوست ایشان هم چون در این جریان شرکت داشته است به عنوان هم دست تا چند سال از مزایای شهر وندی محروم شد. درس اخلاقی که در خاتمه دادرسی قاضی دادگاه به آقای جوزف داده این بوده که تقلب به هیچ عنوان پسندیده نیست. اگر با سیستم بیمه ای این کار انجام شود بسیار نکوهنده است  و از همه بدتر این که این موضوع به عنوان یک افتخار منتشر شود و روی آن تبلیغ گردد.

۱- تلف کلی Total Loss

فرهاد فرسادی:کارشناس ارشد و بروکر انواع بیمه

ffarsadi@sympatico.ca