غربیان که جای خود دارند، این شرقیان هم هر وقت ما ضعیف شده ایم یا حق ما را خورده اند، یا آت و آشغالهای خودشان را بار کامیون های یک بار مصرف “هوو ” کرده اند و تحت عنوان صادرات چپانده اند به ما (این “هوو” ی بی انصاف از زمان آدم و حوا وبال گردن ایرانی هاست) بی انصاف ها چشم دیدن همین صنار سی شاهی درآمد نفت و گاز ما را ندارند. خیال می کنند ایرانی ها روی گنج خوابیده اند و چپاندن به آنها ثواب دارد. نمی دانند ایرانی به مصداق همان که می فرماید: بنی آدم اعضای یکدیگرند والخ، همین شندرغاز را تا دینار آخر خرج لبنان و سوریه و بورکینافاسو می کند و خودش سر بی شام بر بالین می گذارد.

چینی ها خودشان قبله نمی شناسند اما مهر و تسبیح در ابعاد میلیونی کپی می کنند و با کشتی می فرستند به بنادر ایران.  مثل سوئیسی ها و کره ای ها که اسم چادر ببری لفت لفت یعنی چپ چپ نگاهت می کنند و مهر خوشگل عقب افتاده می کوبند توی ملاجت، اما میلیارد میلیارد پارچه چادری تحویل مان می دهند. و هرچه زنها و دخترهای ایرانی در خیابان اعتراض می کنند که حجاب اجباری نمی خواهیم، به خرج حاکمان سوئیسی جمهوری اسلامی نمی رود.  تازه ناز هم می کنند که بعله در این وانفسای تحریم ما به شما لطف می کنیم.

***

 تا می گوییم مخترع الکل ما هستیم می زنند زیر خنده که این چه مخترعی است که خودش در ایام عید لنگ یک چتول الکل ناب است تا دل و روده اش را صفا بدهد و به قول برره ای ها مکیف بشود! اصرار هم بکنیم قاه قاه می زنند زیرخنده که اگر مخترع الکل بودید چرا جوان هایتان به خاطر چهارتا قطره الکل شب جمعه ای تن شان زیر شلاق کبود می شود؟

می گوییم اولین تقویم دقیق تاریخ را ما ساخته ایم، بی همه چیزها انگار برای هر ادعای ما جوابی آماده در چنته دارند چون بلافاصله می زنند توی ذوق مان که اگر تقویم تان این قدر دقیق بوده پس چرا این قدر از دنیا عقبید؟

مدعی می شویم که امام راحل ما اولین موجودی بود که بدون سفینه مفینه رفت به کره ماه و … توی ماه تابان و شاعرانه تان. می گویند اون امام مقوایی را می گویید، اون که خودش نرفت،  باد برد و انداخت توی کره ماه!

خلاصه همین طور بگیر برو جلو تا برسد به صنعت  اصیل و چند هزار ساله ما یعنی جناب چاپ.  پرروتر از همه چینی ها هستند که می گویند چون واژ‌ه چاو که بعدا شد چاپ، شکل قدیمی‌ کلمه مغولی چهاپ به معنای نقش بستن است و مغولهای چشم تنگ نیز با ما از پدر سوا و از مادر جدایند، پس مخترع چاپ ما هستیم.

البته ما هم کوتاه نمی آییم و جوابشان را می دهیم. ما اولین قومی هستیم که چاپ را اختراع کردیم و به کوری چشم دشمن تا بدان پایه از پیشرفت رسیده بودیم که صنعت چاپ ما شکل و فرم کاملا پیشرفته ای داشته مثلا یک حرف ب می گذاشتیم جلویش، صنعت چاپ دوگانه سوز می شده و به بچاپ بچاپ تغییر شکل می داده، یک لوسی می گذاشتیم بعد از چاپ می شده چاپ لوسی، و دارنده کارخانه چاپ لوسی یکشبه به مال و مقام می رسیده. و همه اینها نشان می دهد که هنر نزد ایرانیان است دوبست!

***

شهر شهید پرور تورنتو

بعضی وقت ها بخصوص درایام بهار زودگذرشهر تورنتو واقعا معطر می شود. امسال گل بود به سبزه نیز آراسته  شد و عطر شهادت طلبی هم فضای شهر را عطرآگین نموده، چرا که مدتی است به دلیل به صدا درآمدن طبل جنگ از دو سو، خون ها به جوش آمده و بازار فروش شربت شهادت و کلید بهشت و شهادت طلبی رونق عجیبی پیدا کرده. البته از قدیم گفته اند که براثر صبر نوبت به ظفر آید. چون وقتی طبل جنگ به صدا دربیاید قاعدتا صنعت پر سود شهادت طلبی نیز خودبخود گسترش می یابد. خرید و فروش سلاح رونق پیدا کرده بیکاری کم می شود. مقامات” ذی سلاح ” دست بالا را در قدرت پیدا خواهند کرد، روضه خوانی و مرده شوری رونق پیدا می کند، و نهایتا به شکوفایی کشت و صنعت گل و گل می انجامد. و جای حافظ واقعا خالی که به جای این که بگوید:

درکار گلاب و گل حکم ازلی این بود/کاین شاهد بازاری و ان پرده نشین باشد

بسراید:

درکار گلاب و گل حکم ازلی این بود/ کاین شاهد مرداری و ان پرده نشین باشد

خوشبختانه گروه های ضد زنگ (خودشان می گویند ضد جنگ) نیز بیکار ننشسته و زیر لوای تظاهرات برعلیه جنگ با شجاعت خیابان های شهر شهیدپرور تورنتو را به پرچم های جمهوری اسلامی مزین کرده وضمن حمله به مخالفین جمهوری اسلامی و آنهایی که از اهداف خوشگل برگزارکنندگان تظاهرات بی خبر بودند، مشت محکمی هم به دهان استکبار کوبیدند و امام جمعه کنگره ایرانیان که ضمنا ده شغله تشریف دارند در پاسخ به سئوال خبرنگار شهروند آرش خان که پرسیده بود: پس چرا از شعارهای ضد جمهوری اسلامی خبری نیست؟ گفته بود ما در امور داخلی کشورها دخالت نمی کنیم! البته برخلاف برخی ها که ایراد گرفته اند پس آن جلسه ها راجع به تحریم و یقه درانی ها راجع به تحریم دورازجان به امور آشپزی مربوط می شود؟ بنده معتقدم که دخالت درکار دیگران به هیچ وجه من الوجوه شایسته آدمهای متمدنی مثل اعضای کنگره  ایرانیان و یا امامان جمعه نیست، چون از قدیم هم گفته اند: دخالت بی جا مانع کسب است!

 

 

 

 

 

* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.

tanzasad@gmail.com