آیین ها و مراسم عید نوروز باستانی که اغلب از اول اسفند ماه هر سال آغاز می شوند سه مرحله دارند، مرحله ی اول برگزاری جشن شب چهارشنبه سوری، مرحله ی دوم برگزاری مراسم و جشن های عید نوروز و مرحله ی سوم برگزاری مراسم سیزده بدر که جشن پایان نوروز تلقی می گردد.

روز سیزدهم فروردین ماه مانند شب چهارشنبه سوری دارای اهمیت خاصی است. همان طوری که با برپایی جشن شب چهارشنبه سوری به استقبال عید نوروز می رویم با مراسم سیزده بدر نوروز را بدرقه می کنیم.

ایرانیان باستان دوازده روز اول فروردین را به یاد دوازده ماه سال به جشن و شادی می گذراندند و روز سیزدهم به باغ و صحرا رفته و جشن پایانی عید، بهار و سال نو را در طبیعت برگزار می کردند و بدین ترتیب مراسم عید نوروز پایان می یافت و از روز چهاردهم فعالیت های کار و زندگی عادی دوباره آغاز می شد.

رفتن به آغوش طبیعت یکی از رسم های ۱۳ به در است

در حال حاضر نیز ایرانیان این روز را در دامن طبیعت سپری می کنند و یکی دو روز مانده به سیزده بدر، خانواده ها وسایل مورد نیاز برای تهیه ی غذاهای مخصوص و تنقلات روز سیزده را فراهم می سازند.

در باور بسیاری از مردم ایران روز سیزده نوروز دارای نحسی خاصی است که خانواده ها باید سعی کنند گرفتار آن نشوند. بنابراین برای دوری از این نحوست همه ی افراد خانواده صبح روز سیزدهم وسایل و لوازمی را که برای برگزاری سیزده بدر تهیه کرده اند برمی دارند و هر یک به فراخور حال خود این روز را در خارج از خانه و در محل خوش آب و هوا و در دل طبیعت و کنار رودخانه یا محل مناسب دیگری سپری می کنند و اعتقاد دارند که حداقل تا ظهر این روز به خانه برنگردند تا نحسی آن از بین برود و گریبان گیر آنها نشود.

اولین سئوالی که به ذهن انسان خطور می کند این است که آیا واقعاً سیزده نوروز روز نحسی است و اگر هست دلیل آن چیست؟

به طور دقیق و با دلایل منطقی ریشه ی اعتقاد به نحسی سیزده نوروز مشخص نیست. چون ایرانیان باستان برخلاف اقوام دیگر، عدد سیزده را نحس نمی دانستند و روز سیزده هر ماه برای آنها روزی خوب و گرامی بود. دلایلی که برای عدم نحوست سیزده می توان بیان کرد به شرح زیر است:

۱ـ ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی در کتاب معروف خود به نام “آثار الباقیه” آورده است:

ایرانیان باستان هر روز از ماه را به نامی می خوانند و سیزدهمین روز ماه “تیر” نامیده می شود و تیر نام فرشته ای عزیز و نام ستاره ای بزرگ و نورانی و خجسته است. همچنین این دانشمند ایرانی در جدولی که برای خوب (سعد) و بد بودن (نحس) ایام تنظیم کرده، روز سیزده نوروز را روز فرخنده (سعد) نامیده است.

۲ـ بر اساس باورهای اساطیری ایران باستان روزی که آرش کمانگیر برای تعیین مرز ایران و توران از قله ی دماوند با تمامی قدرت روحی و جسمی خود تیری رها کرد تا مرز ایران را مشخص کند، روز سیزده نوروز بوده و شاید نامیدن روز سیزده به عنوان “تیر” بر اساس همین اتفاق باشد که با فرود آمدن تیر او در کنار رودخانه ی جیحون، ایرانیان آن را گرامی داشتند و جشنی بر پا کردند که مراسم سیزده بدر باقی مانده از آن است. بنابراین بر اساس چنین باورهایی در ایران باستان، نمی توان عنوان کرد که عدد سیزده و سیزده بدر نحس است.

 

نحوست سیزده از کجا آمده است؟

 

در بررسی و ریشه یابی این که نحوست سیزده از کجا به باورهای ایرانیان راه پیدا کرده است، مدارک و شواهد مشخص و معینی وجود ندارد ولی می توان به بعضی از حدس و گمان ها پرداخت که برخی از آن ها به شرح زیر است:

۱ـ ممکن است در ایام گذشته حوادث ناگواری در این روز به طور اتفاقی به وجود آمده و احتمالاً تکرار هم داشته، بنابراین در ذهن ها از این روز وحشت و نحوستی پیدا شده است. گزارش هایی هم در این زمینه وجود دارد که در گذشته در یک چنین روزی ستاره ای دنباله دار با زمین برخورد کرده و موجب زلزله، آتش فشان و ویرانی شده است.

۲ـ در اساطیر نجومی ایران قدیم باور چنین بوده است که عمر جهان دوازه هزار سال است که دوازده اختر هر کدام به مدت هزار سال بر جهان حکومت خواهند کرد و در پایان دوازده هزار سال، آسمان و زمین در هم خواهند ریخت.

چون انسان ها زندگی خود را قیاس از این باورها می پنداشتند سال را دوازده ماه می گرفتند و جشن های نوروز را نیز دوازده روز برگزار می کردند و در این روزها به شادی می پرداختند تا آن که در طول سال، زندگی آنها به خوبی و خوشی سپری گردد. چون در پایان دوازده هزار سال جهان هستی در هم شده و به آشفتگی می رسد، بنابراین پس از دوازده روز جشن نوروز یک روز را نشان از آشفتگی و درهم ریختن می پنداشتند و برای مصون ماندن از آن به دل طبیعت پناه می بردند.

۳ـ یکی از دلایلی که می توان برای القای نحسی سیزده در ایران ذکر کرد این است که در باور مردم کشورهای همجوار ایران مانند روم و اعراب خرافات و اعتقاد به خوب و بد (سعد و نحس) روزها بسیار رواج داشته است. بنابراین امکان این که این باورها از این مناطق به ایران رسیده باشد بعید نیست. مسیحیان اعتقاد دارند با توجه به این که در شام آخر مسیح، سیزده نفر بر سر سفره بوده اند و بر اثر خیانت یکی از آنها او را مصلوب کردند، پس عدد سیزده نحس است و آنها هیچ موقع سیزده نفر بر سر یک میز، غذا نمی خوردند.

یا این که اسکندر مقدونی هنگامی که مجسمه خود را در کنار دوازده مجسمه خدایان گذاشت، نحسی سیزده گریبان گیرش شد و به قتل رسید.

همچنین در باورهای اعراب اعتقاد به نحوست و خرافات بسیار ریشه دارد به طوری که آن ها روزهای هفته و ماه را به روزهای خوب، متوسط و بد تقسیم می کنند و در روزهای بد دست به کار مهمی نمی زنند چون به نظر آنها نحس است. اصطلاح “قمر در عقرب” نیز از همین باورها به وجود آمده است. پس از حمله ی اعراب به ایران و تغییر گرایش های دینی ایرانیان، بسیاری از این باورها و خرافات اعراب در ایران رواج پیدا کرد و چون عدد سیزده را آنها نحس می پنداشتند، بنابراین عدد سیزده و سیزده بدر بدشگون و نحس به شمار آمد.

در هر حال چه عدد سیزده نحس باشد یا نباشد، در ایران از گذشته ی بسیار دور تاکنون رسم بر آن بوده است که در روز سیزده نوروز تمامی مردم از شهری تا روستایی و از هر طبقه و دسته از خانه بیرون آمده و یک روز را در دشت و صحرا و در دل طبیعت به سر می برند و تا بعد از ظهر آن روز به خانه های خود برنمی گردند.

مراسم روز سیزده بدر با انجام رسوم و برنامه های خاص خود برگزار می شود. از جمله: شادی و بازی در طبیعت و مسابقه های دسته جمعی، سبزه گره زدن، به آب انداختن سبزه ی نوروز، خوردن کاهو با سکنجبین، ناهار روز سیزده، پختن آش رشته در بعد از ظهر سیزده، گفتن دروغ سیزده، مراسم پایانی سیزده بدر

 

فلسفه و اهداف برگزاری مراسم سیزده بدر

 

برگزاری مراسم سیزده بدر، دارای آداب و رسوم خاص خود است. انجام هر یک از این مراسم توجیه اساطیری و سابقه ی ویژه ای دارد. از خانه خارج شدن و به صحرا و طبیعت رفتن در حقیقت پیوستن به اصل و بنیاد خلقت و یادی از سوشیانت بزرگ در باورهای دینی ایران قدیم است.

سبزه گره زدن رسم دیرینه ی سیزده بدر بوده است

شادی و خنده به معنی دوری از ناراحتی، بدی، اندیشه های ناجور، خودباوری و مثبت اندیشی است. مهربانی و روبوسی نماد آشتی، استحکام روابط انسانی، دوری از دشمنی و عداوت است که این اعتقاد باعث ایجاد یک اجتماع سالم همراه با همزیستی مسالمت آمیز و توام با احترام، می شود. به آب افکندن سبزه ی هفت سین در حقیقت ایثار و فدیه دادن به ایزدبانوی آب (آناهیتا) و گذشت و همیاری با یکدیگر تلقی می شود. خوردن غذا در طبیعت و تعارف کردن به دیگران نمادی از کمک به هم، تقسیم کردن آنچه که نعمت است به همنوعان و گشوده بودن سفره ی افراد برای همه است. گره زدن سبزه برای باز شدن بخت و رفع گرفتاری های زندگی، تمثیلی از پیوند اولیه ی زن و مرد و ادامه نسل و زندگی در روی زمین است.

بنابراین می توان بیان کرد که در هر یک از مراسم عید نوروز باستانی از چهارشنبه سوری گرفته تا مراسم اصلی ایام تحویل سال و عید نوروز و بالاخره سیزده بدر، همواره این جشن ها و آیین ها در جهت بالا بردن روحیه ی امید در زندگی، شادی آفرینی و هدفمندی کردن حیات با انجام حرکت های اجتماعی و ایجاد همبستگی جمعی و در نهایت ایجاد رضایت و دوستی با دیگران و زندگی کردن در کنار یکدیگر در نهایت صفا و صمیمیت و لذت بردن از گذران عمر و شکرگزاری از نعمات خدادادی است.

واقعاً چه آموزه و مکتبی بهتر از این می تواند زندگی خوب، با کیفیت مطلوب، مسالمت آمیز و آمیخته به احترام نسبت به یکدیگر برای بشر در روی زمین فراهم سازد؟

پس بیایید از همین امروز با خود قرار بگذاریم که از این همه آموزه درست و خوب در زندگی روزمره ی خود بهره جوییم و این افکار و اندیشه ها را در عمل به کار بندیم. بویژه اکنون که مهاجرت کرده ایم می توانیم زندگی در غربت را با این دستورالعمل ها و زیبایی های باقی مانده از گذشتگانمان با کیفیت و زیبایی خاصی سپری کنیم. چقدر زیبا است با خود قرار بگذاریم که از روز چهاردهم فروردین که فعالیت های ما از سر گرفته می شود، به خود، خانواده و دیگران “دروغ” نگوییم و این صفت ناپسند را که نیاکان ما همواره از آن دوری می جستند، ما نیز از خود و از کار و زندگی خود دور کنیم.

 

برای شما سیزده بدر سال نوی خوبی توام با اندیشه ها و افکار سالم و درست برگرفته از آموزه ی زیبای افکار نیک، کردار نیک و گفتار نیک آرزو می کنم.

 

سوم فروردین ۱۳۹۱