به بهانه هزارمین سال خلق شاهنامه فردوسی

روز دوشنبه ۱۴ جولای در جلسه ماهانه مطبوعات قومی در کویئنز پارک، دکتر محمد توکلی، مدیر هفتمین کنفرانس دوسالانه ایرانشناسی که از ۳۱ جولای تا سوم آگوست در تورنتو برگزار می شود، آمده بود تا در مورد هزارمین سال شاهنامه فردوسی و اجرای سمفونی سه گانه پارسی توسط ارکستر سمفونی تورنتو و کنفرانس ایران شناسی، دیگر ملیت ها را در جریان قرار دهد.

محمد توکلی پس از سخنان اسکات یکی از مسئولین وزارت میراث فرهنگی کانادا که از اتاوا برای گوش دادن به خواسته های بر حق مطبوعات قومی در مورد اینکه چرا دولت از آنها حمایت نمی کند، و نیز درد دل های روزنامه نگاران دیگر ملیتها آمده بود، با حرارت و شوق از این کنفرانس و شاخص اصلی آن، اجرای سمفونی بر اساس شاهنامه تنظیم شده توسط بهزاد رنجبران و اجرای ارکستر سمفونی ۸۶ نفره تورنتو با نقالی مرشد ترابی خبر داد.


دکتر توکلی با غرور این سمفونی را معرفی کرد و گفت، زبان فارسی و فرهنگ فارسی از قاره آسیا تا آفریقا و آمریکای شمالی زبان وحدت بسیاری از ملیتها و قومیت هاست که از ایران باستان سرچشمه گرفته است. وی اعلام کرد که دیوارهای نفی و نادیده گرفتن در تمامی سطوح دانشگاه دیده می شود که نمی خواهند فرهنگ ها را مانند فرهنگ و زبان فارسی به رسمیت بشناسند، زیرا ما ملیت های قومی تولیدکننده فرهنگ بوده و هستیم و جامعه چند ملیتی کانادا را غنی می کنیم.


توکلی اضافه کرد که ما بایستی با تمامی توانمان فرهنگ مان را به دیگران عرضه کنیم. او افزود، این کنسرت سمفونی هزینه ای بالغ بر ۲۵۰ هزار دلار در بر دارد و در صورت فروخته شدن تمامی بلیت ها بازهم در حدود ۱۰۰ هزار دلار کم خواهد آمد ولی این اجرا یک گام مهم برای شناسائی فرهنگ و زبان فارسی به کانادا است.

چارلز مسئول جلسه روزنامه نگاران قومی به دکتر توکلی گفت که حس و انرژی که در سخنان توکلی بود شنوندگان را ترغیب می کند که نه تنها این کنسرت را پوشش خبری بدهند، بلکه برای دیدن آن به سالن روی تامسون هال بروند. روزنامه نگاران دیگر هم پیشنهاداتی برای بهتر برگزار شدن و موفقیت کامل این کنسرت دادند.


اهمیت دولت به نهادینه شدن فرهنگ دیگر ملت ها


یک گروه از روزنامه نگاران ایرانی در این جلسه حضور داشتند. نسیم دانشور سردبیر جوان و پر انرژی مجله “بانو” اولین سئوال کننده از اسکات بود که پرسید اگر قومیت ها قلب تورنتو و کانادا هستند پس چرا برای تقویت این قلب دولت مرکزی کاری نمی کند و نظاره گر ضربان ضعیف این قلب است؟ اسکات جواب داد کاشکی خودم پول داشتم و می توانستم به مطبوعات قومی کمک کنم. من اما سئوالی نکردم و مایل بودم که بحث های تکراری که جواب آنها را بسیاری از ما می دانیم تمام شود تا با شاهنامه آشنا شویم، زیرا در جامعه ای که نیم بیشتر آن را مهاجران رنگین پوست تشکیل می دهند، تقریبا تمامی مسئولان سفیدپوست هستند، بنابراین توقع کمک های دولتی، آب در هاون کوبیدن است.


دولت کانادا هوشیارانه حداقل هائی را در مورد ملیت ها به رسمیت میشناسد، ولی سعی میکند که از مطرح شدن و تحقق موضوع های اصلی جلوگیری کند، اما از آنجا که دولت قانونمندی است در صورتی که ملیتهای قومی ابزارهای قانونی را که شامل شناخت سیستم سیاسی کانادا و داشتن پشتوانه مالی و انسانی آن کامیونیتی ست، فراهم کنند، بسیاری از موانع و سقف های شیشه ای در سر راه جامعه مهاجر شکسته و برداشته خواهد شد.


در سالهای نه چندان دور، تلویزیونها سالی دو بار فیلم “بدون دخترم هرگز” را که یک فیلم سیاسی و تحریف شده از نظر اجتماعی و فرهنگی درباره ی ایران است، نشان می دادند، در حالی که امکان پاسخگوئی کامیونیتی ایرانی وجود نداشت. هر چند هنوز هم بعد از گذشت سالهای دراز و حضور دهها هزار ایرانی که نمونه های انفرادی موفقی از این کامیونیتی در سراسر کانادا در رسانه ها مطرح شده است، ولی همچنان تلاش می شود که در رسانه های اصلی اقلیت ها از جمله جامعه ی ایرانی مطرح نشوند. تا آنجا که من با اطلاع شدم جشنواره ۴ روزه “یکی بود یکی نبود”(تیرگان) که جمعی از ایرانیان هنردوست زحمت زیادی برای اجرای آن کشیده بودند، در خبرهای تلویزیونهای تورنتو به طور جدی مطرح نشد. در هر حال منافع اقتصادی و نفوذ سیاسی و اقتصادی یک کامیونیتی نقش مهمی در پوشش این مراسم دارد.


چه باید کرد؟

شکی نیست که بسیاری از هنرمندان و استادان دانشگاهها و سیاستمداران با بخشی از فرهنگ و هنر پویا و غنی ایرانی آگاه شده و آشنائی دارند، ولی همه از همه جوانب آن آگاه نیستند و نیاز به معرفی همه جانبه ی فرهنگ و هنر ایرانی است.

در فرهنگ و ادب ایران، شعر به دلایل بسیاری بر موسیقی سبقت گرفت و از نظر شعر فارسی ما غنی هستیم و می توانیم خود را از طریق شعر بیان کنیم، در حالی که در غرب زبان موسیقی جای شعر را گرفته است و به همین دلیل ترکیب شعر شاهنامه و موسیقی غربی که توسط ارکستر سمفونی تورنتو نواخته خواهد شد باید اثری به یاد ماندنی باشد.


آنهایی که می توانند و علاقه دارند، بلیت کنسرت را برای خود و دوستان ایرانی و غیر ایرانی شان تهیه کنند. موسیقی زبانی ست بین المللی و همگانی، البته تصاویر و زیرنویس انگلیسی به نسل نوجوان و دوستان غیر ایرانی مان ـ اگر حرفهای نقال را متوجه نشدند ـ برای فهم متن شاهنامه کمک خواهد کرد.


شاید برای جامعه ایرانی که پس از گذشت بیش از دو دهه از مهاجرت به تمامی نقاط جهان، در پراکندگی به سر می برد و هنوز در حسرت داشتن مرکزی برای جامعه اش است، برگزاری کنسرت هایی مانند شاهنامه و جشنواره “یکی بود یکی نبود” در اولویت نباشد. ممکن است به سمفونی علاقه ای نداشته باشیم و یا نسبت به آن شناختی نداشته باشیم. به این فکر کنیم که دیگران زحمت کشیده اند و با برنامه ریزی و تلاش گوشه ای از تاریخ و ادبیات ایران را به ما و دیگران در کانادا نشان خواهند داد. این دوستان را تنها نگذاریم. از این حرکت حمایت می کنیم و به جامعه کانادا نشان می دهیم که وقتی صحبت از ادبیات و فرهنگ ایرانی (بخش های مثبت و انسان گرای آن) می کنیم اختلافات نظری و سلیقه ای را که حق طبیعی هر انسان و هر ملتی است به کناری می گذاریم.

همیشه اتحاد از یک جایی باید شروع شود منافع بلند مدت خود و نسل آینده خود را ببینیم. می توانیم با دیگران اختلاف عقیده و نظر داشته باشیم، ولی در راه هدف بزرگتری بر نکات مشترک که ضامن موفقیت همه ماست تاکید می کنیم. مطرح شدن نکات مثبت ایران و ایرانی یک قدم به جلوست.


هیچ حرکتی نیست که مورد علاقه و نظر همه جامعه ایرانی تورنتو و کانادا که از طیف های وسیع فکری و مذهبی و قومی تشکیل شده است، باشد، ولی هر گونه کار گروهی و شفاف که سدهای مانع را شکسته و به گوش و چشم دیگر ملیتها در کانادا برسد باعث اعتبار فرهنگی ما شده که راه به اعتبار سیاسی جامعه و در نهایت اعتبار اقتصادی جامعه ایرانی خواهد گشود که منافع آن تمامی جامعه را در بر خواهد گرفت، البته نباید توقع داشت که در یک حرکت و در کوتاه مدت اثرات آن را ببینیم.


تکیه به گذشته، نگاه به جلو، رمز موفقیت

من به فردوسی به عنوان کسی که زبان فارسی را پلی برای همدلی و اشتراک نسلهای گذشته و حال ـ که به نوعی با ایران در ارتباط تنگاتنگ هستند ـ قرار داده است، احترام می گذارم. کوروش و فردوسی و حافظ را پشتوانه محکم برای قدم برداشتن به جلو و نگاه به جلو می خواهم نه آنکه بگویم “من آنم که رستم بود پهلوان”. یعنی در زمانی که نسل های جدید با زبان فارسی چندان آشنا نیستند و زبان گفتگو در خارج از مرزهای جغرافیائی ایران مخلوطی از زبان کشور میزبان و فارسی ست، برای من و نسل جوان تر از من، افتخار کردن به فردوسی مشکلی از ما در دنیای مدرن امروزی حل نخواهد کرد. سمفونی شاهنامه راهگشایی خواهد بود که به نسل جدید و غیر ایرانیان نشان دهد که با ترکیب ابزارهای کنونی و آلات موسیقی غربی و شعر ناب فردوسی سنت و مدرن گرائی، بین گذشته و حال یک ملت که هویت خود را در مهاجرت می جوید، می توان ارتباط مستقیم برقرار کرد.


جا دارد از تک تک کسانی که برای برگزاری کنسرت شاهنامه و ایران شناسی کمک کرده اند تقدیر شود. ولی این تشکر به جای خود، وظیفه همه ماست که به اندازه توان مالی خود به کنفرانس و کنسرت شاهنامه کمک کنیم.

ما می توانیم اگر بخواهیم.

در سرزمین امنی زندگی می کنیم. شکر نعمت امنیت را و دین خودمان به ادبیات و فرهنگ ایران را با دادن کمک های مالی خود در حد توانمان ادا کنیم.


به ندای قلبهای بزرگ خود که به عشق ایران می تپد گوش دهیم و برای بهتر برگزار شدن این مراسم همت کنیم و سنگ بنای حضور فرهنگی ایرانیان در کانادا را با عشق و استوار بر زمین تورنتو نصب کنیم.

ما می توانیم.

کمک های مالی خود را برای این حرکت در وجه دانشگاه تورنتو به آدرس زیر بفرستید:

All Donations should be Sent to:

Mohamad Tavakoli
Department of Near and Middle Eastern

Civilizations

University of

Toronto
۴

Bancroft Avenue
Toronto,
Ontario,
Canada
M5S 1C1

از هموطنان و صاحبان مشاغل انتظار داریم که این حرکت را حمایت مالی کنند.

در پایان با عبارتی که معادل آن در ادبیات انگلیسی وجود ندارد از دست اندرکاران ایران شناسی و سمفونی شاهنامه و یکی بود یکی نبود تشکر می کنم .

دوستان

خسته نباشید. دست مریزاد.


برای اطلاعات بیشتر به سایت مطالعات ایرانشناسی دانشگاه تورنتو مراجعه کنید.


www.iranian-studies.com

تلفن: ۴۴۹۲-۵۶۹-۹۰۵