شهروند ۱۱۸۴

در مقاله ی گذشته، طی بررسی پدیده “جهانی شدن” در امر کسب و کار، به تاثیرات آن در نقش و مسئولیت های مدیریت شرکت ها و سازمان ها پرداختیم. در این مقاله و در ادامه این مبحث، به موضوع “جایگاه حقوق و مزایای مدیران” بویژه در ابعاد جهانی و مشکلات و مسائل ناشی از آن خواهیم پرداخت.


جایگاه حقوق و مزایای مدیران


آنچه مسلم است آن است که نقش مدیران در موفقیت و کسب دستاوردهای یک سازمان و شرکت غیرقابل انکار است. در یک سازمان، یک مدیر خوب و شایسته میتواند با قابلیت ها و بینش جهانی و فراگیر خود، فرصت های استثنائی برای پیشبرد اهداف سازمانی فراهم آورد. از این روست که در بسیاری از شرکت ها و سازمان ها، به جهت نگهداری مدیران و توجه بیشتر به ایشان، حقوق و مزایای قابل توجهی برای آنها در نظر گرفته میشود، به گونه ای که این امر موجب تفاوت و عدم توازن دستمزد کارکنان و مدیران میگردد که در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت.
طبیعی است که در یک شرکت، با افزایش مسئولیت ها و اختیارات حقوقی و قانونی، میزان دستمزد و حقوق مدیران نیز بالطبع آن افزایش یابد. این امر بویژه در شرکت های بین المللی و چند ملیتی با شرایط رقابتی بالا که به دنبال کسب اهداف استراتژیک و بلندمدت خود با به کارگیری رهبران و مدیران منحصر بفرد هستند، بیشتر مطرح میباشد. به طوری که در برخی موارد، حقوق و مزایای چند میلیون دلاری ایشان موجب مسائل و مشکلات خاص برای شرکت های آنها شده است. این تفاوت حقوق و پاداش به دلیل میزان اهمیت نقش و مسئولیت مدیران با توانائی ساماندهی شرکت های با ابعاد جهانی و وجود مهارت های ویژه در ایشان در افزایش کارآئی، اثربخشی و سودآوری، تا حدودی قابل توجیه خواهد بود. چرا که شاهد هستیم در برخی از شرکت ها و سازمان ها با داشتن مدیران ضعیف و ناکارآمد، نه تنها سود و منافع لازم را محقق نمی کنند، بلکه با توجه به جهانی شدن و گسترش رقابت در ابعاد وسیع بین المللی، در برخی از موارد قابل توجه، ارزش سهام شرکتها و سازمانها افت قابل ملاحظه ای داشته و حتی آنها رو به اضمحلال و نابودی رفته و از عرصه رقابت جهانی حذف شده اند. در مورد شرکتهای دولتی با عملکرد ضعیف مدیریت، در برخی موارد دولتها در راستای جبران ضرر و زیان به وجود آمده و توانمندسازی مجدد اینگونه سازمانها، مجبور به واگذاری این شرکتها به مجموعه های خصوصی شده اند.
عملکرد موفق مدیران بستگی به عوامل و متغیرهای زیادی دارد که میبایست مد نظر قرار گیرند. مدیران توانا در عرصه جهانی از تمامی رویدادها و شرایط متغیر اطراف خود یادگیری داشته و آنها را به صورت یک مورد مطالعاتی، مورد توجه قرار میدهند. ایشان در اغلب موارد از شیوه های لازم به هنگام رویاروئی با مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی فلسفی آگاه میباشند.


چالش اخلاقی حقوق مدیران


امروزه شاهدیم که وجود حقوق و دستمزدهای میلیونی مدیران ارشد در سازمانها و شرکتهای خصوصی و دولتی، به یک مشکل در عرصه اخلاق حرفه ای تبدیل شده است. این امر را میتوان از دو زاویه مورد توجه قرارداد.

ـ عده ای بر این اعتقاد هستند که مدیران اجرائی و ارشد یک شرکت و سازمان، مسئولیت و وظایف گوناگون و خطیری را بر عهده دارند. در فضای کسب و کار امروز، آنها نه تنها می بایست نسبت به مدیریت اثربخش مجموعه های تحت امر خود اقدام نمایند، بلکه باید سازمان خود را با توجه به اهداف و جهت گیری های استراتژیک، به سمت آینده رهنمون سازند. لذا فعالیت ایشان به پنج روز کار در هفته با ساعات کار ۹ تا ۵ محدود نشده که گاهاً به ۶ تا ۷ روز توسعه داشته و روزانه بین ۱۰ تا ۱۴ ساعت فعالیت کاری مداوم دارند. علاوه بر آن اگر مشاغل و پست های سازمانی بر اساس مهارت، دانش، توانائی و مسئولیتهای مدیران مورد ارزشیابی قرار گیرد، لازم است صاحبان این پست های مدیریتی با مسئولیت های سنگین از حقوق و مزایای متناسب (از جمله پاداش و حقوق بازنشستگی مناسب) برخوردار باشند. این امر خود موجب افزایش انگیزه برای ایشان خواهد گردید. اگر سازمانی بخواهد، مدیران شایسته و توانمند خود را به خوبی حفظ نمایند، طبیعتاً میبایستی شرایط حقوقی و مزایای فوق العاده ای را برای ایشان فراهم آورد در غیر اینصورت مدیران کارآمد به سادگی سازمان را ترک گفته و حتی جذب شرکتها و سازمانهای رقیب میشوند.
ـ گروهی دیگر بر این باورند که پرداخت حقوق و مزایا به مدیران میبایست علاوه با ملاحظه عملکردهای فردی به طور دوره ای، متناسب با وضعیت اقتصادی شرکت و سازمان نیز باشد. بر این مبنا اگر سازمانی دچار افت در سوددهی گردد به تبع آن، مبالغ پرداختی به مدیران اجرائی نیز باید کاهش یابد، اما در برخی از موارد شاهد بوده ایم که شرکتها و سازمانهایی حتی در زمان اخراج مدیران ارشد، پرداختهای غیر متعارفی را برای ایشان لحاظ نموده اند. از سوی دیگر، شرایط ناعادلانه پرداخت حقوق و مزایا در یک سازمان و تفاوت فاحش بین مدیران و سایر کارکنان نیز میتواند شرایط عملکردی منابع انسانی آن سازمان را دچار اختلال کرده و انگیزه های لازم در جهت حرکت به سمت آرمان و اهداف سازمانی و حضور اثربخش در فعالیتها و فرایندهای کاری سازمان را دچار مشکل نماید.
به هر حال این موضوع یکی از چالشهای اخیر در کسب و کار دنیای امروز و در ابعاد جهانی محسوب میشود.
janfarsa@yahoo.com