شهروند ۱۱۸۸

یکی از مشخصه های روشنفکری دیدن آن روی سکه حوادث است. روشنفکران به دلیل حساسیت و قابلیت های فکری و فرهنگی شان قادرند فردا و فرداها را ببینند. در بسیاری مواقع تصویر به نسبت روشنی از آینده بشر در آثار روشنفکران نشان داده شده است. در فیلم ها، در رمانها، در نمایشنامه ها، در مقاله ها و در اظهارنظرهای روشنفکران فردای روشن یا تاریک و مبهم بشر نزدیک به واقعیت نشان داده شده است.

آنچه زمانی گمان می شد وهمی بیش نیست و ژول ورن را نویسنده ای خیالاتی نشان می داد، بعدها به عنوان واقعیت مسلم دیده شد. حالا هم که روشنفکران به هزار زبان دارند می گویند آینده بشر به دلیل حاکمان و حکومت های نادان و مستبد در خطر است، و این هشدار را هر روز به گونه ای با ما مردم در میان می نهند، اگر به گوش سنگین گردانندگان دنیا نرسد همه بشریت زیان خواهد دید. مگر سالها و دهه ها نبود که روشنفکران می گفتند محیط زیست دارد به خطری جدی برای زمین و آدمی تبدیل می شود؟ مگر فیلم ها و داستانها، و مقاله ها و بیانیه ها در این باره منتشر نشد، اما کو گوش شنوا؟ حالا هر روز با توفانی یا گردبادی و یا امواج خشم اقیانوسی در چشم به هم زدنی هزاران انسان قربانی می شوند.

درباره جنگ حالا به اعتراف حتی گردانندان دور و بر آقای بوش پر هزینه و بی نتیجه ی عراق هم روشنفکران همین را گفتند، اما کسی گوشش بدهکار این دید درست و انسانی نبود.

نامه ی روشنفکران امریکایی و غیرآمریکایی و برخی از اهل اندیشه ایرانی به باراک اوباما نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دمکرات، و هشدار آنان به او درباره ی حمله به ایران یکی دیگر از صدها نمونه واکنشی ست که روشنفکران پیش از وقوع فاجعه نشان داده و می دهند.

بهتر آن است مانع از آتش افروزی تازه ای در منطقه شد، تا آن که مانند احمدی نژادها و بوش ها و جنگ طلبان واشنگتن و تل آویو در طبل جنگ کوبید.

این که ایرانیان عصبانی و عاصی و جان به لب آمده از دست این رژیم عقب افتاده و رهبرانش، به امید تغییر آن، در آرزوی حمله ی خارجی باشند، ندانستن ابعاد فاجعه ای است که بیش از همه به ایران و ایرانیان صدمه خواهد رساند. مردم ایران قربانی خواهند شد و رهبران رژیم دست به معامله و یا زهرنوشی دیگری خواهند زد و پایشان را از گلیم خونین جنگی که با نادانی خویش باعث آن شده اند به در خواهند برد.

برای همین است که روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی از آقای اوباما و دولت در راه آمریکا می خواهند که مانع جنگ افروزی دیگری شود.

جهان اگر به اهل فکر و فرهنگ گوش نکند، رهبران و سیاستمداران دنیا اگر به این جماعت توجه نکنند و هشدارهای های آنان را مورد نظر قرار ندهند، بشریت خسران بزرگی خواهد دید.

نشریه معتبر ادبی و روشنفکری New York Review of books این نامه را که بیش از شش هزار نفر از روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی آن را امضا کرده اند، منتشر کرده است. از این اقدام صلح خواهانه ی محافل روشنفکری آمریکا و جهان استقبال کنیم و آن را حرمت نهیم.

بر ما ایرانیان ساکن سراسر جهان است که از جنگی که به میهن و هم میهنان ما زیان بسیار وارد خواهد کرد در حد توان و امکان خویش جلوگیری کنیم.

و بدانیم که راه رهایی از شر رژیم جمهوری اسلامی نه حمله و جنگ توسط خارجی ها، بلکه همت و همدلی ما ایرانیان است.

و اینک نامه ای را که خطاب به بوش و مک کین نمی شود نوشت ــ چرا که آنان پایه ی سیاست شان جنگ افروزی است، و در حالی که آتش جنگی که در عراق و افغانستان افروخته اند خاموش نشده می خواهند جبهه ی دیگر و تازه تری باز کنند ــ در زیر بخوانیم:


متن نامه روشنفکران آمریکایی

سناتور اوبامای عزیز

ما امضاء‌کنندگان این نامه شاید دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به سیاست خارجی آمریکا درباره ایران داشته ‌باشیم. اما به هر حال، همه ما عمیقاً نگران مطالبی هستیم که در هفته‌های گذشته در مطبوعات منتشر شده‌است، مطالبی که گویای حمله احتمالی دولت بوش به ایران است. همه این‌ها می‌تواند در حکم چراغ سبزی به اسرائیل برای حمله به ایران باشد یا آن که به شکل‌های دیگری از جنگ منجر شود، مثل تحریم ایران.

ما از موضع‌گیری شما علیه جنگ با عراق در سال ۲۰۰۲ استقبال کردیم. و با یکی از بیانیه‌های اولیه انتخاباتی‌تان که در آن بر لزوم به کار بردن دیپلماسی در مورد ایران تأکید کرده بودید، دلگرم شدیم. اکنون فرصتی برای شما پیش آمده‌است که از روی دادن دوباره جنگ غم ‌انگیزی نظیر جنگ عراق ممانعت کنید. امیدواریم از این فرصت استفاده کنید.

ما با این استنتاج محمد البرادعی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی موافقیم که «یک حمله نظامی از هر چیزِ ممکن بدتر خواهد بود. چنین حمله‌ای منطقه را به نقطه انفجار می‌رساند…» به گفته او، حمله نظامی«به این معنا خواهد بود که اگر ایران در حال حاضر نخواهد سلاح هسته ای بسازد، در صورت وقوع حمله نظامی طرحی ضربتی را برای ساختن سلاح هسته ای به اجرا می‌گذارد که دعای خیر تمام ایرانیان، حتی ایرانیان ساکن غرب نیز پشت سرش خواهد بود.» (رویترز، ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸)

مسلماً مطمئن نیستیم که دولت آمریکا واقعا در فکر حمله به ایران است یا برای شکل‌‌های دیگری از جنگ، مثل تحریم این کشور، طرحی جدی ریخته باشد. با این حال از شما تقاضا داریم که بیانیه ‌ای عمومی را به منظور هشدار درباره خطرات بزرگی که هر یک از این عملکردها به دنبال خواهد داشت، صادر و در آن خاطر نشان کنید که چنین عملکردی از طرف دولت بوش یا تشویق اسرائیل به انجام چنین چیزی، آن هم در ماه‌های آخر ریاست جمهوری بوش، چه حرکت نامناسب و غیردموکراتیکی خواهد بود.

حمله به ایران به منزله نقض منشور سازمان ملل در منع اِعمال قدرت توسط قدرتمداران بر سایر کشورها و تهدید آنهاست. به علاوه، نباید با عملکرد دقیقه نودی دولت بوش، حق تصمیم گیری از عموم مردم سلب شود.

شما با این حرف ما را دلگرم کرده اید که دولت اوباما بر این باور است  که لازمه امنیت واقعی، تمایل به گفت و گو بدون پیش شرط است و تهدیدها و عملیات نظامی نتیجه‌ای معکوس و زیان‌بار در پی دارد.

امیدواریم که نه تنها روزی بتوانید در دفتر ریاست جمهوری این تعهدات را پی بگیرید، بلکه هم اکنون نیز علیه هر گونه جنگ طلبی از سوی دولت بوش افشاگری کنید.

ارادتمند،
اسامی تعدادی از امضاکنندگان:

مایکل آلبرت از کمپانی Znet؛ کاتی آلبیسا، مدیر عامل مؤسسه ملی حقوق اقتصادی و اجتماعی؛ جان دابلیو. آمیدون از مؤسسه فعالان باسابقه صلح آمریکا؛ استنلی آرونویتز، پروفسور جامعه شناسی بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ رزالین باکساندال، پروفسور عالیرتبه SUNY Old Westbury؛ فیلیس بنیس از مؤسسه مطالعات سیاسی؛ استفن اریک برانر، پروفسور علوم سیاسی دانشگاه Rutgers؛ شارلوت بانچ، مدیر عامل مرکز رهبری جهانی زنان، دانشگاه Rutgers؛ نوآم چامسکی، پروفسور و عضو بازنشسته هیأت علمی MIT؛ ری کلوز، متخصص بازنشسته خاورمیانه در سازمان سیا، از مؤسسه Veteran Intelligence Professionals for Sanity؛ روندا کوپلون، پروفسور حقوق دانشکده حقوق CUNY؛ حمید دباشی، پروفسور مطالعات ایرانی و ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا؛ لارنس دیویدسون، پروفسور تاریخ خاور میانه دانشگاه وست چستر؛ آریل دورفمن، نویسنده؛ استوارت اون، پروفسور عالیرتبه کالج هانتر و بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ جان ففر از مدیران مؤسسه Foreign Policy in Focus؛ بیل فلچر، دبیر اجرایی BlackCommentator.com؛ لیبی فرانک از مجمع بین المللی زنان برای صلح و آزادی، فیلادلفیا؛ آرتور گلدشمیت، پروفسور بازنشسته تاریخ خاورمیانه دانشگاه پن استیت؛ تام هیدن، نویسنده؛ دوگ ایرلند، روزنامه نگار؛ جیمز ئی. جنینگز، مدیر عامل انجمن علمی صلح آمریکا؛ نیکی آر.کدی، استاد بازنشسته UCLA، تاریخدان، ایرانشناس؛ جانت کستنبرگ آمیگی، نایب رئیس سی دی آر (حامی مالی تحقیقات بازماندگان هولوکاست)؛ رابی مایکل لرنر، رئیس شبکه پیشروان معنویت و سردبیر مجله Tikkun؛ مارک لوینس، پروفسور تاریخ خاور میانه مدرن، فرهنگ و مطالعات اسلامی دانشگاه کالیفرنیا، ایروین؛ مانینگ ماریبل، مدیر مرکز تاریخ سیاه پوستان معاصر، دانشگاه کلمبیا؛ دیوید مک رینولدز، رئیس سابق مرکز بین المللی مخالفان جنگ؛ رزالیند پتچسکی، پروفسور عالیرتبه علوم سیاسی دانشکده هانتر و بخش فارغ التحصیلان CUNY؛ راشل پففر، مدیر عامل موقت مؤسسه صداهای یهودی برای صلح؛ کاتا پولیت، نویسنده؛ دنی پستل از ائتلاف ضد جنگ با ایران، شیکاگو؛ ماتئو روثشیلد، سردبیر مجله Progressive؛ استفن آر. شالوم، پروفسور علوم سیاسی دانشگاه ویلیام پاترسون؛ کشیش دیوید ویتن اسمیت، استاد بازنشسته دانشگاه سنت توماس مینه سوتا؛ مردیت تکس، نویسنده و رئیس مؤسسه جهان زنان؛ مایکل جی. تامپسون، سردبیر Logos؛ کریس توئنسینگ، سردبیر Middle East Report؛ کرنل وست، پروفسور دانشگاه پرینستون؛ استفن زیونس، پروفسور سیاست، دانشگاه سانفرانسیسکو.