شهروند ۱۱۸۲

پرنده ای که روی هواپیماهای هواپیمائی ملی ایران نشست و در فرودگاههای مختلف دنیا در معرض دید هزاران نفر قرار گرفت و هنوز هم نشانه شناخته شده هماست، داستانی دارد که شاید بیانگر گوشه هائی از فرهنگ ماست

در کتاب نشانه ها که توسط ممیز جمع آوری شده بود طراح آن به نادرست هوشنگ ارومیه معرفی شده بود، ولی در واقع طراح اصلی آن ادوارد زهرابیان است. این بهره وری های نابجا از کارکرد دیگری، شاید ناشی از کمی سهو از طرف ممیز و مقدار زیادی عمد از سوی منبع آگاهی نگارنده ی کتاب بود که به هر حال غیر قابل بخشش است.

زهرابیان به هوشنگ ارومیه و ممیز در این مورد اعتراض کرد و ممیز آن را در مجله صنعت چاپ تصحیح کرد.

داستان آن از این قرار است که در پائیز ١٣۴٠ هواپیمائی ملی ایران در یک آگهی که در روزنامه کیهان و اطلاعات درج شد، ابتکار خلق نشانه ای را به عنوان آرم ایران ایر، به دست طراحان صاحب ذوق ایرانی سپرد.

به مسابقه گذاشتن این طرح و آگهی دادن در روزنامه های معتبر داخلی، به خودی خود نشانی از دیدگاه های هواپیمائی جوان ایران بود که خادمی مدیر عامل آن شده بود و هدایت آن را تا چندی پیش از انقلاب به عهده گرفت. افق دیدگاه این مدیر جدید بازتر از دایره محدود آشناها و دوستانش بود و این طرز تفکر در آن زمان زیاد مرسوم نبود. وی با گسترش بالهای ایران ایر با ساختاری استوار، ثابت کرد که با وجود حاکمیت نظامی فرمایشی در ایران، میتوان موسسه ای خودگردان به وجود آورد و آن را تا حدودی مستقل از نظام حاکم هدایت کرد. خادمی، در این شیوه ی مدیریت، تداوم داشت ولی جزئیات آن از محدوده این نوشتار بیرون است.

دیدگاه خادمی در این مورد ویژه، بسیاری از هنرمندان ایرانی را به تفکر و طراحی واداشت. یکی از شرکت کنندگان در مسابقه ادوارد جوان بود. او در این زمان، هنوز به دانشگاه ملی نرفته بود و برای ورود به دانشکده معماری ملزم بود که در دبیرستان وارد رشته ریاضی بشود، در حالیکه علاقه شخصی اش بیشتر در رشته های هنری بود. زهرابیان، در حالیکه در دبیرستان البرز ریاضی می خواند، ذهنیت اش، بیشتر در عالم نقاشی، طراحی، مجسمه سازی و عکاسی پرسه میزد و در همان زمان، قبل از ورود به دانشگاه ملی، به آتلیه دانشکده آمد و شد داشت و با دانشجویان همکاری میکرد.

او مسافرتهایی همراه پدرش به گوشه کنار ایران کرده بود و با آثار باستانی شیراز آشنائی داشت. به این دلیل توانست از نقش و نگارهای تخت جمشید برای طراحی اش بهره گیری کند.

زهرابیان در مصاحبه ای در یک تارنمای ایرانی(۱) گفته است که طرحش، آمیزه ای از اسطوره های ایرانی است که فرهنگ ایران کهن را با فن آوری جدید پیوند زده. او، در عین اینکه پرواز هواپیما را با تاریخ ایران آمیخته، بینش هنرمندان خالق تخت جمشید را وارد دنیای امروزی کرده و آن را به پرواز هواپیما متصل کرده است. او در واقع با خلق این نشانه، آن بینش کهن را، امروزه در سراسر دنیا به نمایش در آورده است.

زیر بنای تفکر زهرابیان در طرح اولیه که برنده مسابقه شد، در واقع به سر ستونی در تخت جمشید وصل است که پرنده نمائی ست با سر عقاب، گوش های گاو و اسب بالدار. به این پرنده، گریشمن لقب “هما” داده است.

در آن زمان هنوز لقب “هما” که از حروف اول “هواپیمائی ملی ایران” گرفته شده، متداول نشده بود و این به قول زهرابیان به خودی خود اتفاق افتاد.

در رأس هیئت ژوری این مسابقه، که در آن زهرابیان برنده شد، هوشنگ سیحون بود. زهرابیان برای طرحش، پانصد تومان جایزه گرفت و در نامه ای که تیمسار خادمی به او نوشت، اعلام کرد که طرحش به ثبت رسیده و از همان نشانه در بالای سمت راست نامه استفاده شده بود. طرح اولیه زهرابیان، دارای پایه ای بود که به پرنده متصل بود و کلمه “ایران ایر” روی آن نوشته شده بود. طرح پیشنهادی زهرابیان به رنگ فیروزه ای بود ولی هواپیمائی ملی ایران آن را سرمه ای کرد.

مدتی بعد، این طرح تغییر بسیار کوچکی کرد. پایه آن که به پرنده وصل بود از آن جدا شد و نگارنده این نوشتار به خاطر دارد که خادمی با طنزی دقیق در این مورد اظهار داشت که پایه ای که متصل به پرنده بود آن را کمی سنگین کرده بود و قدرت پرواز پرنده را کم کرده بود. حالا “هما” آزاد شده است.


اما نام هما از کجا آمده؟

بنا بر فرهنگ معین، معنای همای و همایون، فرخنده است و نام پرنده ای است خجسته که خوراکش استخوان است. گویند هرگاه پادشاهی میمرد و جانشینی نداشت همای را به پرواز در میآوردند و بر سر هر کس می نشست او شاه می شد.

بعضی آن را با ققنوس و سیمرغ یکی می دانند.

سعدی در مورد این پرنده می گوید

همای از همه مرغان از آن شرف دارد

که استخوان خورد و جانور نیازارد

امروزه، هما پرنده ای در سیستان و بلوچستان است که بدنش یک متر است و منقاری منحنی دارد و پرنده ای شکاری و تک زی است از خانواده لاشه خواران.

دکتر معین می گوید که جز استخوان نخورد و استخوانهای بزرگ را از بلندی بر صخره ای فکند تا پس از قطعه شدن آن را بخورد. عوام همای را فرخنده گیرند.

با توجه به نام و نشانه های این پرنده اساطیری است که پیوند نامش، چنین بار ژرف و فرخنده واری به هواپیمائی ملی ایران می دهد. و بی گمان همه ی آن را ایران ایر برای همیشه، به ذهنیت خلاق زهرابیان مدیون است، اگرچه به او پانصد تومان داده باشد.


پانویس:

* از نیاز سلیمی ممنونم که با فرستادن مطلبی باعث این نوشتار شد

۱ـ برای دیدن مصاحبه و عکس ها به سایت www.rasm.ir مراجعه کنید.