شماره ۱۱۹۲ ـ ۲۸ آگوست ۲۰۰۸
رهبران پنهان آمریکا از مدتها قبل نقشه حمله به عراق را طرح ریزی کرده بودند و در زمان ریاست جمهوری کلینتون طرح را روی میز او قرار دادند، اما بیل کلینتون زیرک تر از آن بود که گرفتار چنین باتلاقی شود. طراحان دریافتند که برای اجرای نقشه های تجاوزکارانه نیاز به شخصیتی فاقد زیرکی و استقلال رای دارند، و بهترین انتخاب جورج بوش بود. در انتخابات سال ۲۰۰۰ که بوش در انتخابات به سبک ایران با مداخله شورای نگهبان آمریکا به کاخ سفید فرستاده شد، جورج بوش و دیگر نومحافظه کاران بر این باور بودند که چون آمریکا از نظر نظامی و اقتصادی بی رقیب است پس بنابر این می بایست آمریکا یگانه فرمانروای جهان شود. محافظه کاران نو در باورها و رویاهای خود کاخ و تخت فرمانروایی جهان را بنا کرده و جورج بوش خود را آماده می کرد تا با حمله به عراق و پیروزی بر آن کشور بر تخت فرمانروایی جهان تکیه زند و لیبی، سوریه و ایران را بدون مقاومت تحت سلطه و فرمان خود درآورد. که دیدیم لیبی تسلیم شد و ایران نیز تسلیم نامه به کاخ سفید روانه کرد که جورج بوش و دیک چینی که از ورود پیروزمندانه ارتش مجهز و بی رقیب خود به عراق و شکست محتوم ارتش عراق مغرور پیروزی و شعف بودند، با تسلیم نامه ی دولت خاتمی با تمسخر و تحقیر برخورد کرده و آن را درخور جواب ندانستند.
اما مقاومت مردم عراق که در طرح آنها پیش بینی نشده بود، به زودی کاخ و تخت حکومت رویایی جهانی آنها را درهم فرو ریخت (مردم ایران و جهان یک تشکر به مردم وطن پرست و قهرمان عراق بدهکارند). مقاومت مردم عراق نقشه های خاورمیانه بزرگ را که طراحان آن صهیونیست ها بودند، نقش بر آب کرد و ارتش مدرن و مجهز آمریکا در باتلاق مقاومت مردم عراق زمین گیر شد. این شکست باعث شکاف و اختلاف درون هیئت حاکمه محافظه کاران نو و استعفای تندروهای محور ریاست جمهوری گردید. ما مردم ایران نباید فراموش کنیم که اگر مقاومت مردم عراق نبود کشور ما استقلال خود را از دست می داد و فاجعه ای جبران ناپذیر به روشنفکران و مبارزان مردمی ما وارد می آمد. هر ایرانی وطن پرست اگر با بصیرت و ذکاوت و منطق، نظم و شرایط جهانی را ارزیابی نماید و بین منافع ملی و دشمنی با رژیم خط کشی نماید، مطمئناً متقاعد خواهد شد که در شرایط کنونی مجهز شدن به فن دانش اتمی مطمئن ترین ابزار برای استقلال آزادی و دمکراسی در ایران است. مجهز شدن به دانش اتمی می تواند کشور ایران را از متجاوزان داخلی و خارجی مصون بدارد. در این فرصت به دست آمده که آمریکا همچنان درگیر مسائل عراق و افغانستان و انتخابات بعدی ریاست جمهوری است و جرج بوش تمایلی ندارد که بیشتر از اینها در کارنامه ی تاریخ به بی لیاقتی و اشتباه کاری و جنایت از او یاد شود، رهبران ایران با آگاهی از شرایط موجود و درک صحیح از موقعیت تکرار نشدنی در نهایت فرصت شناسی و به علت پایگاه مذهبی و سنتی خود به اتکا حمایت توده های مذهبی با قدرت تر از هر گروه دیگری در مقابل قدرتهای جهانی می توانند بایستند و به دانش اتمی مجهز شوند. متاسفانه عده ای از مبارزان و روشنفکران ما در جنگ روانی که صهیونیستها و عوامل آن به راه انداخته، مرعوب شده و یا به دلیل دشمنی با رژیم در جبهه ی دشمنان ایران قرار گرفته و سعی در شکستن مقاومت رژیم در برابر توقف فعالیت هسته ای ایران دارند.
آمریکا امکان حمله نظامی به ایران را ندارد. فراموش نکنید که ژنرالهای ارتش آمریکا به بوش هشدار داده اند که اگر ارتش آمریکا وارد جنگ دیگری شود دچار اضمحلال خواهد شد.
فراموش نکنیم که دانش انرژی هسته ای برای ایران است نه رژیم. اگر مبارزان با هوشیاری و زیرکی از شرایط به موقع بهره گیری نمایند با دستیابی به دانش اتمی استقلال کشور حفظ و از شرایط به نفع دمکراسی و آزادی مردم می توان بهره گیری کرد. فعلا احتمال حمله نظامی تا انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا منتفی است.
اگر جرج بوش تجربه ی امروزش را از تجاوز به عراق می داشت، آیا به عراق حمله می کرد؟
اگر ما در زمان صدام به دانش انرژی اتمی مجهز بودیم، صدام در اندیشه تجاوز و حمله به ایران می بود؟ و رژیم می توانست به بهانه جنگ گروه گروه روشنفکران و مبارزان را قلع و قمع نماید و اختناق و خفقان را به بهانه ی جنگ به مردم ایران تحمیل نماید؟
اگر کشور ما مجهز به دانش اتمی بود به سهم ایران در دریای خزر خدشه وارد می شد؟ و یا دیگر کشورها با ما برخورد تحکم آمیزی می داشتند؟
کشورهایی که مخالف داشتن دانش اتمی ایران هستند، مخالفتشان نه به این دلیل است که ملایان صاحب دانش اتمی می شوند، بلکه آنها مخالف ایران با دانش فن آوری هسته ای هستند. آنها زمان شاه هم که سرسپرده شان بود با دانش اتمی که او در اندیشه اش بود مخالفت و ممانعت کردند. به راستی هیچ ملتی را سراغ دارید که در زمانه ای که ضعیف پایمال است، با اقتدار کشورش مخالفت کند؟
آگوست ۲۰۰۸