حوادث تازه ای که در بسیاری از کشورهای اسلامی رخ داد، نشان از دامی دارد که گروه های رادیکال و تروریستی برای مسلمانان پهن کرده اند.
در این که برخی سودجویان و یا غرض ورزان می خواهند در تنور این درگیری ها بدمند کمتر می توان تردید کرد. این گروه ها هم در غرب و هم در جهان اسلام با یک هدف دست به اقدامات تحریک آمیز می زنند و آن ایجاد و تقویت جوی است که به خشونت های بیشتر می انجامد.
در این که گروهی از مسلمانان بر اثر کارهایی که در دامن دمکراسی غربی بخت انتشار می یابد عصبانی شوند و دست به واکنش زنند تردید نمی توان کرد، اشکال از آن جا شروع می شود که به جای تظاهرات مسالمت آمیز و بدون خشونت، این گونه حرکت ها با توپ و تفنگ و خمپاره رخ دهد و جان ده ها تن را بگیرد. این یعنی کسانی قصد کرده اند از آب گل آلود ماهی مورد علاقه خودشان را بگیرند.
از همین منظر است که به کل ماجرا در مواردی می توان شک کرد. گروه های تروریستی مانند القاعده که پس از بهار عربی به میزان بسیاری از نفوذ خویش در میان مسلمانان و جهان اسلام ناامید شده بودند، می کوشند با ایجاد جو تحریک مسلمانان علیه غرب و حتی جنگ اعلان نشده ی اسلام و مسیحیت و یهودیت برای خویش مجوز مجدد حضور در جهان اسلام دست و پا کنند و مسلمانان اگر با هوشیاری به این حوادث نظر نکنند چه بسا، با این دام، دست آوردهای بسیاری را که با زحمت فراوان به دست آمده، از دست بدهند.
در غرب نیز متاسفانه گروه های نژادپرست و افراطی در همین مسیر عمل می کنند. آنها نیز برای تحریک بیشتر و زنده نگاه داری فضای کینه و نفرت هر عمل تحریک آمیزی که لازم بدانند را انجام می دهند.
در نتیجه هم فضای نژادپرستی و خارجی ستیز این سو و هم تلاش های مذبوحانه ی گروه های تروریستی دست به دست هم داده اند تا بذر کینه و نفرت را میان مسلمانان و مسیحیان و یهودیان بپاشند. اندیشمندان هر دو سو وظیفه دارند هوشیارانه به وقایع نگاه کنند و از افتادن در دام هر دو سوی بازی بپرهیزند.
هنگام که القاعده و خامنه ای و شیخ حسن نصرالله همه یک حرف می زنند و آنهم نسبت دادن این کارهای تحریک آمیز به امریکا و اروپا، یعنی این که آنان، بنا بر منفعت و مقصدی، می خواهند این جو خشونت و کینه ورزی و انتقام جویی فروکش نکند، زیرا اگر چنین شود تنوری که آنان قادرند در آن نان داغ بپزند از حرارت می افتاد و بازار داغ دروغ و دغل فروشی این جماعت از رونق خواهد افتاد.
فیلم بی ارزشی مانند “معصومیت مسلمانان” که توسط یک فرد به نظر نامتعادل سر هم بندی شده است، آیا ارزش این را دارد که جهان اسلام همه ی همت خود را مصروف مبارزه با او کند؟
از سوی دیگر مسلمانان تا کی می خواهند با تحریک و فتوای دیگری جان خود و دیگران را به مخاطره بیندازند و پی اقدامات سراسر خشونت باری بروندکه روحشان از چگونگی آن ها خبر ندارد!
متاسفانه پس از همین حوادث اخیر دست کم ۲۰تن جان خود را از دست داده اند، و هیچکس هم از خود نمی پرسد که چگونه می شود که تظاهرات مسالمت آمیز به این پیامدها ختم می شود، مگر این که کسانی از عمد و قصد و برای رسیدن به همین نتایج، برنامه ریزی کرده باشند.
این که هم القاعده و هم رهبر جمهوری اسلامی سیدعلی خامنه ای هر دو گناه تهیه و تولید فیلم را به گردن دولت امریکا می اندازند حکایت از شوقی دارد که آنها و همپالکی هایشان مانند حسن نصرالله دارند از این گونه ابزارهای تحریک کننده مسلمانان بهره برداری می کنند.
جهان اسلام و مسلمانان اگر نخواهند و یا نتوانند حسابشان را از گروه ها و حکومت های بی خرد، رادیکال و یا تروریستی جدا کنند، سرانجام این حوادث نه به سود مسلمانان است و نه یهودیان و یا مسیحیان. در جو و جولانگاهی که سرشار خشونت و خونریزی است تنها گروه های تروریستی هستند که منفعت می برند و بس.
در دام این بازی بی سرانجام هرکس گرفتار شود، نه به سود اسلام و مسلمانی کار کرده است و نه در راستای منافع ملی ملل مسلمان گام برداشته است. بردباری و خشونت پرهیزی در این گونه حوادث از ضرورت های انکار ناکردنی است. کاری که قصد گروه های سودجو و تروریستی را افشا خواهد کرد و به مسلمانان بخت واکنش هوشمندانه و مسالمت آمیز را می دهد.