بحران سیاسی در انتاریو

 

شهروند آرش عزیزی: خبر بهت‌آور بود. بهت‌آور برای همه. و به نظر می‌رسید به جز چند نفر از نزدیک‌ترین‌ها هیچ کس از آن خبردار نبود.

دالتون مک‌گینتی، نخست‌وزیر لیبرال انتاریو، پس از ۱۶ سال رهبری حزب و ۹ سال نخست‌وزیری دوشنبه‌ی این هفته اعلام کرد استعفا می‌دهد. او اعلام کرد تا زمان تشکیل کنوانسیون حزب برای انتخاب رهبر جدید (احتمالا تا حدود شش ماه دیگر) در سمت خود می‌ماند و سپس کنار می‌رود. در ضمن، در حرکتی جنجالی، مک‌گینتی اعلام کرد با استفاده از قدرت ویژه‌ی خود، پارلمان را تا زمان انتخاب رهبر/نخست وزیر جدید تعطیل می‌کند تا مذاکرات با اتحادیه‌های معلم‌ها راحت‌تر پیش برود.

دالتون مک گینتی نخست وزیر انتاریو استعفا داد

مک‌گینتی با این حرکتِ غافلگیرکننده خود را از منجلاب سیاسی که حزب لیبرال به رهبری او در آن فرو رفته نجات داد و در عین حال جای این امکان را باقی گذاشت تا شاید به عرصه‌ی فدرال قدم گذارد و نامزد رهبری حزب لیبرال فدرال شود.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد ۶۷ درصد مردم انتاریو موافق کنار رفتن مک‌گینتی بودند. ۱۷ درصد مخالف و ۱۷ درصد، بی‌تفاوت. این در حالی است که وضع اقتصاد استان وخیم است، ۶۰۰ هزار نفر در بیکاری به سر می‌برند و دولت ۱۴/۴ میلیارد دلار کسری بودجه دارد و حزب لیبرال از چند جبهه در بحرانی عمیق فرورفته است.

اگر مک‌گینتی پیش از انتخابات قبلی استعفا داده بود می‌توانست تصویری بسیار بهتر از خود به جای بگذارد. او اولین رهبر لیبرال‌ها پس از ۱۲۵ سال بود که توانسته بود در سه دوره‌ی پیاپی پیروز انتخابات انتاریو شود. به قدرت آمدنش پس از سال‌های سیاه رهبری مایک هریسِ محافظه‌کار که در آن شاهد قطع و کاهش بسیاری برنامه‌های اجتماعی استان بودیم به بهبود وضع خدمات درمانی، معرفی انرژی سبز و بعضی ابتکارات گسترده در زمینه‌ی آموزش و پرورش انجامیده بود. اما مک‌گینتی در انتخابات قبلی یک کرسی از دولت اکثریت کم آورد (گرچه برای چهارمین انتخابات پیاپی در صدر قرار گرفت) و بی‌ثباتی دولت اقلیت و بالا گرفتن چند بحران فساد مالی (که در دوره‌ی قبل هم سابقه‌اش را داشت) از یک سو و حمله‌ی بی‌سابقه‌اش به یکی از حامیان اصلی‌اش،‌ اتحادیه‌ی معلم‌ها، باعث شد در روزگاری نزار دست به استعفا بزند. این‌که او از یکی از تاکتیک‌های محبوب و ضددموکراتیک استفن هارپر، یعنی تعطیلی پارلمان، استفاده کرده تا ثبات بیشتری به آخرین ماه‌های دولت متزلزلش بدهد بی‌شک در قضاوتی که از او خواهد شد تاثیر می‌گذارد.

روزاریو مارکزی،‌ نماینده‌ی تورنتوی ان دی پی، گفت شخصا پیش‌بینی کرده بود که مک‌گینتی برای خلاصی از بحران‌های موجود دست به تعطیلی پارلمان می‌زند. این حرکت مورد اعتراض آندریا هروات، رهبر ان دی پی، و شری دی‌نوا، دیگر نماینده‌ی تورنتو، نیز قرار گرفت.

آخرین بحران لیبرال‌ها که حتما نقش مهمی در تعیین تصمیم مک‌گینتی داشته هزینه‌ی ۲۳۰ میلیون دلاری لغو نیروگاه‌های گازی برق در حوزه‌های لیبرالِ اوکویل و میسیساگا بود که اخیرا بسیار جنجال‌ساز شد. احزاب اپوزیسیون وزیر انرژی، کریس بنتلی، را در این مورد به استیضاح کشاندند. حرکتی که رضا مریدی، نماینده‌ی ایرانی‌تبار ریچموند هیل، در گفتگو با شهروند «غیرمنصفانه» خوانده بود. چنان‌که هروات، رهبر ان دی پی، اشاره کرد تعطیلی پارلمان باعث می‌شود کمیته‌ی پارلمانی که مشغول تحقیق در مورد آن بود نیز کار خود را متوقف کند.

اما این تنها بحران مالی لیبرال‌ها نبود. از مشاوران اداره‌ی بهداشت الکترونیکی که روزی ۳۰۰۰ دلار دستمزد می‌گرفتند تا افتضاح مالی در آژانس‌  آمبولانس‌های هواییِ دولت (اورنج، ORANG) تا بودجه‌های عجیب و غریب و بی‌توضیحی که به بعضی گروه‌های قومی ـ فرهنگی اهدا شد (مثل باشگاه کریکتی که ۱ میلیون دلار گرفته بود بدون این‌که حتی درخواستش را کرده باشد) دولت مک‌گینتی در طی ۹ سال حکومت خود موارد مشابه اینچنینی را بارها از سر گذرانده است.

اما نقطه‌ی اصلی آن چه کمر مک‌گینتی را شکست شاید باید نه در افتضاحات مالی که در جدالش با اتحادیه‌های کارگری نماینده‌ی معلم‌های استان پیدا کرد. طرفه آن‌جا که نخست‌وزیری که با شعار «نخست‌وزیر آموزش و پرورش» به میدان آمده بود با تصویب اضطراری لایحه‌ی ۱۲۵ که هم دستمزد معلم‌ها را دو سال متوقف می‌کند و هم عملا حق اعتصاب را کلا از آن‌ها سلب می‌کند چنان به این حامیان سابق خود حمله کرد که حتی بعضی هم‌حزبی‌ها هم باورشان نمی‌شد.

قضیه البته محدود به اتحادیه‌ی معلم‌ها نبود. مک‌گینتی که پس از پایان سال های هریس برای بسیاری عنوان گزینه‌ای مترقی شمرده می‌شد پس از انتخابات قبلی با استخدام دان دراموند، از بانکدارهای ارشد بانک تی دی، با دستمزد هنگفت روزی ۱۵۰۰ دلار برنامه‌ای از ریاضت‌کشی اقتصادی برای استان را پیش گذاشت که دست کمی از روزهای هریسِ محافظه‌کار که نداشت هیچ به عقیده‌ی بعضی از آن بدتر هم بود.

مخالفت احتمالی مردم با برنامه‌ی ریاضت‌کشی اقتصادیِ مک‌گینتی بهتر از هر جایی در انتخابات میان‌دوره‌ای در حوزه‌ی کیچنر-واترلو معلوم شد. مک‌گینتی شخصا با حیله‌ی سیاسیِ اعطای سمتی با دستمزد بسیار بالا، نماینده‌ی محافظه‌کار این حوزه را تطمیع کرده بود تا استعفا دهد، به این امید که لیبرالی به جای او پیروز می‌شود و مک‌گینتی به دولت اکثریتش می‌رسد. در عوض اما این ان دی پی بود که با کمک اتحادیه‌های کارگری، که هم مک‌گینتی و هم هوداک آن‌ها را بسیار نامحبوب می‌دانستند و به آن‌ها حمله می‌کردند، موفق شد در کمال شگفتی همگان این حوزه را مال خود کند.

 

واکنش‌ها

تیم هوداک، رهبر محافظه‌کاران، از خدمات مک‌گینتی به استان تشکر کرد و گفت تصمیم او را به عنوان «یک مرد، یک همسر و یک پدر» می‌فهمد. اما در ضمن گفت با توجه به چالش‌های پیش روی استان نباید در مجلس را می‌بست و تعطیل می‌کرد. هوداک از حزب خواست «هر چه سریع‌تر» رهبر جدید خود و نخست‌وزیر جدید استان را انتخاب کنند.

آندریا هروات،‌ رهبر ان دی پی نیز از بستن پارلمان انتقاد کرد.

این تصمیم غیردموکراتیک مک‌گینتی با انتقادهای بسیاری دیگر نیز روبرو شد. گرچه این واقعیت که اعلام این تصمیم با اعلام استعفا همزمان بود باعث شد بسیاری از ناظران بیشتر دست به بررسی ۹ سال حکومت او بزنند و نه فقط این یک تصمیم جنجالی.

استفن هارپر، نخست‌وزیر کانادا، با تبریک دیپلماتیک به مک‌گینتی از «سال‌های بسیار خدمت متعهدانه‌ی او به عموم» تشکر کرد. هارپر، که از سال ۲۰۰۶ نخست‌وزیر کشور بوده است، اکنون از تمام نخست‌وزیرهای حاضر کشور سابقه‌ی بیشتری دارد.

پایان یک دوره

مک‌گینتی از یکی از جاافتاده‌ترین خاندان‌های سیاسی انتاریو می‌آید. حوزه‌ی انتخاباتی او در جنوب اتاوا پیش از این متعلق به پدرش، دالتون سنیور، بود و همین حوزه در سطح فدرال متعلق به برادرش، دیوید، است. خود او از سال ۱۹۹۰، در پی مرگ پدرش، این حوزه را نمایندگی کرده است.

در سال ۱۹۹۶، آخرین باری که لیبرال‌ها کنوانسیون انتخاب رهبر داشتند، مک‌گینتی سکان حزبی شکست خورده را به دست گرفت. این برای اولین بار در تاریخ انتاریو بود که کسی به رهبری حزب می‌رسید که در دور اول رای‌گیری چهارم شده بود. اما مک‌گینتی تا دور آخر پابرجا ماند تا بالاخره در دور چهارم با شکست جرارد کندی به پیروزی برسد و ساعت ۴ صبح تاج رهبری را بر سر بگذارد. او پس از شکست در سال ۱۹۹۹ در مقابل مایک هریس با تلاشی برای کنار زدن زودهنگام خود روبرو شد، اما توانست در رهبری حزب بماند تا در سال ۲۰۰۳ قدرت برسد و یکی از موفق‌ترین دوره‌های حکومت‌داری حزب لیبرال انتاریو را آغاز کند. در انتخابات قبلی او علیرغم این‌که به دولت اکثریت نشد اول شد و در کنوانسیون قبلی حزبش، ماه گذشته در اتاوا،‌ با رای تایید ۸۵/۸ درصد از هم‌حزبی‌هایش مواجه شد.

علاوه بر بحران‌ها و میراث تلخی که بیشترش حاصل چند سال گذشته است، مک‌گینتی را به خاطر تغییرات مهمی به یاد خواهند آورد که تا مدت‌ها پس از خود او پابرجا خواهد ماند: مالیات فروش هماهنگ ۱۳ درصدی که ان دی پی آن را مالیاتی بر فقرا می‌خواند، مهدکودک تمام‌روز (که مورد تحسین و تایید نه فقط در استان که در سراسر کشور و حتی جهان است)، مالیات بهداشت نفری ۹۰۰ دلار، کاهش اندازه‌ی متوسط کلاس‌های درس در کلاس سوم به پایین (که به بهبود وضع آموزشی کودکان انتاریو در سطح کشور و جهان انجامید)، گسترش واکسن برای کودکان، استخدام معلم‌ها و پرستاران بیشتر، تعطیلی بسیاری نیروگاه‌های آلوده‌ساز زغال‌سنگ، کاهش زمان‌های انتظار در بیمارستان‌ها.

بحران سیاسی

تا زمانی که این خطوط نوشته می‌شوند، یعنی کمتر از ۲۴ ساعت پس از تصمیم بهت‌آور مک‌گینتی، بیشتر کارشناسان محدود به تخمین زدن دستاوردهای مک‌گینتی و ۹ سال میراث او بوده‌اند. واقعیت اما این‌جا است که حرکت دوگانه‌ی او، استعفا از نخست‌وزیری و تعطیلی پارلمان، در میان اوضاع وخیم اقتصادی، به بحران بزرگی در سیاست بزرگترین استان کشور خواهد انجامید.

این برای هم هوداک و هم هروات فرصتی سیاسی به حساب می‌آید چرا که هر دو از سال ۲۰۰۹ در قدرت بوده‌اند و هنگام انتخابات بعدی تجربه‌ی بیشتری از رهبر بعدی لیبرال‌ها خواهند داشت و در ضمن نرخ محبوبیتی بیش از مک‌گینتی دارند. آن ها در ضمن پس از پایان رسوم دیپلماتیک تشکر از خدمات نخست‌وزیر خواهند توانست او را به خاطر بحران‌های استان و به خاطر تعطیلی مجلس و جانشینش را به خاطر منتخب نبودن به باد انتقاد بگیرند و خواهان برگزاری هرچه زودتر انتخابات شوند.

مک‌گینتی فعلا در قدرت می‌ماند تا زمانی که یاسر نقوی، مدیر اجرایی حزب، کنوانسیون انتخاب رهبر جدید را برگزار کند. در آن هنگام حدود ۲۵۰۰ عضو حزب لیبرال، از جمله نمایندگان مجلس و نامزدهای ۱۰۷ حوزه، نمایندگان هر حوزه و ریش‌سفیدهای حزب، رهبر جدید و نخست‌وزیر جدید استان را انتخاب می‌کنند.

طبیعی است که فعلا کسی از لیبرال‌ها اعلام نامزدی نکرده است.

گلن موری، نماینده‌ی تورنتوی- مرکز، حتی در مورد این سئوال که می‌خواهد نامزد شود یا نه، نتوانست جلوی اشک‌هایش را بگیرد و زد زیر گریه.

اما هیچ کس احتمال نامزدی را رد نیز نکرده است.

دوایت دانکن، وزیر دارایی و معاون نخست‌وزیر، یکی از گزینه های طبیعی و اصلی است. او در سال‌های اخیر دست راست مک‌گینتی بوده است و نخست‌وزیر بلافاصله پس از انتخابات قبلی اعلام کرد او را در سمت وزارت دارایی ابقا می‌کند تا به بازارهای جهانی حسی از اعتماد دهد.

کاتلین وین، که سابقا سمت‌های مهمی مثل وزارت آموزش و پرورش و حمل و نقل را داشته است از لیبرال‌های چپ‌گراتر (در مسائل اجتماعی) است که به میدان آمدنش می‌تواند تصویر حزب را نزد رای‌دهندگانی جدید خوش جلوه دهد. اریک هاسکینز،‌ وزیر سابق مهاجرت، از دیگر نام‌هایی است که احتمال ورودش می‌آید.