شماره ۱۱۹۶ ـ ۲۵ سپتامبر ۲۰۰۸
آیا اینترنت و فیسبوک میتواند یکی از نقایص سیستم انتخاباتی کانادا را چاره کند؟ قبلا در صفحات این نشریه در باره یکی از مشخصههای نظام انتخاباتی کانادا که مانع از رشد و نمو احزاب کوچکتر میشود نوشتهام ولی برای یادآوری خیلی خلاصه مطلب را با مثالی شرح میدهم:
در سیستم انتخاباتی کانادا (و بقیه کشورهای انگلوساکسون غیر از زلاندنو که چند سال پیش قوانین انتخاباتیاش را تغییر داد) سیستم اکثریت نسبی و حوزههای تکنمایندهای حاکم است. به این معنی که از هر حوزه انتخاباتی فقط یک نفر به مجلس حواهد رفت و برای اینکه نامزدی بتواند به مجلس راه یابد کافی است از بقیه بیشتر رای بیاورد.
برای مثال اگر در حوزهای ۱۰۰ نفر رای داده باشند و از بین این آرا، یکی از نامزدها ۳۵ رای و بقیه نامزدها هر کدام ۲۵، ۲۰، ۱۵ و ۵ رای آورده باشند کسی که ۳۵ رای آورده برنده میشود و عملا رای ۶۵ درصد از رای دهندگان دور ریخته میشود. در انتخابات سراسری سال ۲۰۰۶ در کانادا رای پنجاه و یک درصد مردم به همین ترتیب دور ریخته شد.(۱)
سیستم اکثریت نسبی که از چند قرن پیش در انگلستان رایج شد در حوزههایی که اکثریت رایدهندگان از نظر سیاسی یکدست هستند میتواند آن اکثریت را راضی نگه دارد ولی «دگراندیشان» یعنی کسانی که نظرات سیاسی آن ها با اکثریت متفاوت است میتوانند مطمئن باشند تا زمانی که در آن حوزه زندگی میکنند و رای میدهند صدایشان بهجایی نخواهد رسید و در واقع رایشان دور ریخته خواهد شد.
دقیقا به همین دلیل است که حزب سبز علیرغم آن که یکی دومیلیون طرفدار در کانادا دارد تاکنون نتوانسته حتی یک نماینده به مجلس بفرستد. خوشحالی «الیزابت می» رهبر حزب سبز از این که اجازه یافته در مناظره تلویزیونی با رهبران بقیه احزاب شرکت کند دیری نخواهد پائید چرا که حتی اگر این مناظرهها منجر به تغییر نظر بعضی از مردم شود، تا زمانی که «اکثریت» رایدهندگان در یک حوزه به نامزد حزب سبز رای ندهند باز هم خانم «الیزابت می» باید دم در پارلمان بنشیند و اجازه ورود نخواهد داشت.
این شرح کوتاهی از مسئله موجود بود ولی آیا اینترنت و سایت های ارتباط اجتماعی مثل فیسبوک میتوانند کمکی به رفع مشکل کنند؟
این روزها در نتیجه ابتکار شخصی چند نفر راههایی پیشنهاد شده است. (۲) یکی از این راهها « رای تاخت زدن» است. مثالی میزنیم: فرض کنید که شما در حوزهای زندگی میکنید که نامزد حزب محافظهکار شانس بیشتری برای برنده شدن دارد و بلافاصله با فاصله بسیار اندکی بعد از او، نامزد حزب لیبرال قرار دارد ولی شما علاقهای به هیچکدام از آن دو ندارید و میخواهید به حزب سبز رای بدهید. شانس حزب سبز در حوزه شما بسیار کم است و رای دادن به آنها عملا نتیجهای نخواهد داشت.
در طرف دیگری از کشور، حوزه انتخاباتی دیگری هم وجود دارد که در آن رقابت نزدیکی بین نامزد حزب سبز و اندیپی در جریان است و در آنجا رایدهندهای زندگی میکند که طرفدار حزب لیبرال است و دوست دارد رایاش دور ریخته نشود و کمکی برای راهیافتن یک نماینده از حزب دلخواهش به مجلس باشد. شما رایتان را با او «تاخت» میزنید: شما به نماینده حزب لیبرال رای میدهید و او به نماینده حزب سبز.
این نوع رای دادن که گاهی «رای استراتژیک» هم خوانده میشود جدید نیست. قبلا هم رایدهندگان وقتی از نامزدهای موجود راضی نبودند از بین بد و بدتر، به نامزد بد رای میدادند تا شانس نامزد حزبی را که نمیخواهند به قدرت برسد کمتر کنند. ولی «تاخت زدن» رای حداقل این روش را هدفمندتر کرده است.
البته نباید فراموش کرد که اساس «رای تاخت زدن» بر اعتماد متقابل استوار است و در نهایت تضمینی نیست که طرف مقابل به وعدهاش وفادار باشد. از نظر قانونی هم در این باره بحث هایی وجود دارد.
مهمتر از همه این است که این نوع راهحلها نشان از نارضایتی مردم از سیستم انتخاباتی موجود و توسل جستن از روی استیصال به هر خس و خاشاکی برای بیرون رفتن از این بنبست دارد. راهحل اساسی اصلاح نظام انتخاباتی و تناسبی کردن آراست. (۳)
۱- http://tinyurl.com/4jgedf
۳- http://www.fairvote.ca/