از چشمِ زنان

ترجمه‌: حمید پرنیان

پل د سیلوا، یکی از مدیران جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم دیاسپورا، درباره‌ی اولین مواجهه‌اش در پنج سال پیش با این جشنواره می‌گوید «اولین برخورد من با این جشنواره آن بود که وارد سالن اینس‌تاون شدم و روی در پوستری را دیدم که مربوط به جشنواره‌ی فیلم دیاسپورا بود. به فهرست فیلم‌ها نگاهی انداختم و متعجب شدم که با وجودِ چنین فیلم‌های بزرگی من چرا تا به حال چیزی درباره‌ی این جشنواره نشنیده بودم».

جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم دیاسپورا (IDFF) که امسال دوازدهمین دوره‌اش را برگزار می‌کند، ابتدا به شکل جشنواره‌ای کوچک و محقر بود که علاقه‌ی سینماروهای حرفه‌ای را به خود جلب کرد. اولین دوره‌ی این جشنواره حاصل زحمت و عشقِ شهرام تابع محمدی بود که زیرکانه متوجه شده بود کلان‌شهرهایی مانند تورنتو با چنین تنوع مردم‌شناختیِ مهاجران از سراسر جهان می‌تواند جایگاه آرمانی‌ای برای جشنواره‌ای باشد که درباره‌ی تجربه‌های اجتماعات دیاسپورا (مهاجران) است.

دوازدهمین جشنواره فیلم دیاسپورا ـ نمایی از بغض

یادم هست که در سال‌های اولیه‌ی این جشنواره، من هم در میان افرادی بودم که در سالن اینس‌تاون گرد هم آمده بودند. آن زمان جشنواره بیش‌تر شبیه به یک کلوپ فیلم بود. تعداد اعضا آن‌قدر اندک بود که افراد همان جلسه‌ی اول یک‌دیگر را با اسم کوچک صدا می‌زدند. بین فیلم‌ها وقتِ تنفس اعلام می‌کردیم تا قهوه‌ای بنوشیم و درباره‌ی محاسنِ فیلم‌ها حرف بزنیم. این تجربه به گونه‌ای بود که احساسِ تعلق به یک اجتماع را در همه‌ی ما ایجاد کرد.

دشوار است که تصور کنیم آن برنامه‌ی محقر و کوچک چنین رشد کرد و به یکی از جشنواره‌های هنری مهم تورنتو بدل شد.

این جشنواره‌ی سالانه، پنج روز طول می‌کشد (از۱ نوامبر تا ۶ نوامبر) و فرصتی است تا آثار فیلم‌سازهای مطرح و نوظهور سراسر جهان را عرضه کند، فیلم‌سازهایی که به موضوعات مهاجرت و تنوع فرهنگی می‌پردازند. این جشنواره از یک سو سعی می‌کند تا آثار فیلم‌سازهای نوظهور کانادایی که از قومیت‌های مختلفی آمده‌اند را در معرض دید قرار دهد، و از سوی دیگر توجه‌ی برخی از نخبه‌های سینمای کانادا، مانند دیپا مهتا و آتوم آگویان را به خود جلب کرده است.

دی‌سیلوا، که در گروه هنرهای تصویریِ دانشگاه رایرسون تدریس می‌کند، تایید می‌کند که بی‌درنگ مجذوب IDFF شده؛ «من همیشه به داستان‌های فرهنگی علاقمند بوده‌ام». وی اضافه می‌کند که تمرکز جشنواره روی دیاسپورا (پراکندگی فرهنگی) است و همین هم وی را به این جشنواره علاقمند ساخت. «فیلم‌ها روی داستان‌ها یا فیلم‌سازها یا مسایلی تمرکز می‌کنند که درباره‌ی اجتماع‌های دیاسپورا (پراکنده) در سراسر جهان است؛ چون خودم هم یک مهاجر هستم، بنابراین به بررسی موضوعاتی مانند تبعید و مهاجرت و انطباق فرهنگی و ترکیب فرهنگی و نژادپرستی و جنسیت و طبقه علاقه‌ی ویژه‌ای دارم».

فیلم اتوم اگویان

موضوع جشنواره‌ی امسال «از چشمِ زنان» نام دارد و فیلم‌هایی را نمایش می‌دهد که یا به دست زنانِ دیاسپورا و یا درباره‌ی زنانِ دیاسپورا ساخته شده است. فیلم‌هایی مانند «کوما» اثر امید داغ (Umut Dağ) که درباره‌ی دو زن از اجتماع ترکِ در وین است که با مساله‌ی مرگِ نامنتظره‌ی شوهران‌شان دست و پنجه نرم می‌کنند؛ «INDIGNADOS» ساخته‌ی تونی گاتلیف، مستندی است درباره‌ی زنی که از آفریقای شمالی به‌طور غیرقانونی مهاجرت کرده است؛ و «مااشالله» ساخته‌ی سایرس ساندار سینگ درباره‌ی موسیقی‌دانی تورنتویی است که به اسپانیا می‌رود و پیشینه‌ی یهودی‌بودن‌اش را از طریق موسیقی سفاردی کشف می‌کند. این‌ها برخی از برجسته‌ترین فیلم‌های این جشنواره است.

دی‌سیلوا توضیح می‌دهد که چرا به چنین جشنواره‌ای نیاز است؛ «بسیاری از این فیلم‌ها اگر به جشنواره‌هایی مثل جشنواره‌ی ما نیایند هرگز دیده نمی‌شوند. بخش غمگین و شگفتی‌آور این جشنواره آن است که به‌خاطر سطح بالای رقابت در صنعت فیلم‌سازی جهانی، بسیاری از این فیلم‌های ارزشمند بیش از یک بار روی پرده نرفته‌اند».

افزون بر این‌که جشنواره‌ی دیاسپورا فرصتی برای علاقمندان سینما فراهم می‌کند تا آثاری را ببینند که به‌ندرت بر پرده‌ی بزرگ سینماها ظاهر می‌شوند، هم‌چنین می‌تواند مخاطبان را با برخی از نوآوران سینما آشنا کند و فرصتی برای دیدار با آن‌ها به دست دهد. الی واجیمن، کارگردان فیلم «عالیه» (برنده‌ی جایزه‌ی کن ۲۰۱۲) امسال یکی از مهمانان جشنواره‌ی دیاسپورا خواهد بود. فیلم جایزه‌برده‌ی وی داستان یهودی فرانسوی جوانی را تصویر می‌کند که بین وابستگی خانوادگی و مهاجرت به اسرائیل برای زندگی بهتر گیر کرده است.

پل د سیلوا

این جشنواره هم‌چنین فرصت‌هایی برای فیلم‌پژوهان فراهم می‌کند تا درباره‌ی تاریخ فیلم نیز یاد بگیرند. امسال جشنواره‌ی دیاسپورا فیلم «خزپوش» (فیلمی شوروی ـ ایرانی ساخته‌شده در ۱۹۲۸) را به نمایش می‌گذارد. این فیلم درباره‌ی خیزش سرکوب‌شده‌ی دهقانان و صنعت‌گران ایرانی یا همان افراد خزپوش است. سرگئی کاپترف، محقق ارشد نهاد پژوهشی هنر سینما در مسکو نیز  بعد از نمایش فیلم سخنرانی خواهد کرد.

هنردوستانی که به فیلم‌های کانادایی علاقمندند می‌توانند به نمایش فیلم کلاسیک «تقویم» (۱۹۹۳) ساخته‌ی اتوم اگویان بنشینند؛ این فیلم درباره‌ی عکاسی است که به سراسر امریکا سفر می‌کند تا برای یک تقویم، از کلیساهای امریکایی  عکس بگیرد. جلسه‌ی پرسش و پاسخ با اگویان نیز بعد از نمایش فیلم برگزار خواهد شد.

از دی‌سیلوا پرسیدم که به نظرش سه فیلم برجسته‌ی امسال این جشنواره کدام‌هاست.

«کولی‌های شانگهای (۲۰۱۲) ساخته‌ی مارکو نابرسنیک یکی از انتخاب‌های من است؛ این فیلم داستان خانواده‌ای اسلونیایی را تعریف می‌کند که بازیگران چندقومی و چندفرهنگی بی‌نظیری دارد. این فیلم برنده‌ی بهترین فیلمنامه در جشنواره‌ی فیلم مونترال ۲۰۱۲ شده است. در واقع جشنواره‌ی دیاسپورا نخستین حضور این فیلم در تورنتو است».

دی‌سیلوا دومین انتخاب‌اش را «ماده» (۲۰۱۲) اثر کریگ فریمند می‌داند؛ کمدی‌ ای از آفریقای جنوبی درباره‌ی مرد جوانی که خانواده‌ای مسلمان و سنتی دارد و می‌خواهد به‌رغم آرزوی پدرش (ادامه‌دادن حرفه‌ی خانوادگی پارچه‌فروشی) کمدین شود.

جلد شماره ۱۴۱۰

 «این فیلم موضوعی جهان‌شمول دارد؛ پدری که می‌خواهد پسرش پا جای پای وی بگذارد. این فیلم هم‌چنین داستانی عشقی است، و نیز داستان تضادهای بین نسلی، و به نحو جذابی چهره‌ی اجتماعِ دیاسپورایی را نشان می‌دهد که ما کم‌تر فرصت دیدن‌اش را روی پرده داریم؛ یعنی چهره‌ی مسلمان‌ها در آفریقای جنوبی».

فیلم «ماده» انتخاب رسمی جشنواره‌ی فیلم لندن (۲۰۱۲) و جشنواره‌ی فیلم بوسان (۲۰۱۲) و جشنواره‌ی فیلم مونتریال (۲۰۱۲) بود، و اولین حضورش در تورنتو در جشنواره‌ی دیاسپوراست.

سومین انتخاب دی‌سیلوا مستندی است با نام «El Gusto» (۲۰۱۱ـ ایرلند/الجزایر) ساخته‌ی سفینز بوسبیا. این فیلم داستانی درباره‌ی تقاضای کارگردان از یک گروه موسیقی در الجزایر است که گابی (یک نوع موسیقی مردمی الجزایری است که ترکیبی از ملودی‌های بربری و سرودهای مذهبی و تن‌های آندلوسی است) اجرا می‌کنند تا دوباره از نو گردهم آیند. این مستند برنده‌ی جایزه‌ی مستند دنیای عرب در جشنواره‌ی فیلم ابوظبی (۲۰۱۲) است. این فیلم نخستین حضور کانادایی خویش را در شبِ افتتاح جشنواره‌ی دیاسپورا خواهد داشت.

برای کسانی که به فیلم‌های مربوط به ایرانی‌ها علاقمندند، دی‌سیلوا این فیلم‌ها را پیشنهاد می‌کند:

«بغض» ساخته‌ی رضا دُرمیشیان (ایران، ۲۰۱۲) درباره‌ی ایرانی‌های جوانی است که خانواده‌های‌شان را ترک کرده‌اند تا زندگی آرامی در ترکیه داشته باشند.

دی‌سیلوا می‌گوید «فیلم “بغض” مثل فیلم‌های موج نوی فرانسوی فیلمبرداری شده است، یعنی سبکی که برای بیش‌تر فیلم‌های ایرانی جشنواره‌ها نامعمول است».

«کلیدهای خانه‌ی من» مستندی است ساخته‌ی لونا شاد که انتخابِ دوم دی‌سیلوا برای علاقمندان به ایران است. این فیلم داستان روزنامه‌نگار پناهنده‌ی ایرانی‌ای را روایت می‌کند که از کشته‌شدن ندا آقا سلطان در طول خیزش جنبش سبز می‌گوید.

گرچه جشنواره‌ی دیاسپورا راه درازی را پیموده است، اما دی‌سیلوا و تابع محمدی امید دارند تا این جشنواره در آینده رشد بیش‌تری داشته باشد.

«هدف درازمدت ما آن است که جشنواره را آنلاین کنیم و ترکیبی از فیلم‌های رایگان و بلیتی داشته باشیم. ما می خواهیم نه‌تنها به فیلم‌های همه‌ی مردمان جهان  بخت دسترسی فراهم کنیم، بلکه می‌خواهیم برای فیلمسازان محلی منبع کسب درآمد باشیم تا برای هزینه‌هایی که روی فیلم‌شان کرده‌اند درآمدی نیز داشته باشند».

دی‌سیلوا ادامه می‌دهد «امید این است که برای کیفیت بخش آنلاین‌مان چاره‌ای بیاندیشیم».

برای اطلاعات بیش‌تر و جدول فیلم‌های جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم دیاسپورا به این نشانی سر بزنید:

www.diasporafilmfest.com