شماره ۱۲۰۲ ـ پنجشنبه ۶ نوامبر ۲۰۰۸

از آنجا که بحث مدیریت ریسک و بیمه دارای ابعاد گسترده و متنوعی است لذا در بحث امروز به بخشی از مدیریت ریسک و بیمه می پردازیم که به شناسایی و اندازه گیری ریسک معروف است.

در بسیاری از پروژه‌ها شاهد هستیم که ابعاد کلی آنها بررسی اجمالی شده و به اشتباه فرض می‌شود که همه عوامل و زیر مجموعه ها تحت کنترل هستند.

در صورتی که مدیر پروژه بایستی با ریسک به عنوان رخدادی شناخته ‌نشده روبرو گردیده و کوشش ‌کند تا آن را تحت کنترل درآورد. اکثر پروژه‌ها که از ریسک پذیری کمتری برخوردارند چنین رخدادهایی را به خوبی از سر رد می‌کنند ولی برای پروژه های بزرگتر لازم است با یک تلاش جامع مدیریت ریسک، مدیر پروژه رویدادهای ریسک را قبل از وقوع، شناسایی و کنترل نماید و یا برنامه‌ای تهیه ‌شود که در زمان وقوع این رویدادها با آنها مقابله گردد.

با درنظر گرفتن این مفاهیم پایه‌ای امکان مقابله با ریسک به وجود می‌آید، لذا ابتدا باید نسبت به شناسایی ریسک‌های محتمل یک پروژه اقدام کرد.

این کار با طبقه بندی ساختار کارهای پروژه و با پرسش چند سئوال از خود و یا اعضای گروه امکان‌پذیر است. مثلا می توان مهمترین سئوالات را به قرار ذیل مطرح کرد:

در موقع نیاز به منبعی یا منابعی که در دسترس نیستند چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اگر کنترلی در مورد مولفه‌ای که بر پروژه اثرگذار است نداشته باشیم چه اتفاقی می‌افتد؟

بدترین سناریو چیست و چه چیزی باعث آن می‌شود؟

چه قدر وقوع این اتفاق محتمل است و عواقب آن چیست؟

ممکن است سئوال های دیگری نیز به ذهن شما خطور کند که البته این سئوال ها سرآغاز خوبی است که شما را در مسیر درست مدیریت ریسک هدایت کند. هرچیزی که به فکر شما خطور می‌کند فهرست کنید تا بعدا بتوان آن را در جای مناسبش مطرح کرد و برایش پاسخی یافت.

سپس در مرحله بعد تعیین کنید که آیا نیاز به مقابله و پیشگیری ریسک هست و یا بایستی تا زمان وقوع آن صبر کرد. اگر ریسک‌ها را مشخص کنید و تصمیم بگیرید که هیچ عملی نباید انجام گیرد باز بهتر از آن است که آن ها را شناسایی نکرده باشید. پس از این مرحله تمام ریسک‌های شناسایی شده را اندازه گیری کنید؛ ابتدا ریسک‌ها را دسته‌بندی و سپس احتمال وقوع هر ریسک را تعیین کنید.(به طور کلی ریسک با دو عامل مهم ولی در خلاف جهت یکدیگر اندازه گیری میشود که عبارتند از تواتر و شدت).

در این مرحله ابتدا تعریف کوتاهی از یک پروژه خواهیم داشت تا بتوان بهتر به کم و کیف ماهیت بررسی ریسک پی ببریم:

یک پروژه عبارتست از یک سری تلاش منظم و در ارتباط که در زمان مشخص و با بودجه معلوم در ماتریکس انسانی مدیریتی و تکنولوژیک عینیت می یابد. حال با در نظر گرفتن تعریف جامع پروژه و ریسک اندازه گیری شده مقابل هر ریسک احتمال آن را یاداشت کنید. مثلا سناریوی شما برای پروژه ساخت مجدد یک خانه به قرار ذیل خواهد شد:

احتمال وقوع ریسک ۱ قریب الوقوع است یا اگر این ریسک تحقق یابد شدتش بالا است.

احتمال وقوع ریسک ۲ محتمل است ولی شدتش متوسط است.

احتمال وقوع ریسک ۳ ممکن است ولی خوشبختانه شدت ضرر و زیان پایین است.

احتمال وقوع ریسک ۴ غیرمحتمل است پس جای نگرانی نیست.

اکنون احتمال وقوع هر ریسک قابل محاسبه است. راه دیگر علمی که در بیمه از آن استفاده می شود، نسبت دادن درصد وزنی به هریک از ریسک‌هاست. مشکل اصلی این روش آن است که همواره داده‌های تجربی به اندازه کافی در دسترس نیستند تا این کار به دقت انجام گیرد. در این روش معمولا افراد باتجربه‌ای که به آنها آکچور میگویند مبادرت به این کار می‌کنند که تجارب جامعی از انواع رویدادها در پروژه‌های مختلف کسب کرده‌اند؛ مجموع درصدهای تخصیصی به رویدادها بایستی صد باشد.

در مرحله بعد به هر ریسک، یک مقدار نسبت دهید. این مقدار می‌تواند در صورت نیاز برحسب هزینه و یا زمان باشد؛ به عنوان مثال اگر هدف تعیین زمان اتمام پروژه است، هر ایده‌ای در مورد مدت زمان فعالیت ها می‌تواند یک سناریوی ریسک محسوب شود. در این مرحله می‌توان مقدار حقیقی ریسک را با محاسبه حاصلضرب مقادیر تخصیص داده شده به ریسک و احتمال وقوع آن به دست آورد و با توجه به نتایج حاصل می‌توان نسبت به انجام عملی یا به تعویق انداختن آن تصمیم‌گیری کرد. بعد از انجام مراحل مدیریت ریسک ، می‌توانید فرایندهای نگهداری مجموعه ریسک را آغاز کنید. برای این کار بازنگری دوره‌ای ریسک را آغاز کنید که مبتنی بر پیچیدگی و مدت پروژه و وقوع تغییرات پروژه است.

آغاز اجرای این کار ممکن است بیهوده و هزینه‌زا به نظر آید، اما چنانچه یکبار این کار را انجام دهید و ریسک‌ها را شناسایی و به صورت کمی آنها را کنترل کنید در آن صورت به ارزش مدیریت ریسک پی خواهید برد.

ما در دنیای پر مخاطره (ریسک) زندگی می‌کنیم. باید ریسک‌ها را تحلیل کنیم؛ اگر با آنها برخورد داریم باید آنها را شناسایی و در مجموع تمام ریسک‌ها و عواقب آنها را باید ارزیابی کنیم.

منافع حاصل از مدیریت ریسک ممکن است تا اتمام پروژه بر آن ملموس نباشد اما به خاطر داشته باشید کسی که از برنامه‌ریزی اجتناب کند به طور حتم برنامه شکست خود را طرح‌ریزی کرده است.

جهت دستیابی به این هدف در مرحله آخر بایستی با توجه به طبقه بندی ریسک جدول نمونه ای را ترسیم و سپس نسبت به تهیه و ارایه دستورالعمل های ضروری برای مواقع خاص اقدام گردد. سپس گزارش حاشیه ای تهیه شود که شرح وظایف هر شخص در زمان بحران مشخص شود.

جدول ذیل زمانبندی و اقدامات اجرایی را نشان می دهد:


تهیه برنامه های کلان مدیریت ریسک(۱)

تهیه اجمالی طرح (۲)

اجرای طرح(۳)

ارزشیابی و کنترل کیفیت (۴)

مطالعات بنیادی

تهیه و تدوین معیارها

اجرای طرح تفصیلی

کنترل هر بخش

تحقیقات پایه و پیشرفته

شناسایی استاندارد ها

تهیه گزارش مدیریت ریسک

ایجاد خطوط ارتباطی بین هر بخش و هماهنگی برای زمانهای بحران

شناسایی انواع ریسک

در نظر گرفتن ضوابط فنی طرح و در نهایت امکان سنجی اولیه و نهایی طرح

عملیات اجرایی و آماده سازی برای آموزش و بهره برداری

بررسی نهایی برای اطمینان از عملی بودن طرح و برنامه سالیانه کنترل



بعد از کلیه این اقدامات در می یابیم که ریسک های کوچک با شدت کم کدامند و با توجه به توان مالی خود کدام را قادر هستیم نگهداری وکدام را که شدت خسارتش بالا است بایستی به شرکت های بیمه منتقل کرد.



فرهاد فرسادی ـ کارشناس ارشد بیمه

farsadi@cirmco.com