شهروند ۱۱۵۵ ـ پنجشنبه ۶ دسامبر ۲۰۰۷
پرسش شهروند از احزاب و سازمان های سیاسی درباره مسائل روز ایران
پرسش شهروند از احزاب و سازمان های سیاسی درباره مسائل روز ایران
اشاره:
با توجه به شرایط حادی که در منطقه و بویژه در رابطه با ایران به وجود آمده، شهروند به منظور آشنایی بیشتر خوانندگان خود با دیدگاههای سازمان ها و احزاب سیاسی اپوزیسیون خارج کشور در این خصوص، با اکثر سازمان های سیاسی فعال پرسش های زیر را مطرح کرده است و از آنها خواسته تا در صورت تمایل به انعکاس نظراتشان در شهروند، پاسخ های خود را ارسال دارند که با اولویت دریافت چاپ شود.
سازمان ها و احزابی که در این رابطه مورد پرسش قرار گرفته، عبارتند از:
اتحاد جمهوریخواهان
جبهه ملی ایران
چریک های فدایی خلق ایران
حزب اتحاد کمونیسم کارگری
حزب توده ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
حزب دمکرات کردستان
حزب حکمتیست
حزب کار ایران (توفان)
حزب کمونیست کارگری ایران
حزب کمونیست ایران / کومه له
حزب مشروطه ایران
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
سازمان فدائیان (اقلیت)
سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
کومه له ـ حزب زحمتکشان کردستان ایران
پاسخ های “حزب دمکرات کردستان ایران” در شماره ۱۱۵۲ مورخ ۱۵ نوامبر شهروند، پاسخ های جبهه ملی ایران، حزب حکمتیست و حزب کمونیست ایران در شماره ۱۱۵۳ مورخ ۲۲ نوامبر و پاسخ های “حزب کار ایران (توفان)” و “حزب دمکرات کردستان” در شماره ۱۱۵۴ مورخ ۲۹ نوامبر ۲۰۰۷ به چاپ رسید. اینک پاسخ های حزب اتحاد کمونیسم کارگری و سازمان اتحاد فدائیان را می خوانید.
پاسخ های حزب اتحاد کمونیسم کارگری
لطفا نام خود و عنوان سازمانی تان را بنویسید و مختصری از بیوگرافی تان را شرح دهید.
ـ نام سیاسی من علی جوادی است. در سال ۱۳۳۲ در تهران متولد شدم. دارای لیسانس ریاضی، فوق لیسانس تحقیقات عملیاتی و دکترای ریاضیات کاربردی هستم. و در حال حاضر علاوه بر فعالیت حرفه ای سیاسی به تحقیق و تدریس با عنوان پرفسور دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس مشغول کار هستم.
متاسفانه بعد از ۲۴ سال زویای عزیزم را در یک حادثه ناگوار در ژانویه سال گذشته از دست دادم. اکنون یک دختر شانزده ساله در کنارم و یک دختر عزیز در قلب و خاطره ام دارم.
من فعالیت سیاسی چپ و کمونیستی را از نوجوانی آغاز کردم. در حال حاضر دارای سمت دبیر کمیته مرکزی در حزب اتحاد کمونیسم کارگری هستم. حزب اتحاد کمونیسم کارگری حزبی مارکسیستی در ادامه سنت کمونیسم منصور حکمت است.
سازمان خود را به طور خلاصه معرفی کنید و آخرین تغییر و تحولات درون آن را عنوان کنید.
ـ حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای برقراری یک جامعه کمونیستی مبارزه میکند. سرنگونی تمام و کمال جمهوری اسلامی پیش شرط تحقق چنین هدفی است. حزب اتحاد کمونیسم کارگری با جدایی بخشی از رهبری، کادرها و اعضای حزب کمونیست کارگری ایجاد شد. این حزب پرچمدار کمونیسم مارکس و منصور حکمت، پرچمدار سازماندهی انقلاب کارگری و سرنگونی رژیم اسلامی است. مسئله اصلی مورد اختلاف ما با بخش دیگر رهبری حزب کمونیست کارگری بر سر ملزومات پیروزی کمونیسم در ایران بود. اینکه کمونیسم کارگری چه قابلیت ها و ظرفیتهایی را باید در خود ایجاد کند تا بتواند استراتژی سازمانی و سیاسی خود را متحقق کند؟ ما معتقد بودیم که حزب کمونیست کارگری باید از یک حزب مبلغ و مروج و یک ماشین افشاگری و نقد به یک حزب سازمانده و رهبر تبدیل شود. و صفی از رهبران کمونیست جامعه شکل دهد که دولت سوسیالیستی فردای پس از جمهوری اسلامی را شکل میدهند. ما آن گرایشی در جنبش کمونیسم کارگری هستیم که معتقدیم کمونیسم در ایران تنها با کمونیسم کارگری منصور حکمت میتواند پیروز شود. ما معتقدیم کمونیسم کارگری تنها با تبدیل شدن به ظرف اعتراض رهبران رادیکال و سوسیالیست جنبشهای اجتماعی میتواند پیروزی کمونیسم را متحقق کند. حزب اتحاد کمونیسم کارگری حزب انقلاب کارگری و حزب کمونیسم منصور حکمت است.
موضع حزب شما در قبال خطری که امروزه بر سر ایران سایه افکنده و آن حمله آمریکا به ایران است، چیست؟
ـ حزب اتحاد کمونیسم کارگری علیه حمله نظامی آمریکا و علیه جنگ تروریستها است. این جنگی بر سر قدرت سیاسی و حوزه نفوذ در منطقه و جهان است. هیات حاکمه آمریکا به دنبال تحکیم هژمونی امپریالیستی خود در سطح جهان است. از طرف دیگر جنبش اسلام سیاسی و در راس آن رژیم اسلامی نیز به دنبال سهم بیشتر در منطقه و تضمین بقاء ارتجاعی خود در ایران است. این جنگی ارتجاعی و ضد انسانی از هر دو سو است. مصائب و مشقاتی که چنین جنگی میتواند به مردم در ایران و خاورمیانه و جهان تحمیل کند، بسیار از ابعاد و فجایع جنگ آمریکا در عراق گسترده تر و وحشیانه تر خواهد بود. ما هر دو سوی این جنگ را قویا و بدون کوچکترین تخفیفی محکوم میکنیم. این جنگ را ادامه کشمکش و تقابل دو قطب تروریستی جهان معاصر، تروریسم دولتی آمریکا و اسرائیل و ناتو از یک سو و تروریسم اسلامی و رژیم اسلامی از سوی دیگری میدانیم. ما هیچگونه همسویی با هیچکدام از طرفین این جنگ نداریم. همسویی ما تنها با امر آزادی و برابری و رفاه مردم و انقلاب کارگری است. ما برای سرنگونی رژیم اسلامی و شکست سیاستهای میلیتاریستی آمریکا مبارزه میکنیم. در ایران ما پایان دادن به جنگ را از کانال مبارزه برای سرنگونی رژیم اسلامی دنبال میکنیم. ما نیروهایی را که در تقابل دو قطب تروریستی، سیاست نزدیکی با یکی از دو قطب این جنگ را دنبال میکنند، به رژیم اسلامی تخفیف میدهند، به دنبال فرصتهایی هستند که میلیتاریسم آمریکا برایشان ایجاد میکند، را قاطعانه افشا میکنیم. چکیده سیاست های ما در قبال جنگ احتمالی این است: “علیه جنگ، علیه جمهوری اسلامی، برای آزادی و برابری و رفاه.”
رابطه ی حزب شما با سایر گروه ها و احزاب اپوزیسیون خارج کشور چگونه است؟ آیا با همه آنها بر سر میز مذاکره و تبادل نظر خواهید نشست؟
ـ ما مدافع گسترده ترین دیالوگها در صفوف اپوزیسیون بر سر مسائل حاد جامعه هستیم. هیچ تابویی برای گفتگو و تبادل نظر با سایر نیروهای اپوزیسیون نداریم. ما جدل و دیالوگ سیاسی را مکانیسمی برای روشن شدن خطوط سیاسی و قطب بندیهای واقعی در صفوف اپوزیسیون و انتخاب مردم میدانیم. ما با سایر نیروهای سیاسی بر سر هر میزی میتوانیم بنشینیم و گفتگو و جدل و دیالوگ کنیم، اما کوچکترین تخفیف و سازشی را میان قطبهای مختلف سیاسی در جامعه مجاز نمیدانیم.
آیا برای نظام ایدئولوژیک در ایران آینده ای می بینید؟
ـ عمر حکومت اسلامی و مذهبی در ایران به پایان رسیده است. رژیم اسلامی محکوم به شکست و سرنگونی است. این حکم مردم است. درمانی ندارد. باید برود. ما برای استقرار فوری یک جمهوری سوسیالیستی مبارزه میکنیم. جمهوری سوسیالیستی متضمن آزادی، برابری و رفاه همگان در جامعه است. جمهوری سوسیالیستی یک حکومت ایدئولوژیک نیست. جامعه آزاد ایدئولوژی رسمی لازم ندارد. ما به دنبال ایجاد یک نظام ایدئولوژیک در فردای جهوری اسلامی نیستیم. ما خواهان برقراری حکومت حزبی و یا حکومت احزاب نیستیم. حکومت کارگری و جمهوری سوسیالیستی از نظر ما حکومت شوراها و ارگانهای عمل مستقیم توده شهروندان جامعه است. اما حکومت های ناسیونالیستی و یا حکومتهای مبتنی بر قومیت و ملیت و نژاد تماما حکومتهای ایدئولوژیک و مبتنی بر نابرابری اجتماعی و طبقاتی شهروندان جامعه هستند. به جای جمهوری اسلامی باید نظامی سکولار، آزاد، برابر و انسانی مستقر کرد.
چه موضوع هایی برای حزب یا سازمان شما در اولویت قرار دارد؟
ـ به طور خلاصه حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای تامین رهبری کمونیسم کارگری بر جنبش سرنگونی طلبانه توده های مردم و یک پیروزی کارگری تلاش میکند. از نقطه نظر ما پیروزی انقلابی بر جمهوری اسلامی مستلزم تامین هژمونی کمونیستی بر جنبش سرنگونی است. ما میکوشیم تا سرنگونی رژیم اسلامی را با استقرار یک جمهوری سوسیالیستی توام و همزمان کنیم. تحقق این اهداف از نظر ما مستلزم تامین بالاترین انسجام سیاسی و سازمانی در جنبش کمونیسم کارگری و آمادگی در سطوح مختلف است. ما برای سازماندهی انقلاب کارگری تلاش میکنیم.
تقریبا اکثر احزاب سیاسی اپوزیسیون مخالف برپایی زندان و اعدام و شکنجه هستند. فرض کنیم شما به قدرت رسیدید، با مخالفانتان چه رفتاری خواهید داشت؟
ـ ما آزادیهای سیاسی و بی قید و شرط همگان را تضمین خواهیم کرد. شهروندان جمهوری سوسیالیستی تماما افرادی آزاد، برابر و متساوی الحقوق خواهند بود. مطبوعات آزاد خواهند بود. تجمع آزاد خواهد بود. تحزب آزاد خواهد بود. اعتصاب آزاد خواهد بود. نقد تمامی جوانب فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و مذهبی و ملی جامعه آزاد خواهد بود. زندانی سیاسی ای نخواهد بود. زندان سیاسی نخواهد بود. اثری از اعدام و شکنجه نخواهد بود. تمام زندانهای مخوف موجود را به موزه تاریخی برای درس آموزی و گسست قطعی از دوران استبدادی و مذهبی جامعه تبدیل خواهیم کرد. هر نوع تحریک و تهدید مذهبی و ملی و غیره علیه بیان و ابراز وجود سیاسی آزادانه افراد ممنوع خواهد بود. هر نوع تفتیش عقاید ممنوع خواهد بود. هر نوع دخالت در زندگی خصوصی افراد ممنوع خواهد بود.
واقعیت این است که در جوامع سرمایه داری میزان و محدوده آزادی و حقوق مدنی افراد در انقیاد منافع اقتصادی و سیاسی طبقه سرمایه دار حاکم بر این جوامع است. هر زمان که سودآوری و یا موقعیت سیاسی طبقه سرمایه دار حاکم ضروری کند، این حقوق مورد تعرض دولت قرار خواهند گرفت. امروز بسیاری در اپوزیسیون از آزادیهای سیاسی و مدنی صحبت میکنند، اما آزادی فردی و مدنی تنها در جامعه ای میتواند متحقق شود که خود آزاد باشد. تنها با از میان بردن انقیاد طبقاتی و اقتصادی انسانها، تنها با نابودی نظام استثمارگر و طبقاتی کنونی میتوان گسترده ترین آزادی ها و ابراز وجود انسان را در قلمروهای مختلف زندگی تامین و تضمین کرد. این هدف ماست.
در رابطه با مسئله ملیت های ایران (ترک، کرد، عرب، بلوچ و…) ، حزب شما چه راه حلی را مناسب می بیند؟
ـ ما برای برابری کامل و بی قید و شرط کلیه ساکنان ایران در کلیه حقوق و وظایف قانونی، اعم از فردی، مدنی، سیاسی، اجتماعی و رفاهی مبارزه میکنیم. برابری تمامی شهروندان مستقل از ملیت، جنسیت، نژاد، محل تولد و تابعیت یک اصل پایه ای سیاست برنامه ای ماست. حزب اتحاد کمونیسم کارگری برای برقراری نظامی مبارزه میکند که در آن کلیه ساکنان کشور افراد آزاد، متساوی الحقوق و برابر جامعه باشند و هیچ نوع تبعیضی چه مثبت و چه منفی در قبال مردم منتسب به ملیتهای مختلف معمول داشته نشود.
ما ایران را “کشورى کثیرالملله” یا “کشور یک ملت” نمیدانیم. ما از انسانیت مردم و حقوق انکارناپذیرشان شروع میکنیم و بر اساس اصل برابرى انسانها، به هر تبعیضى پاسخى روشن و سیاسى میدهیم. ما مسئله ای به نام مسئله ترک و عرب و بلوچ و لر نداریم. مسئله کرد داریم، اما سایر ستمهای ملی موجود در جامعه در سطح یک مسئله ملی باز و مفتوح نیستند. از جنس مسئله کرد نیستند. مسئله کرد تاریخ ویژه خود را دارد. سابقه طولانی ستم بر مردم کرد، سرکوب خونین خواستهای حق طلبانه و جنبشهای اعتراضی در کردستان ایران، ستم ملی را به سطح یک مسئله ملی ارتقا داده است. راه حل ما در قبال “مسئله ملی” به عنوان یک اصل، حق جدایی از ایران و تشکیل دولت مستقل از طریق یک پروسه انتخابات آزاد و عمومی در این مناطق است. ما هر گونه اقدام نظامی و قهرآمیز در قبال مسئله ملی را قویا محکوم میکنیم. راه حل ما در قبال مسئله ملی کرد برگزاری رفراندوم آزاد در مناطق کردنشین است. سیاست امروز حزب ما در این رفراندوم، توصیه و رای به اتحاد داوطلبانه تمامی مردم در ایران به عنوان شهروندان برابر و متساوی الحقوق است. ما به عنوان یک اصل خواهان زندگی مردم منتسب به ملیت های مختلف به عنوان شهروندان آزاد و متساوی الحقوق در چهارچوبهای کشوری بزرگتر هستیم.
ما بر هویت انسانی در مقابل هویتهای ملی و قومی و نژادی و مذهبی تاکید داریم. طرحهای “خودمختاری” و “فدرالیسم” را طرحهایی ارتجاعی، تلاشی برای جایگزین کردن هویت قومی و ملی به جای هویت جهانشمول انسانی، زمینه ای برای ایجاد شکاف و دائمی کردن و حفظ جدایی ها در جامعه و تلاشی برای ایجاد وسیعترین کشمکش ها و تخاصمات قومی در جامعه میدانیم. تجربه خونین یوگسلاوی و افغانستان و عراق در برابر ماست. هر گونه تلاش برای تقسیم قومی جامعه طرحی ضد انسانی و متضمن ایجاد وسیعترین پاکسازیهای خونین قومی و جنگ های داخلی است.
با مسئله زبان مادری چگونه برخورد می کنید و چه حقوقی برایش درنظر می گیرید؟
ـ ما مخالف زبان رسمی اجباری هستیم. معتقدیم که هر کس باید بتواند به زبان مادری خویش در کلیه فعالیتهای اجتماعی شرکت کند و از کلیه امکانات و خدمات اجتماعی مورد استفاده همگان بهره مند شود. به نظر ما مناسبترین راه حل در کشورهایی که مردم به زبانهای مختلف تکلم میکنند این است که دولت یکی از زبانهای رایج در کشور را به عنوان زبان اداری و آموزشی اصلی تعیین کند، مشروط بر آنکه امکانات و تسهیلات لازم برای متکلمین به سایر زبانها، در زمینه های زندگی سیاسی و اجتماعی و آموزشی وجود داشته باشد. ما در عین حال معتقدیم که با توجه به نقش و جایگاه زبان انگلیسی در سوخت و ساز علمی و فرهنگی و کل جامعه بشری، با هدف تبدیل گام به گام آن به یک زبان آموزشی و اداری متداول در کشور، از سنین پایین باید در مدارس آموزش داده شود.
فکر می کنید در داخل ایران و بویژه برای نسل جوان چقدر شناخته شده هستید و چقدر مردم به رهنمودهای شما توجه و عمل می کنند؟
ـ حزب اتحاد کمونیسم کارگری به لحاظ سازمانی تشکلی “جوان” است، اما رهبری و کادرهای آن دارای سابقه ای طولانی و از چهره های سرشناس کمونیسم کارگری هستند. برای جامعه شناخته شده و معرفه هستند. چهره هایی در هر دوران و در هر جنبشی به شاخص و چهره انسانی آن جنبش تبدیل میشوند. در جنبش ما منصور حکمت و برخی از چهره های رهبری حزب اتحاد کمونیسم کارگری چنین جایگاهی در جامعه و در میان نسل جوان دارند.
در حال حاضر نمیتوان با دقت ریاضی از میزان نفوذ عملی و قدرت سازمانی احزاب سرنگونی طلب در سطح جامعه صحبت کرد. سرکوبگری رژیم اسلامی اجازه مشاهده ابعاد و قدرت عمل سیاسی احزاب سرنگونی طلب و به طور مشخص جنبش کمونیسم کارگری را نمیدهد، اما کمونیسم کارگری تنها اردوی آزادیخواه، برابری طلب، سکولار، انساندوست و انقلابی در جامعه است. کمونیسم کارگری نماینده سعادت، خوشبختی و آزادی و برابری و رفاه همگان است.
به این اعتبار ما عمیقا معتقدیم که سیاستها و خواستهای عمومی جنبش کمونیسم کارگری بیان مطالبات و آرزوی نسل جوان است. حرف دل این مردم است. جوان امروز در جامعه ایران، آزادی میخواهد، برابری میخواهد، رفاه میخواهد، از مذهب و حکومت مذهبی و آپارتاید جنسی و حجاب بیزار است. از فقر و محرومیت و محدودیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و جنسی بیزار است. کمونیسم کارگری بیان مجموعه چنین خواستها و مطالباتی است. من تردیدی ندارم که در شرایط آزادیهای سیاسی کمونیسم کارگری به عظیمترین جنبش اجتماعی در جامعه ایران تبدیل خواهد شد.
پاسخ های سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
لطفا مختصری از بیوگرافی تان را شرح دهید.
ـ با تشکر از شهروند به خاطر این مصاحبه، می کوشم به طور مختصر به سابقه فعالیت سیاسی خود اشاره کنم. من مسعود فتحی عضو کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران هستم. از همان آغاز شکل گیری جنبش فدائی با این جنبش همراهی داشته ام. از تابستان سال ۵۵ تا آبان سال ۵۷ در زندان رژیم شاه بودم. بعد از آزادی از زندان تا کنون فعالیت مستمر سیاسی و تشکیلاتی داشته ام.
در عین حال باید بگویم که من از بدو تشکیل اتحاد جمهوریخواهان ایران یکی از مسئولان آن بوده ام و در حال حاضر عضو هیات سیاسی و اجرائی آن هستم و بخش مهمی از فعالیت من در چارچوب این اتحاد متمرکز است. همچنین، اداره سایت سیاسی و خبری «عصر نو» را نیز بر عهده دارم.
من از سال ۵۹ متاهل هستم و این مسیر طولانی حوادث سیاسی نزدیک به سه دهه اخیر را با تمام فراز و نشیب های آن با همسرم خانم فرزانه عظیمی طی کرده ام. هم چنین ما دارای دو فرزند، یک پسر و یک دختر، هستیم.
سازمان خود را به طور خلاصه معرفی کنید و آخرین تغییر و تحولات درون آن را عنوان کنید.
ـ سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران در فرودین ماه سال ۱۳۷۳ از اتحاد بین سازمان فدائی ـ ایران و سازمان چریک های فدائی خلق ایران ـ شورای عالی، پا به عرصه وجود گذاشت. پروسه ای که به تشکیل اتحاد فدائیان خلق ایران منجر شد، در آغاز بین این دو سازمان و سازمان کارگران انقلابی ایران ـ راه کارگر آغاز شد. پلاتفرم وحدت ما در واقع در طی جلسات مشترک این سه سازمان و بر اساس توافقات هر سه جریان شکل گرفت، اما در پایان کار به هر دلیلی، رفقای راه کارگر از وحدت سازمانی با دو جریان دیگر عقب نشستند و سازمان جدید از اتحاد این دو جریان شکل گرفت.
سازمان ما علاوه بر آن که خود محصول یک اتحاد بود، همواره در تلاش برای شکل دادن اتحاد های سیاسی در جنبش ایران بوده است. تشکیل اتحاد عمل برای دمکراسی با حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان کارگران انقلابی ایران در همین راستا بود که در نهایت راه به جائی نبرد.
پشتیبانی از اتحاد عمل بین نیروهای مختلف سیاسی بر اساس اشتراکات آن ها، تشویق اعضای سازمان به فعال شدن در فعالیت های جمعی در محل زندگی شان و نیز شرکت فعال در تشکل ها و اتحاد های سیاسی هم سو با خط و مشی سازمان، از ویژگی های دیگر سازمان ما بوده است. حضور کادر های برجسته سازمان ما در جنبش جمهوریخواهی و نقش آن ها در پیشبرد این جنبش شاهدی بر این مدعاست.
سازمان ما هم چنان در تلاش وحدت در صفوف چپ و معتقد به ضرورت نزدیکی و نیروهای چپ ایران است. واژه اتحاد در نام سازمان و در نام نشریه ما (اتحاد کار)، بازتابی است از طرز فکر ما و نوع نگاهمان به امر اتحاد و وحدت نیروهای چپ و آزادیخواه است.
موضع حزب شما در قبال خطری که امروزه بر سر ایران سایه افکنده و آن حمله آمریکا به ایران است، چیست؟
ـ اتحاد فدائیان خلق ایران مخالف حمله نظامی و جنگ است. هر گونه جنگی را به هر دلیلی که صورت بگیرد، فاجعه ای غیر قابل جبران برای کشور و مردم ایران می داند. سرنوشت عراق در برابر ماست. از آن گذشته، هنوز هم زخم های ۸ سال جنگ با عراق در اقصی نقاط ایران التیام نیافته است. ما برای اجتناب از فاجعه جنگی دیگر تحت هر شرائطی، خواستار پایان دادن به بهانه های تهدید به حمله نظامی و جنگ هستیم. اولین اقدام از نظر ما تعلیق غنی سازی اورانیوم از سوی دولت ایران و حل مناقشه اتمی از طریق بازگشت دادن پرونده اتمی ایران به آژانس بین المللی انرژی اتمی است. ما هم چنین، خواستار حل اختلافات دولت ایالات متحده آمریکا با ایران از طریق مذاکره و بر اساس منافع متقابل دو کشور هستیم.
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، همواره بر این واقعیت تاکید کرده است که تنها راه رفع خطر حمله ایالات متحده به ایران همکاری دولت جمهوری اسلامی ایران با نهادهای بین المللی اعم از آژانس بین المللی انرزی اتمی، شورای امنیت سازمان ملل و حل اختلافات بر سر برنامه اتمی ایران از طریق این نهادها است. خطر حمله به ایران زمانی می تواند جدی تر شود که دولت ایران درخواست ها برای شفاف سازی برنامه اتمی خود از طرف آژانس را بی پاسخ بگذارد و هم چنان از پذیرش درخواست شورای امنیت سازمان ملل سر باز زده و بر ادامه غنی سازی اورانیوم پافشاری نماید. این امر امکان بررسی پرونده ایران در نهاد های بین المللی را از بین می برد. علاوه بر تشدید تحریم های اقتصادی که تاثیر بلاواسطه آن ها دشوارتر شدن شرائط زندگی مردم و در دراز مدت فلج شدن اقتصاد کشور است، امکان اقدامات پیشگیرانه از طرف ایالات متحده آمریکا و متحدان آن را بیشتر می کند. مطمئنا نه آمریکا و نه اروپا و نه به طریق اولی دولت اسرائیل امکان دسترسی جمهوری اسلامی به سطحی از تکنولوژی اتمی را که بتواند بمب اتمی تولید کند، تحمل نخواهند کرد.
ما در عین حال معتقدیم که در دستور بودن راه حل های نظامی از طرف ایالات متحده آمریکا، به هیچ وجه قابل قبول نیست. اختلافات دو دولت ایران و آمریکا از جمله بر سر همین برنامه اتمی، از طریق دیپلماسی قابل حل هستند و نهادهای بین المللی از امکانات و ساختارهای حقوقی لازم برای حل این قبیل مناقشات برخوردار هستند و طرح امکان حمله نظامی و غیره نه فقط کمکی به حل اختلافات دو کشور نمی کند، به تشدید این اختلافات نیز منجر شده و عرصه ای را برای حکومت جمهوری اسلامی می گشاید که زیر چتر تشدید تنش با آمریکا و غرب، به سرکوب بیشتر جنبش دمکراسی و تداوم وضعیت بی حقوقی حاکم بر کشور بپردازد.
رابطه ی حزب شما با سایر گروه ها و احزاب اپوزیسیون خارج کشور چگونه است؟ آیا با همه آن ها بر سر میز مذاکره و تبادل نظر خواهید نشست؟
ـ ما بر اصل آزادی احزاب و سازمان ها و نهادهای سیاسی اعتقاد داریم و پلورالیسم سیاسی از نظر ما لازمه لاینفک یک جامعه آزاد و باز است. از این رو ما اصولا با همه جریاناتی که حق حضور و فعالیت دیگر نیروهای سیاسی را محترم می شمارند، می توانیم وارد دیالوگ و گفت وگو شویم. این که با کدام نیروها وارد همکاری های مشترک و یا ائتلاف می شویم، آن امر دیگری است و بستگی به این دارد که برای چه کاری و حول چه برنامه ای. از این رو ما با همه نیروهائی که به اصول دمکراسی، از جمله آزادی کامل احزاب و سازمان های دگراندیش اعتقاد دارند، می توانیم دیالوگ داشته باشیم، اما همکاری های ما تا کنون منحصر به یک سری نیروهائی بوده است که از اصول برنامه ای معینی حمایت می کنند. اهم این اصول عبارت اند از: اعتقاد به اصل جمهوریت، یعنی حق حاکمیت مطلق رای مردم؛ مخالفت با نظام سلطنتی و نظام معتقد به مشروعیت الهی یعنی ولایت فقیه؛ آزادی های بدون قید و شرط فردی، سیاسی و اجتماعی؛ آزادی بی حد و حصر بیان، آزادی احزاب و سازمان های سیاسی و صنفی؛ آزادی انتخاب مردم در همه عرصه ها از زندگی سیاسی جامعه تا عرصه خصوصی؛ پایان دادن بر هر گونه تبعیضی بر اساس جنسیت، ملیت و مذهب و عقیده، ایجاد شرایط و فرصت های برابر برای همه آحاد مردم و تامین حقوق دمکراتیک برای همه ملیت ها و اقوام ایرانی.
آیا برای نظام ایدئولوژیک در ایران آینده ای می بینید؟
ـ من برای نظام ایدئولوژیک هیچ گونه آینده ای در ایران نمی بینم. من فکر می کنم که دوران دولت های ایدئولوژیک نه فقط در ایران در سراسر جهان به سر آمده است و در حال حاضر نظام حاکم بر کشور ما یکی از آخرین سنگرهای چنین نظام هائی و به تعبیری بدترین نمونه این قبیل نظام های سیاسی است. شکی نیست که دفاع از دولت ایدئولوژیک در جنبش چپ به طور عموم و در جنبش چپ ایران بالاخص هنوز هم طرفدارانی داشته باشد، اما حداقل بعد از انقلاب و استقرار قهری نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و کشتار هزاران نفر از مخالفان این نظام تحت عنوان مرتد و غیره، کراهت هر گونه نظام ایدئولوژیک دیگر آشکار تر از آن باشد که بر کسی پوشیده باشد.
تحولات آینده ایران باید از هرگونه نظام ایدئولوژیک فاصله بگیرد و همراه با رشد و نمود نهاد های دمکراتیک به سوی استقرار یک جامعه باز و متکی بر آزادی ها و حقوق فردی و اجتماعی گذر کند.
چه موضوع هایی برای حزب یا سازمان شما در اولویت قرار دارد؟
ـ اولویت برنامه ای سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران استقرار دموکراسی در کشور است. برای این هدف تلاش برای سامان دادن به یک اتحاد وسیع از نیروهای مدافع دمکراسی و جمهوریت در ایران را از وظایف عاجل خود می داند. ما معتقدیم بدون ایجاد یک سنگر استوار و فراگیر در دفاع از دمکراسی و حق حاکمیت جمهور مردم، امکان ایجاد یک چشم انداز امید بخش برای مبارزات مردم ایران در رهائی از استبداد و بی حقوقی حاکم بسیار دشوار خواهد بود.
مسئله مبرم دیگر سازمان ما که آن را جدا از اولی هم نمی داند، تلاش برای ایجاد یک چپ متحد و موثر در تحولات سیاسی کشور است. ما در این عرصه دو سطح از کار را در نظر داریم. نخست دامن زدن به همکاری ها و همراهی های نیروهای چپ در مجموعه جنبش دمکراسی خواهی ایران از طریق سازمان دادن همکاری های گسترده بین آنان، در عین حال اتحاد حزبی و ادغام تشکیلاتی سازمان ها و تشکل هایی در میان این نیروهای چپ که چه به لحاظ سیاسی و برنامه ای و چه از نظر همکاری های تشکیلاتی در چنین سطحی از نزدیکی قرار دارند.
تقریبا اکثر احزاب سیاسی اپوزیسیون مخالف برپایی زندان و اعدام و شکنجه هستند. فرض کنیم شما به قدرت رسیدید، با مخالفانتان چه رفتاری خواهید داشت؟
ـ سازمان ما از جمله سازمان هائی است که خواستار لغو اعدام و به رسمیت شناختن حق حیات برای همه انسان هاست و معتقد است که کشتن یک انسان به جرم حتی قتل، یک اقدام غیر انسانی و نقض حق حیات فرد و بازگشت به دورانی از تاریخ بشریت است که خون در برابر خون و چشم در برابر چشم یک قاعده بود.
سازمان ما مدافع تغییر و تنظیم قوانین کشور بر اساس منشور جهانی حقوق بشر و ملحقات آن است. از جمله مخالف بازداشت و محاکمه به خاطر عقاید سیاسی و هر عقیده دیگری است. از این رو نه فقط با شکنجه و زندان و یا اعدام دگراندیشان شدیدا مخالف است، بلکه کلا در برابر هر گونه نگرشی است که مخالفت را به جرم تبدیل می کند.
ما همانطور که امروز با مخالفان مان وارد گفت وگو و نقد و بررسی نظرات و برنامه های آن ها می شویم، در آینده نیز تحت هر شرایطی این روش را ادامه خواهیم داد و به عقاید، برنامه ها و سیاست های مخالفانمان چه در حکومت و چه در جامعه احترام قائل شده، با آن ها در سطح جامعه به رقابت خواهیم پرداخت و دست آخر در قالب برنامه سیاسی به رای و داوری مردم خواهیم گذاشت و به نتیجه رای مردم، حتی مغایر با نظر و برنامه ما، احترام خواهیم گذاشت.
در رابطه با مسئله ملیت های ایران (ترک، کرد، عرب، بلوچ و…) ، حزب شما چه راه حلی را مناسب می بیند؟
ـ مسئله ملیت ها و یا به قول برخی دیگر از دوستان قومیت های ایرانی، یکی از چالش های مهم جنبش دمکراسی در ایران است. ما معتقدیم که بدون حل این معضل امکان استقرار دمکراسی در ایران مشکل خواهد بود. نحوه برخورد با این مسئله یکی از سنگ های محک اصلی برخورد دمکراتیک به تحولات آتی در ایران است.
ما بر حقوق سیاسی ملیت های ایرانی در مناطق مختلف بر اساس حق انتخاب مقامات محلی و اداره امور داخلی به دست خود و نیز حق آموزش به زبان مادری خود تاکید داریم.
در مورد راه حل های مختلفی که از سوی نیروهای موثر در جنبش های ملی در ایران ارائه می شود و نیز بحث هائی که از سوی برخی نیروهای سراسری مطرح می شود، ما بر تلاش برای پیدا کردن راه حلی مشترک تاکید داریم. راه حلی که قادر باشد گام های مشترکی را برای حل نهائی معضلات ناشی از دهه ها سرکوب در مناطق ملی میسر سازد.
با مسئله زبان مادری چگونه برخورد می کنید و چه حقوقی برایش درنظر می گیرید؟
ـ همانطور که گفتم ما آموزش به زبان مادری را حق همه مردم ایران می دانیم. هر کسی حق دارد در مدارس به زبان مادری خود آموزش ببیند. هم چنین زبان های موجود در ایران باید امکان تدریس در دانشگاه ها نیز داشته باشند و به عنوان زبان های رایج در کشور به رسمیت شناخته شوند. افزون بر این ها، به نظر من زبان فارسی به عنوان زبان مشترک همه ایرانیان باید در مدارس سراسر کشور تدریس شود. وجود یک زبان مشترک برای همه کشور ضروری است.
فکر می کنید در داخل ایران و بویژه برای نسل جوان چقدر شناخته شده هستید و چقدر مردم به رهنمودهای شما توجه و عمل می کنند؟
ـ من فکر نمی کنم که به عنوان سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران در داخل ایران شناخت زیادی از ما وجود داشته باشد. قطعا شناخت از سازمان ما محدود است، هر چند جنبشی که ما از آن سر برآورده ایم یعنی جنبش فدائی جنبش ناشناخته ای نیست. در ضمن ما معمولا به کسی رهنمود نمی دهیم و معتقد به انجام این کار هم نیستیم. ما نوع رابطه مان با مردم دستخوش تغییر شده است. ما خود را تافته جدا بافته از مردم و جوانان نمیدانیم. ما بر فراز سر کسی قرار نداریم که از بالا رهنمود بدهیم و چنین نقشی هم برای خود قائل نیستیم. ما می کوشیم با مشارکت در مبارزه مردم در حد توان خود، سهمی به عهده گیریم و از این طریق اثرگذار شویم. تلاش می کنیم سیاستی داشته باشیم که با خواست ها و نیازهای آن بخش از جامعه که ما خود را متعلق به آن می دانیم، یعنی بخش مدرن جامعه و نیروهای خواهان آزادی و عدالت اجتماعی همخوانی داشته باشد، اما این که تا چه حد نسل جوان ما را می شناسد، اظهار نظر در این مورد بسیار دشوار است. ما هیچ امکانی برای سنجش این امر در اختیار نداریم، از آن گذشته ما در خارج از کشور مستقر هستیم، از امکان ایجاد رابطه و تاثیر مستقیم محروم هستیم. هم چنین نمی دانیم که تا چه حد نسل جوان به انتشارات ما دسترسی دارد.