این هفته چه فیلمی ببینیم؟
این هفته به جای اینکه بگویم چه فیلمی هفته گذشته دیدم، می خواهم بگویم چه برنامه ای را می خواهم این هفته ببینم و به شما هم پیشنهاد بدهم که حتما ببینید.
” CNN Heroes ” مراسمی است که CNN هر سال این موقع برگزار می کند و برای من مثل مراسم اسکار، برنامه ای است که هیچوقت تماشایش را از دست نمی دهم و البته بزرگترین تفاوتش با اسکار این است که تمام قهرمان هایش افراد واقعی هستند. آدم هایی مثل من و شما که نه امکاناتشان از ما بهتر است و نه پولشان بیشتر، فقط ایمانشان قوی تر – اراده شان محکم تر و قلب هایشان بزرگتر از من و شماست.
هر سال CNN، ده نفر را از بین صدها نفر پیشنهادی بینندگان انتخاب می کند و برای قدردانی از خدمات بشردوستانه شان به مراسم دعوت می کند و به عنوان قهرمانی استثنایی به دنیا معرفی می کند. بینندگان اگر شخصی را می شناسند که زندگی اش را وقف کمک به اطرافیان و یا بیگانگان کرده، می توانند آن شخص را معرفی کنند و یا می توانند طی سال به افراد منتخب رای بدهند. وقتی برنامه را نگاه می کنید و با این افراد و زندگی شان آشنا می شوید، سخت است باور کنید که این آدم های خیلی معمولی توانسته اند زندگی خیلی ها را برای همیشه دگرگون کنند، آن هم تنها با عملی کردن ایده ای ساده. مثلا یکی از کاندیداهای مراسم پارسال، مرد جوانی بود اهل آتلانتا که به تمام هتل هایی که می توانست سرکشی می کرد و پس مانده صابون های مصرف شده را جمع آوری می کرد و بعد از آن ها دوباره صابون می ساخت و به کشورهای آفریقایی فقیر می فرستاد. او که خودش زمانی یک پناهجو بوده، به خوبی از معجزه بهداشت در آن کشورها خبر داشت. به گفته او در جایی که هر روز زندگی تلاشی است برای زنده ماندن تا فردا، صرف نظر از تلفات جنگ و قحطی، دو میلیون کودک فقط از نبود بهداشت می میرند. آن وقت سالانه هشتصد میلیون قالب صابون، تنها در هتل های آمریکا دور ریخته می شوn. یک قالب صابون جان یک نفر را می تواند در آفریقا نجات دهد.. مردی مصمم، با ایده ای ساده و با کمک چند داوطلب توانسته زندگی صدها کودک آفریقایی را با قالبی صابون نجات دهد.
کاندیداهای امسال از آمریکا، نپال، هاییتی، آفریقای جنوبی و کلمبیا هستند. هر کدام رویایی دارند که تلاش می کنند به حقیقت برسانندش. بین آنها مردی است که دخترش در چهارده سالگی به دست راننده ای مست کشته شده. لئو می گوید دخترش برای همیشه چهارده ساله خواهد ماند و او نمی تواند برش گرداند، ولی عقیده دارد با دادن وام تحصیلی به نوجوانانی که زیر سن قانونی مشروب می نوشند و با سهل انگاری شان به خانواده های خود و دیگران ضرری جبران ناپذیر وارد می کنند، می تواند کمک کند تا به این ترتیب خانواده های دیگر فرزندانشان را حفظ کنند.
پوشپا، مددکاری اهل نپال است. او وقتی متوجه شد که در نپال فرزندان زندانیان با آن ها در زندان زندگی می کنند چنان شوکه شد که از همان لحظه تصمیم گرفت زندگی اش را وقف آن کودکان کند تا آن ها بتوانند مثل هر کودک هم سن و سالشان زندگی بهتری داشته باشند، برای همین کلاس و مهد کودکی کوچک را درست کرده که به آن ها درس می دهد، با هم نقاشی می کنند و می رقصند و می آموزند و بچه ها بعد از گذراندن روزی خوب و معمولی، به زندان پیش پدر و مادرشان برمی گردند.
قهرمانی دیگر، راضیه جان است. زنی افغان که بعد از سی و چند سال زندگی در آمریکا و بعد از ماجرای ١١ سپتامبر، به افغانستان باز می گردد تا مدرسه ای برای دختران بسازد و آموزش رایگان در اختیارشان بگذارد، تا به مردان و پدران افغان یاد دهد که دختران زندگی شان بی ارزش نیست، دختران هم باید درس بخوانند و باید جایشان را در خانواده پیدا کنند و در نهایت هدفش این است که با آموزش و تربیت هموطنانش، به دنیا نشان دهد که مسلمانان تروریست نیستند. می گوید وقتی شروع به کار کرده بیش از هشتاد درصد از دختران مدرسه اش بلد نبودند اسمشان را بنویسند و حالا بعد از گذشت چندین سال، صدها دختر کوچک با سواد شده اند و راضیه موفق شده کاری کند تا پدران افغانی به دخترانشان افتخار کنند.
این ها به علاوه چندین نفر دیگر همه برای یک شب، زیر یک سقف جمع می شوند تا داستان شان را برایمان بگویند و در مقابل از خودگذشتگی شان، قدردانی کوچکی ازشان بشود.
دو ساعت مراسمی که قرار است همین یکشنبه شب، ساعت نه از کانال سی ان ان پخش شود، درست مثل این است که به تماشای مجموعه ای فیلم های کوتاه خارق العاده نشسته اید. به شما قول می دهم که از دیدنش پشیمان نمی شوید و بعد از این که مراسم تمام شود، برای چند ساعتی احساس خواهید کرد که هنوز می توان به آینده دنیا و مردمانش امیدوار بود، که هنوز خوبی وجود دارد و هنوز هستند کسانی که بی چشمداشت و از جان و دل، وجودشان را برای هم نوعانشان می گذارند.
http://www.cnn.com/SPECIALS/cnn.heroes/index.html
* مریم زوینی دانش آموخته رشته تغذیه است ولی کار او همواره ترجمه در حوزه ادبیات بوده و علاقه اش به ویژه به هنر سینماست. هفت کتاب از ترجمه های او تا به حال در ایران منتشر شده است.